همانگونه که به خوبی از حوادث چند ماه گذشته قابل پیشبینی بود اعتراضات مردمی در حال گسترش است و سر باز ایستادن تا رسیدن به خواستههای به حق خود را ندارد .
آن هنگام که حکومتگران به بنبست رسیده باشند و هیچ راه حلی برای برون رفت از بحرانهای خودساخته را نداشته باشند و مردمِ صبور و بردبار، دیگر حاضر نباشند همانند گذشته تن به ستم بدهند ، هنگام اعتراضات گستردهی اجتماعی فرا میرسد و از مدتها پیش طلایههای این اعتراضات به صورتهای مختلف اعتراضات کارگران و زحمتکشان از یکسو و غارت شدگان اموال در موسسههای پولی و بانکی حکومت ساخته از سوی دیگر ، همراه با اعتراضات معلمان و جاری بودن حقوقهای نجومی در کنار فقر و سیه روزی اکثریت قاطع مردم تحت استثمار ، زمینه اعتراضات سراسری را فراهم کرده است .
در چند هفتهی گذشته اغلب مسئولان درجه اول حکومتی از سالهای اولیه جمهوری اسلامی تا اکنون، به صحنه آمده و ناچار شدند به این اوضاع نابهسامان اعتراف کنند. در این صورت تنها پاسخ مردم است که باید مشکل را حل کند. انگاه که مسئولان درجه اول از اوضاع موجود ناراضی بوده و در نقش به اصطلاح خودشان مخالف اکنون به صحنه میآیند، پس بر مردم است که راه حل معضلات را بیان کنند. اکنون در اعتراضات روزهای گذشته مردم راه حل خودشان را با صدای بلند میگویند :
آقایان از تخت به زیر آیید!
متاسفانه حکومتگران مقتدر هنگامی گوش شنوا مییابند که دیگر در قدرت نباشند. در چنین شرائطی نیروهای غیر مردمی و از جمله جناحهای مختلف سرمایه دارای میتوانند با سوار شدن بر اعتراضات مردمی بار دیگر کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم را با ترفندی جدید به بند بکشند. هوشیاری و انجام وظایف جنبش کارگران و زحمتکشان میتواند از افتادن به دامی جدید جلو گیری کند. به ظن ما وظایف جنبش کارگری را میتوان در این شرائط به صورت زیر بر شمرد.
پیوند میان خواستههای کارگران و زحمتکشان با سایر اقشار به جان آمده از ظلم و ستم حاکمان با مشارکت هر چه بیشتر و با تمام توان در هر گو نه اعتراضی که جنبه مردمی دارد .
جلوگیری از گسترش شعارهای انحرافی و مرتجعانه مانند طرفداران بازگشت سلطنت و یا سینه چاکان نظام سرمایه داری از هر نوعش
مقابله با رفرمیستها و اصلاح طلبانی که تا همین چند ماه پیش شعار حمایت از یکی از جناحهای حکومتی را میدادند و مردم را به انتخاب میان بد و بدتر ترغیب میکردند و اکنون خود نمیدانند کدام بد بود و کدام بد تر!!
جنبش کارگری به خوبی میداند که خواست طبقه کارگر خواست همه مردم است و اگر به خاطر سالیان متمادی دیکتاتوری سلطنتی و غیر سلطنتی سطح آگاهی مردم تحت ستم پائین مانده است و یا بخاطر قتل عام رو شنفکران مردمی در دهه۶۰ و پس از آن گسست نسلهای مبارز و انقلابی رهآوردی نامیمون برای مردم ما داشته است ، اکنون وظایف آگاهان و بازماندگان این جنبش است تا با توانی هر چه بیشتر در جهت اگاهی رساندن به مردمی که این چنین تحت ستم قرار دارند مسیر مبارزات را به گونهای بپیمایند که مردم مبارز ما بار دیگر از چالهای در نیامده به چاهی دیگر نیافتد و با چشمانی باز و اندیشه ای اگاهانه به دنبال آن چیزی باشند که بنیان ستم و استثمار طبقاتی را هدف قرار داده و زندگی عاری از خشونت را برای محرومین و نسلهای آینده رقم زند
«کانون مدافعان حقوق کارگر»
۹دی ۱۳۹۶
نظرات شما