رؤیای صهیونیسم و آرمان خلق فلسطین

جنگ حماس و اسرائیل که با یک حمله غافلگیرانه گروه اسلام‌گرای حماس بامداد روز شنبه هفت اکتبر آغاز شد، ضربات سنگینی بر دولت صهیونیستی اسرائیل که ازلحاظ نظامی و اطلاعاتی خود را چندین سر و گردن بالاتر از دولت‌های منطقه می‌دانست وارد ساخت. به دنبال آن، حملات وحشیانه‌ی رژیم نژادپرست اسرائیل و بمباران شبانه‌روزی غزه آغاز شد.حمله  جریان ارتجاعی- اسلامی حماس بهانه‌ای برای قتل‌عام مردم غزه شد. حماس پس از ۱۶ سال حکمروایی در غزه نشان داده بود که با منافع مردم غزه بیگانه است. در طول این سال‌ها  حتی یک گام مثبت درراه تحقق خواست‌ها و آرمان‌های مردم فلسطین برنداشت. بر اساس آمار صندوق بین‌المللی پول، ۶۰ درصد نیروی کار جوان در غزه بیکارند. ۵۳ درصد کل جمعیت زیرخط فقرند. تولید ناخالص ملی در دوران حاکمیت حماس نه‌تنها رشدی نداشته بلکه هرساله به‌طور متوسط ۵ / ۲ درصد کاهش داشته است. درآمد سرانه حتی در مقایسه با کرانه باختری نیز کمتر و یک‌چهارم آن بوده است. پول‌ها و کمک‌های مالی دریافتی به یغما رفته و در بهترین حالت بیشتر صرف تجهیزات نظامی و تبلیغ و ترویج اسلام‌گرایی شده است.حماس هیچ دستاوردی برای مردم زحمتکش غزه نداشته و نفوذ نسبی خود را نیز به‌تدریج ازدست‌داده است. حماس از مدت‌ها قبل گرفتار بن‌بست بوده است و حمله نظامی به اسرائیل قرار بود حماس را از این بن‌بست برهاند.

حماس نه‌تنها مشکلی از بی‌شمار مشکلات مردم غزه را حل نکرد، بلکه غزه را در گردابی مرگ‌بار گرفتار ساخت. بمباران و کشتار بی‌رحمانه مرم غزه توسط رژیم نژادپرست اسرائیل به بهانه نابودی حماس، بیش از دو هفته ادامه دارد. بخش زیادی از ساختمان‌های مسکونی، مدارس، تأسیسات بهداشتی و درمانی، بیمارستان‌ها با خاک یکسان شده‌اند. آب، برق، سوخت و مواد غذایی به‌کلی قطع‌شده است. غزه به محاصره کامل ارتش اشغال گر اسرائیل درآمده است. بیش از ۴۳۰۰ نفر کشته‌شده‌اند. دولت صهیونیستی و نژادپرست اسرائیل بیش از ۶۰۰ کودک فلسطینی را به قتل رسانده است. شمار زخمی‌ها از ۱۳ هزار نفر تجاوز نموده و صدها هزار تن آواره شده‌اند. جنایات فجیع و کشتار بی‌رحمانه مردم بی‌دفاع غزه توسط رژیم نژادپرست اسرائیل بدون وقفه همچنان ادامه دارد.

جهان سرمایه در برابر این جنایات فجیع دولت نژادپرست اسرائیل سکوت پیشه کرد. از این هم فراتر، تمام دولت‌های امپریالیستی غرب از آمریکا گرفته تا کشورهای سرمایه‌داری اروپا، نه‌تنها بر جنایات فجیع دولت صهیونیستی- فاشیستی  اسرائیل چشم فروبستند، بلکه آشکارا این اقدامات جنایت‌کارانه دولت اسرائیل را تأیید و از آن حمایت کردند. پشتیبانی بی‌چون‌وچرا و مشوق گونه‌ی دولت‌های امپریالیستی، اسرائیل را در گسترش توحش و اقدامات جنایت‌کارانه برای نسل‌کشی فلسطینی‌ها بیش‌ازپیش تشدید نموده است. در همان حال دولت‌های اروپای ” متمدن” و “مهد آزادی و دموکراسی”، هرگونه تجمع و تظاهرات فلسطینی‌های مقیم این کشورها و سایر پناهندگان و شهروندان را در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه، ممنوع و از آن جلوگیری نموده و درمواردی نیز این اعتراضات خودانگیخته را سرکوب کردند. قطعنامه پیشنهادی برزیل به شورای امنیت سازمان ملل برای توقف درگیری حماس و اسرائیل که خواستار ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه شده بود و رأی‌گیری آن دو بار به تعویق افتاده بود، از سوی دولت آمریکا وتو شد.

تبلیغات گسترده‌ای به سود دولت صهیونیستی اسرائیل در رسانه‌ها و مدیای جهان سازمان داده شد. اعتراض به اقدامات دولت نژادپرست اسرائیل و کشتار مردم غزه ممنوع شد. دولت آلمان و احزاب دست راستی این کشور در حمایت از اقدامات دولت اسرائیل سنگ تمام گذاشت. در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزاری مراسم اهدای جایزه به “عدنیه شبلی” نویسنده فلسطینی لغو شد. اتحادیه احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان خواستار مجازات‌های بیشتری در ارتباط با تظاهرات ضد اسرائیلی شدند. وزیر خارجه آلمان خواستار اخراج حامیان حماس شد. حقانیت و آزادی‌خواهی و خواست بدیهی مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت و حتی حق حیات، در زیر آواری از تبلیغات دروغ‌آمیز جانب‌دار صهیونیسم مدفون شد.

ابعاد هولناک کشتار و جنایات دولت نژادپرست اسرائیل و حمایت آشکار دولت‌های امپریالیستی از آن، افکار عمومی  جهان را جریحه‌دار ساخت. تخریب اماکن مسکونی و کشتار و نسل‌کشی مردم بی‌دفاع محصور در باریکه غزه چنان دهشتناک بود که در آغاز همگان را در بهت و حیرت و ناباوری فروبرد. چطور ممکن است در قرن بیست و یکم و جلو چشم جهانیان چنین جنایات هولناکی رخ دهد و یک رژیم نژادپرست راست افراطی بی‌هیچ محدودیت و مانعی بر سر مردم فلسطین بمب بریزد، خانه‌ها را ویران کند ، هزاران کودک و زن و مرد فلسطینی و افراد غیرنظامی را در خون خود غرقه کند؟   تنها در بمباران بیمارستان الا هلی غزه شامگاه ۲۶ مهر، دست‌کم ۵۰۰ تن قطعه‌قطعه و در جا کشته شدند و شمار زیاد دیگری زخمی و مجروح شدند.

دولت صهیونیستی و اشغال گر اسرائیل که در طی چند دهه اشغال سرزمین فلسطین و درگیری با خلق فلسطین، هیچ‌گاه قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل را اجرا نکرده و حتی موازین و مقررات این سازمان را نیز رعایت ننموده است ، این بار نیز با بمباران اماکن مسکونی و زیرساخت‌ها و بیمارستان‌های غزه یک‌بار دیگر نشان داد این دولت نژادپرست تنها و تنها در فکر نسل‌کشی و نابودی  خلق فلسطین است و به هیچ معیار و مقرراتی پایبند نیست و نخواهد بود. این کشتار وحشیانه و تخریب بیمارستان الا هلی غزه گرچه بیش‌ازپیش افکار عمومی جهان را برانگیخت، اما تغییری درروش دولت نژادپرست اسرائیل ایجاد نکرد. روز یکشنبه ۳۰ مهر، در شانزدهمین روز جنگ حماس و اسرائیل، بمباران غزه با همان شدت و حدت روزهای گذشته ادامه دارد . روزانه صدها خانه مسکونی بر سر ساکنین آن تخریب و آوار می‌شود. شمار کشته‌ها از ۴ هزار و ۳۰۰ نفر فراتر رفته است. هزاران تن دیگر مجروح و زخمی شده و دست‌کم ۷۰۰ هزار تن از مردم غزه خانه‌های خود را رها کرده و آواره شده‌اند.

بدیهی بود که مردم جهان و افکار عمومی بشریت مترقی نمی‌توانست در برابر این بهیمیت و این جنایات هولناک سکوت کند. همدردی گسترده صدها هزار تن از مردم و مدافعان حقوق خلق فلسطین درده‌ها کشور جهان نشان داد که به‌رغم تبلیغات مدیای امپریالیستی، سلطه بلامنازع سرمایه و تلاش برای ایجاد نفاق درمیان مردم کشورهای مختلف جهان و ترویج بی تفاوتی در قبال یکدیگر، ارتجاع امپریالیستی هنوز نتوانسته است همدردی، اتحاد و همبستگی میان خلق‌ها و انسان‌های زحمتکش را از قلب‌ها و مغزها پاک کند. مردم کشورهای مختلف به خیابان  آمدند و ضمن محکوم نمودن جنایات فجیع دولت صهیونیستی- فاشیستی اسرائیل، از مبارزات و حقوق مردم فلسطین حمایت نموده و همبستگی خود را با خلق محروم و دربند فلسطین اعلام  کردند. نه تبلیغات شبانه‌روزی و کرکننده دولت صهیونیستی اسرائیل و  دول امپریالیستی حامی آن و نه اقدامات جریان ارتجاعی – اسلامی حماس و مرتجعین پشتیبان آن از نمونه رژیم جمهوری اسلامی ایران، مانع از آن نبود و نمی‌بایستی باشد که اشغالگری دولت اسرائیل و ریشه‌های پنهان فجایع جاری فراموش شود.

علی‌رغم ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های زیاد، گروه‌های بزرگی از مردم در کشورهای آمریکا،آفریقای جنوبی، ایتالیا، اسپانیا، استرالیا، انگلستان، اسکاتلند، اردن، پاکستان، تایلند، ترکیه، تونس،ژاپن، سوئد، سوئیس، فیلیپین،لبنان، مصر، هلند، هند و برخی کشورهای دیگر به خیابان آمدند و تظاهرات باشکوهی در اعتراض به اقدامات اسرائیل و در حمایت از مردم فلسطین برپا نمودند.

اتحادیه‌های کارگری فلسطینی با صدور فراخوان جهانی برای اقدام فوری از کارگران جهان خواست به یاری مردم فلسطین برخیزند، مانع فروش اسلحه به دولت صهیونیستی اسرائیل و مانع نسل‌کشی و پاک‌سازی قومی ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار فلسطینی ساکن غزه شوند. ده‌ها اتحادیه و کنفدراسیون کارگری در سراسر جهان با صدور بیانیه و یا در تجمعات و اعتراضات خیابانی از مردم فلسطین حمایت کردند. سندیکای کارگران  شرکت واحد نیز با صدور بیانیه‌ای در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۲، هم‌صدا با کارگران و اتحادیه‌های کارگری جهان جنایات رژیم صهیونیستی اسرائیل را محکوم و از مردم فلسطین حمایت نمود. در بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد ازجمله چنین آمده است:” ما همچون اتحادیه‌های کارگری جهان خواهان آتش‌بس فوری و پایان دادن به جنگ و محاصره غزه هستیم. ما از تمامی کارگران و ‌مردم زحمتکش کشور می‌خواهیم که به نظرات و تبلیغات جنگ‌طلبانه از هر سوی، به نژادپرستی، غرب‌ستیزی، یهودی‌ستیزی، افغان ستیزی و دیگر نظریات و‌ فعالیت‌هایی که بجای اتحاد و‌ همدلی دنبال دشمنی مردم منطقه با یکدیگر هستند وقعی نگذارند. ما کارگران اعتمادی به هیچ حکومتی در جهان‌ نداریم‌ چراکه ‌می‌دانیم‌ همگی از این ظرفیت برخوردارند که بر سر جان و سرنوشت مردم‌ محروم‌ جهان به‌راحتی معامله کنند. ما نیاز مبرم به همبستگی و  گفتمان سالم و فراگیر میان مردم در کشور و‌ میان کارگران و‌ مردم ستم دیده در سطح منطقه و‌ جهان داریم.”

افزون بر کارگران و اتحادیه‌های کارگری بسیار از نویسندگان و هنرمندان در سطح جهان نیز در حمایت از مردم فلسطین، اقدامات جنایت‌کارانه دولت اسرائیل را محکوم نمودند. شش‌صد نویسنده سرشناس ازجمله چند نویسنده برنده جایزه نوبل نیز در نامه‌ای به نمایشگاه کتاب فرانکفورت، از ” عدنیه شبلی” نویسنده فلسطینی حمایت نمودند.

کانون نویسندگان ایران نیز در یک مطلب خبری نوشت:” آنچه امروز در غزه رخ می‌دهد، جز در پناه قدرت‌های جهانی و بازوهای رسانه‌ای‌شان امکان وقوع نمی‌یافت. رسانه‌های جریان اصلی از نخستین روز، با جدا کردن فاجعه‌ی جاری از بستر تاریخی‌اش بر افکار عمومی سایه انداختند و بر روند بسیاری از وقایع دور و نزدیک اثر گذاشتند.” کانون نویسندگان ایران همچنین  در بیانیه‌ای که در ۲۱ مهرماه انتشار داد اعلام کرد ” مسکوت گذاشتن ریشه‌های کشتار غزه  تأیید ضمنی این آپارتاید تاریخی است و دست اسرائیل را برای تداوم محاصره‌‌ی مرگبار غزه باز می‌گذارد و از نویسندگان آزادیخواه خواست که  همچون وجدان بیدار جامعه پا به میدان بگذارند و فارغ ازآنچه دولت‌ها، حکومت‌ها و رسانه‌های جریان اصلی به افکار عمومی تحمیل می‌کنند، ریشه‌های کهنه و پنهان فجایع جاری را پیش از آن‌که به فاجعه‌ای هولناک‌تر بدل شود، برملا کنند.”

علی‌رغم مخالفت افکار عمومی جهان با بمباران اماکن مسکونی و محاصره غزه و تظاهرات خیابانی صدها هزار نفر در کشورهای مختلف جهان، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به بهانه نابودی حماس، بدون وقفه غزه را بمباران می‌کند. بسیاری از مناطق و ساختمان‌های غزه به‌کلی با خاک یکسان شده‌اند. غزه‌ی بدون آب و گاز و برق و سوخت و غذا، همچنان در محاصره ارتش اشغالگر اسرائیل است. از گذرگاه رفح که در پانزدهمین روز جنگ حماس و اسرائیل روز شنبه ۲۹ مهر برای ساعاتی باز شد تنها ۲۰ کامیون حامل مواد غذایی و دارویی عبور نمود و اسرائیل دوباره آن را مسدود کرد.

نیروی زمینی ارتش اسرائیل چندین روز است در نقاط مرزی غزه مستقرشده و خود را برای  ورود به غزه و کشتار بیشتر آماده می‌کند. محافل و احزاب و نیروهای راست افراطی اسرائیلی از نمونه نتانیاهوی فاشیست و نژادپرست، پنهان نمی‌کنند که هدفشان از این بمباران‌ها و حمله زمینی به غزه، در درجه اول نسل‌کشی و کشتار و نابودی مردم فلسطین ساکن غزه و در مرحله بعد بیرون راندن مردمی که از کشتار جان به دربرده‌اند به مصر و کشورهای دیگر است. جریان راست افراطی اسرائیلی بر سیاست” یک‌بار برای همیشه” اصرار می‌ورزد. سیاستی که بر طبق آن قرار است با اشغال غزه و تخریب کامل آن، نه‌تنها به ماجرای حماس و موجودیت آن و نیز به مقاومت مردم فلسطین پایان دهد، بلکه به تلاش خلق فلسطین برای ادامه حیات و برخورداری از یک دولت و کشور مستقل نیز برای همیشه پایان دهد. راست افراطی براین تصور است که با تخریب مراکز مسکونی و تخلیه آن از فلسطینی‌ها و کوچ اجباری و بعد احتمالاً ایجاد شهرک‌های یهودی‌نشین، به ماجرای حماس و باریکه غزه و حضور فلسطینی‌ها در آن مکان برای همیشه نقطه پایان بگذارد. خاورمیانه جدید که ورد زبان محافل صهیونیستی است یعنی حذف و نابودی جغرافیای فلسطین و امحاء خلق فلسطین. ماجرا البته به باریکه غزه خلاصه نمی‌شود. بعد از غزه یا همزمان با آن، سراغ کرانه باختری خواهد رفت. تا همین لحظه نیز درگیری‌هایی با مردم فلسطین ساکن کرانه غربی ایجاد نموده و تک‌تیراندازان اسرائیلی ۸ تن از جوانان فلسطین را به قتل رسانده‌اند. روز یکشنبه ۳۰ مهر، هواپیماهای جنگنده اسرائیلی علاوه بر غزه و دو فرودگاه در سوریه، در کرانه باختری نیز یک مسجد را بمباران کردند. جنوب لبنان نیز از این حملات برکنار نبوده‌ و چندین کشته برجای گذاشته است. طرح‌های دیگری نیز در اتاق فکری محافل راست افراطی صهیونیستی هست از این نمونه که  اداره کرانه باختری به اردن و غزه به مصر واگذار شود و دیگر حرفی از فلسطین درمیان نباشد!

رؤیای صهیونیسم ،  فلسطینی زدایی از سرزمین فلسطین، زدودن و مختومه اعلام کردن رؤیای فلسطینیان برای برخورداری از یک کشور و دولت مستقل است. این رؤیا اما بیش‌ازاندازه با شرایط کنونی جهان متضاد و بیش از هرزمان دیگری دست‌نیافتنی است. کنفرانس صلح قاهره که به دعوت عبد الفتاح السیسی روز ۲۹ مهر تشکیل شد اگرچه بدون نتیجه و تصمیم واحد پایان یافت اما حتی سخنان محمود عباس، السیسی و پادشاه اردن نیز نشان داد که رؤیای دولت صهیونیستی اسرائیل تا چه حد فاحشی ذهنی و دست‌نیافتنی است. جریان ارتجاعی حماس نیز به سادگی نابود نخواهد شد. این واقعیت را نمی‌توان انکار نمود که حماس بر بستر شرایط و زمینه‌های معینی شکل‌گرفته و در غزه فعال‌شده است. حماس ممکن است با اقدامات سرکوبگرانه دولت نژادپرست اسرائیل تضعیف و بسیار هم تضعیف شود، اما تا زمانی که زمینه‌های عینی و دلایل وجودی و فعالیت حماس وجود داشته باشد، حماس یا تشکل دیگری مانند حماس نیز وجود خواهد داشت.

به‌رغم تحمیل  چند دهه آوارگی بر میلیون‌ها فلسطینی و به‌رغم کشتارها و قتل‌عام‌های مکرر خلق فلسطین، فلسطین و آرمان فلسطین اما همچنان زنده است وزنده خواهد ماند و با تولد هر نوزاد فلسطینی این آرمان ریشه‌دار، مستحکم‌تر و گسترده‌تر می‌شود و جهان بی‌تفاوت، جهان اخته و خاموش و تماشاچی بیش از این نخواهد توانست از اعتراف صریح و روشن به حقانیت خلق فلسطین طفره رود.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۴۱  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.