سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی و مسئول مذاکرات هسته ای این رژیم روز سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳٩١ به استانبول رفت تا در کنسولگری ایران با کاترین اشتون، مسئول عالی امور خارجی اروپا و سیاست های امنیتی این اتحادیه دیدار و مذاکره کند.
مذاکرات روز ۲۸ شهریور بار دیگر پشت درهای بسته انجام شدند و دو طرف از “مفید” بودن آن ها سخن گفتند. اکنون مدتی ست که مذاکرات جمهوری اسلامی و گروه ۱ + ۵ آغاز شده اند و هر بار نیز دو طرف این مذاکرات را مثبت ارزیابی می کنند، اما زمانی که نشست جدیدی برپا می شود، واقعیت شکست دیدار پیشین آشکار می شود. بر اساس دیپلماسی سری که از ویژگی های نظام سیاسی سرمایه داری ست، این مذاکرات پشت درهای بسته انجام می گردند و مردم و افکار عمومی حق ندارند بدانند که دو طرف چه گفته و شنیده اند.
به هر حال سعید جلیلی به صورتی کاملاً سرزده به استانبول رفت و قرار نبود با اشتون دیدار کند. اما ظاهراً این سرزدگی از آن جایی ناشی می شد که قرار است اشتون که روز یکشنبه ۲ مهر به نیویورک می رود، در جنب اجلاس عمومی سالانه سازمان ملل متحد با مسئولان دیپلماسی گروه ۱ + ۵ نشستی برگزار کند تا تصمیمات تازه ای در رابطه با پرونده ی هسته ای جمهوری اسلامی گرفته شود. رسانه ها خبر دادند که دیدار آخر اشتون و جلیلی “غیررسمی” بوده و از آن جایی که نمایندگان ۱ + ۵ در آن حضور ندارند فاقد وجاهت برای هرگونه تصمیم گیری دو جانبه است. حال با توجه به همین واقعیات باید پرسید که چگونه دو طرف پس از دیدار، آن را “مفید” یا سازنده نامیدند؟ جلیلی و اشتون در پنج ماه گذشته سه بار با یکدیگر دیدار کردند اما هر بار بدون هر گونه نتیجه ی ملموسی قرار تازه ای گذاشته شد.
خبرهای منتشر شده از دیدار اشتون و جلیلی نشان می دهد که در دیدار جلیلی و اشتون بار دیگر از جمهوری اسلامی خواسته شده است که جداً به خواست های ۱ + ۵ که در بغداد مطرح شدند توجه کند و فوراً آن ها را متحقق نماید. نشست بغداد پس از نشست استانبول در بهار گذشته و پس از پانزده ماه تعلیق مذاکرات برگزار شد. گروه ۱ + ۵ در بغداد از جمهوری اسلامی خواست تا غنی سازی اورانیوم را در سطح ٢٠ % متوقف کند و آن چه را در این سطح کرده به خارج ارسال نماید. گروه ۱ + ۵ همچنین از جمهوری اسلامی خواست تا سایت فردو را تعطیل نماید. اما جمهوری اسلامی و مسئولان آن، به ویژه علی خامنه ای که رهبری مذاکرات هسته ای را نیز به دست دارد پس از تمام این نشست ها اعلام نمودند که جمهوری اسلامی از حق خود برای استفاده از انرژی اتمی دست نخواهد شست. قدرت های جهانی، به ویژه غربی بدون نفی این حق بر این نظر پای می فشارند که جمهوری اسلامی در صدد ساخت بمب اتمی ست.
دور جدید مذاکرات جمهوری اسلامی و قدرت های جهانی با تحریم های اعمال شده از سوی آن ها به خودی خود وارد دور باطلی شده است. چرا که این قدرت ها تحریم هایی را برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی اعمال می کنند تا آن را وادار به پذیرش مطالبات خود در زمینه ی هسته ای بکنند و جمهوری اسلامی شرط مذاکره برای توقف غنی سازی بیست درصدی را موکول به برداشتن تحریم های نفتی و تحریم بانک مرکزی خود و دیگر مبادلات مالی می کند. به همین خاطر است که از بهار گذشته تاکنون مسئولان هسته ای و نمایندگان ۱ + ۵ از استانبول به مسکو، از مسکو به بغداد و سپس دوباره به استانبول رفته اند و حالا هم دوباره در استانبول “مذاکره غیررسمی” در سطح دو مسئول – جلیلی و اشتون – ترتیب می دهند بدون این که نتیجه ای به دست بیاورند.
دیدار و گفت و گویی که اشتون و جلیلی “سازنده” ارزیابی کردند در حالی برپا شد که روز پیش از آن فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی در وین، پایتخت اتریش بود تا در نشست سالانه ی آن شرکت کند. او به شکلی کاملاً بی سابقه آژانس را متهم کرد که اطلاعات سری تأسیسات اتمی را در اختیار تروریست ها گذاشته است. او در این نشست واقعه ای را برملاء کرد که اگر حقیقت داشته باشد از اهمیت زیادی برخوردار است. عباسی گفت که روز ٢٧ مرداد ۱۳٩١ انفجاری موجب می شود که کابل های برق مسیر قم به فردو قطع گردد و یک روز پس از آن تقاضای بازرسی آن از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی دریافت می شود. اعترافات عباسی در این زمینه نشان می دهند که سایت فردو، هر چند موقتاً، مختل شده است ، اما از لحاظ حفظ امنیت مردمی که اطراف آن زندگی می کنند بسیار نگران کننده است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی که تاکنون توانسته است هر گونه صدای مخالفی را با استفاده از “سربازان گمنام امام زمان” در وزارت اطلاعات خفه کند، بار دیگر و در پی ترور دانشمندان هسته ای، اعتراف می کند که نتوانسته است امنیت یکی از مهم ترین سایت های اتمی خود را با استفاده از همان “سربازان گمنام” حفظ کند و این نیز خفت جدیدی برای این رژیم است. به هر حال واقعه ی قطع برق تأسیسات فردو به عباسی و دیگر مسئولان اتمی جمهوری اسلامی این بهانه را داد تا بار دیگر از همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی سرباز زنند و خواست آن را برای بازدید از سایت پارچین برنتابند.
منازعات اخیر جمهوری اسلامی که در استانبول نام مذاکره ی غیررسمی اشتون – جلیلی را به خود گرفت و در وین به بهانه ی شرکت در اجلاس سالانه ی آژانس بین المللی انرژی اتمی بود در حالی انجام شدند که مقامات سیاسی و نظامی دو دولت ارتجاعی اسرائیل و جمهوری اسلامی به تهدیدات متقابل خود ادامه دادند. اسرائیل از آمریکا خواست تا “خط قرمزی” برای جمهوری اسلامی بگذارد و نخست وزیر آن بار دیگر بر “حق” این کشور برای مقابله با تسلیح اتمی جمهوری اسلامی تأکید کرد. در همین حال روز شنبه ۱ مهر ١۳٩١ محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران برای نخستین بار گفت که جنگ با اسرائیل بالاخره روزی به واقعیت خواهد پیوست. از سوی دیگر آمریکا، انگلستان و فرانسه روز ٣٠ شهریور ۱٣۹۱ به جمهوری اسلامی هشدار دادند که نمی توانند مذاکرات را تا مدتی نامحدود ادامه دهند. بی نتیجه ماندن مذاکرات خود به خود خطر جنگ و تجاوز نظامی امپریالیستی را افزایش می دهد. از هم اکنون برخی از محافل وابسته به دولت اسرائیل و قدرت های بزرگ در حال چرتکه انداختن برای تعداد کشته شدگان دو طرف هستند. آن ها عمداً تلفات انسانی را کوچک برآورد می کنند تا افکار عمومی را بیش تر برای حملات نظامی آماده نمایند. اما اگر جنگی بین دو طرف دربگیرد و اگر قرار باشد تأسیسات اتمی آماج یورش های هوایی قرار بگیرند، این موضوع به ویژه برای مردم ایران فاجعه آمیز خواهد بود و اکنون تصور حدود و ثغور تلفات انسانی و خسارات مالی آن ممکن نیست.
به هر حال دور جدید مذاکرات جمهوری اسلامی و نمایندگان ۱ + ۵ (پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان) با نشست های گوناگون نتیجه ای در بر نداشته است. داده های موجود نشان می دهند که دیدارهای آینده نیز راه گشا نخواهند بود. هر بار که نشستی برپا می شود و بدون نتیجه پایان می یابد، تهدیدات نظامی برای آغاز جنگی خانمان برانداز نه فقط برای مردم ایران که برای تمام مردم منطقه اوج بیش تری می گیرند. نه مردم ایران، نه توده های مردمی که در اسرائیل زندگی می کنند – چه یهودی و چه عرب – هیچ منفعتی در این آتش افروزی نخواهند داشت. اما فقط همین توده های مردم هستند که می توانند علیه حاکمان خودسر به پا خیزند و نگذارند که آنان برای اهداف و منافع توسعه طلبانه خود منطقه ای به بزرگی خاورمیانه را به آتش بکشند و آنان را طعمه ی امیال ارتجاعی خود نمایند.
نظرات شما