آنچه را که با فروپاشی برج تجاری متروپل در آبادان رخ داد، نمیتوان صرفا با گفتن اینکه ماجرا یک اتفاق بوده است، جمع کرد. یا مسئله را در حد رانت خواری حسین عبدالباقی – مالک ساختمان – تقلیل داد. یا با دستگیری تنی چند از همدستان رانت خوار عبدالباقی در شهرداری آبادان و استانداری خوزستان موضوع را سرهم بندی کرد و با گذشت زمان پرونده را مختومه اعلام کرد. فروپاشی مجتمع تجاری متروپل آبادان به استناد همه شواهد و مدارک موجود، یک فاجعه و فراتر از آن، یک جنایت عامدانه بوده است. جنایتی که تا کنون جنازه دست کم ۲۹ نفر از زیر آوار بیرون کشیده شده اند و بر اساس آخرین اظهار نظر استاندار خوزستان دست کم ۳۸ نفر دیگر “مفقودالاثر” و به عبارتی هنوز در زیر آوار باقی مانده اند. اما طبق گزارش شاهدان عینی در جریان فروپاشی متروپل، دههاتن از کارگران مشغول به کار بودند که هنوز هیچ اطلاعی در مورد سرنوشت آنها انتشار نیافته است. فاجعه ای که مردم سوگوار آبادان به درستی جمهوری اسلامی و فساد حاکم بر این نظام رانتی و مافیایی را عامل بروز آن می دانند و این امر را در روزهای اخیر با برپایی تجمعات وسیع اعتراضی و سر دادن شعارهایی نظیر “مرگ بر خامنه ای”، “مرگ بر دیکتاتور” و “جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم” به خوبی نشان داده اند. اعتراضاتی که این روزها تصویر روشنی از تداوم جنبشهای تودهای زحمتکشان را برای سرنگونی جمهوری اسلامی بازتاب می دهند. شهری داغدار، شهری با مردمی یکسره سوگوار که رژیم از همان آغاز بروز فاجعه به جای سرعت در ارسال نیروهای امدادرسانی، یگان های ویژه ضد شورش را برای سرکوب مردم، به محل واقعه گسیل داشت.
بی دلیل نبود که خامنه ای سه روز سکوت کرد و پس از آنکه صدای اعتراضات از هر سو بلند شد، یک پیام تسلیت نیم بند برای مردم سوگوار آبادان فرستاد. سکوت صدا و سیما و عدم بازتاب اخبار فاجعه فرو ریختن ساختمان متروپل آبادان هم بی دلیل نیست. بی تفاوتی خامنه ای، سکوت صدا و سیما و اعتراف حمید جبلی، رئیس این نهاد به ظاهر ملی مبنی بر اینکه به او دستور داده اند که بیش از یک ساعت به موضوع پرداخته نشود، جملگی بیانگر این حقیقت است که خامنه ای بر این امر واقف است که مردم او و نظام جمهوری اسلامی را مسبب اصلی این فاجعه می دانند.
با فروپاشی برج تجاری متروپل، ابتدا مردم آبادان با حضور در محل فاجعه به عزاداری و سر دادن شعار علیه حسین عبدالباقی – مالک برج متروپل- پرداختند. اما با دخالت نیروهای سرکوبگر، اعتراض و سوگواری های اولیه آنان به سرعت به اعتراضات ضد حکومتی تبدیل شد. اعتراضاتی که به مرور از آبادان فراتر رفت، به خرمشهر رسید و پس از سه روز دیگر شهرهای دور و نزدیک آبادان را فرا گرفت. اهواز، اندیمشک، ماهشهر، بهبهان، خرمشهر، یزد، امیدیه، بندرعباس، بوشهر، شیراز و شاهین شهر اصفهان از جمله شهرهایی هستند که تا شامگاه روز شنبه هفتم خرداد در همدردی با مردم آبادان به اعتراض برخاسته و با سر دادن شعارهای ضد حکومتی عاملان این فاجعه را به چالش گرفتند. اعتراضاتی که در شامگاه روز شنبه هفتم خرداد با شعار “مرگ بر دیکتاتور” به شهر ری در منطقه جنوب تهران هم رسیده است
“توپ تانگ فشفشه آخوند باید گم بشه”، “جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم”، “خامنه ای حیا کن مملکت و رها کن”، “رهبر بی لیاقت نمی خوایم نمی خوایم”، “خوزستان اتحاد اتحاد”، “باقی جنایت می کنه مسئول حمایت می کنه”، “دروغه دروغه عبدالباقی نمرده”، “آبادان تسلیت تسلیت” و “مرگ بر خامنه ای”، از جمله شعارهایی بوده اند که مردم شهرهای مختلف در همدردی با آبادان علیه جمهوری اسلامی و فساد و رانت خواری حاکم بر این رژیم تبهکار و آدمکش سر داده اند.
در ویدئویی که از اعتراضات مردم آبادان در شامگاه روز جمعه ۶ خرداد گرفته شده است، صدای تیراندازی نیروهای سرکوب به سمت مردم سوگوار آبادان شنیده می شود. در این ویدئو، همراه با صدای شلیک گلوله به سوی مردم، صدایی بلند و ملتهب با بغضی فروخفته فریاد می زند: تیر نزن! تیر نزن! تیر نزن! صدایی که همزمان عمق جنایت فروپاشیدن ساختمان تجاری متروپل آبادان را با شلیک گلوله به سوی مردم داغدار آبادان به تصویر می کشد. ویدئوی دیگری مردم معترض آبادان را نشان می دهد که در حلقه محاصره انبوه نیروهای ضد شورش قرار گرفته اند. نیروهای سرکوبگری که در دو تا سه ردیف به هم فشرده جمعیت معترض را محاصره کرده اند. ضبط این ویدئو با سکوت بهت آور جمعیت محاصره شده شروع می شود. اما در میانه بهت و سکوت اولیه معترضان، از درون جمعیت دستی به اهتزار در می آید و بانگ بر می کشد، “نترسید نترسید ما همه باهم هستیم”. با این صدا، فشار روانی محاصره شکسته می شود و آنگاه پرچم مشت های گره کرده یکی پس از دیگری از فراز سر نیروهای ضد شورش به اهتزاز در می آید. جمعیت محاصره شده مشت افشان و در حرکتی نفس گیر همه با هم فریاد می کشند، “نترسید نترسید ما همه با هم هستیم”. در این ویدئو که مربوط به روز شنبه هفتم خرداد است، یکی از صحنه های بی نظیر مقاومت و ایستادگی مردم آبادان به تصویر در آمده است. تصویری بی بدیل که همبستگی، مبارزهجوئی و شجاعت مردم را بازتاب می دهد.
در پنجمین روز فاجعه، در اهواز به سوی مردمی که به خیابان آمده بودند تا در همدردی با سوگواران آبادان شمع روشن کنند، گاز اشک آور شلیک شد. اقدامی که خشم معترضان را برانگیخت و شعار “مرگ بر خامنه ای” در فضای اهواز طنین افکن شد.
مردم ماهشهر، با شعار “می کشم می کشم آنکه برادرم کشت”، با آبادان زخمی ، با آبادان سوگوار همدردی کردند. مردم خرمشهر، با شعار “خرمشهر بپا خیز برادرت کشته شد”، نسبت به فرو ریختن برج متروپل و جانباختن تعدادی از مردم آبادان واکنش نشان دادند. شاهین شهر اصفهان، با شعار “مرگ بر خامنه ای” و “آبادان آبادان حمایتت می کنیم”، خشم و انزجار خود را نسبت به مسببین این فاجعه اعلام کردند. مردم امیدیه، با شعار “خوزستان به خون نشسته است” و “خوزستان، آبادان تسلیت تسلیت” به جمع شهرهای معترض پیوستند. مردم بهبهان، با شعارهای ضد حکومتی و “نترسید نترسید ما همه با هم هستیم” همدردی خود را با آبادان ابراز کردند. در اندیمشک مردم معترض با شعار “خامنه ای قاتله ولایتش باطله” به حمایت از مردم آبادان برخاستند. واکنش جمهوری اسلامی اما در همه شهرها سرکوب و بازداشت و بگیر و ببند بوده است. خاصه در آبادان که سرکوب و دستگیری ها از پنجمین شب فاجعه شدت گرفته و معترضان زیادی تاکنون دستگیر شده اند.
در پی فروپاشی برج تجاری متروپل آبادان از همان لحظه های اولیه وقوع این جنایت، دو اتفاق به موازات هم در دو سوی این فاجعه شکل گرفت. مردم داغدار آبادان که تعدادی از عزیزان خود را در آوار شدن ساختمان متروپل از دست داده اند، از همان لحظه های اولیه با اجتماع در محل حادثه و سردادن شعار علیه حسین عبدالباقی و فساد و تبانی های “هولدینگ عبدالباقی” با مسئولان حکومتی، به درستی انگشت اتهام را به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفتند. در عوض جمهوری اسلامی بجای همدردی با مردم آبادان و سرعت بخشیدن به امر امدادرسانی و گسیل تجهیزات امدادی لازم برای نجات جان ده ها نفری که در زیر آوار باقی مانده بودند، به تعلل، دروغ گویی و ارسال یگان های ویژه سرکوب به محل حادثه اقدام کرد. ویدئوهایی که تا کنون در شبکه های اجتماعی پخش شده اند، حضور سنگین یگان های ویژه را نشان می دهند که با تمامی تجهیزات سرکوب به آبادان و شهرهای مجاور گسیل شده اند.
دروغ بافی، انتشار اخبار ضد و نقیض در مورد بازداشت، زنده بودن و یا مرگ حسین عبدالباقی و اطلاع رسانی قطره چکانی از تعداد جانباختگان این حادثه و گسیل نیروهای ضد شورش به آبادان از جمله اقداماتی بود که مقامات قضایی و مسئولان استانی و حکومتی جمهوری اسلامی از همان ساعات اولیه بروز این فاجعه در پیش گرفتند. ویدئوهای منتشرشده نشان می دهند که در نبود نیروهای امدادی لازم، مردم با بیل و کلنگ و سطل در حال آواربرداری هستند.
در واقع، شیوه ای را که جمهوری اسلامی در برخورد با این فاجعه در پیش گرفته است، همانند همان شیوه متعارف دروغ بافی و کتمان حقیقت در فاجعه سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران بوده است. در این میان اما اسناد، اطلاعات و اظهار نظرهای مطرح شده جملگی گویای غیر استاندارد و ناامن بودن بی چون و چرای ساز و کار شکل گیری برج ۱۰ طبقه متروپل از آغاز تا لحظه فرو ریختن آن در روز دوم خرداد است. خصوصا باز پخش مصاحبه حسین حافظی، خبرنگاری که یک سال پیش در مورد ساز و کار غیر استاندارد این ساختمان هشدار داده بود که برج متروپل آبادان پیش از بهره برداری فرو خواهد ریخت، که چنین هم شد. نکته قابل توجه اینجاست که بعد از فروپاشی برج متروپل و جان باختن ده ها نفر از کسانی که هنگام وقوع فاجعه در طبقات مختلف این ساختمان حضور داشتند، اکنون بخشی از دست اندرکاران دخیل در این پروژه ادعا می کنند که پیش از وقوع حادثه هشدارهای لازم را به مسئولان مربوطه داده بودند.
از جمله رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان که گفته است: یک ماه پیش مهندس ناظر پروژه متروپل آبادان اخطاریه هایی در مورد وضعیت سازه پروژه به مالک و مراجع مربوطه داد. با این همه و به رغم هشدارهای داده شده در مورد غیر استاندارد بودن ساز و کار برج متروپل، از آنجا که یک طرف این پروژه شهرداری آبادان بوده و حسین عبدالباقی نیز با شهردار آبادان و استاندار و دیگر مقامات استانی و حکومتی اعم از لشکری و کشوری رابطه ای آلوده به فساد و رانت خواری داشته است، توانسته بدون هیچ مانع و محدویت های اداری پروژه ساختن برج متروپل را پیش ببرد. درست همانند انفجارهای متعدد معادن در ایران که عموما کارگران در روزهای پیش از وقوع انفجار، بوی گاز و نشت آن را در داخل تونل به مسئولان مربوطه اطلاع می دهند، اما مسئولان نالایق و بی توجه به جان مردم، به دلیل فساد و رانت خواری حاکم بر نظام، هشدارها را نادیده می گیرند. و نتیجه این بی توجهی به هشدار کارگران آن شده است که دست کم طی همین سال های اخیر ده ها کارگر معدن به کام مرگ رفته اند.
اکنون وجود فساد و رانت خواری در ساز و کار پروژه مجتمع تجاری متروپل آنچنان محرز است که حتا محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی و احمد وحیدی، وزیر کشور جمهوری اسلامی نیز به آن اذعان کرده اند. محمد مخبر، روز جمعه ۶ خرداد با حضور در آبادان، اعلام کرد: “فساد گسترده ای” بین پیمانکار، سازنده و دستگاه هایی که مجوز داشتند وجود دارد که “به وظایف خود عمل نکرده اند.” احمد وحیدی نیز روز پنجشنبه ۵ خرداد طی اظهار نظری در مورد فروپاشی ساختمان متروپل آبادان گفته است: “در متروپل یک جنایت اتفاق افتاده… و کسانی که برای کسب درآمد بیشتر به راحتی با جان مردم بازی می کنند، به هیچ وجه قابل گذشت نیستند.” اظهاراتی که اکنون دردی را دوا نمی کند و همانند نوش داروی بعد از مرگ سهراب صرفا برای تبرئه نظام بیان می شوند.
اینکه ساز و کار برج متروپل آبادان بر بستر فساد و رانت خواری کلان حاکم بر جمهوری اسلامی به صورت غیر استاندارد قرار گرفته است، کمترین تردیدی در آن نیست. اینکه فروپاشی این برج یک جنایت عامدانه تلقی می شود، باز هم کمترین تردیدی در آن نیست. اما منتسب کردن این جنایت تنها به حسین عبدالباقی و تعدادی از افراد دولتی از قبیل شهردار سابق و فعلی آبادان تا غلامرضا شریعتی، استاندار سابق خوزستان، صرفا پاک کردن صورت مسئله برای نجات جمهوری اسلامی از این مهلکه است.
مردم آبادان اما که این روزها جلوه ای دیگر از اعتراضات جنبشهای تودهای علیه رژیم را به نمایش گذاشته اند، به درستی انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی گرفته اند. مردمی که تنها دلگرمی شان همدردی مردم شهرهای مختلف است که این روزها شجاعانه در کنار مردم سوگوار آبادان ایستاده اند.
نظرات شما