در تاریخ ٣١ مرداد ١٣٩۶ براساس فراخوان عمومی از سوی فعالان حقوق بازنشسته ها، گروه های بازنشسته کشوری، لشکری و تأمین اجتماعی اقدام به یک تجمع اعترضی در مقابل مجلس شورای اسلامی کردند. یکی از گروه های اصلی ِفراخوان دهندۀ این گردهمائی «گروه اتحاد بازنشستگان» بود. جمعیت کثیری از بازنشستگان و همچنین گروه هائی از شاغلان و مزد بگیران برای همبستگی با جنبش بازنشستگان از بیشتر شهرهای ایران در محل تجمع حضور یافتند. گرچه زمان تجمع را ساعت ١٠ صبح اعلام کرده بودند، اما توده های مشتاق با روحیه ای جسورانه و با عزمی راسخ پیش از وقت موعد، دسته دسته از خیابان های اطراف مجلس در میدان بهارستان و ایستگاه مترو به سمت ضلع جنوب شرقی مجلس گسیل می شدند. در همان دقایق اول جمعیت ِ چشم گیری با در دست داشتن پلاکارت و بنرهایی که بر روی آن شعار ها و خواست های بازنشستگان نوشته شده بود در محل حاضر شدند. جمعیتی حدود دو تا سه هزار نفر در این تظاهرات حضور داشتند (برخی تخمین ۴ هزار نفر می زدند، زیرا عده ای در پیاده روها ایستاده بودند). اخبار و گزارش های این تظاهرات و راه پیمائی کمابیش توسط رسانه های خبری، گروه های فراخوان دهنده و شبکه ها انعکاس داده شده است. به اذعان همه نیروها و تشکل ها این تجمع یکی از آکسیون های موفق دوره اخیر بوده است. به این دلیل که برخلاف دوره های پیشین و همچنین برخلاف تمایل برخی افراد و تشکل های رفرمیست، این بار فراخوان دهندگان به ویژه «گروه اتحاد بازنشستگان» با تأکید، مخالف هرگونه نامه نگاری و مذاکرات بی نتیجه بودند و این موضوع را بر یک بنر با خط درشت نوشته و حتی در قطعنامه هم بیان کرده بودند. به دلایل موفقیت و نقاط قوت و ضعف این تجمع می پردازیم:
یکم: انگیزۀ قوی و منشأ اجتماعی و اقتصادی شرکت کنندگان و مشکلات بزرگی که ریشه در مناسبات عینی زندگی آنها دارد و ناگزیر تغییراتی اساسی در خواست ها و نجوۀ بیان و پیشبرد آنها را می طلبد. در نتیجه تنها با پیگیری خود ِ بازنشستگان برای طرح مطالبات شان که مدت هاست به یک مبارزه حق طلبانه و آزادی خواهانه بدل گشته است می تواند با پیشبرد جنبش بازنشستگان و پشتیبائی مزدبگیران از آن به نتیجه برسد. تداوم این مبارزات حق طلبانه موجب پختگی و آموزش دیدگی فعالان جنبش بازنشستگان شده است: همۀ همدردانی که با خواست مشترک پشت شعارهای ملموسی که واقعیت زندگی اجتماعی آنها را منعکس می کند متحد شده اند و روابط دوستانه، اعتماد متقابل و اتکا به خود و جمع خود را تجربه کرده اند. این واقعیتی است که بازنشستگان را متحد و مصمم ساخته و به دوستان هم پیمان تبدیل کرده است. همین عوامل و انگیزه ها موجب تشکیل «گروه اتحاد بازنشستگان» کشوری و لشکری و تأمین اجتماعی و پشتیبانان و یاری رسانان آنها گردیده است.
دوم: اشتراک منافع نیروها ی بازنشسته از یک سو، و سرخوردگی و رویگردانی از روش های چانه زنی و مذاکره های بی نتیجه و اتلاف وقت با مسئولان حکومتی از سوی دیگر، موجب شده است که بازنشستگان به ایجاد سازماندهی مستقل ِ خود روی آورند و با اعتماد به نیروی خود بدون چشم داشت و توهم به وعده های پوچ و بی پایه مجلس، دولت و سازمان های رسمی و فرمایشی بازنشستگان، دستان همیاری خود را به سوی یکدیگر دراز کنند و «گروه اتحاد بازنشستگان» را به وجود آورند. ساختاراین تشکل برپایه نظر جمع و سازماندهی دموکراتیک و شورایی است که هرکدام از اعضا در پیشبرد اهداف تشکل و منافع جمع و حفظ آن، صاحب رأی و نظر هستند.
سوم: «گروه اتحاد بازنشستگان» برپایه ساختار شورایی و دموکراتیک خود همراه با فعالان دیگر اقدام به برنامه ریزی تجمع ٣١ مرداد کردند و اهداف خود را برهمین اساس با تعیین وظایف هرکدام از اعضا به پیش بردند.
چهارم: راه پایداری این تشکل، اتحاد سراسری ِ بازنشستگان براساس همین ساختار ِ ذکر شده است.
برای بهبود و ارتقای این جنبش، علاوه بر حفظ و تحکیم نقاط قوتی که در بالا ذکر شدند توجه به نکتۀ زیر ضروری به نظر می رسد: اتحاد بازنشستگان برای اینکه بتواند به یک تشکل فراگیر و در واقع به مأمن همه بازنشستگان تبدیل شود، باید سایر بازنشستگان را بر محور مطالبات واقعی شان سازماندهی کند و علاوه بر خواست های مبرم و فوری مانند مستمری بازنشستگان، بیمۀ درمانی، مسکن و غیره به یک رشته خواست های پایه ای و درازمدت که در جهت تأمین زندگی بازنشستگان نقش اساسی دارد نیز بپردازد. یکی از آن خواست های مهم طرح مسأله صندوق بازنشستگان و مبارزه برای صیانت از آن و احراز مدیریت شورایی و انتخابی صندوق های بازنشستگی از سوی اعضاء صندوق ها و مخالفت با واگذاری صندوق های بازنشستگی و دارائی های آن (از جمله مؤسسات و بنگاه های وابسته به این صندوق ها) به دولت و بخش خصوصی است. سرنوشت صندوق های بازنشستگی باید در دست نهادهای دموکراتیکی باشد که از سوی اعضای بازنشستگان تعیین گردند. بازنشستگان کشوری و لشکری و تأمین اجتماعی قشر وسیعی از انسان های زحمتکش بودند که براساس نوع شغل شان در اداره آموزش و پرورش و سایر ادارات، کارخانه ها و شرکت ها و غیره به کار اشتغال داشتند و اکنون از نظر اجتماعی به یک رسته اجتماعی تبدیل شده اند که از لحاظ پایگاه اجتماعی عمدتاً به طبقه کارگر و سایر زحمت کشان تعلق دارند. یکی از دلایل قوی برای هم پیمان گشتن و متحد شدن در مبارزات اجتماعی، پایگاه طبقاتی افراد است که به نیروهای اجتماعی وحدت می بخشد. گروه اتحاد بازنشستگان باید اتحاد طبقاتی خود را با مزد بگیران و به عبارت دیگر با کارگران اعم از شاغل، بازنشسته یا بیکار قوام بخشد. گروه اتحاد بازنشستگان باید منادی اتحاد سراسری همه بازنشستگان باشد و باید تلاش بی وقفه خود را برمحور وحدت فراگیر بازنشستگان قرار دهد و «اتحادیۀ مستقل بازنشستگان ایران» را سازماندهی کند.
کارگران پروژهای پارس جنوبی
کارگران پتروشیمی های ماهشهر و بندر امام
فعالان کارگری جنوب
فعالان کارگری شوش و اندیمشک
جمعی از کارگران محور تهران – کرج
٢ شهریور ١٣٩۶
kargaran.parsjonobi@gmail.com
نظرات شما