کارل مارکس، در ۵ مه ۱۸۱۸ در شهر تِریِر، ایالت راین پروس متولد شد. از نخستین نوشتههائی که از وی به دست آمده و مهمترین آن انشائیست که در دبیرستان با عنوان “اندیشه های یک مرد جوان، درباره انتخاب شغل” نگاشته شده است، چنین بر میآید که وقتی هنوز دانشآموز دبیرستان بود، با عقاید روشنگران عصر انقلاب کبیر فرانسه آشنایی داشته است.
در این نوشته میگوید: «ما نمیتوانیم همواره به جایگاه و موقعیتی دست یابیم که بر این باوریم سزاوار آن هستیم. مناسبات ما در جامعه میباید تا حدودی از قبل برقرار شده باشد، پیش از آنکه ما در موقعیتی باشیم که آنها را تعیین کنیم…. راهنمای عمدهای که باید ما را در گزینش شغل مان یاری رساند، رفاه بشریت است و کمال خود ما. نباید پنداشت که این دو نفع، در ستیز با یکدیگرند و یکی نافی دیگری. بالعکس، طبیعت انسان چنان سامان گرفته است که انسان تنها با تلاش برای کمال و خوشبختی همنوعان خود، میتواند به کمال خویش دست یابد.
اگر انسان صرفا به خاطر خودش تلاش کند، شاید که بتواند یک عالم و دانشمند نام دار و بزرگ، شاعری سرشناس شود، اما او هرگز نمیتواند یک انسان کامل و حقیقتاً برجسته باشد…
اگر ما جایگاهی را در زندگیمان برگزیده باشیم که مقدم بر هر چیز در خدمت بشریت باشد، دشواری کار نمیتواند ما را از پای درآورد. چرا که فداکاریهاییست به نفع همگان. بنا بر این، ما با شادی خودخواهانه و محقری رو به رو نیستیم، بلکه شادی های مان به همگان تعلق خواهد داشت.»
نظرات شما