جمهوری اسلامی، شناور بر توفان تضادها

هیات حاکمه ایران، این روزهای با مجموعه ای از تضاد و جدال های درونی درگیر است. جدال ها و تعارضاتی که در اغلب ارگان های رژیم به شکل کم سابقه ای سر باز کرده اند، کشمکش هایی که با افشاگری و نشانه رفتن نهادهای مختلف جمهوری اسلامی علیه یکدیگر، این روزها شدت گرفته و به شکل کم سابقه ای رسانه ای شده اند.

نمونه های رشد و تعمیق این تضاد و تعارض اکنون آشکارتر از آنند که قابل کتمان باشند. حسن روحانی، رئیس جمهوری نظام اسلامی که عضو مجلس خبرگان نیز هست، نشست فصلی این نهاد به اصطلاح “تعیین رهبری” را تحریم و حتا کمترین تمایلی نسبت به دعوت هیات رئیسه مجلس خبرگان برای سخنرانی در این نشست از خود بروز نداد. مصباح یزدی، مجیزگوی افراطی نظام، گویی که تازه از خواب بیدار شده باشد، با گفتن اینکه جمهوری اسلامی “در دنیا به اندازه انگشتان یک دست دوست ندارد”، از تنفر جهانی نسبت به نظام سخن گفت. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، با انتقادی تند و کم سابقه “دخالت نظامیان در کشاورزی” را به باد انتقاد گرفت و با اعتراض به اینکه وزارت جهاد کشاورزی در تصمیم گیری هایش عملا “تحت تاثیر ارگان های نظامی است”، این ارگان ها را به “خرج کردن نادرست بودجه” متهم کرد. جنتی رئیس مجلس خبرگان رهبری، روز سیزدهم شهریور در شروع نشست دو روزه این مجلس در باره “ناکارآمدی دستگاه ها”ی نظام هشدار داد و گفت، “دشمنان می خواهند هزینه نابسامانی های کشور را به پای رهبر انقلاب بنویسند” و “می خواهند تلقین کنند که در کشور، مجلس و سایر قوا هیچ کاره هستند و مسئولیت ها فقط بر گردن رهبر است”، و نمونه های بسیار دیگری که از هر سو جمهوری اسلامی را از درون به چالش گرفته اند.

البته، نمونه هایی از این دست در دوره های پیشین نیز بسیار بوده اند و هیات حاکمه ایران طی چهار دهه گذشته همواره با اینگونه جدال ها و تضادهای درونی مواجه بوده است. آنچه تضادهای درونی جمهوری اسلامی را در این دوره معین برجسته کرده است، سخنان افشاگرانه و جدال برانگیز تعدادی از نمایندگان مجلس در نطق های پیش از دستورشان بوده است. سخنانی در مخالفت با برخی ارگان‌ها و باندهای مافیایی آن که تاکنون در صحن علنی مجلس کمتر اتفاق افتاده است.

پروانه سلحشوری و غلامرضا حیدری دو تن از نمایندگان مجلس هستند، که روز سه شنبه سیزدهم شهریور در نطق های کم‌ سابقه‌ای علنا خامنه ای و سپاه پاسداران را به چالش گرفتند.

پروانه سلحشوری، نماینده “اصلاح طلب” و عضو فراکسیون “امید” مجلس، در نطق پیش از دستور مجلس، با انتقاد شدید از وضعیت نابسامان جامعه، از “احکام ناعادلانه قوه قضائیه” سخن گفت، “انحصار صدا و سیما”، “نظارت استصوابی”، “امتیازگیری و بده بستان های نمایندگان مجلس” را به چالش گرفت، “خشونت گسترده اجتماعی” را فریاد زد، “طرح های بیفایده و بی نتیجه مجلس” را به باد انتقاد گرفت و “ورود نیروهای نظامی  به عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و تداخل فعالیت های فرهنگی و نظامی” را مورد انتقاد قرار داد. این نماینده مجلس، همزمان با درخواست کمک از خامنه ای جهت یافتن راه حل برای “نجات ایران”، خواستار آن شد که نهادهای نظامی [سپاه پاسداران] به پادگان ها برگشته و به وظایف ذاتی خود بپردازند، تا اقتصاد و فرهنگ سامان بگیرد”. پروانه سلحشوری در ادامه نطق خود، از این هم فراتر رفت و خواهان باز بینی “قانون اساسی”، “همه پرسی در حوزه سیاست خارجی، نحوه اداره صدا و سیما و نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات” شد. او همچنین در صحن علنی مجلس “آزادی زندانیان سیاسی و عفو عمومی برای بازگشت هموطنان” به کشور را خواستار شد.

غلامرضا حیدری، عضو فراکسیون “امید” هم در سخنان خود ضمن تاکید بر اینکه “ساختار کشور باید به صورت شفاف طراحی” شود، گفت: “به هوش باشیم که باندهای مافیاییِ پشت صحنه موسسات مالی، قاچاق کالا، بدهکاران بزرگ مالی، بازار شدیدا آشفته ارز و سکه، خفه کردن در استخر، ناگهان کلیت نظام را به خفگی نکشاند.”

اظهارات این نمایندگان با واکنش تند و تهدید آمیز “اصولگرایان در درون و بیرون مجلس مواجه شد. کیهان خامنه ای، از پروانه سلحشوری به عنوان “خامباجی” یاد کرد و نوشت، اگر نظارت استصوابی نبود، خانم نماینده آلان باید به عنوان برده شیوخ ال سعود، فروخته می شد و جواد کریمی قدوسی از نمایندگان اصولگرا ی عضو جبهه پایداری و کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز با تاکید بر اینکه نطق های حیدری و پروانه سلحشوری “کپی برداری از اتاق های فکر اروپا است”، آنان را تهدید کرد که “ضربه کاری” خواهند خورد.

به راستی چه اتفاقی در جامعه افتاده است که این روزها، جمهوری اسلامی با بروز چنین شکاف هایی ژرف از درون مواجهه شده است؟ آنهم در شرایطی که خامنه ای به حمایت از دولت برخاسته و سران سه قوه در تلاش هستند تا با شارلاتانیزم و فریبکاری، تنش های درون نظام را کتمان و یا به حداقل برسانند.

خامنه ای و دیگر مسئولان اصلی نظام، چه بخواهند و چه نخواهند، چه بپذیرند و چه نپذیرند، باید بدانند که کشتی سوراخ شده جمهوری اسلامی هم اکنون درامواج پر تلاطم رشد و تعمیق تضادهای درونی نظام گرفتار است. تضادهایی که به تاسی از رشد و ارتقای مبارزات کارگران و زحمتکشان از دی ماه ۹۶ سر باز کرده اند و با گذشت هر روز عمق و گستره بیشتری نیز یافته اند. بسیار طبیعی است که در چنین وضعیتی، نه حرف های وحدت طلبانه خامنه ای گوشی برای شنیدن داشته باشد و نه از دست دولت کاری بر آید.

بر کسی پوشیده نیست که، نارضایتی گسترده موجود در جامعه، فشار مبارزاتی توده ها، فقر و فلاکت حاکم بر توده ها، سقوط بهمن وار ارزش ریال و مهم تر از همه ناتوانی روز افزون دولت اسلامی در پاسخگویی به انبوه معضلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی توده ها، سبب بروز و تشدید تضادهای درونی هیات حاکمه شده است. وقتی نمایندگانی از درون مجلس، این چنین به سیم آخر می زنند و با سخنرانی های خود در صحن علنی مجلس ارتجاع، نظام را فاسد می خوانند، این همه فقط نشانه بهم ریختگی حکومت و نهادهای سیاسی آن است. سخنان این نمایندگان، یادآور سخنان احمد بنی احمد و پزشکپور دو تن از نمایندگان مجلس شورای ملی در واپسین ماه های سقوط رژیم سلطنتی در سال ۵۷ است. نمایندگانی که با نزدیک شدن سقوط رژیم پادشاهی گذشته از تریبون مجلس جملاتی مشابه سخنان پروانه سلحشوری، غلامرضا حیدری را علیه رژیم سلطنتی شاه به کار گرفتند.

سخنان نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی نیز، انعکاسی از عمیق‌تر شدن بحرانسیاسی و رشد و اعتلای توده‌ای در جامعه است. سخنان این دو نماینده در صحن علنی مجلس ارتجاع اسلامی البته، فقط بیانگر تشدید تضاد و تعمیق شکاف در درون طبقه حاکم نیست. نطق پروانه سلحشوری و حیدری که هر دو از نمایندگان فراکسیون “امید” و وابسته به جناح “اصلاح طلبان” حکومتی هستند، بیانگر ایجاد شکاف و بیان نوعی طغیان در درون جبهه “اصلاحات” نیز هست. شکاف و بحرانی که این روزها، تفکر اصلاح پذیری نظام و به تبع آن “اصلاح طلبان حکومتی” را نیز به اضمحلال و فروپاشی کشانده است. بحرانی که طی روزهای گذشته کروبی با ارسال نامه به مجلس خبرگان برای پاسخگو کردن خامنه ای، سعی کرد در جبران سکوت سنگین رهبران “اصلاح طلب” حکومتی راهی برای برون رفت از اضمحلال اصلاح طلبی در حکومت بگشاید.

بروز چنین تضادهایی اگر در دوره های گذشته، عمدتا میان مسئولان و سران سه قوه آشکار می شد که اغلب به جدال با هم بر می خاستند، اکنون این جدال به درون نهادهای حکومتی کشیده شده است. در چنین شرایطی که خامنه ای و سران سه قوه بیش از همه بر وخامت اوضاع کشور واقف اند و از تشدید تضادها و تعارضات باندهای درون حاکمیت هراسان هستند، آنان مدام سعی دارند تا با توصیه های اخلاقی آرامش دروغین را به جامعه تزریق و نهادهای حکومتی را از مخالفت با یکدیگر باز دارند. اما دوران اینگونه توصیه های خامنه ای به سر رسیده و اکنون دیگر راهی برای رساندن کشتی توفان زده جمهوری اسلامی بر ساحل نجات باقی نمانده است. آنهم کشتی سوراخ شده ای که بر امواج رشد و تشدید انواع تضادهای درونی شناور است. تضادهایی که بر بستر مبارزات کارگران و توده های تحت ستم ایران سر باز کرده، رشد و تعمیق یافته و جمهوری اسلامی را به مرز فروپاشی رسانده است.

بدیهی است که رشد این تضادهای درونی، هرگز به تنهایی برای سرنگونی رژیم کافی نیست. تشدید تضادها و کشمکش های درونی هیات حاکمه ایران اگرچه رژیم را تضعیف و شرایط را به نفع توده تغییر می دهد، اما، باید بدانیم و آگاه باشیم که فقط و فقط گسترش اعتراضات، اعتلای همه جانبه مبارزات توده ای، برپائی اعتصابات عموی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای و پیامد آن استقرار یک حکومت شورایی در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، می تواند اوضاع را به نفع کارگران و زحمتکشان تغییر دهد.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۹ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.