دومین اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون که در اول مرداد کلید خورد، نزدیک به یک هفته ادامه یافته است. نخستین اعتصاب سراسری رانندگان کامیون که در اعتراض به پایین بودن نرخ کرایه حمل و نقل، افزایش قیمت لاسیتک و سایر وسائل یدکی، واسطهگری در پایانههای بار در شرکتهای حملونقل و دریافت “کمیسیون”های سنگین از رانندگان، افزایش حق بیمه رانندگان به میزان دو تا سه برابر، بالا بودن عوارض جادهها و امثال آن در اول خرداد ماه سال جاری آغاز شد، چنان تاثیرات بزرگ و مثبتی بر کل فضای سیاسی جامعه بر جای گذاشت که حاکمیت را سخت به هراس انداخت. چرا که اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون، بر متن شرایطی که از دی ماه ۹۶ بوجود آمده است، میتواند به الگوی موثر و مناسبی در میان عموم کارگران و دیگر زحمتکشان و رویآوری آنها به اعتراض و اعتصاب سراسری تبدیل شود و در حکم کبریتی باشد که این بخشها را نیز مشتعل سازد.
از اینرو دولت به سرعت دست به کار شد. تهدید و ارعاب و تلاشهای مذبوحانه برای ایجاد نفاق و دودستگی و درهم شکستن اعتصاب، با وعدههای توخالی همراه شد. مسئولان دولتی در وزارت راهوشهرسازی، وزارت کار، وزارت صنعت، سازمان تامین اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه و کمیسیونهای مختلف مجلس و برخی نهادهای دیگر، پیدرپی جلسه گذاشتند و سرانجام دولت وعده داد نرخ حملونقل ۲۰ درصد اضافه و به سایر خواستهای رانندگان نیز رسیدگی شود. “کانون انجمنهای صنفی رانندگان ناوگان حمل کالای سراسر کشور” که یک تشکل ارتجاعی و دستساز رژیم است، با صدور اطلاعیهای وعدههای پوچ دولت را فرموله و با ذکر این که “برخی از مطالبات نیاز به تصویب قانون دارد” در واقع توخالی بودن وعدههای دولت را برملا ساخت. این تشکل حکومتی که زمزمه آغاز اعتصاب سرتاسری مجدد رانندگان کامیون در اول مرداد را شنیده بود اعلام کرد “ما رانندگان بخش حملونقل کالای کشور در ۱/ ۵/ ۹۷ هیچگونه اعتصابی نخواهیم داشت” و “همچون گذشته پشتیبان و مطیع اوامر مقام ولایت هستیم”.
اما این اطلاعیه که ۳۱ تیرماه و درست یک روز قبل از شروع اعتصاب مجدد رانندگان کامیون توسط خبرگزاری فارس انتشار یافت، هیچ تاثیری در اراده رانندگان برای رویآوری به اعتصاب مجدد نمیتوانست داشته باشد و نداشت. از آنجا که خواستهای متعدد رانندگان برآورد نشده بود، یکم مرداد ماه، دومین اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون نیز آغاز شد. اما این اعتصاب که روز شنبه ۶ مرداد ششمین روز خود را پشت سر گذاشت، باید دید توفیقی نصیب کارگران خواهد ساخت؟ با توجه به محرومیت رانندگان کامیون از یک تشکل مستقل و نیز سایر محدودیتها و مشکلاتی که رانندگان دارند، این اعتصاب تا کجا میتواند ادامه یابد و کدام بخش از مطالبات آنها را میتواند محقق سازد؟!
اگر که کرایه حملونقل کالا دست کم ۲۰ درصد اضافه شود، اگر لاستیک و گازوئیل به قیمت دولتی در اختیار رانندگان گذاشته شود، اگر واسطهگری و پولهایی که تحت عنوان “کمیسیون” در پایانهها از رانندگان میگیرند و عوارض راه حذف یا کاهش داده شود، اگر وضعیت بیمه رانندگان درست شود، میتوان گفت که رانندگان به حداقلها و یا به بخشهایی از مطالبات خود رسیدهاند. اما تاکنون هیچ نشانی از تحقق این خواستها دیده نمیشود. دستیابی حتا به همین حد از مطالبات اولاً در گرو استمرار اعتصاب و حمایت و همیاری سایر رانندگان و ثانیاً در گرو غلبه بر ضعفهاییست که چون علف هرز بر پیکر جنبش اعتصابی رانندگان پیچیده و چسبیده است.
کسی نمیتواند دستاوردهای مبارزاتی اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون را انکار کند. چه به لحاظ اتحاد و وحدتی که در صفوف این بخش از زحمتکشان ایجاد کرد، چه به لحاظ گسترش ارتباط و آگاهی و بیداری در صفوف رانندگان و چه به لحاظ تاثیرات مفید و شوقانگیز آن بر کل جامعه و جنبشهای اعتراضی. اتحاد و اتفاق رانندگان چه در مقابله با اعتصابشکنان فردی و چه بویژه در مقابله با تلاشهای دولت و راهاندازی کامیونهای وزارت راه برای شکستن اعتصاب، مثالزدنی و بیهمتا بوده است. بهرغم این و به رغم نقاط مثبت و قوت دیگر اعتصابات سراسری رانندگان، اما باید اذعان کرد که این اعتصابات از ضعفهای بزرگی رنج میبرند. هر راننده و کارگر آگاه بیش از آن که و پیش از آن که از نقاط قوت و دستاوردهای آن به خود غره شود، باید این ضعفها و کمبودها را شناسایی و تحلیل و برای آن چارهاندیشی کند. تا در پرتو تلاش جمعی پیشروترین و آگاهترین رانندگان و دیگر کارگران، پیکره اعتصاب، خود را از علفهای هرز، وارهاند، بر ضعفهای خود چیره شود و اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون، گامی جلوتر برده شود.
این یک واقعیت و در عین حال نقطه قوت بزرگیست که طیفهای مختلف رانندگان کامیون اعم از رانندگانی که خود مالک کامیون هستند و یا رانندگانی که فقط با گرفتن مزد ناچیز، به کار طاقتفرسا و پر خطر رانندگی مشغول هستند، توانستهاند با همبستگی خود حول عمومیترین خواستها، دو اعتصاب بزرگ و سرتاسری را سازمان دهند. اما این هم واقعیتیست که در این اعتصابات خواستهای کارگران مزدی بسیار بسیار کمرنگ و تقریبا در میان خواستهای عمومی و خواستهای گوناگون طیفهای مختلف رانندگان، محو و ناپدید شده است! اگر خواستهای این بخش از رانندگان که موتور محرکه واقعی اعتصاباند، به طور برجستهای مطرح و پیگیری نشود و بدتر از آن در لابلای خواستهای گوناگون طیف رانندگان محو و ناپدید شود، بسیار بدیهیست که پیگیری خواستها و تداوم اعتراض و اعتصاب رانندگان را با مشکلات جدی روبرو میسازد. تنوع خواستها در میان طیفهای گوناگون رانندگان، نایکدستی خواستها، گاه حتا ابهام و ناروشنی در اهداف را رقم میزند. از درون ابهام و تاریکی حدود خواستها، میتواند هدفهای نایکسان گاه حتا متضادی بیرون آید که این البته میتواند سرمنشاء نفاق و دو دستگی شود که رژیم و عمال آن نیز همواره این روش را دنبال کرده و میکنند و در هر حال میتواند بر ادامه اعتصاب و پیروزی آن آسیبهای جدی وارد کند. ترکیب متنوع اعتصابکنندگان، سرمنشاء تنوع ترکیب خواستهاست. اگرچه اتحاد و همبستگی در میان این ترکیب، گامی مثبت است اما تحتالشعاع قرار گرفته شدن خواستهای اخص مزدبگیران نقطه ضعف و منفی اعتصاب است. این یک نکته!
نکته بعدی این که اعتصاب سراسری رانندگان کامیون بهرغم صدور بیانیهها و حمایتهای لفظی که در سطح جنبش از آن به عمل آمد، اما متاسفانه در واقعیت امر تنها ماند. البته حمایت و پشتیبانی تشکلهای کارگری، تشکلهای فعالان کارگری،گروه اتحاد بازنشستگان بویژه پیام کارگران و کارکنان پالایشگاه شازند اراک در حمایت از رانندگان اعتصابی را باید به فال نیک گرفت. ولی بدیهیست که این حمایتها زمانی مؤثرتر خواهند بود که با اقدامات عملی معینی همراه شوند. این اعتصاب دست کم در مرحله نخست میتوانست همبستگی و حمایت حدود ۲۰۰ هزار راننده ناوگان مسافری عمومی جادهای و در مرحله بعدی حمایت کارگران بنادری را که اصلیترین پایانههای بارگیری هستند بدست آورد و خود را تقویت کند. مشخص نیست فعالان اعتصاب سرتاسری و رانندگان آگاه تا چه حدود در این زمینه تلاش کردهاند اما این در هر حال وظیفه رانندگان آگاه و پیشرو است که ارتباطگیری برای جلب همکاری و حمایت این گروه از کارگران و زحمتکشان را سازمان دهند تا در اعتصابات بعدی خود با توان و نیروی بیشتری وارد صحنه مبارزه شوند.
در اعتصاب سرتاسری رانندگان کامیون، انتظار میرفت بخش متشکلتر رانندگان، یعنی رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای مبارز آنها، نقش حمایتگرانهی پررنگتری ایفا کند. درج برخی خبرها و ویدئوکلیپ و رنجنامه راننده تریلی یکی از اعتصابکنندگان در کانال تلگرام سندیکای کارگران شرکت واحد، گویای تمایل و آمادگی برای حمایتهای جدیتر و بیشتر این سندیکا از رانندگان کامیون است. مهمتر از آن کارگران و فعالان سندیکای کارگران شرکت واحد، همپای کارگران آگاه و فعالان اعتصاب سراسری رانندگان کامیون، با استفاده از تجارب عملی خود و به یاری هم میتوانستند و میتوانند گامهای موثری در راه تشکلیابی این بخش از مزدبگیران و زحمتکشان و ایجاد تشکل مستقل رانندگان کامیون بردارند. بخشهای مختلف کارگران و جنبش کارگری باید به یاری هم بشتابند، تجارب خاص خود را با هم به اشتراک بگذارند، اتحاد و همبستگی میان خود را تحکیم و تقویت کنند تا قادر شوند در برابر طبقه حاکم قامت راست کنند.
نکته مهم بعدی پاکیزگی و حفظ استقلال اعتصاب و مبارزه از دستهبندیهای سیاسی بورژوایی درون و بیرون حکومتیست. این بسیار مهم است که کارگران، رانندگان آگاه و پیشرو کامیون، از ورود موضوعات غیر کارگری و بیربط به خواستها و آرمانهای کارگری که امکان منحرف ساختن مبارزات را فراهم میکند، یا در میان اعتصابکنندگان تضاد و نفاق و چنددستگی ایجاد میکند، به طور آگاهانه جلوگیری به عمل آورند و در صورت بروز چنین علائمی صریح و بیپرده هشدار دهند و آن را افشاء و طرد کنند. در مناطق و پایانههای بار جنوب کشور، ممکن است در میان بخشهایی از رانندگان گرایش ناسیونالیستی وجود داشته باشد که بخواهد اعتصاب سرتاسری رانندگان را به آن بیالاید. روشن است که در مقابل این گرایش انحرافی باید ایستاد و بر استقلال مبارزات رانندگان کامیون تاکید نمود. رانندگان آگاه و پیشرو هر گونه اغراض آلوده به ناسیونالیسم و قومگرایی، همسوئی احتمالی با دولتهای ارتجاعی منطقه را بایستی مجدانه افشاء و طرد کنند و ضمن حفاظت از پاکیزگی مبارزه، اعتصاب و اهداف آن را از این انحرافات و آسیبهای جدی احتمالی برهانند.
نکته آخر که از همه اینها مهمتر و سرمنشاء تمام ضعفها و کمبودهاست، محرومیت رانندگان کامیون از تشکل مستقل است. نیازی به توضیح این مساله نیست که نفس سازمانیابی یک اعتصاب سرتاسری، حاکی از ارتباطهای معینی میان فعالان اعتصاب و رانندگان آگاه و پیشرو در شهرها و استانهای مختلف و در واقع به معنای وجود نطفههای نوعی از تشکل است. این اگرچه بسیار مهم است اما هنوز کافی نیست و میبایستی تا قوامگیری و اعلام موجودیت یک تشکل مستقل ویژه رانندگان حملونقل کالا امتداد یابد. گسترش ارتباطها و رابطهگیریها در شبکههای مجازی نقطه قوت اعتصاب سرتاسریست که اما اگر در همین حد بماند، میتواند به نقطه ضعف آن بدل شود و رانندگان زحمتکش کامیون را از برپایی یک تشکل واقعی و مستقل بازدارد. بنابراین ضمن استفاده گسترده از شبکههای مجازی، اما نباید صرفا به ارتباطگیری در شبکههای مجازی اکتفا کرد. این ارتباطها را بایستی با ارتباطهای زنده با افراد واقعی مورد اعتماد همراه ساخت. آسیبهای احتمالی از طریق شبکههای مجازی و افراد ناشناس را به حداقل ممکن رساند و با استفاده از تجارب بخشهای متشکلتر کارگران، یک تشکیلات واقعی سرتاسری را پایهریزی کرد. این البته وظیفه رانندگان آگاه و پیشرو است که با ایجاد ارتباطهای تنگاتنگ و ایجاد کمیتهی هماهنگی مخفی یا نیمه علنی، تشکل مستقل ویژه رانندگان کامیون را سازمان دهند و اعتصابات متشکل سراسری با خواستها و اهدافی روشن را سازماندهی و رهبری کنند. گفتن ندارد که نقش اصلی تشکیل چنین کمیتهای را رانندگان مزدی آگاه بر عهده دارند که باید به مرکز ثقل اعتصابات سراسری رانندگان فرارویند ، نبض آن را خود بدست گیرند، تا ضمن طرح خواستهای عمومی رانندگان، خواستهای اخص مزدبگیران را از سایه بیرون کشند و بر پرچم اعتصاب نقش زنند.
بدون کارگران و رانندگان حملونقل، هیچ کالایی منتقل و به دست مصرفکننده نمیرسد. تعداد رانندگان ناوگان حملونقل جادهای از ۳۰۰ هزار در سال ۸۵ با افزایش متوسط ۵۰ هزار در هر سال، به ۵۹۰ هزار در سال ۹۱ رسیده است. اگر همین میزان افزایش برای سالهای بعد از آن منظور شود، در حال حاضر تعداد رانندگان حملونقل جادهای بالغ بر ۹۰۰ هزار نفر است. گفتن ندارد که اعتصاب در این بخش، تمام سیستم توزیع سرمایهداری را فلج میکند و کل اقتصاد را با چالشها و معضلات بزرگی روبرو میسازد.
اگر که از اعتصابات سرتاسری درسهای لازم را بگیریم! اگر که بر ضعفهای خود فائق آئیم! آنگاه میتوانیم نه فقط صاحبان تمام شرکتهای حملونقل را به زانو درآوریم، بلکه میتوانیم طبقه حاکم را نیز به طور جدی به چالش بکشیم و به پذیرش خواستهای خود وادار کنیم!
متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۳ در فرمت پی دی اف
نظرات شما