بیانیه وصیت‌گونه خامنه‌ای و ماجرای پنبه دانه

علی خامنه‌ای رهبر حکومت اسلامی در چهلمین سال حاکمیت ارتجاع اسلامی، بیانیه‌ای با عنوان “گام دوم انقلاب” انتشار داد. در این بیانیه، خامنه‌ای ضمن ادعای پیشرفت‌های عظیمی که در زندگی مردم تحت حاکمیت جمهوری اسلامی پدید آمده است، بر ادامه راه تاکنونی تاکید می‌کند. وی در عین آن‌که از “پیشرفت‌های خیره کننده” و “شگفت‌آور” و دستاوردهای ۴ دهه گذشته تعریف و تمجید می‌کند، برای حفظ این دستاوردها و ادامه راه طی شده، از “جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ” یاد می‌کند و راه‌ها و توصیه‌های مورد نظر خود را نیز ارائه می‌دهد. رهبر حکومت اسلامی در تمام متن بیانیه مطوّل خود، نسبت به وضعیت واقعی زندگی توده‌های کارگر و زحمتکش، مطلقا ساکت است و هیچ اشاره‌ای به آن نمی‌کند. حتا یک‌بار هم که شده حرفی از واقعیت‌های جاری و تنگناها و گرفتاری‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی که بر سر اکثریت مردم زحمتکش ایران آوار شده، نمی‌زند و نه فقط این، بلکه چنان تصویری از اوضاع بدست می‌دهد که تو گویی مردم ایران بعد از چهل سال، از بهترین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برخوردار هستند ، اوضاع آن‌ها از جمیع جهات رضایت‌بخش است و کارگران و زحمتکشان در رفاه و آسایش کامل. نه حرفی از بحران‌های متعدد جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و خارجی است، نه بحثی از بن‌بست و ناتوانی حاکمیت در برون رفت از آن، نه صحبتی از گرانی و بحران رکود تورمی و دشواری‌هایی که زندگی ده‌ها میلیون را به سیاهی و تباهی کشانده است و نه از تراکم نارضایتی‌های شدید که در اعتصابات کارگری و اعتراضات خیابانی سرباز می‌کنند!

از خامنه‌ای که رهبر حکومت اسلامی و نظامی‌ست که آحاد جامعه را به فلاکت و بدبختی انداخته و نقش مهمی دروضعیت وخامت‏بار کنونی داشته است البته جز این انتظار دیگری نباید داشت. او مانند تمام دیکتاتورهای جهان، در بیانیه خود به مناسبت ۲۲ بهمن، نشان داد که برای حفظ نظمی که خود در راس آن است، برای تامین و حفظ منافع سرمایه‌داران و مرتجعین و مشتی دزد و انگل و برای آرام و عادی جلوه دادن اوضاعی که نه آرام است و نه عادی، از هیچ‌گونه دروغ و فریب و نیرنگی فروگذار نیست.

برخورد به تک تک موضوعات، دروغ‌ها و ادعاهای رهبر حکومت اسلامی از حوصله این نوشته کوتاه خارج است. اکثریت مردم زحمتکش که طی ۴۰ سال حاکمیت ننگین ارتجاع اسلامی، به فلاکت و تنگدستی و سیه‌روزی سوق داده شده‌اند و در زیر شدیدترین فشارها و تنگناهای اقتصادی و معیشتی به سر می‌برند،مرتجعین حاکم و آخوندهای فریب‌کار را می‌شناسند. اگر که به فرض پیش از این کسانی ازماهیت دستگاه روحانیت بی اطلاع بودند وبا خدعه‌گری و وقاحت آخوندهای فریبکار و شارلاتان کاملا آشنا نبودند، در طول این چهل سال آن‌ها را بخوبی شناخته‌اند و پشیزی برای این حرف‌های صد تا یک غاز ارزش قائل نیستند.

درست در همین شرایطی که خامنه‌ای از پیشرفت‌های خیره‌کننده و شگفت‌آور صحبت می‌کند، ده‌ها میلیون تن از کارگران و زحمتکشان در فقر و گرسنگی به‌سر می‌برند. بحران رکود – تورمی طی ۴۰ سال حاکمیت ارتجاع اسلامی مدام عمیق‌تر شده است. افزایش مداوم نرخ تورم و گرانی پیوسته از قدرت خرید کارگران و عموم کارکنان و حقوق‌بگیران کاسته است. با دستمزدهای کارگری حتا ۲۵ درصد هزینه‌ها را نمی‌توان تامین کرد. در حالی‌که با ۵ میلیون و ۶ میلیون تومان درآمد ماهانه نمی‌توان تمام هزینه‌های زندگی را پوشش داد، درآمد میلیون‌ها کارگر و زحمتکش از ۵۰۰ هزار تومان تجاوز نمی‌کند. اکثریت قریب به اتفاق کارگران، معلمان، بازنشستگان و عموم زحمتکشان زیر خط فقر زندگی می‌کنند و حتا برای تامین خورد و خوراک روزانه با مشکلات جدی روبرو هستند. دست کم ۱۰ میلیون نفر بیکاراند و هیچ ممر درآمدی ندارند. انبوه زیادی از جوانان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی فاقد شغل و بیکارند. خامنه‌ای در بیانیه خود، در مورد جوانان و دانشجویان دانشگاه زیاد حرف زد، اما یک کلمه نگفت چند درصد جوانان شاغل‌اند، نگفت اکثریت دانشجویان پس از اتمام تحصیل، بیکار و سرگردان می‌شوند و هیچ‌گونه چشم‌انداز و تضمینی برای اشتغال و آینده شغلی آن‌ها وجود ندارد. نگفت نرخ بیکاری در پاییز سال جاری در مورد جوانان ۲۷ درصد، در مورد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیش از ۴۰ درصد و برای زنان ۶۸ درصد بوده است.

خامنه‌ای به سبک و سیاق خمینی که جنگ را نعمت الهی و مایه خیر و برکت خواند، از “منشاء برکات بزرگ” تحریم‌ها سخن گفت، اما نگفت این تحریم‌ها چه فجایع و بدبختی‌هایی برای مردم به بار آورده است، نگفت این تحریم‌ها تا چه حدی بر ابعاد رکود افزوده است، نگفت در همین یک سال اخیر چه تعداد از کارگاه‌ها و مراکز تولیدی به کلی تعطیل شده و چند تن از کارگران و شاغلان این واحدها، شغل خود را از دست داده و به صف بیکاران ملحق شده‌اند.

خامنه‌ای به سبک دیکتاتور جانی هم‌طراز خود محمدرضا شاه از پیشرفت‌های “خیره‌کننده” صحبت کرد، اما نگفت چند میلیون کودک به خاطر فقر و نداری از تحصیل بازمانده و به عنوان کودکان کار و خیابانی آواره و سرگردان و پرپر شده‌اند، نگفت سن تن فروشی به ۱۳ سال رسیده، نگفت ۳۵ درصد زنان تن‌فروش متاهل‌اند، نگفت جمعیت حاشیه‌نشین‌ها به ۱۶ میلیون رسیده که از ابتدایی‌ترین امکانات زیستی و بهداشتی محروم‌اند. ایلنا (۳/ ۴/ ۹۶) از قول سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمار رسمی مصرف‌کنندگان مستمر مواد مخدر را ۲ میلیون و ۸۰۸ هزار نفر اعلام کرد. روز بعد از آن (۴/ ۴/ ۹۶) روزنامه “ایران” نوشت تعداد معتادان نسبت به ۵ سال قبل دو برابر شده است. خامنه‌ای از این “پیشرفت‌های خیره‌کننده” و “شگفت‌آور” هیچ نگفت. چنان‌که پیرامون وضعیت اسف‌بار کشاورزی و حضور هر روزه کشاورزان معترض و خانه خراب در خیابان‌ها و جاده‌ها، مساله آب و استفاده بی‌رویه از ذخایر آبی، آلودگی هوا، نابودی جنگل‌ها و مراتع و دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و کل محیط زیست نیز هیچ نگفت! در عوض او اما از فساد و دزدی در دستگاه حکومتی دفاع کرد. خامنه‌ای در بیانیه خود نوشت “نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر بسی کم‌تر است و به حمدالله ماموران این نظام غالبا سلامت خود را نگاه داشته‌اند”. این ادعا در شرایطی مطرح می‌شود که فساد و دزدی سرتاپای حکومت را فرا گرفته است. اختلاس و دزدی و کلاهبرداری توسط مشتی دزد و غارتگر که یا خود جزو مقامات حکومتی‌اند یا در همدستی با آن‌ها به اتفاق، سرگرم غارت و چپاول ثروت‌های اجتماعی هستند، به امری روزمره تبدیل شده است. انکار اختلاس و فساد و دزدی یا حتا ناچیز شمردن و بی‌اهمیت وانمود کردن آن، آن هم زمانی که بوی گند آزاردهنده آن، شامه جامعه را پر کرده و ابعاد وسیع و گسترده آن، آبرویی برای نظام باقی نگذاشته است، تنها بر زبانی کسی می‌تواند جاری شود که خود دزد و فاسد و حامی دزدان و مفسدین است.

علی خامنه‌ای درست در آستانه پایان عمر ننگین خود و رژیم‌اش و در آستانه برچیده شدن نکبتی که ۴ دهه بختک‌وار بر سرنوشت مردم حاکم شده است، نه فقط از تکرار حرف‌های پوچ و بیهوده درباره دستاوردهای ۴۰ ساله جمهوری اسلامی خسته نمی‌شود، بلکه علی‌رغم آن‌که کفگیر رژیم در همه زمینه‌ها کاملا به ته دیگ خورده و طشت افتضاحات و شکست‌ها و رسوایی‌های همه جانبه آن از بام افتاده است، در باب “جهاد بزرگ”، “برای ساختن ایران اسلامی بزرگ” و “تمدن نوین اسلامی” هم بیهوده‌گویی و خیال‌بافی می‌کند.

نیم قرن پیش محمدرضا شاه با جار زدن تمدن بزرگ شاهنشاهی سعی کرد نکبت و فقر و بدبختی و بی‌حقوقی مردم را در زیر غوغای تمدن بزرگ شاهنشاهی پنهان کند و تضمینی برای بقاء دیکتاتوری شاهنشاهی جستجو کند، امروز که فقر و فلاکت و بدبختی و بی‌حقوقی بسیار فراتر از آن دوران است، رهبر حکومت اسلامی بر این پندار است که می‌تواند این واقعیت‌ها و مصائب گوناگون و بی‌شمار اجتماعی را زیر پرده تمدن بزرگ اسلامی پنهان کند و راهی برای ابقاء نظم کهنه و ارتجاعی حاکم پیدا کند و این دست کم نشان‌دهنده این واقعیت است که دیکتاتورهای خام خیال همه از یک جنس‌اند. بایداضافه کرد که توده های مردم نیز دربرخورد به این روش‏ها و دیکتاتورها، شیوه های یکسانی اتخاذ می‏کنند و چنان‏که ارتجاع شاهنشاهی و خیال‏های شخص اول آنرا به گورسپردند، ارتجاع اسلامی همراه با خیال‏بافی های رهبرآن رانیز به گورخواهندسپرد.

بگذار رهبر شارلاتان حکومت اسلامی دروغ بگوید و به خدغه نیرنگ ادامه دهد. بگذار فقر و فلاکت و بدبختی توده‌های مردم را “پیشرفت‌های خیره کننده” و “شگفت‌آور” بخواند و بی‌شرمانه از آن اظهار شعف و شادی کند. بگذار در اطراف ادامه حیات ارتجاع حاکم و “تمدن اسلامی” وراجی و خیال‌بافی کند، مردم ایران اما فریب این دروغ‌ها و خدعه‌ها را نخواهند خورد و نخواهند گذاشت خواب‌های شیرین خامنه‌ای تعبیر شود. کارگران، معلمان، بازنشستگان و عموم زحمتکشان و تهیدستان به پا خاسته‌اند. کارگران و زحمتکشان از خامنه‌ای و تمامیت رژیم ارتجاعی حاکم خسته شده و از آن متنفرند. آنان خواهان تغییر و تحول بنیادی‌اند. مصمم‌اند تمام مرتجعین و ستمگران و استثمارگران را از سر راه خود بردارند، شیشه عمر این بختک ۴۰ ساله را بر زمین بکوبند، خورد کنند و اداره امور کشور را خود در دست گیرند.

ادعاها، خدعه‌ها و توصیه‌های وصیت‌گونه خامنه‌ای قدرت فریب هیچ بخشی از توده‌های مردم را ندارد. مردم وقتی که سخنان خامنه‌ای در مورد “تمدن نوین اسلامی” و “ایران اسلامی بزرگ” و امثال آن را می‌شنوند یا می‌خوانند بلافاصله این ضرب‌المثل در ذهن‌شان متبادر می‌شود؛ “شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لُپ لُپ خورد گه دانه دانه”!

متن کامل نشریه کار شماره ۸۱۱ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.