اسماعیل بخشی کارگر پیشرو و آگاه و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، همچنان در زندان و بیش از ۵۰ روز است که زیر فشارو شکنجههای جسمی و روانی مزدوران حکومتی قرار دارد. اسماعیل بخشی در حالیکه شکایت از ماموران امنیتی و شکنجه خود در زندان بدست “سربازان گمنام امام زمان” را پیگیری میکرد، اول بهمنماه مجددا توسط دستگاه امنیتی بازداشت و به منظور پروندهسازیها و اعترافگیریهای جدید به سلول انفرادی و مستقیما زیر شکنجه فرستاده شد. سپیده قلیان، روزنامهنگار و فعال اجتماعی و حامی کارگران هفتتپه نیز یک روز بعد از پخش طرح از پیش سوخته دست پخت وزارت اطلاعات در ۲۹ دی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مجددا بازداشت شد و زیر فشار و تهدید دستگاه امنیتی قرار گرفته است. مطابق خبرها و اطلاعیههای سندیکای کارگران نیشکرهفتتپه، دستگاه امنیتی و سرکوب ارتجاع حاکم، در تلاش است با ادامه بازداشت اسماعیل بخشی و اعمال زور و تهدید و ارعاب و شکنجه، این کارگر مبارز را “مستاصل” و به اعترافات اجباری و نوشتن “تکذیبیه” در مورد شکنجه و مفاد نامه سرگشاده خود خطاب به وزیر اطلاعات رژیم وادار سازد. اسماعیل بخشی در تمام طول دوران بازداشت خود بعد از دستگیری مجدد، از هرگونه درمان پزشکی و دسترسی به پزشک محروم شده است. شدت فشارها و شکنجههای جسمی و روانی بخصوص در چند روز اول بازداشت مجدد به حدی شدید بوده که جان وی را در معرض خطر جدی قرار داده به نحوی که طبق گزارش سندیکای کارگران هفتتپه مورخ پنجم اسفند، اسماعیل بخشی در حین ملاقات با خانوادهاش بیهوش میشود که این موضوع موجب نگرانی شدید اعضای خانواده وی شده است. همان روز فرزانه زیلابی وکیل اسماعیل بخشی اعلام کرد “موکلم به شدت زیر فشار است بهگونهای که امروز در حضور خانوادهاش بیهوش شده است”.
دستگاه امنیتی رژیم که با زور و ارعاب و سرکوب همه جانبه سعی میکند از انتشار هرگونه خبری در مورد اسماعیل بخشی و سپیده قلیان جلوگیری کند تا در سکوت خبری نیات پلید خود را عملی سازد، به خانوادهها نیز فشار میآورد و حتا فرزانه زیلایی وکیل اسماعیل بخشی را نیز در همین رابطه به دادسرای شوش احضار نموده است. وی مورد تهدید قرار گرفته که پرونده بخشی را رها یا در مورد آن سکوت کند. اسماعیل بخشی نیز برای اینکه وکیلاش را برکنار کند، زیر فشار است. افزون بر اینها، اداره اطلاعات شوش روز دوم اسفند خانواده اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را احضار و تهدید کرد برای تمام اعضای خانواده آنها، پرونده تشکیل خواهد داد و همه را به دادگاه و زندان خواهد کشاند. در یک مورد که خانواده اسماعیل بخشی در اعتراض به بازداشت و احتمال تمدید قرار بازداشت وی به دادسرای شوش مراجعه کرده بودند، دادستان شوش نه فقط از پاسخگویی به خانواده بخشی خودداری کرد بلکه دستور بازداشت مادر رنج کشیده اسماعیل بخشی را نیز صادر کرد. در تجمعات خانواده اسماعیل بخشی و جمعی از کارگران در اعتراض به بازداشت اسماعیل بخشی در مقابل دادگستری شوش محمد نورزاده داماد خانواده بخشی و دو تن از کارگران هفتتپه به نام حسن کهنکی و قاسم بلدی درتاریخ یازده اسفند به دستور دادستان شوش، توسط پلیس امنیت بازداشت و مورد بازجویی و تهدید و ارعاب قرار گرفتند.ابراهیم عباس منجزی یکی دیگرازکارگران هفت تپه به جرم همراهی باخانواده بخشی و تجمع برای آزادی وی به دادسرای شوش احضارشد که روز ۱۹ اسفند همراه با وکیل خود فرزانه زیلانی درشعبه بازپرسی حاضر شد.
جمال حیدری وکیل سپیده قلیان اعلام کرد این زندانی نیز زیر فشارهای شدید دستگاه امنیتی قرار دارد. وی گفت از حضور پدر و مادر سپیده قلیان در دادسرای شوش جلوگیری نموده و در مورد وضعیت وی مکرر به خانوادهاش دروغ گفتهاند. وی همچنین به این موضوع اشاره کرد که ماموران امنیتی از ملاقات سپیده قلیان با خانوادهاش و همچنین با وکیلاش ممانعت بهعمل آوردهاند. این فشارها و تهدیدات همچنان ادامه دارد.
از زمان بازداشت مجدد اسماعیل بخشی تاکنون، خانواده اسماعیل بخشی و جمعهایی از کارگران هفتتپه، تجمعات متعددی را در مقابل دادگستری شوش برای آزادی فوری و بیقید و شرط وی برگزار نمودهاند. کارگران بازنشسته هفتتپه نیز در تجمع اعتراضی روز چهارم اسفند، ضمن حمایت از اسماعیل بخشی هشدار دادند به جمع خانواده اسماعیل بخشی خواهند پیوست و تا آزادی وی در سطح شهر به اعتراض ادامه خواهند داد. همه کارگران هفتتپه این را میدانند که اسماعیل بخشی نماینده آنهاست و به خاطر تلاش و مبارزه در راه منافع کارگران به زندان افتاده و شکنجه شده است. کارگران هفتتپه اعم از شاغل و بازنشسته، رسمی یا قراردادی بایستی به یاد آورند که اسماعیل بخشی برای بهبود زندگی کل کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، پیشقدم شد و همدوش آنها و پیشاپیش آنها پرچم مبارزه علیه ظلم و بیداد کارفرما و دولت حامی آن را برافراشت. اسماعیل بخشی را نباید تنها گذاشت و نه فقط نباید تنها گذاشت، بلکه برای آزادی و بازگشت به کار وی بایستی به صورت دستهجمعی دست به اعتراض زد. نارضایتی از بازداشت اسماعیل بخشی و خواست آزادی و بازگشت به کار وی، باید از حد هشدارها و زمزمههای اعتراض در میان جمعهایی از کارگران هفتتپه فراتر رود و به صورت یک حرکت اعتراضی سازمان یافتهی جمعی درآید.
سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه در ارتباط با بازداشت اسماعیل بخشی عضو فعال هیات مدیره این سندیکا و برای آزادی وی، تاکنون نقش مهم و بسیار فعالی داشته، بویژه از طریق بیانیهها، موضعگیریهای مستمر و اطلاعیههای مداوم خبری خود، نقش موثری در پیگیری خواست آزادی اسماعیل بخشی که خواست عموم کارگران هفتتپه است، ایفا نموده است.این تلاش ها باید پیگیرانه استمراریافته و تشدید شود وبا اقدامات عملی و مشخص ومؤثرتر دیگری تکمیل شود.
اسماعیل بخشی اما صرفا متعلق به این سندیکا و شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه نیست. همه کارگران میدانند که اعتصابات کارگران هفتتپه و نقش بیبدیل اسماعیل بخشی در آن و در طرح خواستها و شعارها و هدایت مبارزات کارگران این شرکت، جنبش کارگری را وارد مرحله جدیدی ساخت. هفتتپه و اسماعیل بخشی با طرح شعارها و خواستهایی که ازدرون خود کارگران جوشید و سربرآورد و در تاریخ جنبش کارگری ایران کم سابقه است، نه فقط این جنبش را به لحاظ سیاسی به نحو محسوسی ارتقا داد و آن را دهها سال به جلو برد، بلکه رژیم ارتجاعی حاکم و تمام نظم سرمایهداری موجود را به چالش کشید. خروش رعدآسایی که از هفتتپه برخاست در تمام پهنه کشور طنینانداز شد. شعار نان کار آزادی و اداره شورایی که در اعتصابات کارگران هفتتپه بر پرچم کارگران این شرکت نقش بست، مورد استقبال عموم کارگران و زحمتکشان قرار گرفت و اسماعیل بخشی کارگر مبارز و آگاه هفتتپه محبوب کارگران و زحمتکشان، به یکی از رهبران اصلی جنبش اعتراضی برای کار و نان و آزادی و استقرار یک نظام شورایی تبدیل شد. خواست اسماعیل بخشی خواست عموم کارگران و زحمتکشان بوده است و خواست آزادی وی نیز خواست عموم کارگران و زحمتکشان است.
دستگاه امنیتی رژیم برای جلوگیری از اعتراضات و تجمعات خانوادهها در برابر دادگستری شهر شوش و حضور گسترده کارگران هفتتپه در این اعتراضات و تجمعات، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را به زندانهای اهواز منتقل کرده است. برطبق اطلاعیه مورخ ۱۴ اسفند سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، از روز سهشنبه ۱۳ اسفند، اسماعیل بخشی در زندان شیبان (اهواز) و سپیده قلیان در زندان سپیدار (اهواز) زندانی هستند. فشار و تهدید و شکنجههای جسمی و روانی علیه این دو ادامه دارد.
اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و خانوادههای آنها را نباید تنها گذاشت. باید به صورت دستهجمعی و گروهی به دیدار خانوادهها رفت و به هر شکل ممکن به آنها یاری رساند و از آنها حمایت کرد. این وظیفه همه کارگران هفتتپه و همه کارگران است که خواستار آزادی فوری و بیقیدوشرط، هم طبقهای و رفیق مبارز خود اسماعیل بخشی شوند.
مردم زحمتکش شوش و دزفول و هفتتپه، باید از اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و خانواده آنها به گرمی حمایت و پشتیبانی کنند. آزادی اسماعیل بخشی نیازمند اعتراضات گستردهتری است.خواست آزادی اسماعیل بخشی باید خیلی صریح و روشن بر لیست خواستهای هر اعتصاب و اعتراض در هر کارخانه و موسسه تولیدی و خدماتی افزوده شود. دانشجویان مبارز و انقلابی میتوانند کارزارهای جدیدی را در حمایت از اسماعیل بخشی و برای آزادی وی سازمان دهند. جنبش اعتراضی معلمان، زنان، بازنشستگان، پرستاران و هر اعتراض در طیف فرودستان و ستمکشان و آزادیخواهان، باید خواست آزادی و بازگشت به کار اسماعیل بخشی را که در زیر چرخدندههای ماشین شکنجه و سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی گرفتار آمده، با صدای بلند اعلام و از خانواده وی حمایت کنند. مبارزه برای آزادی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، کماکان یک وظیفه همگانی و ضرورتی عاجل است. همه ما دوستداران و طرفداران طبقه کارگر موظف به انجام این وظیفهایم.
سازمان فدائیان (اقلیت) یکبار دیگر بازداشت و شکنجه و پروندهسازی علیه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را محکوم میکند. ما همچنین بار دیگر تاکید میکنیم اعترافات اجباری در زندان، صرفنظر از اینکه خود گویای رایج بودن شکنجه در زندانهای رژیم است و اسماعیل بخشی نیز بخشا از آن پرده برداشت و گوشههایی از آن را افشا کرد، بلکه در نزد افکار عمومی جهان نیز اقدامی قبیح ومردود و ضد انسانی است که مرتکبین به آن باید مورد تعقیب و مجازات قرار بگیرند.
طبقه سرمایهدار حاکم و رژیم سیاسی فوق ارتجاعی و مستبد پاسدار منافع این طبقه، در سرکوب و انتقامگیری از طبقه کارگر، تشکلهای مستقل کارگری و کارگران آگاه و پیشرو، بسیار سختگیر و خشن و ددمنش و بیرحم است. این بیرحمی و ددمنشی اما شرایطی را که جنبش طبقه کارگر با اعتصابات و شعارهای کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی به آن وارد شد، تغییر نخواهد داد و قادر نیست آن را به عقب بازگرداند.
جمهوری اسلامی و تمام دستگاه اطلاعاتی- امنیتی آن باید این را بدانند که آب رفته به جوی باز نمیگردد!
متن کامل نشریه کار شماره ۸۱۳ در فرمت پی دی اف
نظرات شما