روز دوشنبه ششم مارس (۱۵ اسفند ۱۴۰۱) نشست فصلی شورای حکام آژآنس بین المللی انرژی اتمی با سخنرانی رافائل گروسی در وین شروع شد. تسنیم (وابسته به سپاه پاسداران)، پیش از شروع این نشست نوشت: “موضوع راستی آزمایی و نظارت در ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و اجرای توافق پادمانی آژانس با ایران از موضوعات در دستور کار این دوره از نشست شورای حکام خواهد بود”.
نشست چهار روزه شورای حکام، در شرایطی آغاز شد که پیش از آن خبرگزاری بلومبرگ از کشف اورانیم غنی شده ۸۴ درصدی توسط بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در سایت فردو خبر داده بود. با انتشار این خبر، آنهم در روزهای منتهی به نشست شورای حکام، بحران هسته ای موجود میان آژانس بین المللی و جمهوری اسلامی در روندی قرار گرفت که بدون شک مطلوب جمهوری اسلامی نبود. با توجه به کشف اورانیوم غنی شده ۸۴ درصدی و نیز مناقشاتی که از قبل بر سر بی پاسخ ماندن ابهامات آژانس در مورد سه مکان اعلام نشده ای که ذرات غنی شده اورانیوم در آنها یافت شده بود، کمترین چیزی که از نشست فوق انتظار می رفت صدور یک قطعنامه علیه جمهوری اسلامی بود. اما با توجه به بیانیه مشترک و سخنان گروسی در آغاز نشست که تماما بیانگر عقب نشینی جمهوری اسلامی از مواضع پیشین خود بود، نه تنها قطعنامه ای علیه رژیم صادر نشد، بلکه روزنه امیدی هم جهت مذاکره میان جمهوری اسلامی و دول غربی باز شد. روزنه ای که طرفین نزاع در پایان نشست از احیای دوباره مذاکرات فراموش شده برجام سخن گفتند.
اینکه در روزهای پیش از شروع نشست شورای حکام در وین چه اتفاقی رخ داد که تا بدین حد باعث تغییراتی در روند نشست فصلی شورای حکام شد، تماما برمی گردد به سفر رافائل گروسی که تنها دو روز پیش از برگزاری این نشست، جهت مذاکره با مسئولان جمهوری اسلامی به ایران رفت. مذاکراتی فشرده و تعیین کننده که عملا به عقب نشینی آشکار جمهوری اسلامی در پاره ای از موضوعات مورد مناقشه پیشین منجر شد.
بخش آشکار و علنی این عقب نشینی را می توان در بیانیه مشترک آژانس بین المللی و سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی دید و بخش های مهمتر آن را هم می توان در سخنرانی مدیر کل آژانس اتمی در آغاز نشست شورای حکام مشاهده کرد.
در بیانیه مشترک جمهوری اسلامی و آژانس آمده است: “ایران به صورت داوطلبانه به آژانس مجوز خواهد داد تا فعالیت های راستی آزمایی و نظارتی بیشتری را اجرا کند”. بیانیه همچنین بر این امر تاکید دارد که جمهوری اسلامی قبول کرده است: توضیحات و اطلاعات بیشتری در باره پیدا شدن ذرات اورانیوم در سه مرکز اعلام نشده به آژانس بدهد. سخنان مدیر کل آژانس به هنگام گزارش دهی به نشست شورای حکام اما به نکات مهمتری اشاره دارد. نکانی که به طور واقعی موضوع عقب نشینی آشکار جمهوری اسلامی را بازتاب می دهد.
رافائل گروسی در ارتباط با توافق بدست آمده با جمهوری اسلامی که به آژانس اجازه می دهد مراحل نظارت و راستی آزمایی بیشتری را ادامه دهد، گفت: “من از تضمین های سطح بالای ایران مبنی بر اینکه مایل است فعالیت های راستی آزمایی و نظارتی مناسب بیشتری را اجرا کند و با آژانس برای حل مسائل پادمانی باقی مانده، از جمله موارد مربوط به سه مکان اعلام نشده که آژانس در آن ها ردی از ذرات اورانیوم پیدا کرده است، همکاری کند، استقبال می کنم”. گروسی در ادامه با استناد به روح بیانیه مشترک و با تاکید به اینکه جمهوری اسلامی به “گسترش برنامه هستهای خود بسیار فراتر از محدودیتهای برجام” ادامه میدهد، گفت: “من مشتاقانه منتظر شرکت در گفت و گوهای فنی با ایران همان طور که توافق کرده ایم، هستم. ما کار مهمی در پیش داریم”.
علاوه بر موارد یادشده، رافائل گروسی پس از بازگشت به وین و پیش از شروع نشست شورای حکام، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد: تهران با نصب دوباره دوربین های نظارتی در چند سایت و افزایش بازرسی ها موافقت کرده است. موضوعات و مسائلی که مورد توجه و استقبال اعضای شورای حکام از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفت. تا جاییکه آمریکا به رغم بیانیه تندی که به هنگام نشست شورا علیه جمهوری اسلامی صادر کرد، توافق بدست آمده را “دلگرم کننده” خواند.
اینکه توافقات آشکار و پشت پرده جمهوری اسلامی با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا چه میزان بوده است و هیئت حاکمه ایران تا چه حد در عمل به مفاد آن پایبند خواهد بود، موضوعی است ثانوی که طی هفته های آینده روشن خواهد شد. اما تا همین جای قضیه روشن است که جمهوری اسلامی با عقب نشینی سریع بر سر میزان غنی سازی، موافقت با نصب دوربین های نظارتی بیشتر، افزایش بازرسی های بیشتر و توافق بر سر حل مسائل پادمانی باقی مانده، نه تنها مانع صدور قطعنامه و احیانا الزام آور علیه خود شد، بلکه با توافق انجام شده دریچه ای هم برای شروع مجدد مذاکرات فراموش شده برجام باز کرد.
دریچه ای که اروپا و آمریکا از مدت ها پیش در انتظار گشودن آن بودند و سعی شان هم بر این بود تا منازعات موجود هسته ای را در همین سطح نگه داشته و اجازه غنی سازی بیشتر به جمهوری اسلامی ندهند. چرا که در مواجهه با جمهوری اسلامی و برون رفت طرفین نزاع از بحران هسته ای موجود، برای اروپا و آمریکا هیچ راه بهتری به غیر از فعال شدن دیپلماسی متصور نیست. از طرف دیگر برای جمهوری اسلامی هم دیگر راه فراری باقی مانده است تا بتواند بدون حل بحران هسته ای موجود، مناقشات بین المللی خود را دست کم تعدیل کند.
اینکه جمهوری اسلامی در روزهای پیش از نشست شورای حکام مجبور به عقب نشینی از مواضع پیشین خود شد، تماما ناشی از شرایط وخامت بار اقتصادی و تعمیق بحران هایی است که این نظام در عرصه داخلی و بین المللی با آن مواجه است. بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی در عرصه داخلی علاوه بر فروپاشی اقتصادی که راه ادامه حیات را بر آن بسته است، با بحران های شدید سیاسی و اجتماعی هم مواجه است. بحران هایی که به شدت دست و پای رژیم را بسته اند و توده های مردم ایران را برای سرنگونی این رژیم آدمکُش و جنایتکار به کف خیابان کشانده است. حال در چنین وضعیتی که هیئت حاکمه ایران حتی قادر به تامین نان و پیاز و سیب زمینی مردم نیست، روشن است که جمهوری اسلامی برای بقاء و استمرار حیات خود نه فقط تن به عقب نشینی در پرونده هسته ای داده است، بلکه بنابر مصلحت نظام اگر لازم باشد، امتیازهای بیشتری هم به دولت های غربی خواهد داد.
اینکه جمهوری اسلامی در بد مخمصه ای گیر کرده است، برای همگان روشن است. خامنه ای و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی به رغم همه ادعاهایی که در ظاهر دارند، به رغم همه شعارهایی که در مورد اقتدار جمهوری اسلامی سر می دهند، خود بیش از همه بر این امر واقفند که با ادامه وضع موجود، راه نجاتی برای شان باقی نمانده و رژیم در سراشیبی سقوط قرارگرفته است. این واقعیت را توده های مردم ایران با مبارزات سلحشورانه شان در شش ماه گذشته با صد سخن فریاد کرده اند. شرایط وخیم اقتصادی کشور، گرانی موجود در جامعه، فقر و فلاکت و بیکاری و شدت سرکوب و کشتار توده های مردم به حدی رسیده است که کارگران و عموم توده های مردم ایران دیگر نه فقط برای سرنگونی رژیم جهت رسیدن به آزادی و رهایی از ستم و استبداد و استثمار مبارزه می کنند، بلکه اوضاع جامعه به چنان وخامتی رسیده است که توده های مردم ایران مجبورند حتی برای بقاء و ادامه حیات شان هم که شده است مبارزات قهرمانانه شان را تا سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی ادامه دهند.
پوشیده نیست که بحران های ناعلاج جمهوری اسلامی فقط در عرصه داخلی خلاصه نمی شوند. مبارزات توده های مردم ایران در ماه های گذشته، بحران های بین المللی جمهوری اسلامی را نیز به طرز روز افزونی تشدید کرده بود. با اوج گیری مبارزات توده های مردم ایران همگان دیدیم که چگونه مواضع دولت های غربی علیه جمهوری اسلامی تندتر شد. با اوج گیری مبارزات مردم ایران، بعضی از روسای جمهور دولت های غربی حتی از “انقلاب” مردم ایران سخن گفتند. در شش ماه گذشته، دولت آمریکا بارها اعلام کرد که مذاکرات برجام دیگر الویت این کشور نیست. اما با فروکش کردن نسبی مبارزات خیابانی زنان و جوانان و توده های مردم ایران و با عقب نشینی جمهوری اسلامی در بحران هسته ای، این فرصت برای دول غربی پیش آمد تا دوباره از بازگشت به میز مذاکرات سخن گویند.
فراموش نکنیم آمریکا و دولت های غربی هرگز منافع شان را به منافع کارگران و توده های مردم ایران گره نزده و نخواهند زد. آنان طی ۴۴ سال گذشته به دفعات ثابت کرده اند که موضع گیری هایشان علیه جمهوری اسلامی نه بر اساس منافع مردم ایران که همواره با اتکا به تامین منافع دولت های غربی بوده است. در ماه های گذشته اگرچه گسترش مبارزات توده های مردم ایران باعث موضع گیری تندتر آمریکا و دولت های غربی علیه جمهوری اسلامی شد، اما این تمام ماجرا نبود. بخشی از مواضع تند آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی در ارتباط با حمله روسیه به اوکراین و ارسال پهباد و دیگر کمک های نظامی جمهوری اسلامی به روسیه بود. موضوعی که این روزها با مذاکرات پشت پرده و توافقات بدست آمده، قرار است جمهوری اسلامی از ارسال سلاح به روسیه خودداری کند. توافق پشت پرده دیگری که بر نشست شورای حکام تاثیر گذاشت و طرفین نزاع را حتی به طور موقت هم که شده به سمت گشودن باب مذاکره بر روی پرونده هسته ای ایران کشانید. مذاکره ای که اگر چه هم اکنون چشم انداز روشنی برای آن متصور نیست، اما همه طرفین نزاع از آن استقبال کرده و جملگی نشان دادند که منافع شان در برون رفت از بحران مزمن هسته ای جمهوری اسلامی عمدتا به مذاکره و دیپلماسی گره خورده است.
البته نقش دیپلماسی فعال و چانه زنی رافائل گروسی با مقامات جمهوری اسلامی، خصوصا آخرین سفر او به ایران را نباید فراموش کرد. روندی که برای خود او نیز فایده داشت و عملا موجبات تمدید مقام مدیرکلی او بر آژانس بین المللی برای چهار سال دیگر شد.
نتیجه اینکه، نشست فصلی شورای حکام به پایان رسید. خروجی این نشست به رغم همه مناقشاتی که میان طرفین نزاع وجود داشته و دارد، فعلا باب مصالحه ای را برای طرفین جهت نشستن بر میز مذاکره گشوده است. اینکه توافقات بدست آمده در سفر دو روزه رافائل گروسی به ایران تا چه حد عملی شود و تا چه میزان جمهوری اسلامی به عقب نشینی های صورت گرفته وفادار بماند، طی هفته های آینده روشنتر خواهد شد. چرا که طبق مفاد بیانیه مشترک میان ایران و آژانس، قرار است روش اجرای فعالیت های راستی آزمایی و نظارتی بیشتر در یک نشست فنی که به زودی در تهران برگزار می شود، مورد توافق قرار گیرد. اما آنچه برای جمهوری اسلامی و دولت های غربی مهم بود، شکست بن بست مذاکرات برجام بود که فعلا دریچه ای برای آن باز شده است. دریچه ای هر چند کوچک، برای تن دادن به مصالحهای که منافع همه طرف های درگیر به آن گره خورده است.
نظرات شما