“ژان ایو لودریان” پس از بازگشت سفر به تهران، درباره نتیجه دیدارش گفت، “برخی موارد اختلاف وجود دارد.” این “موارد اختلاف”، آنگونه که در بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه آمده است، برنامه موشکهای بالستیک ایران و انتقال این موشکها به گروههایی همچون حزبالله لبنان و حوثیها در یمن است که از نظر فرانسه، آلمان و انگلیس، مغایر قطعنامه ۲۲۳۱ و عامل بیثباتی منطقه غرب آسیاست. برنامهای که جمهوری اسلامی، آن را دفاعی میخواند و مدعی است قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تنها شامل موشکهای دارای توان حمل کلاهک هستهای میگردد.
به علاوه، در بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه، تحت عنوان “به رسمیت شناختن حاکمیت کشورها از سوی ایران” بر نکته اساسی انگشت گذاشته شده از لزوم پایان بخشیدن به دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه یاد شده است.
ابتدا در مورد برنامه موشکی جمهوری اسلامی باید گفت که از همان زمان دستیابی به توافق برجام از جمله موضوعات مورد مناقشه بود. توافقی برآمده از شرایطی معین. شرایطی که در آن، دولت باراک اوباما که محصول بحران اقتصادی سال ۲۰۰۷، شکست سیاستهای نظامیگری آمریکا، به ویژه در منطقه خاورمیانه و سهمخواهی رقبای اروپایی و دولتهای امپریالیستی روسیه و چین بود، سیاست خارجی خود را بر توسعه همکاری با کشورهای اروپایی استوار کرد. کشورهایی که مشتاق رفع تحریمها و عادیسازی روابط بودند تا مبادلات تجاری و اقتصادی خود با ایران را از سر گیرند. اوباما، نیز، که در نظر داشت، در اتحاد با کشورهای اروپایی، موقعیت امپریالیسم آمریکا را به عنوان امپریالیسم برتر حفظ و بلوک قدرتمندی در برابر رقبای چینی و روسی ایجاد کند، به توافقی محدود به برنامه هستهای ایران رضایت داد، بی آن که مسئله اصلی مورد منازعه، یعنی سیاست توسعهطلبانهی جمهوری اسلامی در منطقه حل و فصل شود. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی نیز چارهای نداشت جز رسیدن به یک توافق با کشورهای غربی. زیرا، تحریمهای اقتصادی غرب بر بحران عمیق اقتصادی افزوده بود و روحانی، هم دقیقاً با همین رسالت، یعنی رسیدن به یک توافق با غرب، رفع تحریمها و در نتیجه جذب سرمایههای خارجی به ریاست جمهوری رسید.
در آن هنگام، برخی از کشورهای منطقه از جمله، عربستان، ناخشنودانه، به صورت مشروط از توافق هستهای حمایت کردند، اما اسرائیل، خشمگینانه از آن انتقاد کرد و حتا تهدید کرده بود، ممکن است خود دست به اقدام نظامی بزند.
اما با روی کار آمدن ترامپ، شرایط، از جمله سیاست خارجی آمریکا با تغییراتی روبرو شد. ترامپ که با پشتیبانی لابی نیرومند یهودیان آمریکا و راستترین گرایشات طبقه حاکم آمریکا بر سر کار آمد، حتا در کارزار انتخاباتی خود، توافق برجام را “توافقی بد” اعلام کرده و وعده داده بود آن را “پاره” کند، زیرا مسایل اصلی مورد منازعه از جمله برنامه موشکی و سیاستهای خارجی توسعهطلبانه جمهوری اسلامی در منطقه را مسکوت گذاشته است.
طبق شروط مصوبه در کنگره آمریکا جهت ادامهی تعلیق تحریمها، رئیس جمهور آمریکا بایستی در فواصل معینی، پایبندی جمهوری اسلامی به مفاد این توافق، را در برابر کنگره تأیید کند. در آخرین بار، یعنی در ماه ژانویه، ترامپ با آن که تعلیق تحریمها را برای ۱۲۰ روز دیگر تأیید کرد، اما اعلام کرد این آخرین بار است، مگر تغییراتی در برجام انجام گیرد، از جمله، دائمی شدن محدودیت برنامههای هستهای ایران و آغاز مذاکره درباره برنامه موشکی ایران.
مقامات جمهوری اسلامی، برای مقابله با استراتژی جدید آمریکا، به جز رجزخوانیهای تند، دست به حرکات تحریکآمیزی زدند. در اوایل آبان ماه، حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن، به سوی فرودگاهی در حومه ریاض، موشک پرتاب کردند. مقامات عربستان اعلام کردند این از جمله موشکهای دوربردی است که رژیم ایران در اختیار حوثیها قرار داده و آن را “تعرض مستقیم نظامی” علیه عربستان خواندند. در فوریه نیز، اسرائیل از ساقط کردن یک پهپاد ایرانی بر فراز خاک اسرائیل خبر داد و اعلام کرد، ارتش اسرائیل در یک حمله هوایی، مرکز کنترل و هدایت پهپاد ایران در سوریه را نابود کرده است. آخرین مورد نیز رونمایی از موشک بالستیک “قدر” در مراسم سی و نهمین سالگرد قیام بود.
در این میان، کشورهای اروپایی، به رغم منافع کلانی که از سرمایهگذاریهای نفتی، گاز، پتروشیمی، ماشینسازی و صدور کالا در ایران دارند، همانگونه که انتظار میرفت در برابر درخواستهای آمریکا و تهدیدات وی سرانجام تسلیم شدند.
وزیر امور خارجه فرانسه، که نماینده دو کشور دیگر اروپایی، یعنی بریتانیا و آلمان نیز هست، در دیدار خود با مقامات ایران گفت: گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشاندهنده پایبندی کامل ایران به تعهدات خود است و فرانسه تمام تلاش خود را در راستای پابرجا ماندن برجام انجام خواهد داد. اما پیش از سفر اعلام کرده بود، در صورت عدم احترام ایران به نگرانیها درباره برنامه موشکی، با تحریمهای جدیدی روبرو خواهد شد.
حسن روحانی، در برابر، گفت ایران هرگز طرف نخست نقض کننده برجام نخواهد بود اما برای تمامی احتمال ها آماده است و تهدید کرد، فروپاشی توافق هستهای باعث میشود همگان احساس پشیمانی کنند. از نظر محمدجواد ظریف: “کشورهای اروپایی برای حفظ آمریکا در برجام، دچار افراط شدهاند.” و شاید صریحترین پاسخ جمهوری اسلامی را شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده خامنهای داد که برخلاف معمول، با لباس نظامی به دیدار وزیر امور خارجه فرانسه رفت.
از همان هنگام مناقشات به ظاهر هستهای جمهوری اسلامی و غرب، ما همواره تأکید کردهایم که اختلافات این دو نیروی ارتجاعی، برخورد اهداف تجاوزکارانه و توسعهطلبانه دو نیروی ارتجاعی در منطقه است. از اینرو، این مناقشه پایان نمیپذیرد، مگر با حل و فصل این اختلاف. امری که بعید به نظر میرسد، زیرا در برابر منافع امپریالیسم غرب، به ویژه آمریکا، جمهوری اسلامی، نیز، با وجود بحرانهای متعدد رویارویش، بقایش را به تداوم سیاست ماجراجویانهاش پیوند زده است و در این راه از صرف مخارج هنگفتی که حاصل دسترنج تودههای کارگر و زحمتکش ایران است، دریغ نمیورزد.
باری، وزیر امور خارجه فرانسه، با دستاورد “برخی موارد اختلاف” به کشور خود بازگشت. “برخی موارد اختلاف” که پیش از سفر نیز روشن بودند. شاید نیازی به تأکید مجدد نباشد که پیامدهای فاجعهبار پایفشاری سران جمهوری اسلامی بر سیاست خارجی تاکنونی، بر تودههای کارگر و زحمتکشی تحمیل خواهد شد که در اعتصابات و اعتراضات خود بارها و بارها مخالفتشان را با آنها اعلام کردهاند.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۶۵ در فرمت پی دی اف
نظرات شما