استیصال جمهوری اسلامی از مقاومت “مادران”

روز دوشنبه ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۱، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با یورش به منازل خانواده های جان باختگان آبان ۹۸، تعدادی از آنان را بازداشت و به مکان های نامعلومی منتقل کردند.

ناهید شیرپیشه و مهرداد بختیاری، مادر و عموی پویا بختیاری، سکینه احمدی مادر ابراهیم کتابدار، رحیمه یوسف زاده مادر نوید بهبودی، محبوبه رمضانی مادر پژمان قلی پور، سعید دامور برادر وحید دامور، طلعت مشکی و سمیه جعفرپناه مادر و خواهر محسن جعفرپناه، ایران الهیاری مادر مهرداد معین فر و زینب محمدی مادر محمد طاهری از جمله بازداشت شدگان این روز هستند. بازداشت سکینه احمدی، رحیمه یوسف زاده و محبوبه رمضانی در منزل شخصی رحیمه یوسف زاده در تهران صورت گرفت و سعید دامور نیز در منزل شخصی اش در کرج بازداشت شد. مهرداد بختیاری، عموی پویا بختیاری نیز پس از انتشار ویدئویی در خصوص نحوه بازداشت ناهید شیرپیشه و انتشار تصاویری از قفل شکسته درب منزل او، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد.

جمهوری اسلامی اما تنها به بازداشت های فوق بسنده نکرد و همزمان با دستگیری این تعداد از اعضای خانواده جانباختگان قیام آبان ۹۸، خبرگزاری فارس، نزدیک به نهادهای امنیتی با انتشار مطلبی موهن، مادران بازداشت شده را “اغتشاشگر” خواند و آنان را به “دریافت پول برای ایجاد اغتشاش و ناامنی” در ایران هم متهم کرد.

این اولین بار نیست که “مادران” جانباختگان سال های حاکمیت ارتجاعی جمهوری اسلامی با اذیت و آزار و بازداشت و سرکوب مواجه می شوند. “مادران خاوران”، از جمله نخستین مادرانی هستند که با مقاومت و پایداری شان در حفظ “گلزار خاوران” و زنده نگه داشتن  نام و یاد جانباختگان دهه ۶۰، به طور مداوم مورد خشم و سرکوب نیروهای امنیتی بوده اند. مقاومتی که از همان سال های اولیه دهه ۶۰ آغاز شد و تا به اموروز هم ادامه دارد. “مادران خاوران”، با در دست گرفتن پرچم دادخواهی از دل طوفان ها گذشتند، در مقابل رژیم سینه سپر کردند، سمبل و راهگشای مقاومت و ایستادگی برای “مادران” جانباختگان سال های بعد و بعدتر شدند. مقاومتی که چندی است در چهره “مادران آبان” گل داده است.

“مادران” و “مقاومت مادران” از جمله واژه هایی هستند که در تمامی سال های حاکمیت مخوف جمهوری اسلامی همانند خاری آخته در چشم رژیم نشسته است. “مادران خاوران” نخستین واژه آشنایی بود که با حضور مادران، همسران و دیگر اعضای خانواده های جان فشاندگان کمونیست در گورستان خاوران – که رژیم لعنت آبادش می خواند- شکل گرفت و نام آنان از همان سال های نخست دهه ۶۰، با زنده نگه داشتن “گلزار خاوران” در ادبیات سیاسی ایران شکفته شد. با کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و سپس شکل گیری خاوران هایی با نام و نشان دیگری در جای جای کشور، گل واژه “مادران خاوران” در گستره ای به وسعت ایران گل داد. در قیام دانشجویی تیر ماه ۷۸، مادران داغدار دیگری به جمع مادران خاوران پیوستند. در اعتراضات سال ۸۸ جوانان دیگری کشتار شدند، خانواده های بسیاری به سوگ نشستند و “مادران” دیگری با جنبش “مقاومت مادران” همراه و همزاد شدند. در خیزش انقلابی دی ماه ۹۶، چهره جامعه دگرگون شد. با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم، ده ها تن از جوانان مبارز در کف خیابان ها پرپر شدند، تعدادی در زندان ها زیر شکنجه جان باختند و تعدادی هم به جوخه های مرگ سپرده شدند. در این میان اما “مادران” از پا نیافتادند. جنبش مقاومت مادران از “خاوران” فراتر رفت، تکثیر شد، از خط کشی های شهری و استانی کشور گذشت و در گستره ای به وسعت ایران با مقاومت و ایستادگی بر چهره خوفناک رژیم پنجه کشید.

در پی هر حرکت اعتراضی توده های مردم ایران، جمهوری اسلامی به سوی معترضان سلاح کشید، صدای شلیک گلوله ها در خیابان ها پیچید و خانواده های داغدار دیگری به رودخانه سرخ و جاری “مادران خاوران” پیوستند. سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط دو موشک سپاه پاسداران، جلوه های دیگری از پایداری خانواده های جان باختگان هواپیمای اوکراینی در گلواژه “مادران” تجسم یافت.

در تمامی سال های حاکمیت نکبت بار جمهوری اسلامی، سال از پی سال کشتار شد و هر بار خانواده های دیگری داغدار شدند پایداری و ایستادگی خانواده های جان باختگان در جلوه گاه مقاومت “مادران” تجلی یافت. مقاومت “مادران” در پس هر کشتاری شتاب گرفت، خروش برکشید، به هر سو جاری شد، از لابلای سنگلاخ های جمهوری اسلامی عبور کرد و اکنون همانند رودخانه ای خروشان به “مادران آبان” رسیده است. آبان ۹۸، آبان خونین، آبان زخمی ایستاده بر نعش ۱۵۰۰ تن از جان باختگان افتاده بر کف خیابان ها. آبانی که “مادران” داغدار آن اکنون میان دو آئینه “خاوران” و “آبان” ایستاده اند و تکثیر و نامیرایی خود را فریاد می زنند. آبانی که اکنون مقاومت و ایستادگی “مادران” آن، رژیم را به استیصال و واماندگی کشانده است.

رژیمی ناتوان و مستاصل که در جدال با بحران ها موجود، در جدال با شرایط شکننده ای که او را از هر سو احاطه کرده است، همانند گاوی زخمی به هر طرف شاخ می پراند. رژیمی ناتوان و شکست خورده که اکنون کارش به جایی رسیده است که حتا نشست و برخاست معمولی “مادران آبان” را هم بر نمی تابد.

اینکه مقاومت مادران آبان، آرامش رژیم را گرفته است، اینکه مادران آبان از مرزهای وحشت رژیم عبور کرده اند و آشکارا جمهوری اسلامی را به چالش گرفته اند، اینکه مادران آبان با جسارتی کم نظیر تمامی هشدارها و تهدیدهای امنیتی جمهوری اسلامی را به هیچ گرفته اند، اینکه آنان ادامه زندگی خود را با زنده نگه داشتن یاد و نام و خاطره ماندگار عزیزان جان باخته شان گره زده اند، کمترین تردیدی نیست. اما فراموش نکنیم که وحشت جمهوری اسلامی فقط در مقاومت مادران جان باختگان آبان خلاصه نمی شود. آنچه هیات حاکمه ایران را این چنین به وحشت و استیصال کشانده است، همانا زنده نگه داشتن خاطره روزهای پرشکوه قیام آبان ۹۸ و جان بخشیدن به روحیه سلحشورانه آن قیام شکوهمند در ذهن و جان توده های مردم ایران است. قیامی که طی چهار روز بیش از ۲۰۰ شهر و  ۲۹ استان کشور را فرا گرفت. قیامی که ۱۵۰۰ تن از جوانان محروم و مردم به ستوه آمده ایران با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند و بیش از ۷ هزار نفر هم بازداشت شدند. قیامی که یادآوری و تکرار دوباره آن به کابوسی برای سران جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

“مادران آبان” با وقوف بر این ضعف و استیصال رژیم و با بهره برداری از فضای انقلابی حاکم بر جامعه، با بهره برداری از شکست های پیاپی جمهوری اسلامی در همه عرصه های داخلی و بین المللی و به طور اخص با بهره گرفتن از ناتوانی و واماندگی جمهوری اسلامی در خاموش کردن صدای اعتراضات توده های مردم ایران، با عزمی راسخ و روحیه ای مقاوم به دادخواهی از خون فرزندان خود برخاسته اند. آنان به تاسی از دوران انقلابی و برخورداری از شرایط  و امکانات موجود اینترنتی توانسته اند نام و یاد عزیزان خود را از تک صدایی انحصاری روایات جعلی جمهوری اسلامی خارج کنند و پژواک راستین صدای آنان در متن جامعه باشند. پژواکی که هر روز قوی تر می شود و با قوی تر شدن انعکاس یادمان ۱۵۰۰ کشته آبان ۹۸، سلحشوری روزهای خونین آن قیام ناتمام نیز در متن جامعه پژواک داده می شود. و این همان نکته ای است که خشم و استیصال جمهوری اسلامی را نسبت به مادران آبان برانگیخته است.

شرایط و امکانانی که اکنون مادران آبان از آن برخوردارند، هرگز برای “مادران خاوران” در دهه ۶۰ فراهم نبود و آنان در آن فضای تک صدایی انحصاری تبلیغات دروغین جمهوری اسلامی، می بایست ماه ها و سال ها زحمت می کشیدند تا گوشه ای از قتل و شکنجه و شرارتی را که جمهوری اسلامی در آن سال های مخوف بر آنان و فرزندان شان روا می داشت در ایران و جهان پژواک می دادند. با این همه، مقاومت ۴۰ ساله آنان اکنون گل داده است. محکومیت حمید نوری – از عاملان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷- به حبس ابد اولین نتیجه پر ثمر مقاومت “مادران خاوران” در مسیر دادخواهی است.

اکنون اما شرایط جامعه با سال های دهه ۶۰ به کلی متفاوت است. در شرایط انقلابی حاکم بر کشور، بازداشت مادران و برخی دیگر از اعضای خانواده جان فشاندگان آبان ۹۸، نه تنها برای رژیم آرامش خاطری فراهم نساخت، نه تنها رژیم قادر به خاموش کردن فریاد دادخواهی مادران آبان نشد، بلکه این اقدام سرکوبگرانه رژیم با واکنش اعتراضی گروه های مختلف اجتماعی از جمله کانون نویسندگان ایران و انجمن خانواده های جان باختگان هواپیمای اوکراینی و حمایت آنان از “مادران آبان” همراه شد.

کانون نویسندگان ایران روز چهارشنبه ۲۲ تیر با صدور اطلاعیه ای ضمن قدردانی از ” پایداری و ایستادگی” مادران دادخواه، “سرکوب سازمان‌یافته‌ از سوی حاکمیت و انتشار اخبار جعلی، اتهام‌زنی و پرونده‌سازی” علیه آنان را محکوم کرد و خواهان آزادی بی‌قید‌ و شرط بازداشت‌شدگان اخیر و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی شده است. کانون نویسندگان ایران همچنین از آزادی‌خواهان سراسر جهان خواسته تا صدای رسای اعتراض به این سرکوب‌ها باشند.

انجمن خانواده های جان باختگان پرواز پی اس ۷۵۲ نیز در بیانیه ای ضمن حمایت از خانواده های دادخواه آبان ۹۸ برخاست و نوشت: “دستگیری و سرکوب خانواده ها در ایران قابل تحمل نیست”. این بیانیه، “اقدام شجاعانه خانواده های آبان، خانواده های خاوران، خانواده های زندانیان شکنجه شده و به قتل رسیده، خانواده های دی ماه ۹۶، خانواده های ۸۸، خانواده های قتل های سیاسی ۷۷، خانواده های پرواز و بسیاری دیگر در پیگیری دادخواهی” را “گذاشتن نقطه پایان بر ریخته شدن خون بی گناهان، پایان از دست دادن و سوگواری و اجرای عدالت” بر شمرده اند.

ابن کنش ها و واکنش های اجتماعی تفاوت شرایطی را که اکنون “مادران آبان” در آن به سر می برند با دوران مخوفی که “مادران خاوران در دهه ۶۰  گرفتار بودند، به خوبی نشان می دهد . این همه، برخاسته از شرایط انقلابی موجود است که از دی ماه ۹۶ رنگ و بوی دیگری به جامعه داده است. مقاومت مادران، واکنش گروه های اجتماعی نسبت به سرکوب و بازداشت مادران آبان و نیز سیر اتفاقات و اعتراضات عمومی جاری در کشور به خوبی نشان می دهد که رژیم به شکننده ترین دوران حیات خود رسیده است و دیگر هرگز با سرکوب و بازداشت و بگیر و ببند قادر به خاموش کردن صدای اعتراضاتی که در جای جای ایران بلند شده است، نیست.

در چنین شرایطی است که مقاومت ۴۰ ساله “مادران” با مقاومت عمومی توده های مردم ایران گره خورده است. مقاومتی که جمهوری اسلامی را به استیصال و درماندگی کشانده است. مقاومت و اعتراضی که می رود در ابعادی همگانی و با شکل گیری یک اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای طومار رژیم را در هم پیچد و بر ویرانه های آن حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان را مستقر سازد.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۷۹  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.