به مناسبت سالگرد سیاهکل و قیام بهمن ۵۷ مراسمی در شهر فرانکفورت آلمان از طرف سازمان فدائیان اقلیت برگزار شد که در این خصوص نکاتی به نظرم رسید که در این نوشته به آن میپردازم.
باید بگویم که متاسفانه برگزارکنندگان مراسم یا بهتر بگویم مجری متاسفانه نتوانست به خوبی از عهده اجرا برآید، شاید هم رفیق مجری با توجه به تجربیات گذشته ترجیح داد مراسم به همین منوال پیش برود.
برای من به عنوان یک دوستدار سازمان فدائیان اقلیت که برای اولین بار چنین مراسمی توانستم شرکت کنم بسیار عذابآور بود. ناراحت کننده از این جهت که سالها برگزاری اینگونه مراسمها آن هم در کشورهای اروپایی میبایست بر تجربیات این رفقا افزوده باشد که متاسفانه من شاهد آن نبودم.
شروع مراسم با تاخیر در حالی که سخنران برنامه بسیار زودتر در محل حاضر بود بسیار قابل توجه بود. در کشور محل اقامت من تنها در یک ایالت کوچک آن در مراسمی در خصوص مسائل خاورمیانه نزدیک به ۵۰۰ نفر از قبیل مردم عادی و مسولان شهری و ایالتی با خرید بلیت برای سخنان یک خبرنگار آشنا به مسائل منطقه گرد هم میآیند و مدت ۴۰ تا ۵۰ دقیقه بدون ترک سالن با توجه بسیار به سخنان سخنران گوش فرا میدهند. اما آن چیزی که من در فرانکفورت شاهد بودم، در یک جمع کوچک ۷۰ ،۸۰ نفره از کسانی که هر کدام برای خودش دارای سوابق و تجربیات مبارزاتی بوده و بارها در چنین مراسمی شرکت داشته است، بسیار تاسفآور بود که بخشی از حضار با ورود و خروج مکرر خود از سالن، مراسم و همچنین سخنان سخنران را از نظر من تا حدودی تحت تاثیر قرار داد.
اما در خصوص گفتگوهای پس از سخنان سخنران باید بگویم، صرفنظر از این چقدر با سخنان سخنران مراسم رفیق توکل موافق یا مخالف باشیم، باید بگویم که متاسفانه هنوز بخشی از فعالین چپ با توجه به حضور در خارج از کشور و دسترسی به بسیاری از مطالب درک درستی از وضیعت سازمان چریکهای فدایی خلق در کوران قیام ۵۷ ندارند. سازمانی که در آن سالها تنها ۸ سال از بنیانگذاریاش میگذشت و در طی این سالها متحمل ضربات بسیاری هم شده بود. بسیاری از اعضا و کادرهای سازمان در راه آرمانهای انسانی و سوسیالیستی خود جان باختند و بخشی هم درون زندانهای رژیم سلطنتی در زیر شکنجههای قرون وسطایی قرار داشتند. بسیاری از شیفتگان آزادی و سوسیالیسم پس از قیام جذب سازمان فدایی شدند، قبل از آن که این نیروها به درستی سازماندهی شوند، جمهوری اسلامی اقدام به سرکوبی مبارزات حق طلبانه خلقهای تحت ستم نمود و سازمان فدایی در کنار مردم وارد مبارزه با نیروهای سرکوبگر سرمایه داری نوپای حاکم بر ایران شد. پس از آن انشعاب در سازمان در آن شرایط ضربه بزرگ دیگری به سازمان فدایی وارد نمود. بخش بزرگی از بدنه و هواداران به سوی اقلیت سازمان گرایش پیدا کردند. اما سرکوبها و ضربهها علیرغم مقاومت سرسختانه جانباختهگان فدائی بسیار سخت و غیر قابل جبران بود. با آگاهی از چنین شرایطی انتظارات واهی از سازمان فدائی، که چرا در آن شرایط نتوانست به آرمانهای خود عمل کند بسیار غیر قابل میباشد.
دوستان و رفقا
جامعه در شرایط نوینی قرار دارد، و نیاز مبرمی به حمایتهای شما دارد، باید به این چرخه بسته خشونت پایان داد و این مهم ممکن نیست به جز با آگاهی مردم و مبارزین و حرکت در جهت سرعت دادن در نابودی جمهوری اسلامی.
۲۹ بهمن ۱۳۸۸
نظرات شما