۱۶ مهر، روزی که در ایران روز جهانی کودک نامگذاری شده، دنیا ویسی دختر ۶ ساله روستای گرماش از توابع سنندج در زیر آوار دیوار ۴۰ سالهی سست و بیپایهی مدرسهای که قرار بود بخشی از آیندهاش را بسازد، جان خود را از دست داد. اگرچه دلایل دیگری نیز به عنوان دلیل جان باختن دنیا ویسی از سوی برخی منابع اعلام شده، اما مساله اصلی در جای خود باقیست و آن امنیت مدارس و بازی جمهوری اسلامی با جان کودکان است.
۵ روز بعد از این حادثه نیز دیوار مدرسه ابتدایی در روستای سیراب شهرستان رزن بر روی امیرحسین بخشی دانشآموز ۸ ساله مدرسه آوار شد که اینبار خوشبختانه با کمک اهالی امیرحسین نجات یافته و با آمبولانس به بیمارستان بعثت در شهر همدان منتقل شد.
همزمان با اعلام خبر جانباختن دنیا ویسی دو اتفاق دیگر نیز افتاد که ارتباط مستقیمی با این اصل دارد که برای جمهوری اسلامی جان و ایمنی کودکان در مدارس هیچ ارزشی ندارد.
۱۸ مهر اتوبوس حامل دانشآموزان دختر دبیرستان روستای آلانق بستان آباد با ۴۰ سرنشین هنگامی که راهی مناطق جنگی غرب کشور در پیرانشهر تحت عنوان “کاروان راهیان نور” بود در اثر ترکیدگی لاستیک (که گرانی آن به یکی از معضلات بزرگ ماشینهای سنگین تبدیل شده) و لغزندگی و خرابی جاده، در ۵ کیلومتری تبریز واژگون و سه نفر از جمله دو دانشآموز جان خود را از دست دادند و ۳۰ نفر دیگر مجروح شدند.
در همین روز یک نوجوان ۱۷ ساله با حضور در دبیرستان دخترانه سما در شهر تاکستان از تعدادی از دانشآموزان سال اول دبیرستان به بهانهی آزمایش قند خون، تنها با یک سوزن خون گرفت. این در حالیست که اگر یکی از همین دانشآموزان دختر حجاب را از سر بردارد، “آسمان به زمین میآید و اسلام در خطر میافتد”.
مساله امنیت دانشآموزان در مدارس از جهات گوناگون قابل بررسی است. از امنیت روانی کودکان تا امنیت جسمی و جانی آنها. برای مثال محتوای کتابهای درسی و خزعبلاتی که تحت عنوان آموزشهای دینی در مدارس تدریس و ترویج میشود یکی از مسائل مهمی است که امنیت روانی کودکان را به خطر میاندازد. حجاب اجباری و رعایت پوشش اسلامی یک نمونهی دیگر است، یا طرح اخیر آموزش و پرورش برای رواج به اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر به منظور ایجاد جو پلیسی و با روش جاسوسپروری یک نمونه دیگر که در شمارهی قبل نشریه کار به آن پرداختیم.
در این مقاله اما سعی میشود بر یک جنبه این معضل بزرگ یعنی مساله نوسازی و ایمنسازی مدارس تمرکز شود. اگرچه مشت نمونه خروار است.
هنگامی که خبر ریزش آوار بر سر دنیای کوچک منتشر شد، برای هیچ کس این خبر اتفاقی استثنایی نبود. در همان کردستان بود که دختران دانشآموز شینآباد در آتش سوختند، ۲ نفر جان خود را از دست دادند و دیگران همچنان با دردهای آن روزگار میگذرانند. در سراوان معلمان دبستان روستای نوکجو از توابع خاش، وقتی که متوجه ریزش دیوار میشوند خود را به دانشآموزانی که در پای دیوار قرار داشته رساندند و اگرچه کودکان مدرسه را نجات دادند اما خود در زیر آوار گرفتار شده و یکی از آنها حمیدرضا گنگوزهی جان خود را از دست داد.
بیتوجهی حاکمیت و عدم تامین بودجه برای نوسازی و ایمنسازی مدارس موضوعیست که همواره از سوی معلمان، روشنفکران آزادیخواه و دمکرات و کمونیستها مطرح و مورد اعتراض آنها قرار گرفته است، اما هرگز گوش شنوایی در جمهوری اسلامی برای این موضوع نبوده است.
در شبکههای اجتماعی فیلمهای متعددی از وضعیت کلاسهای درس بویژه در مناطق محروم منتشر شده، از کلاسهایی که در کپر برگزار میشوند و یا در زیر سایهی درخت. همین چندی پیش بود که وزیر آموزش و پرورش کابینه با حضور در یکی از این مدارس، دانشآموزانی که نه صندلی داشتند و نه نیمکت، اظهار امیدواری کرده بود که در سالهای آینده برای آنها نیمکت تهیه شود!! همان حکومتی که امروز از آفریقا تا عراق مشغول ساختن مدرسه، بیمارستان و مسجد است. آنوقت وزیرش تازه “امیدوار” است که نیمکت در “سالهای آینده” برای دانشآموزان این مناطق محروم تهیه شود!!!
براساس آمارهای منتشره در رسانههای حکومتی، در کردستان از ۳۸۰۰ مدرسه ۱۰۷۳ مدرسه نیازمند تخریب و یا نوسازی هستند. بهگفتهی داریوش ورناصری معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور، وضعیت ایمنی ۳۰ درصد از ۱۰۷ هزار واحد آموزشی کشور نگرانکننده است. وی ضمن اعتراف به بروز حوادثی به دلیل فرسوده بودن مدارس، میگوید: “برای تخریب و بازسازی مدارس فرسوده برای هر کلاس درس ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان نیاز داریم و در خوشبینانهترین حالت در سال، ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار به ما اختصاص مییابد که جوابگوی تخریب ۷ تا ۸ هزار کلاس درس فرسوده است در حالیکه ۱۵۰ هزار کلاس درس جدید باید جایگزین کلاسهای فرسوده شود”(۱)
بدینترتیب و با حساب معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور در بهترین حالت ۲۰ سال طول میکشد تا مدارس فعلی بازسازی شوند و طبیعی است که تا ۲۰ سال آینده بار دیگر یک سوم مدارس نیاز به تخریب و بازسازی خواهند داشت. بنابراین با این روش هرگز معضل ایمنسازی مدارس حل نخواهد شد.
اما واقعیت از این نیز بدتر است. مشکل نا ایمنی مدارس و کمبود فضای آموزشی در جمهوری اسلامی نه تنها حل نخواهد شد، بلکه هر سال این معضل بزرگتر و بزرگتر شده است. حکومت مذهبی حاضر است دهها برابر این مبالغ را خرج رواج خرافات مذهبی و جاهطلبیهای منطقهای خود بکند، اما برای بهبود آموزش و پرورش نه. دلیل آن هم روشن است. هزینه کردن در ترویج خرافات و مذهب، هزینه کردن در کشورهای دیگر برای جذب مزدور، هزینه کردن در نیروهای نظامی و سرکوب، همه در خدمت حفظ نظام اسلامی هستند. اما آگاه شدن کودکان به حقوق خود، سوادآموزی و مانند آن درست برعکس، خطریست برای این “نظام مقدس” که ناآگاهی تودهها یکی از ارکان حفظ سلطه و قدرت آن است.
جدا از اینکه ارگانهای وابسته به قدرت همچون ستاد اجرایی “فرمان امام”، سپاه، آستان قدس و مانند آنها بخشی از درآمدهای نجومی و بیحساب و کتاب خود را در خدمت همان ترویج مذهب و خرافات قرون وسطایی هزینه میکنند، تنها نگاهی به بودجهای که هر سال کابینه ارائه کرده و مجلس به تصویب میرساند روشنگر این موضوع است.
در بودجه سال ۹۷ و در حالیکه سهم بودجه آموزش و پرورش به گفتهی سلیمی نماینده مجلس اسلامی از ۱۶ درصد به ۹ درصد کاهش یافت (خبرگزاری ایسنا)، بودجه نهادهای نظامی و مذهبی به شدت افزایش یافتند.
بودجه نهادهای نظامی و امنیتی به دلیل ترس از قیام تودهها و سیاستهای جنگطلبانه جمهوری اسلامی هر ساله با افزایش زیادی روبرو بوده و هر سال بر سهم این نهادها از کل بودجه افزوده میشود. برای نمونه در سال ۹۷ بهطور متوسط ۳۰ درصد به بودجه این نهادها افزوده گردید. نهادهای مذهبی بخش دیگری از بودجه را به خود اختصاص میدهند. بودجهای که منابع آن حاصل کار و تلاش کارگران است، اما به جای هزینه کردن در آموزش و پرورش کودکان خانوادههای کارگری، در جیب آخوندهای بیمصرف و مفتخور میرود.
براساس لایحه بودجه سال ۹۷، بودجه سازمان اوقاف و امور خیریه ۴۰۴ میلیارد تومان (تامین هزینههای مدارس علوم دینی و دانشگاه علوم و معارف قرآنی برخی از هزینههای این سازمان است)، بودجه سازمان تبلیغات اسلامی ۴۳۶ میلیارد تومان و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ۳۳۵ میلیارد تومان، بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه ۹۰۰ میلیارد تومان، بودجه شورای عالی حوزههای علمیه ۴۴۶ میلیارد تومان و شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران ۲۷۱ میلیارد تومان، و اینها تنها بخش کوچکی از لیست بلندبالای نهادهای مذهبی هستند که از بودجه عمومی کشور ارتزاق میکنند. آن وقت بودجه سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور تنها ۶۶ میلیارد تومان است، آنهم در حالیکه تنها بودجهی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم ۹۶ میلیارد تومان است!!! و یا “جامعه المصطفی” که وظیفهاش تربیت طلاب خارجی برای تبلیغ جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر است ۳۰۵ میلیارد تومان بودجه دارد، آن وقت بودجه کل کتابخانههای عمومی کشور نیمی از بودجه “جامعه المصطفی” است. دلیل هم نمیخواهد. خواندن کتاب مردم را آگاه میکند در حالی که “جامعه المصطفی” مزدور برای جمهوری اسلامی تربیت میکند. حال از این هم بگذریم که بودجه کتابخانههای عمومی کشور جدا از هزینههای جاری، شاید تنها صرف خرید کتابهای اسلامی شود.
براساس گزارش خبرگزاری فارس، در حالی که در بودجه سال ۹۶ برای تخریب، بازسازی و مقاوم سازی مدارس ۵۸۵ میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود، در بودجه سال ۹۷ با ۳۵ درصد کاهش این مبلغ به ۳۷۶ میلیارد تومان رسید. در بودجه ۹۷ حتا بودجهای اختصاصی بهمنظور بازسازی مدارس تخریب شده در جریان زلزله استان کرمانشاه در نظر گرفته نشد و این همه در حالیست که به دلیل کسری بودجه همیشگی دولت و عدم اختصاص کامل بودجه مصوب به آموزش و پرورش، بهگفتهی سلیمی نماینده مجلس اسلامی، آموزش و پرورش با کسری ۶ هزار میلیارد تومانی سالهای گذشته، سال ۹۷ را آغاز کرد!!!
به گفتهی رئیس آموزش و پرورش عشایری خوزستان، ۱۵۰۰ دانشآموز در مدارس چادری این استان مشغول تحصیل هستند و برای برچیده شدن این مدارس تنها یک میلیارد تومان بودجه لازم است که البته کابینه و حکومت اسلامی از آن دریغ میکنند. اما در عوض بودجه “مجمع جهانی اهل بیت” ۴۸ میلیارد تومان است. یعنی تنها با بودجه مفتخوران “مجمع جهانی اهل بیت” که جزء رقمهای کوچک نهادهای مذهبی در بودجه ۹۷ است، میتوان تمام مدارس چادری و کپری کشور را برچید!!!
این پولها همه جدا از هزینههاییست که در بودجهی پنهان دستگاه حکومتی صرف ساخت مدارس و بیمارستان و جاده و مسجد در کشورهای دیگر از لبنان و سوریه و عراق تا کشورهایی در آفریقا میشود. هزینههای میلیاردی دولت برای مراسم اربعین یک نمونه دیگر است. دولت برای کشاندن مردم به این مراسم در عراق، جدا از تخفیفهای ویژه در هزینههای سفر و صدور ویزا، قرار است ارز با محاسبه دلار۴۲۰۰ تومان در اختیار مسافران بگذارد. اینها همه پولهاییست که از جیب کارگران و زحمتکشان صرف خرافات مذهبی و بلندپروازیهای منطقهای جمهوری اسلامی میشود. تنها شهرداری تهران در سال گذشته ۱۵ میلیارد تومان از جیب شهروندان تهرانی در کربلا و در جریان مراسم اربعین هزینه کرد!!!
همهی اینها یک چیز را ثابت میکند و آن اینکه جمهوری اسلامی دشمن مردم، دشمن کارگران و زحمتکشان و دشمن کودکان است، باید این رژیم را سرنگون و حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان را برپا کرد که یکی از فوریترین اقدامات آن جدایی کامل دین از دولت و آموزش و پرورش است.
پینوشت:
۱ – واقعیت وحشتناکتر اما این است که رقم واقعی اختصاص یافته برای بازسازی و نوسازی مدارس بسیار کمتر از رقم اعلام شده از سوی وی و حدود ۳۷۶ میلیارد تومان است که در ادامه مقاله به نقل از خبرگزاری دولتی فارس توضیح داده شده است.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۹۳ در فرمت پی دی اف
نظرات شما