در پی انتشار نظرسنجیهایی از افزایش نارضایتی مردم از سوی برخی موسسات خارجی از جمله “شرکت تحلیل دادههای استاسیس” که در اواخر خرداد نتایج نظرسنجی خود را از افزایش نارضایتی مردم از جمهوری اسلامی و رویگردانی از دو جناح “اصولگرا” و “اصلاحطلب” منتشر کرد، روزنامه ایران روز دوشنبه ۱۳ تیر با انتشار گزارشی با عنوان “۷۰ درصد مردم امیدوار به آینده” از افزایش امید و شادی و رضایتمندی در میان مردم براساس نظرسنجی “موسسات معتبر” خبر داد.
روزنامه ایران در گزارش خود نوشت: “نظرسنجیهای مراکز معتبر افکارسنجی داخلی، از امید به آینده، روشن بودن افق و رضایت نسبی ایرانیان، هم از وضعیت اجتماعی خود و هم از عملکرد دولت در برخی حوزهها حکایت میکند. اما درست در همین شرایط، برخی منتقدان داخلی دولت، با تکیه بر نظرسنجیهای غیرمعتبر مراکز و مؤسسات غربی، نتایج کاملا معکوسی را به جامعه مخابره میکنند”.
آش این گزارش آنقدر شور بود که حتا صدای بسیاری از خادمان نظام اسلامی را درآورد، همانهایی که در طول این سالها برای حفظ نظام حاکم جنایتهای بیشماری را مرتکب شدهاند. حقشناس عضو سابق شورای شهر تهران با بیان اینکه “این آمارسازیها که رضایت عمده مردم را نشان میدهد نوعی جهالت را از سوی این افراد که چنین مسئولیتهایی را دارند نشان میدهد”، گفت: “دو سناریو بیشتر وجود ندارد، یا اینکه به فرموده فردی، باید مطلبی را تنظیم میکردند یا اینکه اساسا آگاهانه باید کاری میکردند که به عصبانیت مردم و بی اعتباری وضعیت موجود، منجر شود”.
یک روز بعد (سهشنبه ۱۴ تیر) روزنامه ایران با اشاره به مطالبی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی در رابطه با این “نظرسازی” و نه “نظرسنجی” منتشر شده بود، با عنوان “قاتلان امید، ناراحت از امیدواری مردم”، نوشت: “گزارش روزنامه ایران از یافتههای مراکز معتبر نظرسنجی و افکارسنجی کشور که از امیدواری ۷۰ درصدی مردم به آینده حکایت داشت، با برخی واکنشهای سیاسی از سوی بعضی جریانهای مخالف دولت روبهرو شد. این افراد گزارههای این یافتهها را زیر سؤال برده و همچنان سعی در القای این مطلب داشتند که نشانههای امید به آینده یا رضایت از عملکرد دولت در حوزههایی چون بهبود وضعیت جایگاه ایران در جهان و مقابله با کرونا و میزان رضایتمندی از زندگی غیرواقعی و چه بسا برساخته است. اما واقعیت این است که آنچه در گزارش شماره قبل ایران به آن استناد شد، متکی بر یافتههای نظرسنجی سه نهاد معتبر وزارت اطلاعات، مرکز افکارسنجی صداوسیما و مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) است؛ نهادهایی که گزارشها و یافتههای پژوهشی آنها همواره مورد استناد چهرههای دانشگاهی و دیگر مراکز تحقیقاتی داخلی بوده است”.
جدا از اینکه تمام مردم ایران بهخوبی از میزان و وسعت تنفر موجود در جامعه، تنفر و خشم عمیق کارگران و دیگر زحمتکشان نسبت به کل حاکمیت باخبر هستند و این موضوع هیچ احتیاجی به توضیح ندارد، برای بررسی اهداف رژیم از این “نظرسازی”ها، ابتدا یک نمونه از مواردی که در این “نظرسنجی” آمده است را بررسی میکنیم.
موضوع یکی از موارد این “نظرسنجی” رضایت عمومی و شادی در زندگی بود که در گزارش روزنامه ایران در این رابطه میخوانیم: “یافتههای نظرسنجیهای مراکز معتبر داخلی، وضعیت کاملاً متفاوتی در زمینه رضایت عمومی یا شادی ایرانیان در زندگی ارائه میکند. برخلاف سیاهنمایی مؤسسههای خارجی و تکرار آن از سوی برخی غربگرایان داخلی، بررسیها نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ میانگین نمره شادکامی ۴۱/ ۶۴ از ۱۰۰ بوده است”. اسماعیلی وزیر ارشاد جمهوری اسلامی نیز روز جمعه ۱۷ تیر همین موضوع را تکرار کرد و گفت “براساس افکارسنجی انجام گرفته توسط جهاد دانشگاهی، شادکامی مردم ایران به حدود ۷۰ درصد رسیده است”.
“شبکه راهکارهای توسعه پایدار” از نهادهای سازمان ملل متحد، سالانه گزارشی را تحت عنوان “گزارش رضایت جهانی” از میزان خوشبختی و رضایتمندی مردمان کشورها ارائه میکند و براساس نتایج بدست آمده کشورها را از نظر میزان رضایت و خوشبختی رتبهبندی میکند که در سالهای اخیر کشور فنلاند در رتبه نخست این جدول قرار داشته است. در آخرین گزارش این نهاد وابسته به سازمان ملل که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، بعد از فنلاند، کشورهای دانمارک، ایسلند، سوئیس و هلند قرار دارند.
در این رتبهبندی مردم لبنان و افغانستان در انتهای جدول قرار دارند و ایران پس از مالی در رتبه ۱۱۶ قرار گرفت. در سال ۲۰۲۱ نیز رتبه ایران در لیست پایینتر از مالی، نیجریه و موزامبیک در رتبه ۱۱۸ قرار گرفته بود و در سال ۲۰۲۰ نیز در رده ۱۱۷ قرار داشت.
ناگفته نماند که براساس نظرسنجیهای موسسه “گالوپ” نیز ایران جزو ده کشور غمگین جهان است. بنابراین مردم ایران در تمامی این سالها جزو ناشادترین و ناراضیترین مردمان جهان قرار داشتند، اما “نظرسازان” جمهوری اسلامی برخلاف تحقیقات موسسه وابسته به سازمان ملل و دیگر موسسات نظرسنجی، مردم ایران را در ردیف شادترین مردمان جهان قرار دادند!!
از دیگر “نظرسازیهای” مضحکی که در گزارش روزنامه ایران آمده، میتوان به رضایت مردم از حذف ارز ترجیحی، رضایت از اقدامات جمهوری اسلامی در مقابله با کرونا و کلا رضایت از بخش درمان و بهداشت، رضایت از جایگاه بینالمللی “ایران” و بالاخره اینکه معضلات اقتصادی کنونی بهخاطر اقدامات کابینه گذشته است، اشاره کرد. یعنی درست همانچیزهایی را که مقامات رسمی از جمله خامنهای و رسانههای وابسته از جمله صدا و سیما روز و شب تبلیغ میکنند، موسسات نظرسنجی وابسته به حکومت از جمله موسسه وابسته به همان صدا و سیما نیز آن را تایید کردند!! و مگر قرار بوده و یا انتظاری است که این نهادهای حکومتی و افراد شاغل در آن که همگی جیرهخوار حکومت هستند، غیر از این کنند؟!
اما چرا جمهوری اسلامی چنین دروغهای شاخداری را مطرح میکند که حتا مزدوراناش نیز اعتقادی به آن ندارند و بهواقع جمهوری اسلامی چه هدفی را از این کار دنبال میکند؟
پاسخ این سوال به شرایط کنونی جامعه برمیگردد. اما قبل از اینکه به شرایط کنونی جامعه بپردازیم ابتدا لازم به تاکید است که دروغ گفتن، انکار حقایق و واژگونه جلوه دادن آنها موضوع جدیدی در جمهوری اسلامی نیست و این را ما همواره دیده و شنیدهایم. جمهوری اسلامی همواره سعی میکند نقش خود را در بروز شرایط فاجعهبار کنونی انکار کند. یا مسئولیت این شرایط را به گردن “دشمن خارجی” و “عوامل بیگانه” میاندازد یا از اساس موضوع را انکار میکند و آنچنان از شرایط خوب مردم سخن میگوید که گویی صحبت از یک ایران دیگر در میان است. سخنان خامنهای در مورد اعتراضات تودهای همچون قیام آبان ۹۸ و اشرار خواندن مردم معترض یک نمونه است. رژیم بهجای تمکین در برابر خواست مردم با سرکوب وحشیانه و قتل و کشتار و به بندکشیدن معترضان به مقابله با تودههای جان به لب رسیده در قیام آبان ۹۸ برخاست و تودههای معترض را نیز مشتی آشوبگر و اشرار خواند.
وضعیت فاجعهبار آب، برق، آلودگی هوا، گرد و غبار، فرونشست زمین، اعتیاد، تن فروشی، کودکان کار، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، بیکاری و فقر هیچکدام در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی جایی ندارند، اما در عوض تا دلتان بخواهد اخبار رسانههای جمهوری اسلامی پُر است از دروغ در مورد نقش جمهوری اسلامی در جهان امروز، فعالیتهای موشکی و نظامی و مانند آن. اینکه اسرائیل تا چند سال دیگر از نقشه جهان محو میشود و یا هراس نظامیان آمریکایی از جمهوری اسلامی و غیره. همین روزها شاهدیم که مساله حجاب زنان به موضوع اول سخنان مزدوران جمهوری اسلامی همچون امامان جمعه تبدیل شده، اما نه تنها از وضعیت گرانی و تشدید رکود اقتصادی حرفی به میان نمیآید، بلکه مدعی میشوند که با سیاستهای اقتصادی جدید جمهوری اسلامی “فاصله طبقاتی” کاهش یافته و از تعداد فقرا کاسته شده است!!
بنابراین دروغ گفتن چیز جدیدی برای مقامات جمهوری اسلامی و رسانههای آن نیست. اما هدف از این “نظرسازی”ها تحتعنوان “نظرسنجی” در شرایط کنونی چیست؟
مجموعه شرایط وخیمی که این روزها کارگران و زحمتکشان ایران با آن درگیر هستند و اوضاع روز به روز بدتر میشود، بر ابعاد خشم و اعتراضات تودهای افزوده است. اعتراضات کارگران در نفت، معادن و سایر مراکز کارگری، معلمان، بازنشستگان، پرستاران روز به روز گستردهتر میشود و جامعه در شرایط کاملا انفجاری قرار دارد. در چنین شرایطی رژیم همچنان مانند گذشته از ابزار سرکوب استفاده میکند. اما واقعیت بسیار مهم این است که جمهوری اسلامی با شرایط کاملا متفاوتی نسبت به سالهای گذشته روبروست. این بار صدای پای انقلاب بلندتر از همیشه است، بهگونهای که افرادی از قماش رضا پهلوی و “اصلاحطلبان” نیز این صدا را شنیدهاند. بارها مقامات جمهوری اسلامی در محفلها و حتا سخنان علنیشان گفتهاند که “کابینه رئیسی آخرین شانس جمهوری اسلامی است”. اما در همین مدت کوتاه بر همگان ثابت گردید که از رئیسی و کابینهاش نیز کاری برنمیآید و نه تنها کاری برنمیآید بلکه بر شدت وخامت اوضاع افزوده شده است. برای نمونه برخلاف تمام شعارهایشان در مورد نقدینگی سرعت رشد نقدینگی در یک سال اخیر منتهی به اردیبهشت ماه به بالای ۳۷ درصد رسید. بحران اقتصادی رکود – تورمی نیز با شتابی بیش از گذشته تعمیق یافت. بهرغم تمام وعدههایشان در مورد خودکفایی در کشاورزی، به دلیل وضعیت فاجعهبار آب تنها در طول یک سال اخیر از نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی ۴۶۷ هزار نفر به اعتراف “مرکز آمار” کاسته شد که همه اینها به حاشیه شهرها هجوم خواهند آورد. یا در حالی که از رضایت مردم صحبت میشود، به اعتراف رسانههای جمهوری اسلامی بیش از ۷۰ درصد پزشکان و پرستاران بدنبال مهاجرت از کشور هستند، یعنی فرار از این شرایط وحشتناک. مردم خوزستان، سیستان و بلوچستان و دیگر استانهای کشور با مشکل آب آشامیدنی روبرو هستند، یعنی بدیهیترین نیاز انسان از دسترس مردم خارج شده است. نیمی از مردم چهارمحال بختیاری که یکی از استانهای پُر آب ایران بود، هماکنون با مشکل آب آشامیدنی روبرو شدهاند.
بنابراین همانطور که در بالا آمد، نارضایتی و خشم متراکم تودهها روز به روز به انفجار نزدیکتر میشود، اما جمهوری اسلامی به تنها ابزاری که برای بقاء همچنان امید دارد، دستگاه سرکوب متشکل از نیروهای نظامی، پلیس، وزارت اطلاعات، دستگاه قضایی و مانند آنهاست. از همین رو جمهوری اسلامی برای جلوگیری از دودلی و شکاف و ترس در میان دستگاه سرکوب و حتا بوروکراسی در ردههای بالاتر حکومتی، نمیتواند به شرایط فاجعهبار کنونی جامعه اعتراف کرده و اعتراضات و نارضایتی تودهها را بپذیرد. پذیرش این موضوع برای جمهوری اسلامی که در راس آن جنایتکاری به نام خامنهای قرار دارد یعنی پذیرش شکست، اعترافی که در قاموس جمهوری اسلامی نمیگنجد. بنابراین برعکس سعی میکند به این نیروها همچنان اینگونه القا کند که کابینه رئیسی در مسیر درستی قرار دارد و جمهوری اسلامی در “بنبست” نیست!! این نظرسنجیها البته همین پیام مشابه را در کشورهایی که جمهوری اسلامی در آنها درگیر است، برای مزدوران خارجیاش همچون شبهنظامیان حزبالله لبنان دارد. مانند دیگر نمایشهای تبلیغاتی رژیم که در واقع چیزی نیستند جز مانورهای تبلیغاتی فریبنده با هدف نمایش “قدرت و اقتدار” جمهوری اسلامی، قدرت و اقتداری که در سراشیب افول و رو به پایان است.
در هفتههای اخیر شاهد بودیم که چگونه خامنهای از هر فرصتی استفاده کرد تا به عوامل جیرهخوار خود امید بدهد و مانع شکاف در بین دستگاههای دولتی شود. در واقع این “نظرسازی” اخیر هم چیزی نیست جز تلاشی مذبوحانه برای تایید سخنان خامنهای و تامین نظرات او که بتواند در سخنرانیهای آینده به این “نظرسازی”ها هم رجوع بدهد.
اما واقعیت این است که این روشها در شرایط انقلابی حاکم بر جامعه دیگر کاربردی ندارند، بلکه برعکس میتوان گفت نتایج معکوسی برای رژیم – حتا در درون نیروهای خودی آن – خواهد داشت. رژیم نه تنها با موج اعتراضات انقلابی تودهای روبروست، بلکه از درون نیز رو به فروپاشیست.
نظرات شما