“وحدتطلبی” و گرایش به همکاری در میان جناحهای حکومتی تشدید شده است. اصولگرایانی که مخالف سرسخت برجام و روحانی بودهاند، اکنون حامی روحانی شدهاند. بعد از سخنان روز سه شنبه ۱۲ تیر روحانی در یک نشست خبری در بِرن پایتخت سوئیس در مورد “نامشروع” بودن اسرائیل و صدور نفت که گفت: “معنی ندارد نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود” که به بستن تنگه هرمز تعبیر شد، اصولگرایان بویژه “تندروترین” بخش آنها از سخنان روحانی استقبال کردند. قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای برون مرزی سپاه (نیروی قدس)در پیامی که برای روحانی فرستاد، سخنان وی را “بسیار ارزشمند”، “مایه مباهات و افتخار” دانست. وی در پیام خود به روحانی، نوشت “دست شما را برای ایراد سخنان بهموقع، حکیمانه و صحیح میبوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد، در خدمت هستیم”! کیهان شریعتمداری نیز که همواره در صف مقدم مخالفین روحانی و همدستان “اصلاحطلب” وی بوده و کابینه وی را به “فقدان روحیه جهادی” متهم میکرد، با کشف تغییراتی در “ادبیات” روحانی در برخورد با آمریکا، اگر چه با اندکی تردید و مشروط، اما سیاست حمایت از روحانی را پیشه کرده است.
کیهان حتا در مقابل کسانی که از “چرخش” روحانی در گفتار و تغییر لحن وی به ابراز نارضایتی پرداخته و بخشاً بحث استیضاح وی را به میان کشیده بودند، نیز ایستاد. کیهان اصولگرا، استیضاح روحانی را “بحرانسازی” و افزوده شدن مشکل دیگری بر مجموعه مشکلات خواند، با آن مخالفت و از روحانی حمایت کرد.
اگرچه سخنان اخیر روحانی که به ایستادن در برابر دولت ترامپ و بستن تنگه هرمز تعبیر شد، مورد استقبال طیفهای گوناگون اصولگرایان بویژه کیهان و برخی از سران سپاه قرار گرفت و “وحدت” ولو “دیرهنگام” در گفتار، برای برون رفت از شرایط کنونی مثبت و قابل قبول ارزیابی شد، اما کیهان پنهان نکرد که خواهان، امتداد و ارتقاء اتحاد گفتاری تا وحدت در “حوزه عملیاتی” است. کیهان اظهار امیدواری کرد که این “تغییر رویکرد” یا تغییر لحن روحانی “واقعی” باشد و از حد حرف فراتر رود.
حمایت اصولگرایان از روحانی به موارد فوق خلاصه نمیشود، کسان دیگری نیز از سخنان وی استقبال کرده و آن را به فال نیک گرفتهاند.
اینکه جناحهای حکومتی ولو در گفتار، در لحظه فعلی تا حدی به هم نزدیک شدهاند، واقعیتیست که منشاء آن اجبارها، دلائل و خطرهاییست که جمهوری اسلامی را تهدید میکند. روزنامه اعتماد مورخ ۱۳ تیر ۹۷ گفتگویی را با حسن انصاریراد، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم انتشار داد که بخوبی موقعیت کلیت رژیم و چرایی حمایتهای پیدرپی عناصر و محافل سرشناس و کل جناح اصولگرایان از حسن روحانی را نشان میدهد. مطابق اظهارات وی، اصولگرایان دریافتهاند که تضعیف روحانی، تضعیف اساس نظام و نظم حاکم است. وی میگوید؛ همه از وضعیت کشور احساس خطر میکنند و چنین اضافه میکند: “اگر خطر جدی باشد که هست و اقدامی برای جلوگیری از بروز این خطر انجام نشود، جمهوری اسلامی با شرایط بدی روبرو خواهد شد”.
او البته نمیگوید این “شرایط بد” چه هست و چگونه هست، اما منظور وی روشن است و بسیارکسان دیگری از درون نظام به کرات از خطری که تمام موجودیت جمهوری اسلامی و ۴۰ سال خلافت اسلام در ایران را تهدید میکند، سخن گفتهاند.
ترس و نگرانی اصلی اصولگرایان در لحظه فعلی نه اصلاحطلبان و دارودسته روحانی، بلکه تحرکات بیرون از نظام و قبل از همه ترس از تودههای بهجان آمده مردمیست که به اعتراض برخاستهاند و از دی ماه ۹۶ به این طرف، خیابانها را ترک نکردهاند. عین این تفکر و “دوراندیشی” در میان اصلاحطلبان و دارودسته روحانی نیز وجود دارد و اتحاد و اتفاق آنها در مقابل کارگران و زحمتکشان برای مقابله با اعتراضاتی که قرار نیست به کمتر از براندازی رژیم رضایت دهد، موضوع جدیدی نیست. از این روست که از هر دو سو، رژیم جمهوری اسلامی به کشتی طوفانزدهای تشبیه میشود که اینان سرنشینان آن هستند و اگر که کشتی غرق شود، تمام سرنشینان آن اعم از اصولگرا یا اصلاحطلب را به کام مرگ میفرستد. گرچه وضعیت رژیم در حال حاضر بسیار وخیم و خطری که تمام موجودیت آن را تهدید میکند جدیتر از گذشته است، اما این فریادهای “وحدت” طلبانه تازگی ندارد.
بنابراین تغییری ماهوی در “رویکرد” یا در گفتار و عمل حسن روحانی پدید نیامده است، ندای وحدت و همکاری اما اگر بلندتر از گذشته شنیده میشود، ناشی از وخیمتر شدن اوضاع رژیم و هراس از سرنگونی یا دست کم هراس از شرایطیست که روند سرنگونی را تسریع و تشدید میکند.
همگرایی و همکاری لفظی و گفتاری جناحهای حکومتی در لحظه فعلی اگرچه واقعیست، اما در عمل اتحاد میان آنها پا نخواهد گرفت یا حتا اگر که به فرض ائتلافی میان آنها شکل بگیرد، بهسرعت از هم میپاشد.
چرا که تضادهای اصلی جامعه و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بر جای خود باقی هستند و روزبهروز تشدید میشوند. جمهوری اسلامی نه تنها هیچگونه راهحلی برای بحرانهای موجود و مشکلات و معضلات گوناگون اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ندارد، بلکه هر روز بحران و معضل جدیدی را بر معضلات و بحرانهای پیشین افزوده است. در حالیکه کارگران و زحمتکشان و عموم تودههای مردم با خواستهای متعدد و گوناگون، پیوسته در حال اعتراض و اعتصاب هستند، دست به راهپیمایی میزنند و به تظاهرات خیابانی روی آوردهاند، اما هیچ روزنهای در جهت بهبود اوضاع و پاسخگویی به خواست تودههای معترض و ناراضی دیده نمیشود. تمامی شواهد حاکی از آن است که با برقراری تحریمهای آمریکا، معضل فروش نفت و تامین درآمد و تنگناهای متعدد حاصل از تحریمها از جمله در زمینه مناسبات تجاری و بانکی و غیره، اوضاع از جمیع جهات به مراتب بدتر و وخیمتر از آنچه که اکنون هست خواهد شد.
بنابراین بهرغم همکاری و همراهی مقطعی جناحهای حکومتی در لحظه کنونی، اما رژیم از حل بحرانها و معضلات موجود همچنان ناتوان است و مهمتر اینکه با این همکاریها نه میتواند مانعی در برابر تشدید تضادها ایجاد کند و نه میتواند جلو رشد و گسترش و تشدید مبارزات کارگران و تودههای زحمتکش را بگیرد. همین ناتوانی نیز از جمله فاکتورهاییست که اختلاف میان باندهای حکومتی رانیز بیشتر دامن خواهد زد.
اختلاف میان باندها و جناحهای حکومتی نه فقط بر سر سیاستهایی که برای برون رفت از بحرانها و تنگناها اتخاد میشود، بلکه بر سر منافع و سهم قدرت که همه آن اختلافهای دیگر، ریشه در این اختلاف اصلی دارد، نیز با این همکاریها منتفی نمیشود. دارودسته روحانی میخواهد برجام ولو جسد متعفن آن را حفظ و با طرفهای اروپایی معامله کند تا مگر مفرّی برای رهایی از تنگناهای تحریم بیابد. شخص خامنهای نیز در شرایط فعلی گزینه یا چاره دیگری ندارد جز آنکه از روحانی حمایت کند.
اصولگرایان بر این باورند که لاشه گندیده برجام را هر چه زودتر باید در گورستان سیاست خارجی به خاک سپرد. از آنجا که کار برجام تمام است و سیاستهای روحانی برای جلب اروپا و نجات برجام به جایی نرسیده و نخواهد رسید، این سیاست مورد انتقاد و مخالفت بیشتر اصولگرایان قرار خواهد گرفت. اصولگرایان بویژه گرایشی که کیهان شریعتمداری آن را نمایندگی میکند، با اشاره به تلاشهای روحانی و سفر اخیر وی به اتریش و سوئیس و ذکر کنایه وار اینکه “برجام” را با اتریش و سوئیس نمیتوان سر پا نگاه داشت، از “تعامل” دارودسته روحانی با سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان، فرانسه ) که “عینا مواضع نامشروع دولت ترامپ را تکرار میکنند” مورد انتقاد قرار داده و از آن بهعنوان یکی از موانع همراهی اصولگرایان با روحانی نام برده است.
روحانی که سخت به اروپا امید بسته بود، بسته پیشنهادی آن را “مأیوس کننده” خواند. با برگزاری کمیسیون مشترک برجام در روز جمعه ۱۵ تیر ۹۷ در وین و حضور وزرای خارجه جمهوری اسلامی، چین، روسیه، انگلیس، آلمان و فرانسه، که چیز دیگری جز یک بیانیه ۱۰ مادهای و مشتی کلیگویی، قولهای بزرگ اما مبهم و توخالی برای جمهوری اسلامی در بر نداشت و کیهان با تیتر درشت “آبی از اروپا گرم نشد” صفحه نخست خودرا آذین بست، شکی نیست که اختلاف جناحهای حکومتی در این زمینه نیز شدیدتر خواهد شد.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۰ در فرمت پی دی اف
نظرات شما