رژیم اشغالگر و نژادپرست اسرائیل، تجاوز به حقوق و سرزمینهای مردم فلسطین و سرکوب این مردم ستمدیده را تشدید کرده است. کشتار بیرحمانه مردم بیدفاع فلسطین ، توسط نیروی نظامی اسرائیل در چند روز گذشته، بار دیگر اوج وحشیگری این رژیم ستمگر را نشان داد.
مردم فلسطین همهساله روز ١٥ ماه مه را که روز نکبت مینامند، در اعتراض به اخراج صدها هزار تن فلسطینی از سرزمین خود در پی تشکیل دولت اسرائیل، تظاهرات برپا میکنند. سیاستهای اشغالگرانه و ستمگرانه اسرائیل را محکوم و بر بازگشت آوارگان به سرزمین خود تأکید مینمایند. امسال رژیم اسرائیل در ادامه سیاست توسعهطلبانه، اشغالگرانه و الحاقگرانه خود، تلاش نمود با حمایت امپریالیسم آمریکا که اعلام کرد سفارت خود را به بیتالمقدس منتقل میکند، به پایتختی بیتالمقدس ، رسمیت دهد. بنابراین، اعتراضات فلسطینیان نیز گستردهتر بود. اما در همان روزی که سران و مقامات رژیم صهیونیستی و مقامات امپریالیسم آمریکا، انتقال سمبلیک سفارت آمریکا را جشن گرفته بودند، نیروهای نظامی سرکوبگر اسرائیل، مردم بیدفاع فلسطین را به گلوله بستند، که درنتیجه آن، ٥٩ تن به قتل رسیدند و متجاوز از دو هزارتن نیز زخمی شدند.
این وحشیگریهای رژیم اسرائیل که پیوسته ابعاد وسیعتری گرفته است، محصول شرایطی است که اوضاع سیاسی جهان به نفع ارتجاع جهانی چرخش کرده است و منطقه خاورمیانه نیز به جولانگاه ارتجاع امپریالیستی و مذهبی تبدیلشده است. در این شرایط ، رژیم صهیونیستی و مذهبی اسرائیل کوشیده است با حمایت قدرتهای امپریالیست، بهویژه امپریالیسم آمریکا، از این اوضاع به نفع اهداف توسعهطلبانه، اشغالگرانه و ستمگرانه خود بهرهبرداری کند.
از هنگامیکه دولت اسرائیل تشکیل شد، هیچگاه همچون امروز اوضاع سیاسی منطقه خاورمیانه و جهان به زیان مردم فلسطین و به نفع رژیم نژادپرست و اشغالگر اسرائیل نبوده است. در عرصه جهانی، پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق، فلسطینیان دیگر از قدرتی جهانی که حامی آنها باشد، برخوردار نیستند. در منطقه خاورمیانه نیز رژیمهایی که از مردم فلسطین حمایت میکردند و حتی وارد جنگ با اسرائیل شدند، از مدتها پیش ازمیانرفتهاند. جای آنها را دولتها و جنبشهای اسلامگرای منطقه گرفته است که در ظاهر سنگ فلسطین را به سینه میزنند و خود را طرفدار مردم فلسطین معرفی میکنند، اما بزرگترین ضربه را به جنبش مردم فلسطین زدهاند. برجستهترین نمونه آن نیز جمهوری اسلامی ایران است.
جمهوری اسلامی ایران از همان نخستین روز موجودیتش تلاش نمود که سیاست ارتجاعی توسعهطلبانه پاناسلامیستی خود را زیرپوشش دفاع از مردم فلسطین و مخالفت با اسرائیل پیش ببرد. این سیاست از همان آغاز علیه مردم فلسطین و به نفع اسرائیل از کار درآمد.
اسرائیل برای شکاف انداختن در صفوف مبارزه متحد فلسطینیان از مدتها پیش تلاش کرده بود که اسلامگرایان را در فلسطین تقویت کند و در اساس، گروه ارتجاعی- اسلامی که امروز تحت عنوان حماس شناخته میشود، با حمایت رژیم اسرائیل شکل گرفت. کار نیمهتمام اسرائیل را رژیم جمهوری اسلامی با حمایت همهجانبه مالی، تسلیحاتی و سیاسی از گروههای اسلامگرای فلسطینی و ایجاد گروههای اسلامی جدید از نمونه جهاد اسلامی ادامه داد. جمهوری اسلامی به این هم بسنده نکرد و در به راه انداختن جنگ میان گروههای اسلامگرا و فتح نقش مؤثری ایفا نمود، تا گویا یک دولت اسلامی در فلسطین ایجاد کند. این سیاست چنان ضربهای به جنبش مردم فلسطین وارد آورد که این جنبش،دیگر هیچگاه نتوانست آن را جبران کند.
دخالت جمهوری اسلامی در کشورهای خاورمیانه، بهویژه در عراق، سوریه، لبنان، یمن، رقابت میان جمهوری اسلامی و کشورهای عربی منطقه را تشدید کرد که از این بابت نیز اسرائیل بیشترین بهرهبرداری سیاسی از آن را کرد که توانست برخی دولتهای عربی را به متحدان رسمی و غیررسمی خود تبدیل کند.
اشغال نظامی عراق توسط امپریالیسم آمریکا و به قدرت رسیدن اسلامگرایان شیعهمذهب و به راه افتادن جنگ شیعه و سنی که امپریالیسم آمریکا و جمهوری اسلامی هر دو در آن نقش داشتند و پی آمد آن رشد گروههای ارتجاعی سنی مذهب در عراق از نمونه داعش و جنگهای داخلی این کشور، عامل دیگری در تقویت موقعیت رژیم اسرائیل و تضعیف جنبش فلسطین بود.
جنگ داخلی ارتجاعی در سوریه که جمهوری اسلامی ایران نقش مؤثری در ادامه آن ایفا نموده است، عامل دیگری در جهت تقویت اسرائیل و تضعیف موقعیت جنبش فلسطین بود. تنها این مانده بود که در آمریکا ترامپ هم به قدرت برسد تا دست اسرائیل در تجاوز به حقوق مردم فلسطین و سرکوب آنها کاملاً باز باشد.
گرچه امپریالیسم آمریکا همواره نزدیکترین متحد و پشتیبان رژیم اسرائیل و سیاستهای توسعهطلبانه و سرکوبگرانه آن بوده است، اما تا پیش از به قدرت رسیدن ترامپ، در ظاهر هم که شده خود را پایبند به توافقهای بینالمللی و مصوبات شورای امنیت نشان میداد و روسای جمهوری پیشین آمریکا موافقت نکرده بودند که فرضاً بیتالمقدس پایتخت رسمی اسرائیل باشد. ترامپ اما بهعنوان راستترین جناح بورژوازی آمریکا که از حمایت بنیادگرایان مسیحی و یهودی برخوردار است، بر این اشغالگری و الحاق طلبی مهر تائید زد و دست این رژیم را کاملاً در نظامیگری، سرکوبگری و توسعهطلبی باز گذاشته است. قدرتهای دیگر ازجمله، اروپا، روسیه و چین نیز عملاً در برابر این الحاق سرزمینهای فلسطینی به خاک اسرائیل، تجاوزات و سرکوبگریها آن سکوت کردهاند.
در یک چنین شرایطی است که اسرائیل کاملاً دست بالا را به دست آورده و مردم فلسطین در موقعیت ضعیف، یکه و تنها ماندهاند. اما این بدان معنا نیست که اوضاع همواره بر این منوال خواهد بود. توازنی که اکنون به نفع اسرائیل و به زیان مردم فلسطین وجود دارد، پایدار نیست. هیچ اوضاع سیاسی پایداری در جهان وجود نخواهد داشت. بالاخره اوضاع سیاسی جهان تغییر خواهد کرد و توازن سیاسی کنونی برهم خواهد خورد. یک ملت را نه میتوان با سرکوب نابود کرد، نه در آوارگی و اشغال در انقیاد نگهداشت. مبارزه مردم فلسطین و نزاع اسرائیل و فلسطین ادامه خواهد یافت تا روزی که رژیم اسرائیل را وادار به ترک سرزمینهای اشغالی کنند، آوارگان فلسطینی به سرزمینهای خود بازگردند و مردم فلسطین بر سرنوشت خود حاکم گردند.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۷۳ در فرمت پی دی اف
نظرات شما