در روزها و هفتههای اخیر، همراه با تداوم و گسترش تجمعات اعتراضی در صنعت نفت، اعتصاب و راهپیمایی کارگران فولاد اهواز و اعتراضات کارگری در پتروشیمی و برخی رشتههای دیگر، تجمعات اعتراضی بازنشستگان شور و حال بیشتری به خود گرفته است. مستقل از فرازوفرود اعتصاب و تجمع درمیان کارگران و کارکنان شاغل اما بازنشستگان مستمراً تجمعات اعتراضی برپا نموده و خیابان را رها نکردهاند. در جریان همین مبارزات مستمر و خستگیناپذیر، اگرچه زحمتکشترین و فقیرترین بخش بازنشستگان( بازنشستگان تأمین اجتماعی) پیشقراول جنبش اعتراضی بازنشستگان بودهاند، اما این مبارزات آرامآرام به بخش بزرگی از عموم بازنشستگان سرایت نموده است.
هماکنون مدتها است که هر یکشنبه، بازنشستگان تأمین اجتماعی در چندین شهر و استان بهویژه در جنوب و غرب کشور، وارد خیابان میشوند و با برپایی تجمع و راهپیمایی و سردادن شعارهای گوناگون دولت را مورد خطاب قرار داده و خواهان رسیدگی به خواستهای خود میشوند. برپایی تجمع اعتراضی در یک روز معین هفته، ابتکار عمل و سنتی که توسط بازنشستگان تأمین اجتماعی پایهگذاری شد، بهسرعت به بخشهای دیگر بازنشستگان نیز تسری یافت. درحال حاضر بازنشستگان مخابرات روزهای دوشنبه و بازنشستگان کشوری روزهای سهشنبه هر هفته بهطور همزمان در چندین شهر و استان وارد خیابان میشوند و تجمعهای اعتراضی برپا میکنند.
تجمعها و اعتراضهای خیابانی بازنشستگان به این گروه از بازنشستگان محدود نمیشود. بازنشستگان صنایع فولاد، بازنشستگان معدن، بازنشستگان بانکها و برخی دیگر از بازنشستگان نیز عموماً همزمان با گروههای فوق و تقریباً هر هفته یکبار تجمعات اعتراضی برگزار میکنند. در هفتههای اخیر بازنشستگان صنعت نفت نیز به خیل بازنشستگان معترض پیوستهاند که گاه مجزا و گاه همراه با شاغلین صنعت نفت تجمعات اعتراضی خیابانی برپا نمودهاند.
افزون بر تجمعات اعتراضی هفتگی بازنشستگان تأمین اجتماعی، بازنشستگان مخابرات و بازنشستگان کشوری در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته و افزون بر تجمعات اعتراضی بازنشستگان فولاد ازجمله تجمع بازنشستگان فولاد البرز شرقی، البرز مرکزی، بازنشستگان فولاد اصفهان، تهران و اهواز، اکنون بیش از دو هفته است اجتماعات اعتراضی بازنشستگان صنعت نفت نیز به این مجموعه افزودهشده است. روز شنبه ۲۰ آبان مطابق فراخوان “شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت” گروه نسبتاً بزرگی از کارکنان شاغل همراه با جمعی از بازنشستگان صنعت نفت راهی تهران شده و مقابل مجلس تجمع اعتراضی برپا نمودند. همین روز بازنشستگان و بازماندگان صنعت نفت در شاهینشهر استان اصفهان، بازنشستگان صنعت نفت استان البرز نیز در اعتراض به دستاندازی دولت بر صندوق بازنشستگی کارکنان نفت و تصمیم آن برای ادغام این صندوق در سایر صندوقهای بازنشستگی، تجمعات اعتراضی برپا کردند. بازنشستگان و بازماندگان صنعت نفت اهواز نیز در روزهای قبل از آن( ۱۵و ۱۶ و ۱۷ آبان) تجمعاتی را در خیابان برپا کرده بودند. روز یکشنبه ۲۱ آبان نیز علاوه بر تجمعات اعتراضی و روزانه کارکنان رسمی شرکت فلات قاره جزیره سیری و شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری، بازنشستگان و بازماندگان صنعت نفت مناطق نفتخیز جنوب همراه با صدها تن از شاغلان صنعت نفت دست به تجمع و راهپیمایی زدند. یکی از شعارهای برجسته در این تجمعات “شاغل و بازنشسته، اتحاد، اتحاد” بود . باید اشاره نمود که شاغلان و بازنشستگان در صنعت نفت گامهای خوبی در این زمینه برداشتهاند. در تجمعات و اعتراضات اخیر کارکنان رسمی شاغل در صنعت نفت، همواره یکی از دغدغههای اصلی این تجمعات، بازنشستگان و صندوق بازنشستگان بوده است. میتوان گفت که درزمینهٔ اتحاد شاغلان و بازنشستگان، کارکنان رسمی و بازنشسته صنعت نفت، نسبت به سایر بخشها جلوتر هستند.
جنبش اعتراضی بازنشستگان بهجز در زمان آغاز اعتراضات تودهای و نبردهای خیابانی شهریور سال ۱۴۰۱ و ادامه فعال آن به مدت ۴ ماه که تحتالشعاع این اعتراضات قرار گرفت و نمود قابلملاحظهای نداشت، در تمام طول سال گذشته و نیز از اول سال جاری تاکنون بدون وقفه ادامه داشته است. بازنشستگان شعار ” فقط کف خیابون- به دست میاد حق مون” را به شعار عمل خود تبدیل نمودهاند. جنبش اعتراضی بازنشستگان در این دوره گستردهتر شده است. دامنه اعتراضات و تجمعات از محدوده بازنشستگان تأمین اجتماعی و کشوری فراتر رفته و بازنشستگان صنعت نفت، صنایع فولاد، معادن، بانکها و برخی مؤسسات دیگر نیز درحال پیوستن به این جنبش اعتراضی هستند یا به آن پیوستهاند.
پوشیده نیست که کمیت بالای اعتراض خیابانی در صفوف بازنشستگان و استمرار این مبارزات برخاسته از شرایط تحمیلی موجود مانند فشارهای اقتصادی، گرانی و تورم و فشارهای ناشی از سیاستهای دولت ارتجاعی حاکم است که بردوش میلیونها بازنشسته و مستمریبگیر آوار شده است. حقوق بازنشستگی و دریافتی مستمریبگیران چنان اندک و ناکافی است که با آن نیازها و مخارج اولیه زندگی حتی در اندازه حداقل آن را نیز نمیتوان تأمین کرد. بازنشستگان برای تأمین نیازهای خود راهی جز اعتراض خیابانی نیافتهاند و بهرغم کهولت و سالمندی و مشکلات و بیماریهای خاص سالخوردگی، در سرما و گرما هرروز دست به تجمع و راهپیمایی زده و خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدهاند. اما دولت ارتجاعی حاکم نهفقط قدمی برای رسیدگی به این خواستها و حل مشکلات بازنشستگان برنداشته بلکه با چنگاندازی بر اندوخته بازنشستگان در صندوقهای بازنشستگی که از محل مزد و حقوق کارگران و کارکنان فراهمشده، بیشازپیش حقوق میلیونها بازنشسته را تضییع نموده و این اندوختهها را بخشاً بالا کشیده است.
دولت جمهوری اسلامی طی سالیان متمادی از اجرای تعهدات خویش نسبت به صندوقهای بازنشستگی سرباز زده و در این صندوقها حجم زیادی از بدهی ایجادشده است. وزارتخانههای مختلف، مقامات و مدیران دولتی که در هیأتامنای اکثر صندوقهای بازنشستگی نقش و وزن برتر داشتهاند در طول این سالها این صندوقها را به” حیات خلوت” وزارتخانهها و دولت و منبعی برای دزدی و غارت تبدیل نمودهاند. مدیرانی که از سوی دولت در این صندوقها یا مؤسسات و کارخانهها و شرکتهای زیرمجموعه آن گمارده شدهاند، جز غارت و چپاول، کاری انجام ندادهاند. دولت هر بار بخشی از کسری بودجه خود را از همین محل تأمین نموده است. حاصل این سیاستها این بوده است که بنا به اعتراف “تجارت نیوز” در مورد صندوقهای بازنشستگی، بخش عمده این صندوقها ورشکسته و بخشی دیگر در آستانه ورشکستگی قرار دارند.
ایرنا مورخ ۵ خرداد ۱۴۰۲ به نقل از “احمدخانی نوذری” معاون امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دراینباره مینویسد: در کشور بالغبر ۱۸ صندوق بازنشستگی داریم که سه تا از آنها بزرگمقیاس هستند که شامل تأمین اجتماعی، بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح است که ۹۰ درصد افراد را پوشش میدهد و درمجموع ۷۰ درصد جمعیت کشور زیرپوشش ۱۸ صندوق قرار دارند . معاون وزیر کار به رشد وابستگی صندوقها به دولت نیز اشاره نمود و اینکه بودجه دولت برای کمک به صندوقها از ۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۳ به ۲۱۷ هزار میلیارد تومان در بودجه سال جاری رسیده است . وی در همان حال از “حجم فزاینده مصارف” و “کاهش منابع” در صندوقها سخن گفت.
واقعیت این است که اکثر قریب بهاتفاق صندوقهای بازنشستگی در بحران به سر میبرند. سیاست دولت در قبال این صندوقها، غارت و چپاول اموال و دارایی آنها که اندوخته و ثمره رنج و کار کارگران و زحمتکشان بوده است، بسیاری از این صندوقها را به ورشکستگی کشانده است. مابقی صندوقها نیز بهجز تعدادی معدود درحال ورشکستگیاند. بحران همهجانبه صندوقهای بازنشستگی و عواقب وخیم آن، بر گلوی بازنشستگان که در زمرهی فقیرترین اقشار جامعه به شمار میروند چنگ انداخته و تنگناهای معیشتی میلیونها انسان را بسی تشدید نموده است. بازنشستگان همانند بسیاری از اقشار زحمتکش و همانند کارگران و زحمتکشان شاغل، دیگر نمیتوانند این وضعیت را تحمل کنند و برای تغییر وضع موجود و دگرگونی آن شبانهروز در تلاش و مبارزهاند. بازنشستگان جز اتحاد و هماهنگی میان خود و جز جلب حمایت و اتحاد با شاغلان و مبارزه گسترده و مستمر راه دیگری ندارند. به نظر میرسد در هردوی این زمینهها گامهایی گرچه آهسته و ناکافی دارد برداشته میشود. شعار “لشگری، کشوری، تأمین اجتماعی اتحاد، اتحاد” و شعار “شاغل و بازنشسته، اتحاد، اتحاد” که این روزها بر زبان بازنشستگان بخشهای مختلف جاری است گویای همین واقعیت است.
پیگیری مبارزه و اجتماعات اعتراضی مکرر خیابانی که در تمام بخشهای بازنشستگان بهویژه بازنشستگان تأمین اجتماعی، کشوری، مخابرات، فولاد و اخیراً صنعت نفت میتوان آن را دید، به یکی از ویژگیهای مبارزات بازنشستگان تبدیلشده و از نکات مثبت جنبش اعتراضی بازنشستگان است. استمرار این مبارزه شمار بیشتری از بازنشستگان و گروههای دیگری از بازنشستگان را به صحنه مبارزه کشانده و شمار بیشتر و گروههای دیگری را نیز به عرصه مبارزه خواهد کشاند.
در تجمعات و اعتراضات خیابانی بازنشستگان کشوری، میتوان از حضور فعال زنان نیز سخن گفت. تجمعات اخیر بازنشستگان کشوری در برخی از شهرها از نمونه کرمانشاه، تهران و بهویژه ایلام تا همین لحظه شاهد نمونههای درخشانی از حضور فعال و پرشور زنان همدوش و پیشاپیش مردان بودهایم. روند ضروری و مثبتی که باید بسیار بیش از این تقویت شود و به بازنشستگان کشوری در تمام شهرها و نیز سایر بازنشستگان تعمیم یابد.
استمرار مبارزه بازنشستگان، تغییرات مثبت دیگری را در عرصه شعارها نیز پدید آورده است. ابتکار عمل بازنشستگان در طرح شعارهای بهموقع و بجای آهنگین و پر مضمون را کسی نمیتواند انکار کند. تنوع شعارها و پلاکاردها گویای ابتکار عمل و خلاقیت و ارتقای آگاهی سیاسی این زحمتکشان است. برخی شعارها مستقیماً علیه دولت و مدیران دولتی و رئیسجمهور حکومت است ” دولت ورشکسته، دشمن بازنشسته”، ” رئیسی دروغگو، حاصل وعده هات کو”، ” وعده وعید چه خوب بود، ولی همهاش دروغ بود” ، ” از خوزستان تا تهران، مرگ بر مدیران” یا “ننگ بر مدیران”، ” مدیر بیلیاقت، کجا رفت آن عدالت”،” تأمین اجتماعی، چه نام اشتباهی”،” شرکت پردرآمد، چه بر سر تو آمد”، ” کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد”.
برخی دیگر از شعارها بیان وخامت وضعیت معیشتی، فقر و تنگدستی ، فشارهای شدید اقتصادی و اعتراض علیه وضع موجود و بیعدالتی است.”عدالت کجایی، غریب این روزایی” ، ” نذرونیاز کافیه، سفره ما خالیه” ، ” خواسته ما این زمان، معیشت است و درمان”،” حقوق نصف نیمه، سکوت کنی همینه”،” حقوق بازنشسته، فقط واسهی یک هفته” ، “کشتی بازنشسته ، دیگه بهگلنشسته”،” نه سازش نه بازی، اجرای همسانسازی”،، نه کرنش نه خواهش، همسانسازی بی خواهش” ، ” صندوق و غارت کردن، ما رو بیچاره کردن”، ” تأمین و غارت کردن، ما رو بیچاره کردند” و بالاخره درمیان پلاکاردها و شعارها موارد زیادی نیز در ضرورت اتحاد و ادامه مبارزه برای تغییر وضع موجود و رسیدن به پیروزی دیده میشود که از آن میان میتوان به موارد زیر اشاره نمود” شاغل و بازنشسته ، اتحاد اتحاد”، ” تا حق خود نگیریم، نهضت ادامه دارد”، ” تا حق خود نگیریم،از پا نمینشینیم”، ” نابود باد بندگی، زندهباد زندگی” ” لشگری، کشوری تأمین اجتماعی اتحاد اتحاد” این شعار که از اهواز برخاست اکنون به شعار عموم بازنشستگان تبدیلشده است.
روندهای جاری در جامعه و شواهد عینی بیانگر تشدید و گسترش مبارزه است. مبارزات میلیونها بازنشسته در سرتاسر کشور بخشی از این مبارزه گسترش یابنده است. مبارزه اما محدود به بازنشستگان نیست اعتراض و تجمع و اعتصاب در صفوف شاغلین و در رأس آن صفوف کارگران نیز بخش دیگر و مهمتر این مبارزه است. اعتراضات و تجمعات اعتراضی و مکرر در صنعت نفت، اعتصاب و راهپیمایی باشکوه کارگران فولاد اهواز که روز ۲۱ آبان دومین روز خود را پشت سر گذاشت علاوه بر اینکه نویدبخش گسترش اعتصابات کارگران و دیگر شاغلان است، تأثیرات مثبت و تشویقآمیزی نیز بر مبارزات بازنشستگان دارد. بدیهی است که اتحاد میان شاغلان و بازنشستگان میتواند دریچههای تازهای را به روی مبارزه تمام شاغلان و بازنشستگان تمام کارگران و زحمتکشان بگشاید. زندهباد مبارزات پیگیرانه بازنشستگان. برقرار باد اتحاد شاغلان و باز نشستگان.
نظرات شما