گام‌های استوار جنبش کارگری، چشم‌انداز جنبش انقلابی

اعتراضات و اعتصابات کارگری پیوسته در حال تعمیق و گسترش است. جنبش طبقاتی کارگران، با گام‌هایی استوار و پی‌گیر، در مسیر پیشرفت و اعتلاء به حرکت خود ادامه داده و به چنان مرحله‌ای از رشد رسیده است که هیچ چیز جلودار آن نیست. نه تشدید فشارهای سیاسی و امنیتی، نه تهدید و ارعاب فزاینده و توسل به قهر عریان وزندان و شکنجه و نه به اوج رساندن فشارهای اقتصادی و معیشتی، هیچ‌کدام  قادر نیست جنبش کارگری را از تب و تاب و روند اعتلا یابنده خود باز دارد. ده‌ها تجمع و اعتصاب و راه‌پیمایی در یک هفته اخیر گویای همین واقعیت است. خلاصه‌وار، تنها به چند نمونه از این اعتراضات که هر یک با ویژگی‌هایی همراه بوده و به آن برجستگی خاصی بخشیده است، اشاره می‌کنیم.

نیشکر هفت‌تپه: کارگران نیشکر هفت‌تپه روز ۱۱ بهمن برای چندمین بار در سال جاری دست به اعتصاب زدند. نه دروغ‌ها و وعده‌های توخالی کارفرما، نه تهدید و ارعاب و سوءقصد مزدوران سرمایه به جان اسماعیل بخشی نماینده کارگران و نه تلاش‌های مذبوحانه مدیریت برای ایجاد شکاف و تفرقه در میان کارگران، هیچ‌یک نتوانست در اتحاد و یکپارچگی کارگران و عزم و ارادۀ آن‌ها به مبارزه برای تحقق خواست‌های خود خللی وارد سازد. در پنجمین روز اعتصاب (۱۵بهمن) نیروهای گارد ویژه و دیگر نیروهای سرکوب‌گر، صفوف کارگران اعتصابی را وحشیانه مورد حمله قرار داده و به ضرب و شتم کارگران پرداختند. ۳۴ تن از جمله چند تن از نمایندگان کارگران (کرامت پام، رحیم بساک، رمضان علیپور، اسماعیل بخشی و ابراهیم امیری) بازداشت و با دستبند به پاسگاه هفت‌تپه و سپس مرکز ستاد فرماندهی نظامی شوشتر منتقل شدند. دستگیرشدگان پس‌از پنج ساعت بازداشت و بازجویی و اهانت و تهدید و پس ازسپردن ” تعهد ” آزاد شدند. با این یورش وحشیانه، قرار بود کارفرمای هفت‌تپه و حامیان دولتی آن، دست‌کم عده‌ای از کارگران را مرعوب سازند، میان آن‌ها جدایی و نفاق ایجاد کنند و ارادۀ کارگران و اعتصاب را درهم بشکنند و کارگران را با زور و سرنیزه به سر کار بازگردانند. اما نه فقط شکافی در میان کارگران ایجاد نشد و کسی به سر کار بازنگشت، بلکه روز ۱۶ بهمن، کارگران تمام قسمت‌های شرکت هفت‌تپه متحد و یکپارچه دست به اعتصاب زدند و کارگران بازنشسته نیز به اعتصاب پیوستند. همه کارگران به رغم تلاش برخی از یاران نیمه‌راه یا مخالفان سندیکا که فرمان توقف اعتصاب صادر می‌کردند، به ندای سندیکای خود مبنی بر ادامه اعتصاب لبیک گفتند. کارگران زن در هفت‌تپه و همسران کارگران مرد نیز به پشتیبانی از بازداشت‌شدگان برخاستند. سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه در کانال تلگرام خود نوشت “بازداشت، زندان، تهدید و ارعاب چاره‌ساز نیست. اعتصاب و تجمع تا رسیدن به مطالبات ادامه خواهد داشت.” کارگران آگاه و متحد هفت‌تپه اما در اعتصاب اخیر خود، برگ زرین دیگری بر دفترچه مبارزات خود افزودند. کارگران اعتصابی در هفتمین روز اعتصاب (۱۷ بهمن) انبار شکر را تحت تصرف و کنترل خود درآوردند. تریلی‌ها و کامیون‌های حامل شکر را خالی کردند و مانع خروج شکر از انبار شدند. کارگران هفت‌تپه بدین‌سان یکبار دیگر، روند پیشرفت و تعالی مبارزه در این واحد و تمایل و استعداد کارگران برای اعمال کنترل و نظارت کارگری را به نمایش گذاشتند.

هپکو: کارگران مبارز هپکو که در اعتصابات و اعتراضات خیابانی دی ماه ۹۵، خوش درخشیدند و شعار “زیربار ستم نمی‌کنیم زندگی” سردادند، در سال جاری (۹۶) نیز به اعتراضات خود ادامه دادند. درپی اعتصابات و تظاهرات با شکوه دی ماه ۹۵، مالکیت سهام کارخانه از اوائل سال ۹۶ به یک سرمایه‌دار جدید بخش خصوصی واگذار شد. اما کارفرمای جدید نیز به‌رغم وعده‌هایی که در مورد پرداخت مطالبات معوقه کارگران داد، به آن عمل نکرد. کارگران هپکو اعتصابات و تظاهرات مشترک با کارگران آذرآب در اواخر شهریور را سازمان دادند. این اعتصاب و راه‌پیمایی با سرکوب بسیار خشن و قهرآمیز، شلیک گاز اشک‌آور و ضرب و شتم کارگران روبرو شد. با این وجود، ربیعی وزیرکار روحانی، سراسیمه خود را به اراک رساند و وعده‌ رسیدگی به مشکلات کارگران داد. پس از این اعتصاب و راه‌پیمایی، اداره هپکو به سازمان خصوصی‌سازی محول گردید و این سازمان وعده داد مطالبات عقب‌افتاده کارگران را پرداخت کند. همزمان با این وعده‌ها، پی‌گردهای امنیتی و قضایی کارگران پیشرو و فعالان اعتصاب تشدید شد. ۲۰ فعال اعتصاب و کارگر پیشرو هپکو، به جرم “اخلال در نظم” و شرکت در تجمعات به دادگاه احضار شدند. کارفرما در پرونده سازی علیه کارگران تا آن جا پیش رفت که گروهی از کارگران را “تروریست” نامید! اما هیچ‌یک از این اقدامات وحشیانه و اتهامات رذیلانه، نتوانست ترسی در دل کارگران هپکو بیاندازد یا آن‌ها را از ادامه مبارزه باز دارد.

کارگران هپکو بار دیگر دست به اعتصاب زدند. پرچم‌ها و پلاکاردها بار دیگر به اهتزاز درآمدند و درست همان روزی که هفت‌تپه یکپارچه در اعتصاب بود (۱۶ بهمن) بار دیگر راهی خیابان شدند. در این اعترضات، کارگران علاوه بر مخالفت با خصوصی‌سازی هپکو و خواست پرداخت فوری و کامل مطالبات معوقه، خواهان آن شدند که خودشان در اداره امور کارخانه دخالت و مشارکت داشته باشند و “میدان عمل برای نظارت و ادارۀ کارخانه به کارگران داده شود” کارگران هپکو که مبتکر شعارهای جدید بوده‌اند، در راه‌پیمایی خود شعار “درود بر ستمگر، مرگ بر کارگر” سردادند. شعاری که هر کس می‌توانست به جنبه طنزگونه و منظور اصلی کارگران هپکو پی‌برد. چنان‌که یک روز بعد (۱۷ بهمن) مالباختگان کاسپین به همین سیاق شعار “مفسد اقتصادی آزاد باید گردد – سپرده گذار اعدام باید گردد” سردادند و کارگران شرکت‌واحد در تجمع اعتراضی و خیابانی خود در ۱۸ بهمن، با سردادن شعار “درود بر کارگر – مرگ بر ستمگر” منظور اصلی کارگران هپکو را به صراحت بیان داشتند.

شرکت‌واحد: کارگران شرکت‌واحد و سندیکای مبارز آن‌ها، درعین فعالیت و تلاش مداوم برای آزادی رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکا، با حضور فعال و مستمر در عرصه سیاسی و اجتماعی و صدور اطلاعیه و موضع‌گیری‌های متعدد از نمونه اطلاعیه مشترک در رابطه با حداقل دستمزد سال ۹۷ اطلاعیه در حمایت از مبارزات و خواست‌های کارگران هفت‌تپه، خواست‌های صنفی کارگران این شرکت را نیز پی‌گیری و کارزار مبارزه برای مسکن کارگران شرکت‌واحد را راه‌اندازی و هدایت نمود. این کارزار مبارزاتی که از دهم بهمن آغاز شد، در تمام طول روزهایی که هفت‌تپه در اعتصاب بود ادامه یافت. پروژه مسکن سپیدار ۲ و ۳ که قرار بود سال ۹۱، واحدهای مسکونی ۲۶۰ کارگر عضو این پروژه را تحویل آن‌ها بدهد، پس از ۵ سال، این  وعده عملی نشده، خانه‌ها نیمه‌کاره مانده‌اند و کارگران هم‏چنان  بی‌خانمان‌اند. جمع‌هایی از کارگران شرکت‌واحد، هشت روز پیاپی، درحالی‌که شعار می‌دادند، “می‌میرم می‌میرم – مسکن مو می‌گیرم” در مقابل شورای شهر تهران دست به تجمع و راه پیمائی زدند. بر پلاکارد بزرگی که توسط کارگران حمل می‌شد نوشته شده بود “۵ سال از موعد تحویل مسکن کارگران عضو پروژه سپیدار ۲ و ۳ تعاونی مسکن شرکت اتوبوس‌رانی گذشته است، اما همچنان بی‌خانمان و بلاتکلیف هستیم.” در همین اعتراضات مستمر خیابانی بود که کارگران شرکت‌واحد در دفاع و همراهی با کارگران هپکو شعار “مرگ بر ستمگر – درود بر کارگر” را سردادند. تمام این تلاش‌ها، در بطن شرایطی‌ست که دستگاه سرکوب امنیتی و قضایی بیشترین فشارها را علیه فعالان این سندیکا اعمال نموده است. رضا شهابی را که بطور موقت برای معالجه آزاد شده، به قصد کشت تحت فشار و شکنجه قرار داده‌اند. ابراهیم مددی و داود رضوی دو عضو دیگر هیئت مدیره سندیکا را مکررا به بی‌دادگاه کشانده و به مجازات‌های سنگین محکوم ساخته‌اند. به‌رغم تمام این اقدامات وحشیانه و ضدانسانی، کارگران شرکت‌واحد و سندیکای آن‌ها همواره در صحنه مبارزه حاضربوده، مانند کارگران هفت‌تپه و سندیکای آن‌ها از اعتراضات و خیزش‌های توده‌های زحمتکش حمایت کرده‌اند و خود پیشگام تجمعات و اعتراضات خیابانی بوده‌اند.

برق فشار قوی: کارگران برق فشار قوی که طی سه چهار سال اخیر، چندین بار تجمعات و اعتراضات سراسری را سازمان داده‌اند، بار دیگر به اعتراض سراسری برخاستند. بیش از صدکارگر برق فشار قوی به نمایندگی از چندهزار کارگر، از شهرها و استان‌های مختلف کشور به تهران آمدند و روز ۱۶ بهمن در برابر وزارت نیرو دست به تجمع زدند. نه وعده‌های کلی و توخالی نمایندگان مجلس و شرکای آن‌ها در کابینه، نه تهدید و تبعید کارگران فعال و سازماندهندگان تجمعات سراسری هیچ‌یک نتوانست کارگران را خام و آرام کند. کارگران برق فشار قوی خواهان تبدیل وضعیت قرارداد معین به قرارداد دائمی هستند و در اعتراض سراسری اخیر خود نیز بر این خواست پای فشردند.

افزون بر موارد فوق، در همین چند روزی که هفت‌تپه در اعتصاب بود، کارگران در ده‌ها کارخانه و موسسه دیگر نیز دست به اعتراض و اعتصاب زدند. کارگران مخابرات روستایی، کارگران واگن‌سازی، پتروشیمی، پرلیت، کارخانه‌ پی‌وی‌سی، رنگین نخ، چوکا، مترو، ماشین‌سازی اراک، کارگران بازنشسته فولاد و ده ها مورد دیگر.

کیان تایر: یکی دیگر از اعتراضات کارگری که برجستگی خاصی داشت، تجمع اعتراضی کارگران کیان‌تایر بود. کارگران کیان‌تایر که هر ماه چندین تجمع و اعتراض داشته‌اند، روز ۱۸ بهمن، بار دیگر در مقابل وزارت صنعت و معدن و تجارت، دست به تجمع زدند. ارتجاع حاکم که از تجمع و اعتراض کارگران وحشت دارد، به منظور سرکوب این حرکت اعتراضی، چندبرابر کارگران اعتراض‌کننده، نیروهای ویژه و انتظامی مجهز به ابزار مدرن سرکوب به محل اعزام نمود. سرکوب‌گران با ایجاد یک دیوار سه چهار ردیفه، کارگران را محاصره کردند. اما نکته فوق‌العاده جالب و قابل توجه این بود که کارگران کیان‌تایر وقتی‌که به محاصره سرکوب‌گران درآمدند شعار می‌دادند “نترسید نترسید – ما همه با هم هستیم” این شعار کارگران کیان‌تایر فوق‌العاده مهم است. نه فقط از این بابت که بر اتحاد کارگران تاکید می‌کند بلکه بویژه از این جهت که شعارها و اعتراضات کارگری را با شعارها و اعتراضات خیابانی زحمتکشان و تهیدستان شهری پیوند می‌زند. این شعار، گرچه هنوز یک شعار موردی‌ست، اما نشان از یک واقعیت دارد و آن واقعیت این است که، آرام آرام زمینه‌های پیوند جنبش اعتراضی زحمتکشان و تهیدستان شهری، با جنبش اعتصابی کارگران و ایفای نقش مهم و منحصر به فرد کارگران درکل جنبش انقلابی فراهم می‌شود.

یک جمع‌بندی کوتاه: اگر بخواهیم یک جمع‌بندی کوتاه از آنچه گفته شد بدست دهم باید بگوییم که، اعتصابات و اعتراضات کارگری پیوسته در حال تعمیق و گسترش است. احضار و بازداشت و سرکوب نتوانسته و نمی‌تواند مانع رشد اعتراضات و اعتلای جنبش طبقاتی کارگران شود. ترس‌ در میان کارگران تقریبا جایی ندارد برعکس شجاعت و نترسی و روحیه اعتراضی کارگران افزایش یافته است. تلاش طبقه حاکم برای مرعوب ساختن کارگران پیشرو و ازهم‌پاشی تشکل‌های مستقل کارگری با شکست روبرو شده است. استمرار و پی‌گیری مبارزات فوق‌العاده چشمگیر است. اتحاد و آگاهی در صفوف کارگران به سرعت درحال افزایش است. کارگران پیوسته با شعارها و ابتکارات جدیدی وارد عرصه مبارزه می‌شوند. جنبش کارگری آرام آرام پیش می‌رود و با گام‌های استوار موانع سر راه خود را یکی پس‌از دیگری از پیش پا برمی‌دارد. قبل از خیزش توده‌ای دی ماه ۹۶، کارگران مکرر دست به تجمع و اعتصاب زده و وارد خیابان‌ها شده‌ بودند، بعد از آن نیز چنین کرده‌اند. چنان‌که در شعارها و متون انتشار یافته کارگری نیز دیده می‌شود، گاه مستقیم و بی‌واسطه تمام نظم سرمایه‌داری را به چالش کشیده اند. گرایش ضدسرمایه‌داری و گرایش به اعمال کنترل و نظارت کارگری در میان کارگران روزبه‌روز در حال افزایش است. درعین حال به روشنی می‌توان دید که جنبش‌های اجتماعی از هم می‌آموزند و یکدیگر را تکمیل می‌کنند. شتاب تاثیر پذیری فوق‌ تصور است و شعارها و تجارب به سرعت منتقل می‌شوند.

معنای واقعی همه این فاکتورها یک چیز و فقط یک چیز است ؛ گشوده‌ شدن چشم‌اندازهای مثبت و امیدبخش فرا روی جنبش انقلابی کارگران و زحمتکشان. قدم‌اش مبارک!

متن کامل نشریه کار شماره ۷۶۱ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.