تحقیر دیکتاتور و شکست دیگری برای جمهوری اسلامی

تمام تلاش ارتجاع حاکم و باندهای درونی آن برای برپائی یک خیمه‌شب‌بازی انتخاباتی ظاهراً موفق یک‌بار دیگر با شکست و رسوایی همراه شد. مردم ایران بازهم  مشت محکمی بر دهان دیکتاتور جنایتکار و آدمکشی کوبیدند که تا آخرین لحظات مضحکه انتخاباتی رژیم دیکتاتوری عریان سرمایه و دین، از مردم می‌خواست که در این خیمه‌شب‌بازی شرکت کنند.

خامنه‌ای در چند روز گذشته پی‌درپی از مردم ایران خواسته بود که با “مشارکت حداکثری” در مضحکه انتخاباتی رژیم دیکتاتوری عریان، باعث “سرافرازی جمهوری اسلامی” شوند. اکثریت بسیار بزرگ مردم ایران اما بار دیگر با عدم شرکت در این خیمه شب بازی، خامنه‌ای را تحقیر و جمهوری اسلامی را بیش‌ازپیش رسوا کردند.

شکست‌های سنگین ارتجاع در دو، سه مضحکه انتخاباتی گذشته  و پیروزی قاطع تحریم به‌وضوح  نشان داده بود  که مردم ایران دیگر هیچ توهمی به نهادهای قانونی نظم ارتجاعی موجود ندارند و اقلیت حاکم صرفاً بازور اسلحه بر مردم حکومت می‌کند.

گرچه همان‌گونه که مردم ایران تکلیف خود را بانظم حاکم بر ایران روشن کرده‌اند، دیکتاتور پاسدار نظم ارتجاعی نیز تکلیف خود را با مردم ایران روشن ساخته و می‌داند که دیگر نمی‌تواند روی اکثریت بزرگ مردم ایران حساب باز کند، اما نیاز رژیم ارتجاعی  جمهوری اسلامی به بندوبست‌های خارجی و جلب حمایت ارتجاع بین‌المللی و منطقه‌ای ،  خامنه‌ای را واداشت که در جریان خیمه‌شب‌بازی اخیر، تمام نیرو، امکانات  و تاکتیک‌های خود را به کار گیرد تا لااقل حمایت گروهی از به‌اصطلاح نیروهای مردد را به شرکت در مضحکه انتخاباتی جلب کند و نوعی دل‌خوشی برای حامیان داخلی و خارجی رژیم  ایجاد کند. از همین رو برای رونق بخشیدن به خیمه‌شب‌بازی اخیر، وارد بندوبست با جریان موسوم به اصلاح‌طلب سابق شد و یک برند جدید را به نام اصول‌گرای اصلاح‌طلب وارد صحنه کرد. نمایندگی این جریان را نیز بر عهده پزشکیان قرارداد که اعلام کرد یک اصول‌گرای  اصلاح‌طلب است و سیاستی جز اجرای سیاست‌های خامنه‌ای ندارد.  “اصلاح‌طلبان” ورشکسته که دیگر حنای عوام‌فریبی‌‌شان رنگی ندارد، به خواست خامنه‌ای پاسخ مثبت دادند و سراسیمه اصول‌گرایی خود را پذیرفتند و بی کم‌وکاست از پزشکیان به‌عنوان نماینده و سخنگوی خود حمایت کردند، تا گویا بتوانند گروهی از طرفداران سابق خود را به نفع جمهوری اسلامی به‌پای صندوق رأی بکشانند.

خامنه‌ای در این فاصله به هر بهانه‌ای از مردم خواست که در “انتخابات” شرکت کنند. وی در سخنرانی‌اش به مناسبت مراسم غدیر خطاب به پامنبری‌های خود گفت:  “اگر مشارکت خوب مردم در این انتخابات مشاهده بشود، این مایه‌ی سرافرازی جمهوری اسلامی است. مشارکت فقط مال شهرها نیست؛ مال شهرهای بزرگ نیست؛ در انواع مراکز جمعیتی، روستاها، بخش‌ها مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا جمهوری اسلامی در دنیا سرافراز بشود.”

پس تا اینجا روشن است که هدف از این مضحکه، سرافرازی جمهوری اسلامی در دنیاست. وی در همین‌جا تکلیفش را هم با مخالفین جمهوری اسلامی روشن کرد. رهنمود وی به هوادارانش جلب  افراد ناآگاه یا کسانی بود که هنوز ممکن است امیدی به بهبود اوضاع  داشته باشند. از همین رو بر روستاها و بخش‌ها تأکید می‌کند و هنوز امیدوار بود که با جلب حمایت آن‌ها “جمهوری اسلامی را در دنیا سرافراز کند”.

نظرسنجی‌های مؤسسات خود رژیم اما نشان می‌داد که حتی در محدوده روستاها و بخش‌ها هم نیروی چندانی برای جانب‌داری از  رژیم  نیست. او حالا دیگر دست به دامان کسانی می‌شد که گویا مرددند. لذا آخرین تلاشش را در هنگام رأی دادن به کاربرد .

مضحکه انتخاباتی در ۸ تیر برگزار گردید، اما روشن شد با تمام تبلیغات و فراخوان‌ها،  مردم کمترین وقعی  به فراخوان‌های دیکتاتور و گروه‌هایی که اکنون خود را اصول‌گرای اصلاح‌طلب می‌نامند، نگذاشته‌اند. تعداد شرکت‌کنندگان چنان اندک بود که ناگزیر شدند آمار شرکت‌کنندگان را حتی در مقایسه با انتخابات قلابی دوره گذشته نیز پایین‌تر اعلام کنند. در انتخابات ریاست جمهوری رژیم در ۱۴۰۰ اعلام شد  ۴۹ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند، اکنون واجدان شرایط  شرکت‌کننده به ۹ / ۳۹ درصد کاهش یافت. انتخاباتشان هم به دور دوم کشیده شد.

گرچه در یک نظام سیاسی استبدادی دینی ، از اساس چیزی به نام انتخابات وجود ندارد و از همان آغاز شورای نگهبان منصوب خامنه‌ای، تکلیف انتصابات را روشن می‌کند و از مردم می‌خواهد به یکی از افراد مورد تأیید نظام رأی دهند، اما همین درصد اعلام‌شده شرکت‌کنندگان هم بارأی سازی و انواع و اقسام تقلب‌ها صورت گرفته است. طرفداران رژیم که در این به‌اصطلاح انتخابات شرکت می‌کنند، درواقع رقمی در حدود ۲۰ درصد واجدان حق رأی بیشتر نیستند.  حالا آن‌ها به هر شکلی که می‌خواهند آرایشان را اعلام کنند، در این واقعیت تغییری ایجاد نمی‌شود که این خیمه‌شب‌بازی هم تا همین‌جا یک شکست سنگین دیگر برای خامنه‌ای و تمام باندهای درونی جمهوری اسلامی است. مردم ایران بازهم نشان دادند که به عقب بازنمی‌گردند و به چیزی کمتر از سرنگونی جمهوری اسلامی رضایت نمی‌دهند.

دیکتاتور کودن و باندهای دور و برش گویا هنوز نفهمیده‌اند که مردم ایران سال‌هاست تحریم را پشت سر گذاشته و نه‌فقط نهادهای قانونی نظم ارتجاعی حاکم را نفی کرده بلکه به عمل انقلابی فراقانونی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برچیدن تمام نهادهای قانونی نظم موجود روی آورده‌اند.

آیا مرتجعین هنوز معنای تظاهرات  توده‌ای دی‌ماه سال ۹۶ ، اعتراضات کارگری سال ۹۷، قیام آبان ماه ۹۸ ، جنبش اعتراضی نیمه اول سال ۱۴۰۱، جنبش بزرگ زن، زندگی، آزادی نیمه دوم سال ۱۴۰۱ را با تمام اعتراضاتی که روزانه در سراسر ایران در جریان است، نفهمیده‌اند؟ البته که فهمیده‌اند. این را در لشکرکشی‌های نظامی‌شان و کشتار وحشیانه مردم ایران نشان داده‌اند. آنچه را که نفهمیده‌اند این است که سرکوب و کشتار و خیمه‌شب‌بازی‌های انتخاباتی‌شان  نمی‌تواند مانع از روی‌آوری مجدد مردم به مبارزه برای تحقق اهدافشان باشد. چراکه ریشه این مبارزات در بحران‌های لاینحل جامعه ایران قرار دارد.

تمام جناح‌ها و باندهای درونی طبقه حاکم به‌وضوح نشان داده‌اند که راه‌حلی برای این بحران‌ها ندارند. وقتی‌که همه آن‌ها ناتوانی‌شان را در حل این بحران‌ها در برابر عموم مردم ایران به نمایش گذاشته‌اند، روشن است که امثال پزشکیان یا جلیلی که هیچ برنامه مشخصی هم جز ادامه سیاست‌های پیشینیان خود ندارند، چه خواهند کرد. آن‌ها وظیفه‌ای ندارند جز این‌که بحران‌های موجود را عمیق‌تر کنند و فشارهای اقتصادی و سیاسی را بر مردم ایران افزایش دهند.

بنا براین هیچ سرکوب و انتخابات فرمایشی  قادر نیست بحران اقتصادی ژرف موجود را که در چهارچوب نظم موجود درمان‌پذیر نیست حل کند. هیچ ترفندی نمی‌تواند راه‌حلی بر بحران‌های اجتماعی متعدد موجود باشد. هیچ عوام‌فریبی نمی‌تواند پاسخی به مطالبات بی‌شمار مردم ایران باشد. هیچ سرکوب و عوام‌فریبی نمی‌تواند نظمی را که فساد و پوسیدگی تمام ارکان آن را فراگرفته است،علاج کند. بحران سیاسی که چندین سال است جامعه ایران را فراگرفته، برآمده از تمام این بحران‌ها و تضادهایی است که در شالوده آن‌ها قرار دارد. این بحران  برای حل خود به تغییر  و انقلاب نیاز دارد. از همین روست که اعتلای مبارزات و رشد جنبش‌های انقلابی را می‌طلبد. بنابراین جمهوری اسلامی باید در انتظار جنبش‌های انقلابی تعرضی‌تر و قدرتمندتر از تمام جنبش‌های انقلابی پیشین باشد.  این جنبش‌ها آن‌قدر ادامه می‌یابند و قدرتمند می‌شوند تا روزی که بازور اسلحه مقاومت ارتجاع را در هم شکنند و جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. آن روز به‌زودی فراخواهد رسید.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۷۶  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.