مبارزه قهرمانانه کارگران فرانسوی

موجی از اعتصابات و تظاهرات، فرانسه را فراگرفته است. طبقه کارگر فرانسه به نبردی قهرمانانه برای مقابله با تعرضات بورژوازی به دست‌آوردهای مبارزاتی خود و عموم توده‌های زحمتکش برخاسته است. در جهان سرمایه‌داری، کارگران فرانسوی نمونه‌ای استثنائی هستند که تاکنون توانسته‌اند در برابر یورش سیاست اقتصادی نئولیبرالیسم، برخی از دست‌آوردهای مهم خود را که نتیجه سال‌ها مبارزه است، حفظ کنند.

امانوئل ماکرون رئیس‌جمهوری کنونی فرانسه از همان آغاز به قدرت رسیدن، یکی از وظائف خود را تشدید این سیاست اقتصادی، واگذاری حتی بخش‌های خدمات عمومی به سرمایه‌داران خصوصی و یورش به دست‌آوردهای کارگران فرانسوی قرارداد. در سال گذشته به‌رغم اعتراضات و تظاهرات وسیع، طی فرمان‌هایی برخی برنامه‌های ارتجاعی خود را علیه کارگران و تحصیلات عالی به مرحله اجرا گذاشت. اکنون او و کابینه‌اش تلاش جدیدی را برای یورش به دست‌آوردهای کارگران خطوط ریلی و خصوصی‌سازی بخش دیگری از خدمات عمومی آغاز کرده‌اند. او وارد عرصه‌ای شده است که تاکنون کابینه‌های رنگارنگ فرانسه نتوانسته بودند درنتیجه ایستادگی کارگران، آن را عملی کنند. ماکرون اکنون تصمیم گرفته است که از طریق فرمان و همچنان بدون بحث‌های دست و پاگیر پارلمانی در مورد جزئیات طرح‌های ضد کارگری در پارلمان فرانسه، این تغییرات را وارد قوانین و مقررات کار کند و با دست بردن در قانون کار، این دست‌آوردهای کارگران را باز پس گیرد. شرایط استخدام کارکنان بخش ریلی را تغییر دهد و اساساً این بخش را به سرمایه‌داران خصوصی واگذار نماید.

کارگران شبکه ریلی دولتی فرانسه “مجمع ملی راه‌آهن فرانسه” ، تاکنون به خاطر شرایط دشوار کار از امنیت و تضمین شغلی ، ۲۸ روز مرخصی سالانه با حقوق کامل، بازنشستگی زودهنگام و برخورداری از امکانات بازنشستگی ویژه، افزایش خودکار حقوق سالانه، و برخورداری خانواده درجه‌یک کارگران از بلیط رایگان قطار برخوردار بوده‌اند. اصلاحات ماکرون، می‌خواهد در استخدام‌های جدید، اشتغال تضمین‌شده، مزایای بازنشستگی، ازجمله، بازنشستگی زودهنگام و دیگر دست‌آوردهای کارگران را از قراردادهای کار حذف کند و این بخش را به سرمایه‌داران خصوصی واگذار کند.

اما اینجا عرصه‌ای نبود که کارگران به‌سادگی عقب‌نشینی کنند، چراکه کل دست‌آوردهای کارگران و فراتر از آن توده‌های وسیعی از مردم فرانسه درخطر است. بنابراین، چهار سندیکای مهم فرانسه تصمیم گرفتند که در مقابل این تعرض بورژوازی که درعین‌حال حمله‌ای به دست‌آوردهای عموم زحمتکشان فرانسوی و بخش خدمات عمومی است، بایستند. آن‌ها از ٧۴ هزار کارگران مجمع ملی راه‌آهن فرانسه خواستند که به مدت سه ماه از هر ۵ روز، دو روز را در مخالفت با برنامه دولت دست از کار بکشند. به‌رغم تمام تشبثات بورژوازی و بلندگوهای تبلیغاتی آن، اولین سری از این اعتصابات، سوم  و چهارم آوریل ١۴و ١۵ فروردین با موفقیت آغاز گردید. این اعتصاب چنان موفق بود که فرانسه را به‌کلی فلج کرد. بیش از ۶٠ درصد کارگران در روز اول دست از کار کشیدند. ٧٧ درصد رانندگان به اعتصاب پیوستند.

در روز دوم از هر هشت قطار سریع‌السیر تنها یک قطار حرکت کرد. تقریباً همه کارگران در اعتصاب بودند. یکی از دلایل موفقیت این اعتصاب تاکنون، نه‌فقط مشارکت عمومی کارگران و کارکنان خطوط ریلی، بلکه بر طبق گزارش مؤسسات نظرخواهی، حمایت لااقل نیمی از مردم فرانسه از خواست‌ها و اعتصاب کارگران راه‌آهن است.

اما مسئله فقط به حمایت لفظی از این اعتصاب خلاصه نشد. اعتصابات کارگران راه‌آهن هم‌زمان‌شده است با موج اعتصابات وتظاهرات در سراسر فرانسه.

تعرضات کابینه جناح راست بورژوازی، برای خصوصی سازی و تغییر در قانون کار، عرصه وسیع‌تری از حقوق و مزایای کارگران فرانسوی را در برمی‌گیرد و دست سرمایه‌داران را برای تشدید استثمار و حذف بسیاری از حقوق اجتماعی و امکانات رفاهی بازخواهد گذاشت. از همین روست که علاوه بر اعتصابات کارگران خطوط ریلی، ده‌ها هزاران تن از معلمان، کارکنان بخش‌های درمان، کارگران نظافتچی، کارگران برق، خطوط هوایی و دانشجویان به اعتصاب و تظاهرات روی آورده‌اند.

دانشجویان در جریان این مبارزه، تعدادی از دانشگاه‌ها را اشغال کردند. در برخی موارد تظاهرات کارگران، به درگیری با پلیس انجامید. پیش‌ازاین، در۲۲ مارس نیز ده‌ها هزار معلم، پرستار و کارمندان بخش‌های دیگر این کشور در مخالفت با نئو لیبرالیسم، خصوصی‌سازی‌ها و کلیت برنامه اقتصادی ماکرون به اعتصاب و تظاهرات متوسل شدند.

در مهرماه سال گذشته نیز ده‌ها هزار نفر از مردم فرانسه در اعتراض به سیاست‌های ماکرون که بر طبق یک فرمان، دست سرمایه‌داران را در استخدام و اخراج باز می‌گذاشت، دست از کار کشیدند و تظاهرات گسترده‌ای را سازمان دادند. کارکنان بخش عمومی فرانسه نیز در اعتراض به برنامه دولت برای عدم افزایش حقوق و کاهش شمار شاغلان این بخش دست از کار کشیدند.

اما اعتصابات گسترده هفت ماه پیش هم مانع از آن نشد که امانوئل ماکرون تغییر قوانین کار و تعرض به حقوق و دست‌آوردهای کارگران را متوقف کند. طبقه کارگر نیز مصمم به مبارزه‌ای تعرضی‌تر است.

اکنون چنین به نظر می‌رسد که اعتراضات وارد مرحله جدید و تعرضی پردامنه شده است. اعتصابات در حال گسترش‌اند. کارکنان شرکت هواپیمایی ایر فرانس با اعتصابات خود خواهان شش درصد اضافه‌حقوق سالانه هستند. اتحادیه‌های کارگری شرکت ایرفرانس برای اعتصاب دیگری در روزهای ۱۰ و ۱۱ آوریل (۲۲ و ۲۳ فروردین) نیز فراخوان داده‌اند.کارگران نظافتچی خواهان کاهش سن بازنشستگی هستند. دانشجویان خواستار توقف برنامه نئولیبرالیستی ماکرون در دانشگاه‌ها هستند که هدف آن خصوصی‌سازی تحصیلات عالی به نفع ثروتمندان و سرمایه‌داران است. معلمان و پرستاران به مقابله با تعرض به خدمات عمومی و حقوق و مزایای خود برخاسته‌اند.

به‌رغم این‌که ماکرون و کابینه‌اش اعلام کرده‌اند که بی‌توجه به اعتراضات کارگران، برنامه لیبرال سازی اقتصاد و تغییرات در قانون کار را ادامه خواهند داد، اما طبقه کارگر فرانسه نیز مصمم به مقابله برای وادار کردن بورژوازی به عقب‌نشینی است.

از آنجائی که سیاست‌های ارتجاعی ماکرون نه‌فقط علیه کارگران و کارکنان بخش دولتی و خصوصی، بلکه علیه عموم توده‌های زحمتکش فرانسه است، این امکان و احتمال قوی است که اعتراضات تبدیل به چنان جنبش گسترده‌ای شوند که شرایطی نظیر ماه مه ١٩۶٨ را در فرانسه پدیدآورند و تمام موجودیت بورژوازی را مورد تهدید قرار دهند.

طبقه کارگر فرانسه با سنت‌های رادیکال و مبارزه‌جویانه خود می‌تواند این مبارزه را با استواری ادامه دهد و بار دیگر نمونه‌ای باشد نه‌فقط برای تعرضات کارگران اروپائی علیه بورژوازی، بلکه کارگران سراسر جهان.

کارگران ایران نیز می‌توانند و باید درس‌های فراوانی از کارگران فرانسوی و مبارزات آن‌ها بیاموزند. مهم‌ترین درس این است که اگر کارگران فرانسوی قادرند در برابر طبقه سرمایه‌دار بایستند و با برنامه‌های آن مقابله کنند و میلیون‌ها تن از توده‌های زحمتکش را زیر پرچم خود بسیج نمایند، متشکل‌اند. بخش بزرگی از کارگران در سندیکاها متشکل شده‌اند. این تشکل کارگران امکان می‌دهد که حتی اغلب کارگرانی که در سندیکا‌ها متشکل نیستند، در جریان مبارزات، از تصمیمات سندیکاها تبعیت کنند.

گرچه رژیم دیکتاتوری عریان حاکم بر ایران این امکان را از کارگران سلب کرده است که آزادانه در سازمان‌های سیاسی و اقتصادی و صنفی خود متشکل شوند، اما کارگران ایران باید با استفاده از تمام اشکال تشکل مخفی و علنی برای متشکل شدن تلاش کنند.

متن کامل نشریه کار شماره ٧۶٨  در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.