شکی نیست که اولویت اصلی سیاستهای حاکم بر دولتهای سرمایهداری در جهان، منافع طبقه سرمایهدار و حفظ و تحکیم مناسبات سرمایهداری است. اما جمهوری اسلامی بهعنوان یک دولت دینی اولا به دلیل بحرانهای متعددی که در آن در حال غرق شدن است و دوما به دلیل شکل دولت حاکم، در عرصههایی حتا قادر به تأمین نیازهای تولید سرمایه داری موجود نیست، چه رسد به بهبود سطح زندگی کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه.
جمهوری اسلامی از عمل به برخی وظایف بدیهی یک دولت معمولی در همین جهان سرمایهداری که حتا دولتهایی مانند عربستان به آن پایبند هستند، به شکل غیرقابل تصوری عاجز است. یکی از این موارد معضل قطعی برق است که نه تنها زندگی توده مردم را مختل کرده است که از کاسب خُرد تا سرمایهداران بزرگ، از صاحبان کارخانههای فولاد و سیمان تا کارخانههای داروسازی از آن متاثر شده و سال از پی سال به این دلیل روشن که میزان کسری برق مدام در حال افزایش است، معضل قطعی برق بدتر میشود.
بهرغم هیاهو و تبلیغات مقامات جمهوری اسلامی در مورد سازماندهی تامین برق برای تابستان، قطعی برق در این روزها بهمراتب بدتر از سال گذشته است. مقامات وزارت نیرو در اردیبهشت ماه وعده داده بودند که در سالجاری قطعی برق نخواهیم داشت. اما در حالیکه همگان از قطعی برق بویژه در روزهای اخیرکلافه شدهاند، همایون حائری معاون وزیر نیرو روز شنبه بدون اشاره به قطعی برق گفت: “همه نیروگاهها با آمادگی ۱۰۰ درصد در حال تولید برق هستند”. همین فرد ۱۵ اردیبهشت به خبرگزاری دولتی “ایسنا” گفته بود: ” با توجه به اقدامات و برنامهریزیهای صورت گرفته و با همکاری مشترکان صنعت برق امسال خاموشی نخواهیم داشت”.
محرابیان وزیر نیرو نیز روز ۵ شنبه در حالی که ادارات ۱۵ استان به دلیل کمبود برق تعطیل شده بودند، در نشست با مدیران عامل شرکتهای توزیع برق کشور از “اجرای موفقیتآمیز ۱۸۰ اقدام راهبردی برای عبور از اوج بار در تابستان ۱۴۰۳” سخن گفت.
واقعیت اما این است که معضل کمبود برق و قطعی برق از مشترکان خانگی تا صنایع سال به سال بدتر شده و “اقدامات راهبردی” وزارت نیرو حرف مفتی بیش نیست. بهاعتراف رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی “وضع هر سال بدتر از سال قبل خواهد شد”. هاشم اورعی، “استاد دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف” در این رابطه گفت: “ما در تمام بخشها وضعیتمان بدتر میشود. بنزین را چند سال قبل صادر میکردیم اما امسال طبق اعلام نمایندههای مجلس ۴ تا ۶ میلیارد دلار بنزین وارد میکنیم. رئیس کابینه چهاردهم در بخش انرژی یک خرابهای را تحویل گرفته که میطلبد اقدامات عاجل و اساسی انجام شود وگرنه تا ۵ سال دیگر در تمام حاملهای انرژی با بحران مواجه خواهیم بود”.
در روز پنجشنبه نه تنها ادارات ۱۵ استان سمنان، زنجان، خوزستان، قم، بوشهر، مرکزی، اصفهان، یزد، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، کرمان، خراسان جنوبی، لرستان، قزوین و البرز تعطیل شدند، بلکه در همین شهر تهران برق مشترکان خانگی در مناطق مختلف به تناوب بین ۴ تا ۵ ساعت قطع شد و این در حالیست که سال گذشته قطعی برق ۲ ساعت طول میکشید.
در حالی که در خوزستان آتش از آسمان میبارد و براساس اعلام اداره کل هواشناسی استان، دمای هوای استان به مرز ۵۰ درجه و حتا بالاتر خواهد رسید، ساکنان “کوی مشعلی” اهواز ۱۲ ساعت قطعی برق داشتند. همچنین تمامی دانشگاهها و ادارات استان برای روز شنبه تعطیل شدند. در دو استان خراسان جنوبی و یزد از نیمه خرداد تا نیمه شهریور روزهای پنجشنبه تعطیل اعلام شده است. در استان لرستان ساعات کار اداری کاهش یافته است.
در روز چهارشنبه ۲۰ تیرماه اداره برق استان تهران از قطع برق ۶۵ مشترک اداری پُر مصرف به دلیل خودداری از کاهش مصرف برق خبر داد. براساس اعلام شرکت توانیر ادارات باید حداقل ۳۰ درصد از میزان مصرف برق خود در ساعات اداری و ۶۰ درصد در ساعات غیراداری کم کنند وگرنه برق آنها قطع خواهد شد. یکی از این “ادارات” دانشگاه صنعتی “شریف” است که برق آن قطع گردید.
قطعی برق همچنین مشکلات عدیدهای برای کاسبکاران خرد و کارگاههای کوچک ایجاد میکند. برای نمونه آب شدن بستنی و یا خراب شدن شیر و کره و غیره یکی از این معضلات است. قطعی برق کارخانجات نیز نسبت به سال گذشته بدتر شده است. براساس گزارش رسانههای رسمی، قطعی برق صنایع از یک روز به دو روز افزایش یافته است. روز دوشنبه ۱۸ تیر، برق کارخانه سایپا به مدت ۵ ساعت بدون اعلام قبلی، قطع شد که منجر به بروز مشکلاتی در روند تولید گردید. سایر کارخانجات جاده مخصوص تهران – کرج نیز با همین معضل روبرو هستند. در همین رابطه باید بویژه بر قطع برق کارخانجات داروسازی انگشت گذاشت. قطعی برق این کارخانجات و وقفه در تولید دارو در حالیست که کشور با کمبود شدید دارو روبروست و حتا بسیاری از داروهای پرمصرف در داروخانهها کمیاب هستند.
براساس اخبار منتشره قطعی یک روز برق کارخانجات از قبل اعلام میگردد، اما جدا از آن، عمدتاً یک روز دیگر هم قطع میشود که اعلام نمیشود و مشکلات عدیدهای برای صنایع ایجاد میکند. کاهش سهمیه برق کارخانجات بویژه فولاد و سیمان یک معضل دیگر این کارخانجات میباشد.
اکنون چند سال است که از ۱۵ خرداد تا ۱۵ شهریور برق کارخانجات و شهرکهای صنعتی یک روز کامل قطع میشود، اما برخی از کارخانجات امکان خاموشی کامل ندارند و برای این کار باید ژنراتورهای خود را روشن کنند که با معضل تهیه گازوئیل روبرو میشوند. عموم کارخانجات هم کارگران را مجبور میکنند که به جای یک روز قطعی برق که از قبل اعلام میگردد در روز جمعه کار کنند، بدون اینکه مبلغی به حقوقشان اضافه گردد و بدینترتیب زندگی کارگران نیز مختل میشود.
بهرغم سخنان مقامات وزارت نیرو در رسانهها مبنی بر این که تابستان امسال خاموشی نداریم، اواخر خردادماه سال جاری معاون وزیر “صمت” در نامهای به وزیر “صمت” از تشدید محدودیت برق صنایع بویژه صنایعی همچون فولاد و سیمان خبر داده بود.
برای نمونه خبرگزاری دولتی “ایلنا” در گزارشی به وضعیت شرکت صنایع فولاد آلیاژی پاسارگاد پرداخت که بیش از ۵ هزار کارگر دارد، اما به دلیل محدودیت شدید در مصرف برق در معرض تعطیلی قرار گرفته و از ۱۲ خط تولید تنها ۶ خط آنهم در یک شیفت کار میکنند. در حالی که برق مصرفی این شرکت برای مثال در فروردین امسال ۲۲۰ مگاوات بوده، به این شرکت از خردادماه ماهانه تنها ۶۰ مگاوات برق داده شده که منجر به کاهش تولید شمش فولاد از ۱۰۳ هزار تن در خردادماه سال گذشته به ۶۱ هزار تن در خرداد ماه امسال شده است. براساس این گزارش شرکت توانیر تنها ۲۷ درصد نیاز کارخانه به برق را تامین کرده است.
کاهش تولید همچنین تاثیر زیادی بر کاهش صادرات کارخانه داشته و در ۳ ماهه نخست سال جاری صادرات این کارخانه نسبت به مدت مشابه سال قبل ۵۸ درصد کاهش یافت و از ۱۳۱ هزار تن به ۵۵ هزار تن رسید. در مجموع به دلیل محدودیت در مصرف برق و گاز در سال ۱۴۰۲ تولید فولاد ۶/ ۶ میلیون تن کاهش داشت که براساس میانگین قیمتهای فولاد صادراتی ایران، ۲/ ۳ میلیارد دلار درآمد ارزی از طریق صادرات فولاد کاسته شد.
عباس جبالبارزی نایب رئیس “کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران” با اشاره به قطعی برق کارخانجات و ضرر و زیان کارخانجات، در مورد نارضایتی سرمایهداران از وضعیت کنونی گفت: “بخش خصوصی واقعی که در اقلیت قرار دارد میبایست همه تبعات فشارهای متعدد از قبیل قیمتگذاری دستوری، ارزانفروشی ارز صادراتی با نرخ نیمایی که ۳۰ درصد پایینتر از نرخ واقعی ارز در بازار آزاد است، افزایش ناگهانی بهای برق و گاز و تبعات تحریمها، مسائلی نظیر FATF و عدم دسترسی به شبکه بانکی بینالمللی و سوئیفت را تماماً از کیسه خود بپردازد”.
کسری برق در تابستان امسال به ۱۴ هزار مگاوات رسید. در این میان برخی از نیروگاههای قدیمی کشور نیز از رده خارج شدهاند. پایین بودن راندمان نیروگاههای حرارتی – حدود ۳۰ تا ۳۳ درصد – یکی دیگر از معضلات این صنعت است. براساس آمارهای رسمی مرکز پژوهشهای مجلس اسلامی و وزارت نیرو ۱۳ درصد از برق تولیدی نیز در شبکه انتقال و توزیع به دلیل قدیمی بودن شبکه تلف میشود (۳ برابر متوسط جهانی) که برابر با ۴۰ درصد از کل مصرف خانگی برق در کشور است.
عدم سرمایهگذاری در امور زیربنایی همچون توسعهی نیروگاهها و نوسازی شبکه انتقال و توزیع برق علت اصلی وضعیتیست که براساس تمامی آمارها سال به سال بدتر میشود. این نه به آن دلیل است که جمهوری اسلامی پولی برای ایجاد نیروگاه ندارد، بلکه علت اصلی این است که بخش بزرگی از درآمدهای دولت از محل فروش نفت، گاز، مالیات و غیره صرف هزینههایی میشود که هیچ دردی از دردهای مردم دوا نمیکند. البته فراموش نکنیم عامل فساد و رانتهای دولتی را که باز بخش مهمی از درآمدهای دولت را به یغما میبرند.
در رابطه با صنعت برق ذکر یک نمونه کافیست تا دریابیم که نه هزینه در امور زیربنایی بلکه اهداف سیاسی جمهوری اسلامی در همهجا از اولویت برخوردارند، حتا اگر این اهداف منجر به ویرانی کشور شوند. تاکنون دهها میلیارد دلار صرف نیروگاه اتمی بوشهر، غنیسازی اورانیوم و فعالیتهای هستهای رژیم به بهانهی تامین برق شده است. اگر هزینهی مستقیم و غیرمستقیم تحریمها از جمله تخفیف گسترده در فروش نفت را هم به این مبالغ اضافه کنیم سر به صدها میلیارد میزند. اما انرژی هستهای جدا از زیانهای محیط زیستی آن، تنها حدود یک درصد از برق کشور را تامین میکند، یک درصد!! این در حالیست که ایران با داشتن ۳۰۰ روز آفتابی، گستردگی و بزرگی کشور و تنوع آب و هوایی یک کشور بسیار مناسب برای بهرهبرداری از انرژی خورشیدی و تاسیس نیروگاههای خورشیدی است. بویژه در سالیان اخیر که هم پیشرفت زیادی در این زمینه صورت گرفته و هم هزینهی بسیار کمتری نسبت به سایر نیروگاهها دارند و هم با محیط زیست سازگاری دارند. تنها ارزش کاهش تولید صنایع فولاد به دلیل قطعی برق به بالای ۳ میلیارد دلار میرسد که با پول آن میتوان نیروگاهی با ظرفیت تولید ۳ هزار مگاوات برق احداث کرد. حال از صنایع دیگر میگذریم و یا بویژه مصیبتهایی که قطعی برق برای مردم بوجود میآورد.
صادرات برق به عراق یک نمونه دیگر است که هیچ هدف اقتصادی ندارد و فقط اهداف سیاسی در پشت آن است، هم به دلیل کسری برق در ایران که ضررهای هنگفتی به اقتصاد میزند و هم به این دلیل که ایران از کشورهای دیگر برق وارد میکند و براساس آمارها از دو سال پیش هزینه واردات برق از صادرات بیشتر شده است.
جمهوری اسلامی اما برای معضل کمبود برق چه میکند و چه برنامهای دارد؟ به مردم میگوید که صرفهجویی کنند تا پاداش بگیرند!! یا به کارخانجات میگوید برای مصرف برقتان نیروگاههای خودتان را احداث کنید!! و بالاخره برای “مدیریت” کمبود برق، ادارات را تعطیل، برق خانهها را چند ساعت در روز قطع و بین یک تا دو روز در هفته برق کارخانجات را نیز قطع میکند و به این میگوید “مدیریت”!!
اگر قرار بود جمهوری اسلامی برای معضل کمبود برق اقدامی بکند، باید در این سالهای سپری شده کاری میکرد. این را همه میفهمند و اگر جمهوری اسلامی اقدامی نمیکند به این معناست که قرار نیست کاری صورت گیرد، چرا که هم فساد ساختاری و هم دغدغههای حاکمیت چیز دیگری هستند. جمهوری اسلامی از درون پوسیده و کاملا گندیده است و قادر به سازمان دادن هیچ امری در راستای بهبود شرایط کشور نیست. این حکومت باید برود و بدون تردید خواهد رفت. اما برای اکثریت بسیار بزرگ مردم، برای تودههای کار و زحمت، سرنگونی جمهوری اسلامی وقتی با زندگی در آسایش، امنیت، رفاه و عدالت همراه خواهد شد که تودههای کار و زحمت با سرنگونی قهرآمیز جمهوری اسلامی، قدرت را با برقراری حکومت شورایی خود در دست بگیرند و به سمت نابودی نظم ستمگرانهی سرمایهداری و برقراری سوسیالیسم گام بردارند.
نظرات شما