‌نقشه راه گروه‌های راست افراطی و فاشیست!

رشد و قدرت‌گیری گروه‌های راست افراطی و فاشیست در جهان بویژه در اروپا، به خطری جدی برای جامعه بشری تبدیل شده است.  این گروه‌ها و گرایشات که محصول بحران‌های لاینحل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نظام سرمایه‌داری اند، گرچه ممکن است به طور خودجوش و منفرد در نقطه‌ای از جهان قد علم کنند، اما بسرعت در ارتباط با سایر گرایشات همسو در سایر نقاط جهان متحد می‌شوند و با  حمایت مالی و سیاسی قدرت‌های جهان و با (سو)استفاده از شبکه‌های اجتماعی، به سازماندهی خود دست می‌زنند، با اشاعه اطلاعات غیرموثق و نادرست، افکار عمومی را نشانه می‌گیرند و برای پیشبرد اهداف و مقاصد خود افراد ناراضی ناآگاه را تحریک و  بسیج می‌کنند و به میدان می‌کشند. هرچه این هماهنگی‌ها وسیع‌تر و پیچیده‌ترباشد، نقش دولت‌ها و قدرت‌های جهانی درتشجیع، حمایت و پشتیبانی مسستقیم و غیرمستقیم مالی و معنوی از آنها محتمل‌تر است.

واقعه‌ای که اخیرا بریتانیا را به لرزه در آورد و به صحنه گردن کشی، تاخت و تاز و حملات وحشیانه دستجات فاشیست تبدیل کرد، یکی از نمونه‌هائی است که این پیچیدگی را بخوبی به نمایش می‌گذارد. در اواخر ماه ژوئیه -برابر با تیرماه-  سال جاری سه دختربچه در کلاس رقص در اثر ضربات چاقوی مرد جوانی که به آنها حمله‌ور شده بود، جان می‌دهند. مرگ دلخراش این سه کودک موجب شوک بزرگی در میان ساکنان شهر «ساوت پورت» بریتانیا شد. پخش وبازپخش خبری نادرست و غیرموثق در مورد هویت فردی که مرتکب این جنایت شد، شوک را به سرتاسر بریتانیا منتقل کرد.  در خبر نادرستی که میلیونها بار بازنشر یافت ادعا شده بود که متهم، مرد پناهجوی مسلمانی است که با قایق به کشور وارد شده و تقاضای پناهندگی کرده است. در شبکه‌های اجتماعی افراد شناخته شده با مخاطبین میلیونی، به بازنشر خبر کذب فوق پرداختند. با پخش این خبر غیرموثق،  شوک و خشم برانگیخته شده عمومی، به سرعت رنگ و بوی فاشیستی و راسیستی به خود گرفت و دستجات لمپن فاشیست در بسیاری از شهرها به خیایان‌ها آمدند، افراد رنگین پوست را مورد ضرب و شتم قرار دادند، به مهاجرین و مغازه‌های آنها حمله‌ور شدند، زن و مرد مهاجر، پیر و جوان از  تحقیر، خشونت و ضرب و شتم لشگر فاشیسم در امان نماندند. این گروه‌ها با تحریک احساسات مردم توانستند  گروهی از آن‏ها را نیز با خود همراه و به سیاهی لشکر خود تبدیل کنند. بنا به گزارش پلیس بریتانیا، درجه و حجم خشونت اعمال شده توسط نیروهای فاشیست در جریان این واقعه در ۳۰ سال گذشته بریتانیا بی‌سابقه بوده است.

زمانی که جرقه قتل این سه کودک به حریق بزرگی تبدیل شد، پلیس بریتانیا، ماهیت اصلی متهم را برملا کرد و روشن شد که وی نه تنها خارجی، پناهجو و اهل سوریه نبوده بلکه هویت اعلام شده اساسا وجود خارجی ندارد و متهم اصلی یک  پسر ۱۷ ساله بریتانیائی است. متعاقبا «بی بی سی»‌ در این مورد شروع به تحقیق کرد و روشن شد که کانال یوتیوبی که برای اولین بار خبرناموثق در مورد هویت متهم را منتشر کرده، واقع در روسیه است. براساس تحقیق «بی بی سی»‌ فایل  این خبر اولین بار در کانال یوتیوبی که از روسیه آپلود شده منتشر گردیده ‌و سپس از طریق شبکه ای متشکل از افراد شناخته شده حامی ایده‌های راست افراطی و فاشیست، مکرر بازنشر یافته است. افراد تشکیل دهنده این شبکه با داشتن مخاطبین میلیونی در زمان کوتاهی افکارعمومی را گیج و قبضه کردند. «نایجا فریج» ‌از معماران  «برگزیت» – طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا- یکی از این سردمداران این کارزار بود. او حتی آدرس و محل اسکان پناهجویان در بریتانیا را منتشرساخت و باند‌های سیاه فاشیست را برای حمله به این مراکز تشجیع کرد. ایلان ماسک صاحب شبکه ایکس  نه تنها این پلاتفرم را برای اشاعه این خبر کذب باز گذاشت بلکه یک گام فراتر رفت و ضمن حمایت از گروه های فاشیست که در خیابانهای شهرهای مختلف بریتانیا با چوب و چماق و کارد به مهاجران حمله ور شده بودند، چنین نوشت:‌ «جنگ داخلی اجتناب ناپذیر است». بوکسور معروف بریتانیائی که حامی راست افراطی است نیز در حساب کاربری خود با میلیونها مخاطب، به دروغ نوشت که «متهم مسلمان پناهجو» را شخصا می‌شناخته است. ‌

نقش محتمل روسیه تنها  به واقعه اخیر در بریتانیا محدود نمی‌شود. تحقیقات جامع  دیگری این نقش را تائید کرده‌اند. یکی از این تحقیقات توسط «مرکز بین المللی مبارزه با تروریسم» صورت گرفته و نتایج آن در کتابی به نام «روسیه و راست افراطی» گردآوری شده است. در این کتاب فعالیت‌ها و تحرکات گروه‌های راست افراطی در ده کشوراروپائی (اتریش، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، مجارستان، ایتالیا، لهستان، صربستان و سوئد) مورد بررسی قرار گرفته و مواضع سیاسی آنها در مقاطع مختلف پیگیری شده است. این کتاب چنین نتیجه‌گیری می‌کند که روسیه با حمایت‌های مستقیم مالی و حمایت‌های غیرمستقیم از جمله نشر، اشاعه و تبلیغ اخبار و اطلاعات غیرموثق از طریق شبکه‌های اجتماعی این گروه ها را مورد حمایت قرار می‌دهد و زمینه فعالیت آنها را مهیا(تر) می‌سازد. همچنین به اقدامات خشونت آمیز نیروهای دست راستی در کشورهای مختلف اشاره شده است.

علاوه بر این تحقیق که بعید نیست با انگیزه ها و اهداف سیاسی و امنیتی خاص «مرکز بین المللی مبارزه با تروریسم»  نیز صورت گرفته باشد، منابع نسبتا مستقل دیگری به بررسی استراتژی و تاکتیک‌های گروه‌های راست افراطی و فاشیست اروپا پرداخته اند . یکی از این منابع، شبکه نسبتا جدید «اوپن» به معنی باز است که از فعالان جنبش ضد فاشیسم و راسیسم در کشورهای اروپائی از جمله پرتغال، بلژیک، اسپانیا، ایتالیا، هلند و آلمان  تشکیل شده است. این شبکه برای دستیابی به راهکارهای مناسب برای مبارزه با فاشیسم، سیاستها، عملکردها و مواضع گروه های راست افراطی فاشیست، که بخشی از آنها به قدرت هم رسیده‌اند، را مورد بررسی قرار داده و نقشه راه واحدی که  این گروه ها برای فعالیت‌های خود، فریب افکار عمومی، تحریک احساسات مردم و توده های ناآگاه و ناراضی به کار می‌گیرند، را برشمرده و معرفی کرده است. طبق این نقشه راه ، گروه‌های فاشیست و سازمانیافته عمدتا با  تمرکز حول شگردهای زیراهداف خود را برنامه ریزی می‌کنند و پیش می‌برند:‌

‌۱- اطلاعات نادرست و غیرموثق و پخش وسیع آن عمدتا در شبکه‌ها و و پلاتفرم‌های مجازی:‌ انتشار اطلاعات نادرست سنگ‌بنای استراتژی‌های گروه‌های راست‌گراست و برای مقاصد مختلفی از جمله سلطه بر افکارعمومی‌ و متعاقبا بسیج آنها استفاده می‌شود.

۲- مقصر دانستن گروه‌های خاص: آنها برای کانالیزه کردن افکار عمومی بسوی خود، مسائل پیچیده سیاسی و اقتصادی را کاریکاتوریزه و ساده می‌کنند تا براحتی گروهی را مقصر نشان دهند. در شرایط کنونی، این گروه‌ها مهاجران و پناهندگان را عامل فقر و فلاکت و بیکاری معرفی می کنند.

۳- حمله به رسانه‌های (نسبتا) مستقل:‌ این گروه ها، خصومت و دشمنی خود با رسانه های (نسبتا) مستقل و آزاد را هدف خود قرار میدهند تا با تضعیف این کانال‌ها، خلائی ایجاد کنند و در این خلاء ایجادشده خود براحتی روایت  غیرموثق و هدف دارشان را اشاعه دهند.

۴- مخالفت با حقوق زنان و پناهندگان: این گروه‌ها با حقوق زنان و پناهندگان که جزئی از دست‌آوردهای مبارزاتی نیروهای مترقی‌اند، مخالف‌اند و مبلغ آشکار سکسیسم و نژادپرستی‌اند. با این حال برای فریب افکار عمومی، خود را مدافع زنان جا می‌زنند و مهاجرین را عامل محدود کردن حقوق زنان معرفی می‌کنند.

۵- اشاعه روایت‌های ساده‌انگارانه از معضلات اجتماعی: ‌این گروه‌ها برای جلب اقشار ناآگاه و ناراضی، معضلات بنیادی و پیچیده را به روایت ساده، احساسی و پوپولیستی تبدیل می‌کنند تا آراء اقشار سرگردان را کسب کنند.

این شبکه علاوه بر ۵ مورد فوق، به بررسی مواضع سیاسی این گروه‌ها، بویژه آن دسته که به قدرت رسیده‌اند، پرداخته و نشان داده است که گرچه این گروه‌ها در مسايل داخلی کشورشان مواضع پوپولیستی اتخاذ می کنند، اما در سیاست خارجی بطور مستقیم و غیر مستقیم از منافع روسیه دفاع می‌کنند. در پارلمان اروپا تا بتوانند جلوی تحریم های روسیه را می گیرند، در جنگ امپریالیستی اوکراین- روسیه، از روسیه دفاع می‌کنند. بطور مثال رئیس جمهور مجارستان که آشکارا از روسیه و پوتین حمایت می‌کند و ایضا رئیس فراکسیون راست‌های افراطی در پارلمان اروپاست، معقتد است که اوکراین باید به فوریت دست از جنگ بکشد حتی اگر بخشی از خاک‌اش به تصرف روسیه در آمده باشد.

نقش روسیه  در تقویت گروه‌های راست افراطی و فاشیست بمعنای محدود کردن این نقش به یک یا دو کشور نیست. امپریالیستها  همواره در رقابت با یکدیگر و برای حفظ منافع خود از تمامی ابزار موجود استفاده کرده و می‌کنند. این ابزارها تنها  محدود به جنگ و درگیری و سرکوب و کشتار و درگیری مستقیم با یکدیگر نیست، بلکه اشکال متنوع‌تر، پیچیده‌تر ‌و پوشیده‌تری نیز دارد که این بار در شکل راه‌اندازی و تقویت گروه‌های راست و فاشیست نمایان شده است.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۸۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.