خامنه‌ای بی‌ریشه، خیزش تمام نمی شه

مردم ایذه! توده‌های محروم و ستمدیده از ظلم ولایت و سلطنت!

حکومت فکرمی کند با سرکوب می‌تواند به اعمال حاکمیت خود تداوم بدهد وبر فضای سیاسی جامعه یک‌بار دیگر غالب شود، حماقت و ساده‌انگاری است. رژیم سال‌هاست که مورد نفرت عمومی بوده است. مردم زیر سرکوب، به‌ظاهر از رژیم تمکین می‌کردند اما در هر فرصتی که پیش می‌آمد، رژیم با تهدید توده‌ها روبرو می‌شد. در ایذه مثل اغلب شهرهای ایران علاوه بر تنش‌های موضعی روی انتخابات‌های رژیم ساخته درگذشته، سال ۶۸ مردم این شهر با یک قیام و حرکت اعتراضی، مراکز نیروهای نظامی و انتظامی سرکوب رژیم را در سطح شهر به تسخیر خود درآوردند و ساختمان مرکز موسوم به «کمیته» در این شهر را از بیخ و بن با خاک همسان کردند. به‌تناوب در طی این چند دهه حرکت‌های اعتراضی علیه حکومت در این شهر شکل گرفت تا اینکه قیام و خیزش توده‌ای بعد از قتل “ژینا” به وقوع پیوست. توده‌های سرکوب‌شده به ارکان رژیم حمله کردند. با تظاهرات خیابانی و جنگ گریز توده‌ای توانستند عملاً دستگاه رژیم را به مرحله استیصال و درماندگی برسانند. رژیم بیهوده می‌کوشد به خود و نیروهای سرکوب نظامی‌اش بقبولاند که مغلوب مردم نشده است. خوب می‌داند شکستی که در عرصه مبارزات سیاسی و نبردهای خیابانی از طرف توده‌ها و مردم ستمدیده متحمل شده، هیبت و قدرت پوشالی‌اش به فنا رفته، موقعیت قبلی خود را برای همیشه ازدست‌داده و هرگز قامت راست نخواهد کرد.. مهره‌های رژیم در رودرروئی با مردم شهر سرافکنده و سرشکسته شده‌اند. این را ما به‌خوبی در چهره کلیه نیروها و عناصر وابسته به رژیم می‌توانیم مشاهده کنیم که چگونه با وارفتگی سعی می‌کنند ضعف و فتور خود را از چشم ما بپوشانند. مبارزه مردم عاصی و خشمگین علیه رژیم تا سطح مبارزه اعلای مسلحانه ارتقاء پیدا کرد. همزمان با افت خفیف کنونی، حرکت‌های اعتراضی مانند آتش زیر خاکستراست و مبارزه ما وضعیت پوششی، مخفی و نیمه مخفی پیداکرده است. باید با رعایت کردن کلیه نکات ایمنی و امنیتی به تلاش انقلابی خود تداوم بدهیم. «کار را آن کرد که تمام کرد». ما در نیمه‌راه هستیم، البته راهی که با مبارزات همه مردم ایران هموارشده است. رژیم درشیب تند سرنگونی قرارگرفته اما به‌خودی‌خود سرنگون نمی‌شود. آنچه از رژیم باقی‌مانده بخشی از یک آوار بجا مانده و درهم فروریخته است که با تلاش ما به سرنگونی محتوم خود خواهد انجامید. رژیم به تقلا افتاده و به‌طور پنهان و آشکار با امریکا و کشورهای اروپائی در تبانی و در تماس است تا شکستی که از مبارزات مردم خورده و در موضع ضعف قرارگرفته است، با حمایت این کشورها جبران کند، غافل از اینکه آب‌رفته به جوی برنمی‌گردد. رژیم با وحشیگری و کشتار، با شکنجه و با تجاوز و با تمام توان اهریمنی به رویارویی با مردمی پرداخت که از سلاح و امکانات برای دفاع مشروع محروم بودند. فقط برای ایجاد رعب و ایجاد وحشت بود که عامدانه ماشین حامل خانواده پیر فلک را به رگبار گلوله بست، کیان را کشت و پدرش دچار آسیب نخاعی گشت. توده‌های انقلابی با سپر کردن جان خود و با دست‌خالی و تنها با مقاومت یک شکست را به رژیم تحمیل کردند.

هرچه انقلاب و جنبش انقلابی بیشتر پیش می‌رود، امر دخالت گری آگاهانه ما هم باید با افزایش بیشتری از فعالیت و تلاش همراه شود. اگرچه رژیم دیگر موقعیت قبلی را ندارد و دچار ضعف و ناتوانی شده و توده‌ها با شجاعت و تهور بیشتری آن را موردحمله قرار می‌دهند، اما همزمان جریانات سیاسی رنگارنگ از اطراف سربلند کرده و می‌خواهند انقلاب راستین ما را از مسیر واقعی خارج و از ماهیت انقلابی تهی کنند. در اینجاست که وظیفه مبارزه پیگیر ما هم با رژیم وهم با مدعیان سلطنت‌طلب و طیف‌های دیگری از جریان‌های سیاسی بورژوایی که می‌خواهند مانع تحقق و پیروزی انقلاب شوند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و تلاش مجدانه ما را می‌طلبد. جریانات راست نشسته در قدرت و جریانات راست به زیر کشیده از قدرت، رژیم‌های ولایت و سلطنت دشمنان اصلی توده‌ها و مردم هستند. هردو یک هدف ارتجاعی و ضد مردمی مشترک را دنبال می‌کنند. خواهان تداوم وضع نکبت‌بار موجود هستند. وظایف مبارزاتی ما در این مرحله سنگین‌تر از پیش علیه این دو جریان و طیف عموماً راست است که پیش می‌رود. باید آنان را از سطح مبارزات سیاسی اجتماعی به حاشیه راند. جریانات راست و رژیمی با قرار گرفتن پشت سر قشرهای میانی جامعه به اعمال‌نفوذ می‌پردازند. اقشاری که کمتر قدرت فکر کردن و استدلال دارند، عموماً درک عمیقی از مسائل سیاسی و فرایندهای اجتماعی ندارند. هرکس یا جریانی که در قدرت موجود باشد، یا نزدیک به قدرت جلوه کند، از آن طرفداری می‌کنند. بیشتر از اینکه فکر کنند، دهن بین هستند. شوربختانه یک اکثریت چشمگیر را تشکیل می‌دهند. بسیاری از افرادی که پیش‌ازاین طرفداران کروبی، خاتمی، میرحسین، اصلاح‌طلب سبز و بنفش بودند، حال که کلیت رژیم هدف توده‌ها قرارگرفته، حامی سلطنت شده‌اند. جریانات سلطنت‌طلب با استفاده از همین نیروی بشدت ناآگاه و ناپایدار سیاسی است که تبلیغ می‌کنند در جنبش ضد رژیمی مردم ایذه نفوذ دارند. انتخاب راه دشوار مبارزه برای آنان سخت و غیرممکن است اما همین افراد بیشتر مانع‌تراشی را بر سر راه جنبش تا نقطه انقلاب و به هم خوردن توازن نیروها ایجاد می‌کنند. پیاده‌نظام دشمن هستند که در جهت اهداف خود از آنان استفاده می‌کنند. رهبرانشان هم از همین جنس هستند، منتها دریک موقعیت برتر و نه بهتر. مسیح علی نژاد نمونه‌ای از این دگردیسی منفعلانه و ارتجاعی است. با حمایت از رژیم وارد کار خبری شد بعدها جانب جناح اصطلاحاً اصلاح‌طلب رژیم، طرفدار خاتمی، میرحسین و کروبی سبز و بنفش شد. سرانجام پشت سر رضا پهلوی جای خود را تعیین کرد و گفت من یک پوزش بدهکار آنان هستم که سال‌ها جلوتر از من مبارزه سرنگونی طلبی خود را شروع کردند. رهبران این جریانات را باید بشدت افشا کرد. با منطق انقلابی و ترویج اندیشه درمیان این اقشارمی توان ذهنیت آنان را دچار تردید و درنهایت درهم شکست. باید توجه داشته باشیم که جامعه به لحاظ ذهنی به عقب بازنخواهد گشت. با اعتماد و اطمینان تلاش کنیم از طریق انتشار آگاهی، ذهنیت سیاسی توده‌ها را ارتقاء بدهیم.

چطور و چگونه به تشدید فعالیت انقلابی بپردازیم و برای پیشرفت و پیروزی انقلاب مبارزه کنیم. درست است که انقلاب بدون اینکه از قبل ما را خبر کند آغاز می‌شود، اما باید با آگاهی و سازمان‌دهی ما هدایت شود و به منزل و مقصود نائل آید. گاهی با عناصر و افرادی روبرو می‌شویم که قبلاً دریک بی‌تفاوتی نسبی و منفعلانه به یک انتقاد از وضع موجود اکتفا می‌کردند. اینک انتقاداتی جدی و مسئولانه‌ای نسبت به وضع موجود دارند. نسبتاً از توانائی کار سیاسی تشکیلاتی برخوردار هستند. با آنان در تماس قرار بگیریم دریک رابطه‌ای که مرتب درحال افزایش است، آنان را به کار تشکیلاتی ملحق کنیم. این‌گونه افراد تعدادشان در جامعه کم نیست. همین‌طور افراد دیگری هستند که در بستر عینی بنا به فراخور شرایط سیاسی انقلابی، فعال‌شده‌اند. این افراد هم زمینه جذب کار تشکیلاتی فراوان دارند. با مسئولیت باید با این افراد تماس برقرار کرد و دریک رابطه و دادوستد سیاسی جذب کار تشکیلاتی کنیم. با راه‌کارهای مخفی، علنی، و نیمه مخفی و نیمه علنی، با سازمان‌دهی و ایجاد هسته‌های ۳ نفره فعال کاملاً مخفی می‌بایستی آغاز به کارکرد. هم ما وهم دیگران روی تشکیل هسته‌های مبارزاتی تأکید داشته‌ایم. ایجاد هسته و سلول‌های مخفی مبارزه یک ضرورت است. هیچ وسیله و شکل دیگری نمی‌تواند جایگزین هسته به‌عنوان اولین سلول پایه در مبارزه شود. همین هسته‌های منفرد و جدا از هم هستند که در شرایط انقلابی پیشرفته‌تر با به هم پیوستن در یک کمیته رهبری می‌توانند جوابگوی شرایط متحول انقلابی بشوند. هسته‌های فعال بدون ارتباط با همدیگر باید بتوانند به فعالیت مستقل و انقلابی خود تداوم بدهند تا از ضربه پلیس و دشمن محفوظ بمانند. هر هسته با توجه به امکانات اینترنتی و مجازی و کتاب‌های موجود در بازارمی توانند به‌طور مستقل آگاهی‌های سیاسی و مبارزاتی خود را افزایش بدهند. در محیط‌های کار وزندگی، در دانشگاه‌ها و در مدارس، در خیابان و جمع‌های چندنفره مردمی به‌طور شفاهی به افشای رژیم و حامیان سلطنت بپردازیم. در هسته‌های فعال مخفی می‌توانیم فعالیت‌های خود را علیه رژیم بشدت گسترش دهیم، دیگران را به مبارز ه سیاسی و مخفی علیه رژیم در ایجاد خود سازمان‌یابی‌های تشکیلاتی محلات تشویق کنیم. عملیات ایذائی، شعارنویسی، افشاگری علیه رژیم و پخش اطلاعیه و تراکت‌های تبلیغی را تا شرایط حضور مجدد در اعتراضات خیابانی را گسترش بدهیم. نگذاریم حاکمیتی که بیش از چهل‌وچند سال است زندگی را از ما گرفته، بار دیگر سلطه خود را تداوم بدهد. اخیراً شاهد گسیل کاروان‌های نظامی از ارتش و سپاه استان به شهرمان هستیم. شهر شکل پادگان و یک مرکز نظامی پیداکرده است. برای جلوگیری و سرکوب مبارزه و اعتراضات حق‌طلبانه و انسانی ما به منطقه روانه شده‌اند. ما در آینده مبارزات سختی را در پیش خواهیم داشت. از هم‌اکنون باید در تدارک کارزار انقلابی برای آینده باشیم. فن نظامی و استفاده از سلاح‌های گرم را تمرین کنیم و یاد بگیریم. از فراگیری علم و فن سازمان‌دهی در کنار بالا بردن سطح دانش سیاسی و تئوری خود غافل نشویم. وقتی این‌ها را در کنار هم یاد بگیریم و در عمل انقلابی انجام دهیم، آمادگی این را پیدا خواهیم کرد که انقلاب خودمان را با اعتمادبه‌نفس و با آگاهی از خطر دستبرد سلطنت و ولایت نیروهای دیگر حفظ کنیم و در مسیر پیروزی و سعادت کارگران و زحمتکشان توده‌های ستمدیده به‌پیش ببریم.

 

زنده‌باد انقلاب! زنده‌باد سوسیالیسم!

سرنگون باد رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

نابود باد نظام سرمایه‌داری.

هسته کارگری حمید اشرف- فعالان کارگری جنوب.

۱۴ اسفند ۱۴۰۱

 

کار نان آزادی حکومت شورایی

 

POST A COMMENT.