اهواز کلان شهر هزار مسئله! شهری که به لحاظ آلودگی در سطح دنیا، رکورددار بوده و در پرتو نظام اسلامی و تلاش و “تدبیر” مسئولان و مدیران اسلامی استان و وزارتخانههای مرتبط کشوری، این مدال افتخار! را که خیلی پیش از این نشان خود کرد بود، همچنان در حفظ آن پافشاری میکند! این روزها بدنبال یکی دو بارندگی اخیر که موجب بیمار و بستری شدن هزاران نفر از مردم این شهر شد، بار دیگر آوازه این شهر بعد ملی و سراسری بخود گرفت، تا آنجا که مسئولین استان، مدیران کل، نمایندگان مجلس، اعضای شورای اسلامی شهر همه با همهی توان خود در سطحی فراتر از معمول به شکستن مرزهای قراردادی و تعیین شده، از خط قرمزهای رژیم مذهبی عبور کردند و در زمینه علل باران آلوده و اسیدی که مردم این شهر را روانه بیمارستانها نمود، به شکل آشکاری به تناقضگوئی و ارائه حرفهای ضدونقیض و مضحک و دادن نظریههای غیر کارشناسی و نامربوط پرداختند. البته بخشی ازاین تناقضگوئیهای مسئولین از روی ناچاری است که برای پنهانکاری و نپرداختن به حقیقت قضیه، که با مدیریت رژیم مذهبی، نظام اجتماعی شهرهای ایران و از جمله اهواز، بهتر از این نمیتواند سامان بگیرد، به پرت و پلاگوئیهای عمدی میپردازند! نشریات محلی استان در این زمینه گزارشاتی تهیه نمودند، که بهتر و بیشتر ما را با اندیشه، عملکرد و سیاست مدیران مسئول محلی و وزیران و کلیت رژیم آشنا میکند.
“رسانه جنوب” یکی از نشریات محلی می نویسد: “در همین رابطه مشاور استاندار خوزستان میگوید: کارگروه ویژه بررسی علل مسمومیت تنفسی شهروندان خوزستانی بر اثر بارانهای پائیزی برگزار شد که عوامل مختلف بروز این حادثه در این جلسه عنوان شد. شکرخدا موسوی نماینده مردم اهواز در مجلس نیز گفته است در خصوص علت این حادثه ۱۰ فرضیه مطرح است، ولی هنوزعلت دقیق مشخص نشده و تا زمان مشخص شدن علت باید به بیماران رسیدگی شود. اینکه چرا کارشناسان نمیتوانند علت آلودگی را مشخص کنند سئوال دیگری است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.” رسانه جنوب، چهارشنبه ۶ آذر ۹۲
کمی پائین تر و در ادامه همین مطلب اشاره به اهمیت موضوع از زبان سخنگوی کمسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی دارد به تشکیل کمسیون ملی برای شناسائی و کنترل آلودگی و با اشاره به اعضای کمسیون که متشکل است از نمایندگانی از سوی وزارت کشور، سازمان استاندارد، محیط زیست، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، بهداشت و درمان و صنعت و معدن مینویسد: “سخن تعجبآور اینکه آملازاده مدیر کل مدیریت بحران خوزستان گفته است: در گزارشی که از حفاظت محیط زیست دریافت شده، آمده است که میزان آلاینده ها و شاخص آلایندهها زیر حد استاندارد است. البته بحث آلودگی هوا قطعی است و تا آلودگی نباشد چنین اتفاقی رخ نمیدهد ولی باید به دنبال دلیلی باشیم که منجر به تشدید آلایندهها شده است.”
استاندار خوزستان عبدالحسین مقتدائی، بنا به موقعیت و رسالتی که در چارچوب نظام اسلامی دارد، با پیشی گرفتن از بحث کمسیون ملی برای شناسائی و کنترل آلایندهها که به بحران تبدیل شده در روزنامه محلی دیگری به نام عصر کارون سهشنبه ۵ آذر میگوید: “با توجه به اینکه در بررسیهای انجام شده تقریبا تمامی علل اصلی بروز و تشدید بیماریهای تنفسی در استان خوزستان مشخص شده است، حل مشکل نیاز به عزمی ملی دارد.”
همین روزنامه در شماره شنبه ۲ آذرخود و در رابطه با آلودگی شهر اهواز از زبان نماینده مردم اهواز، باوی وحمیدیه مینویسد: “نماینده مردم اهواز، باوی وحمیدیه درمجلس گفت: نصب دستگاه سپریونی هیچ تاثیری بر روی ریزگردها نداشت بلکه موجب آلایندگی هوای استان شده است.”۱
مدیر کل حفاظت از محیط زیست استان خوزستان در رابطه با دو باران اخیری که موجب بیماری چند هزار نفراز مردم اهواز شد، بی تفاوت نیست و نظرات خود را با روزنامه محلی عصر کارون شنبه ۲ آذر چنین بیان میکند: “نتایج بدست آمده در آزمایشات انجام شده بر روی آب باران نشاندهنده این مسئله است که در بارش اول میزان نیترات و سولفات بالا بوده همچنین میزان اسید سولفوریک نیز بیش از حد نرمال بود است. به گفته وی غیرطبیعی بودن سوخت نیروگاه رامین، سوزاندن لاستیک توسط لشکر ۹۲ زرهی در محور اهواز-حمیدیه و احتمال وجود ترکیبات بنزینی در هوا میتواند از جمله علل وقوع این مسمومیت تنفسی باشد. لاهیجانزاده در همین خصوص تصریح کرد: در باران دوم هیچگونه آلودگی مشاهده نشده و باران مانند آب مقطر سالم بوده است.”
ناصر سودانی یکی دیگر از نمایندگان مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی در رابطه با باران آلوده در اهواز در روزنامه عصر کارون شنبه ۲ آذر چنین عنوان نمود: “مسئولین باید ملاحظات را کنار گذاشته و مواضع خود را به صورت شفاف بیان کنند و اطلاعات را بدرستی در اختیار آنها (مردم) قرار دهند. نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی نیز فرضیه ترکیب آب باران با آلایندههای موجود در هوا و اکتشاف نفت با دستگاههای جدید توسط چینیها را از جمله عوامل احتمالی بروز این مسمومیتها دانست.”
همین روزنامه در سهشنبه ۵ آذر از زبان همین نماینده مجلس اسلامی مینویسد: “به نظر میرسد این باران اسیدی ناشی از ترکیب ذرات شناوری است که در فضای جوی از گازهای سمی متصاعد و متراکم شده کارخانهجات صنعتی و چاههای نفت و گاز و با قطرات باران ترکیب شده است “
یکی دیگر از مسئولین کارگروه ویژه بررسی علل مسمومیت اخیر شهروندان اهوازی، نائب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، عبدالرحمان رستمیان در جلسه به نقل از روزنامه عصرکارون شنبه ۲ آذرعنوان نمود: “تا کنون دو جلسه در خصوص مقابله با آلودگی هوا در کمیسیون بهداشت برگزار شده است و اگر لازم باشد این موضوع را در صحن علنی مجلس نیز مطرح خواهیم کرد. وی عدم اجرای برخی از قوانین مانند، تغییرسوخت خودروها به یورو۴وجمع آوری خودروهای فرسوده راازجمله دلایل آلودگی هوا دانست و عنوان کرد: اتفاق پیش آمده در خوزستان اتفاق نادری بوده که اگر در این خصوص نقصی در قوانین وجود داشته باشد آن را برطرف خواهیم کرد و این مسئله توسط کمیسیون پیگیری میشود.”
همانگونه که مشاهده میشود، هر کدام از مسئولین رژیم دلایل متناقضی را علل باران بیماریزای اخیر شهر اهواز بیان میکنند و موضوع را شبیه موضوعات دیگری که رژیم با آنان روبرواست ابهام آمیز، و در نهایت به پنهان کردن و امنیتی کردن موضوع میپردازند. این آخرین اتفاق و حادثهای نخواهد بود که در این شهر و یا شهرهای دیگری رخ میدهد. واقعیت این است که شهر اهواز مملو از تراکم ناهنجاریها و مشکلات شهری و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، که یک مورد آن امروز در قالب باران سمی سر باز کرد. شهر اهواز هزاران باب ناگشوده دارد، اهواز شهر هزار مسئله است، که در آینده سر بازخواهند کرد. مردم اهواز از ابتدای پاگیری رژیم مذهبی اسلامی، تا هم اینک در رنج و گرفتاری بودهاند و کمتر زندگی شاد و سالمی داشته اند، بیشترین صدمات را ازرهگذر جنگ ارتجاعی ۸ ساله، تحمل نمودند. بعد از گذشت بیش از دو دهه از جنگ ارتجاعی هنوز هم دارند تاوان سیاست غلط حاکمان و بانیان جنگ بی معنی و ویرانگر، میان رژیم ایران و رژیم عراق را پس میدهند، دو رژیمی که امروز دو متحد هستند! سیاستی که از جنگ ارتجاعی سود برد و بر علیه مردم این منطقه عملکرد، هنوز سایه سنگین خودرا در قالب ناهنجاریهای اجتماعی و بحران اجتماعی و مسئله فرهنگی که نام دیگرش سرکوب و بیحقوقی آشکار است در پهنه زندگی اجتماعی مردم گسترده است و پای خود را بیرون نکشیده و همچنان تودههای زحمتکش و مردم این شهر پرحاشیه را زیر فشارهای سنگین خود در تنگنا قرار میدهد. بیکاری در این شهر صنعتی موج میزند، اجاره خانههای سنگین، مردم را به حاشیه شهر و بیابانها رانده، گرانی اجناس و مایحتاج مردم نسبت به دیگر شهرها قابل مقایسه نیست، موضوع آب نوشیدنی مردم اهواز ترجیعبند شعر سلامت زندگی مردم اهوازی است. سرقت و زورگیری رواج فراوان دارد، سارقان صاحبخانهها را تعارف به نشستن و سکوت میکنند، سرکوب عریان و اختناق بیداد میکند، هر شهروند اهوازی صدای تنفس و گامهای پلیس امنیتی را پشت سر خود احساس میکند، نقل و قولهای بالا گرفته شده از روزنامههای رژیم نمونهی تمام عیاری از دروغ، پشت هماندازی، خیمه شب بازی و نعل وارونه زدن و اختناق و سانسوراست. “جامعه مدنی” در حد متوسطی که رژیم پذیرفته، نمیگذارد در این شهر پا بگیرد، جامعه مدنی و حقوق شهروندی در اهواز نسبت به دیگر کلانشهرها بسیار بسیار سست و ضعیف و ناکارآمد است. دستگاه امنیت در بعد کلان، شبیه قانون معروف جنگل است، زورعمل میکند. این شهر بلحاظ جغرافیائی و زیست محیطی مشکلات فراوان خاص خود را دارد که بازگوئی آن در اینجا به درازا میکشد، هزینه زندگی در این شهر بسیار بالا است، و برعکس آرامش و آسایش و امنیت خیلی کم است. بوی گاز و گندآب آلوده در سطح محیط جغرافیای شهری اهواز سالها است مردم را آزار میدهد،تابستان وزمستانش فرقی نمیکند. در ۹ ماه گرمای سال بوی فاضلاب همراه با گندآب متعفنی که در کنار پیادهروها و خیابانها و در سطح شهر ولو میشود، با تابش خورشید و گرما و ماشینهائی که از روی ناچاری از میان این آبهای گندیده عبور میکنند، بوی گند بیشتر در فضا متصاعد میگردد. آب سنگین و غلیظ آلودهای که به اطراف پخش میشود، موجب دهها بیماری میشود. رهگذران مرتب و با فاصله دماغ خود را میگیرند و عبور میکنند. از جمله مشکلات ناچیز مردم اهواز، سیستم فاضلاب اهواز بخصوص در قسمت مرکزی شهراست که بازگو کردنش شرمآور است. با نم نم بارانی که مردم در آرزویش هستند، فاضلابها سرریز خیابانها میشوند، آب لجن و فضولات انسانی و همه رقم زباله و آت و آشغال دیگر به سطح خیابانها پخش و تهنشین میشود. موشهای بزرگ و شناخته شده فاضلاب های اهواز در مراکز پرجمعیت شهر وقت و بیوقت به میان رهگذران و مغازهداران و کاسبکاران دستفروش میجهند و بعد از تصادم با ماشین و یا مورد اصابت قرار گرفتن با جسمی که به طرف آنان پرتاب شده نقش زمین میشوند و ماشینها و رهگذرانی که ندانسته پا روی لاشهی سقط شده میگذارند و له و لورده میشود، هر آدم پردلی هم مجبور میشود یک دست جلو دهان بگذارد و با دست دیگر دلش را بگیرد. گرهگشائی بخشی از مشکلات شهر اهواز در گرو حل مسائل محلات و شهر و شهرکهای پیرامون آن است. رژیم لاهوتی جمهوری اسلامی علل بارانهای آلوده آسمانی را باید در شهر اهواز و مراکز پرجمعیت این شهر و در روابط و مناسبات اجتماعی غلط و وارونهی حاکم جستجوکند. که چشم حقیقت بینش کور و مادرزاد است، لایروبی طویله اوژیاس، انقلاب گسترده و عظیم اجتماعی تودههای فرودست مردم و طبقه کارگرانقلابی را میطلبد.
اصفهان– نگار راکی زاده
۷/۹/۹۲
۱- دستگاه تعدیل کننده کیفیت هوا و اقلیم، رسوب دهنده الکتروستاتیک یا اصطلاحا «سپریونی». این سیستم از روسیه خریداری و در حمیدیه چند کیلومتری اهواز نصب شده، برای پیشگری از آلودگیهای ناشی از گرد و غبار و ریزگردها، همانطور که برخی مسئولین استان اشاره به این سیستم داشتند، بعد از نصب، راهاندازی و فعالیت متوجه شدند که عکس جواب داده!
نظرات شما