جنبش کارگری از همان نخستین روزها و هفتههای آغازین سال ۱۴۰۱ با یورش طبقه حاکم و همزمان با موجی از اعتصابات و اعترضات کارگری همراه شد. یورشهای پیدرپی طبقه سرمایهدار حاکم به سطح معیشت کارگران چنان گسترده و فشارها و تنگناهای اقتصادی از چنان شدت وحدتی برخوردار بود که عموم کارگران را در فقری کمسابقه غوطهور ساخت. صرفه جویی بیشتر و گرسنگی مفرط برخانهها و کلبههای کارگران همهجا در سراسر کشور سایه گسترد. با تعیین حداقل مزد ۵ میلیون و ۶۸۰ هزارتومان( به شمول حق مسکن و اولاد و…) درحالیکه کمترین هزینه ماهانه یک خانواده کارگری بالای ۱۶ میلیون بود، یکبار دیگر طبقه کارگر به زندگی در زیرخط فقر محکوم شد. سطح بسیار پایین و نازل دستمزدها در قبال افزایش سرسامآور قیمتها و نرخ تورم، معنای دیگری جز تیرهروزی و فلاکت بیشتر کارگران نداشت. قیمت اجناس و کالاهای موردنیاز کارگران ازجمله مواد خوراکی جهش وار افزایش یافت و بعضاً سه تا چهار برابر شد. گرانی و تورم و فشارهای ناشی از آن و فقر و فلاکتی که بردوش کارگران آوار شد، مرز تمام سالهای گذشته را پشت سر گذاشت. اما این هنوز تمام ماجرا نبود. توفان افزایش قیمتها که از اجرای سیاست دولت درزمینهٔ حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت دلار بر پاشد، اندک مواد غذایی هنوز باقیمانده بر سفره کارگران را روبید و جز نان خالی چیزی به سفره باقی نماند.
طبقه سرمایهدار حاکم و رژیم ارتجاعی پاسدار منافع این طبقه، همراه با تشدید فشارهای معیشتی و آوار مشکلات عدیده اقتصادی بردوش کارگران، سیاست سرکوب ، احضار ، تهدید و بازداشت فعالان کارگری و کارگران پیشرو را نیز تشدید نمود و در تمام طول سال به این سیاست ادامه داد.صدها فعال کارگری و کارگر پیشرو، در زمان تدارک اعتصاب، یا در روزهای اعتصاب یا بعدازآن، احضار و بازداشت شدند. در آستانه اول ماه مه نیز دهها کارگر به مراکز امنیتی و سرکوب احضار و مورد تهدید و واقع شدند و به آنان هشدار داده شد که در هیچگونه مراسمی شرکت نکنند. در فراخوانهای اعتصاب در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی قبل از رسیدن موعد اعتصاب نیز دهها نفر احضار و مورد تهدید قرارگرفته و بعضاً بازداشت و چندین روز زندانی شدند.در اعتصاب مجتمع مس سونگون(تیرماه) ۲۷ کارگر بازداشت و بیش از ۱۰ روز زندانی شدند. کارت تردد ۳۰ کارگر نیز مسدود شد. در اعتصاب کارگران جهان پارس بوشهر و شرکت موتوژن تبریز چندین کارگر بازداشت و اخراج شدند. در اعتصاب و تجمع کارگران شرکت واحد(اردیبهشت) ۱۲ کارگر بازداشت شدند. در گروه ملی فولاد اهواز پس از اعتصاب فروردینماه، کارت تردد ۳۷ کارگر مسدود شد و تعدادی از کارگران اخراج شدند. در تجمع تیرماه کارگران بازنشسته، ۱۲ کارگر بازداشت و محاکمه شدند. اعتصاب و تجمع شهریورماه کارکنان رسمی صنعت نفت، با سرکوب و ضرب و شتم و بازداشت ۶۷ نفر از تجمعکنندگان روبرو شد.در اعتصاب و تجمع مهرماه کارگران پیمانی و پروژهای صنعت نفت که مزدوران مسلح حکومتی وحشیانه آن را سرکوب کردند، تعداد زیادی در جریان اعتصاب و تعداد دیگری با یورش شبانه به خوابگاهها، مجموعاً ۲۵۰ نفر بازداشت و زندانی شدند و زیر شکنجههای وحشیانه فرستاده شدند بهنحویکه بر خی از این کارگران سلامتی خود را برای همیشه از دست دادند.در اعتصاب کارگران سیمان شمال ۸ کارگر به خاطر حمایت از اعتراضات خیابانی بازداشت و مورد تهدید و ارعاب قرار گرفتند. دامنه سرکوب و بازداشت و احضار بسیار فراتر از این بوده است. اینها فقط چند نمونه از اقدامات ارتجاعی و سرکوبگرانه رژیم علیه کارگران و جنبش کارگری در سال گذشته است.پروندهسازی و پاپوشدوزی، سناریوسازی علیه کارگران و فعالان کارگری و اعمال شکنجههای گوناگون برای اعتراف گیریهای اجباری نیز بخش دیگری از اقدامات سرکوبگرانه رژیم علیه کارگران و جنبش کارگری بود. شماری از کارگران و فعالان کارگری نیز کماکان در زنداناند. دستگاه امنیتی رژیم آشکارا فعالیتهای پلیسی و جاسوسی در محیطهای کارگری را افزوده و پروژه پروندهسازی برای صدها کارگر ادامه یافت و تشدید شد.علاوه بر تمام این اشکال سرکوب عریان، ارتجاع حاکم از شیوههای دیگری نیز برای مقابله با کارگران استفاده نمود. عدم پرداخت مزد روزهای اعتصاب، عدم پرداخت اضافهکاری، مسدود کردن کارت تردد، کسر کردن از ساعات اضافهکاری از شیوههای مرسوم کارفرما در مقابله با کارگران بود.
علیرغم تمام این اقدامات ضد کارگری و تشدید سرکوب و بهرغم تحمیل فقری کشنده و شرایط معیشتی دشوار بر کارگران که میتواند نقش بازدارندهای در اعتراضات کارگری ایفا کند، اما سال ۱۴۰۱ از همان آغاز با اعتصابات و تجمعات کارگری همراه بود و تا ۲۵ شهریور، قتل مهسا امینی و آغاز خیزشها و نبردهای خیابانی روندی فزاینده داشت. از صدها اعتصاب و تجمع بزرگ و کوچک کارگری در این دوره میتوان یادکرد که فقط از چند نمونه نام میبریم.اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد اهواز و تجمعات مکرر در مقابل استانداری خوزستان( اواخر فروردین)، اعتصاب و تجمع سراسری کارگران و کارکنان مخابرات، اعتصاب در کاشیسازیها و چندین نیروگاه برق،اعتصاب کارگران پتروشیمی بوشهر، مسجدسلیمان، دماوند، اسلامآباد غرب، هنگام، آرین متال، اعتصاب کارگران شرکت ملی حفاری ایران، شرکت آی جی سی دهلران،فازهای مختلف عسلویه، نفت و گاز آغاجاری، نفت و گاز مسجدسلیمان، اعتصاب و تجمع بزرگ کارگران شرکت واحد( اردیبهشت)، اعتصاب سراسری کارگران پیمانی نفت و گاز و پتروشیمی که از ۵ اردیبهشت آغاز شد و در روز اول ماه مه (۱۱) اردیبهشت نیز ادامه داشت، اعتصاب سراسری مجدد همین کارگران در اواخر اردیبهشت، اعتصاب پنجروزه کارگران پروژهای داربست بند(تیرماه) که نزدیک به ۲۰ واحد را دربرگرفت،اعتصاب کارکنان رسمی صنعت نفت( مرداد) که بهصورت تجمعات اعتراضی کوتاهمدت در محل کار برگزار شد و ۴۵ واحد را دربرگرفت، اعتصاب یکپارچه ۳ هزار کارگر معدن سونگون(تیرماه)، اعتصاب سراسری کارکنان رسمی صنعت نفت( ۱۲ شهریور) و تجمع در مقابل وزارت نفت از نمونههای حرکتهای اعتراضی و اعتصابات کارگری در ششماهه اول سال ۱۴۰۱ هستند.
از مبارزات برجسته کارگری در دوره ششماهه اول سال ۱۴۰۱ ، غیر از اعتصابات مهم و سراسری در هردو بخش کارگران پیمانی و غیررسمی و کارکنان رسمی نفت، دو اقدام کارگری بسیار برجسته و تأثیرگذار بود.یکی اول ماه مه است که به شکلی ویژه و متفاوت با سالها قبلتر برگزار شد.اول ماه مه اساساً با تعطیل و توقف کار در این روز همراه بود. پیشگام این حرکت نیز کارگران هفتتپه بودند که از قبل اعلام کردند روز اول ماه مه کار تعطیل است. در این روز کارگران هفتتپه با تجمع و بحث و تبادلنظر و سخنرانی در مورد مسائل و مشکلات کارگری به استقبال روز کارگر رفتند.اول ماه مه در رشت و برخی شهرهای دیگر بهویژه شهرهای کردستان نیز برگزار شد.اول ماه مه با خواباندن چرخهای تولید و یک اعتصاب سراسری کارگران پیمانی و پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی نیز همراه بود.رویداد مهم دیگری در همین ارتباط که باید به آن اشاره نمود، اقدام بهموقع و هوشیارانه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و انتشار بیانیه در حمایت از کارگران و اعلام تجمع معلمان در روز کارگر (یازده اردیبهشت) بود. معلمان برای نخستین بار بهجای برگزاری مراسم در روز ۱۲ اردیبهشت که روز معلم خوانده میشود، به نشانه حمایت و همبستگی با کارگران، روز ۱۱ اردیبهشت و همراه تجمعات کارگری، تجمع سراسری در صد شهر برگزار نمودند و در عمل به یک اتحاد عمل میدانی میان کارگران و معلمان شکل دادند.
رویداد مهم و برجسته دیگر این دوره، اعتصاب و تجمع یکپارچه ۲۶ اردیبهشت کارگران شرکت واحد در مقابل اداره مرکزی شرکت واحد است که تمام پایانههای اتوبوسرانی شرکت واحد را دربرگرفت. این اعتصاب یکپارچه بعد از سال ۸۴ که سندیکای کارگران شرکت واحد دو اعتصاب بزرگ را سازمان داد، بیسابقه بود. تلاش رژیم برای شکستن اعتصاب ناکام ماند. اعتصاب بعد از دو روز و زمانی که خواست کارگران برای افزایش دستمزد پذیرفته شد پایان یافت.
تا آنجا که به مبارزات و اعتصابات کارگری مربوط میشود، این اعتصابات از همان روزهای نخست سال آغاز شد و تا قبل از شروع خیزشهای شهری و نبردهای خیابانی ادامه یافته و روندی فزاینده را طی میکند. با آغاز خیزشها و نبردهای خیابانی اما این روند تا حدود زیادی به هم میخورد.با اعتراضات گسترده تودهای در شهرها و مبارزه خیابانی زنان و جوانان برای برافکندن رژیم جمهوری اسلامی، تبوتاب دیگری در جامعه شکل گرفت . جو سیاسی حاصل از این مبارزات، تمام فضای سیاسی جامعه را تسخیر کرد و مسائل و مبارزات کارگری را تحتالشعاع خود قرارداد. توده مردم برای سرنگونی رژیم به پا خاسته بودند و فضا، فضای نبرد خیابانی برای سرنگونی بود. اعتصابات و اعتراضات کارگری یا کاهش یافت یا در فضای پرالتهاب خیابان محو شد و نوعی انتظار را برانگیخت. این فضا به مدت چهار ماه که جنبش انقلابی و نبردهای خیابانی در اوج بود و حرف اول را میزد، ادامه داشت. از تک جوشها و جرقههای مهم اعتصابات کارگری در این دوره از نمونه اعتصاب سیاسی و مهم کارگران پروژهای در ۱۸و ۱۹ مهر، اعتصاب باشکوه و یکپارچه کارگران ذوبآهن اصفهان در ۲۴ و ۲۵ آبان و اعتصابات سراسری کارکنان رسمی صنعت نفت در شکل تجمع در محل کار در ۲۶ آذر و ۲۷ دی اما حریق بزرگی در مبارزات طبقه کارگر برنخاست.
کاهش نسبی خیزشهای تودهای و افت نبردهای خیابانی از اواخر دیماه ۱۴۰۱ با نضجگیری اعتصابات کارگر همراه است. روند فزاینده اعتصابات صنفی و اقتصادی کارگری دوباره به ششماهه اول سال برگشته و حتی از آن نیز پیشی میگیرد.دهها اعتصاب بزرگ و کوچک در صنایع گوناگون، بهمن و اسفند را پر میکنند. اعتراض تودهای و خیابانی از اوج میافتد و اعتصابات کارگری حرف اول را میزند.این اعتصابات که از اواخر دیماه آغاز میشود تا پایان سال ادامه دارد. رشد فزاینده اعتصابات کارگری در این دوره را میتوان با ذکر نمونههای متعدی نشان داد که تنها به ذکر چند نمونه اکتفا میشود.
اعتصاب کارگران پتروشیمی مسجدسلیمان،پترو آدیش کنگان، پتروشیمی چابهار، دنا، رازی، اعتصاب کارگران معدن کرومیت اسفندقه کرمان، معدن کروم، معدن سنگ تراورتن،اعتصاب و تجمع و راهپیمایی کارگران سرب و روی یزد، اعتصاب کارگران شرکت ملی سرب و روی زنجان، اعتصاب چندروزه کارگران کارخانه فولاد اردستان،مجتمع پارس جنوبی، نیروگاه سبلان اردبیل، اعتصاب کارگران پخش فرآوردههای نفتی منطقه اصفهان، کارخانه یزد بافت، هفتتپه، کارگران ذوبآهن، اعتصاب یکپارچه و راهپیمایی کارگران فولاد یزد، اعتصاب سراسری کارگران و کارکنان برق و تجمع در مقابل وزارت نیرو تنها بخشی از اعتصابات کارگری در دو ماه آخر سال ۱۴۰۱ است.
ناگفته نماند که جنبش اعتراضی معلمان و بازنشستگان نیز روند مشابهی را طی کردند و پس از یک دوره سکون نسبی حدوداً چهارماهه، دوباره با شور و حرارت بیشتری از سر گرفته شدند و در دو ماه آخر سال ۱۴۰۱ اوج نوینی به خود گرفتند.
رویداد بسیار مهم نیمه دوم سال گذشته اعتصاب سیاسی کارگران پروژهای در ۱۸ و ۱۹ مهر است.این اعتصاب در حمایت از خیزشهای شهری و نبردهای خیابانی و در اعتراض به کشتار و سرکوب مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای آغاز شد.کارگران پروژهای و پیمانی با آتش زدن لاستیک و ایجاد راهبندان در سهراه عسلویه، از مبارزات و نبردهای خیابانی برای سرنگونی رژیم حمایت کردند. اعتصاب سیاسی کارگران پروژهای و پیمانی که از بوشهر و عسلویه آغازشده بود، به پالایشگاه آبادان نیز تسری یافت. اعتصاب کارگران نفت، سرتاپای نظام را به وحشت انداخت و برای سرکوب فوری آن انبوهی از نیروهای مسلح خود را برای سرکوب کارگران به منطقه اعزام کرد مزدوران حکومتی نیز با خشنترین شیوهها بهصف کارگران یورش بردند صدها نفر را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت کردند. این اعتصاب سیاسی کارگری، پیش از آنکه بخواهد به الگویی درمیان کارگران و طرح خواستها تبدیل شود با شدت تمام سرکوب شد. ارتجاع مهلت نداد استعداد اعتصاب سیاسی در سایر بخشهای کارگری امکان بروز پیدا کند و آتش این اعتصاب شعلهور شود.
کارگران پیمانی صنعت نفت قبلاً هشدار داده بودند اگر کشتار و سرکوب خیابانی متوقف نشود، دست به اعصاب و اعتراض خواهند زد و به هشدار خویش عمل کردند.هشدارها و بیانیههای حمایتی دیگری نیز از سوی کارکنان رسمی نفت انتشار یافت. این هشدارها و بیانیههای حمایتی اما از حد حمایتهای لفظی و کاغذی از نبردهای خیابانی فراتر نرفت و هیچگونه اعتصاب یا اقدام عملی در همبستگی با نبردهای خیابانی را در پی نداشت.
سال ۱۴۰۱ با گسترش اعتصابات کارگری آغاز شد و بعد از یک برزخ چهارماهه، با ادامه و گسترش اعتصابات کارگری پایان یافت. سال ۱۴۰۲ نیز با اعتصابات گسترده کارگری آغازشده است. اعتصابات متعدد کارگری در ظرف کمتر از پنجهفتهای که از سال ۱۴۰۲ میگذرد، اعتصاب سراسری و هماهنگ کارگران پروژهای و پیمانی که از روز اول اردیبهشت آغازشده و دهها شرکت نفت و گاز و پتروشیمی با خواست واحدی را در برگرفته و در ادامه بدون تردید به دهها شرکت دیگر نیز تسری خواهد یافت، نشانه آشکاری از گسترش اعتصابات و مبارزات کارگری در سال جاری است. تردیدی در این مسئله وجود ندارد که سال جاری، سال دستیابی جنبش طبقاتی کارگران به فرازهای جدید است.
نظرات شما