یادداشت سیاسی- حکومت اسلامی تمام بدیهایی که ممکن است یک حکومت داشته باشد، همه را با هم دارد. هم فاسد است، هم جنایتکار؛ هم دروغگو است و هم شیاد، خلاصه چیزی که این حکومت ندارد یک صفت خوب است.
در حالی که بیش از دو ماه از زلزله آذربایجان در تاریخ ٢١ مرداد میگذرد، نه تنها گامی برای تحقق وعدههای مقامات حکومتی از رحیمی و وزیر مسکن گرفته تا دیگران برداشته نشده که رژیم با وقاحت تمام همچنان به دادن وعده مشغول است. خود را به نفهمی میزنند، آن هم در برابر مردمی که خباثت حکومت را بهتر از هر کسی با تمام وجود خود حس میکنند و میشناسند.
از همان زمان که فاجعهی زلزله در آذربایجان رخ داد، بهجز مساله اقدامات و کمکهای فوری، همگان بر لزوم ایجاد سرپناهی برای زلزلهزدگان با توجه به سرمای زودرس منطقه هشدار دادند. همه میشنیدند همه حرف میزدند اما تنها چیزی که نبود عمل بود. وعده فراوان میدادند اما عمل، کیمیا!
در حالی که وزیر مسکن روز ٢۶ مهر از آماده شدن ١۵٠٠ واحد مسکونی، اتمام اسکلت ٧٠٠٠ واحد، پیریزی ١٢٠٠٠ واحد و نصب بیش از ۵ هزار کانکس خبر داد، هنوز هیچ زلزلهزدهای چشماش به این خانهها و کانکسها نیافتاده است. بهگفتهی دهقانی نمایندهی مجلس در روز ٧ مهر (یعنی یک ماه و نیم بعد از زلزله و ١٩ روز قبل از دروغهای وزیر مسکن) از ٣٠ هزار واحد مسکونی که قرار بود دولت تا قبل از آغاز فصل سرما آماده کند تنها ٢٠٠ واحد اسکلتبندی و فونداسیون شده که برخی از واحدها دیوارهای آن نیز کشیده شده بود!! در واقع همهچیز حکایت از بیتفاوتی حکومت در برابر سرنوشت زلزلهزدگان دارد. خبرگزاری فارس و به نقل از سخنگوی سازمان امداد و نجات هلال احمر مینویسد در روستای “قراجا” از توابع شهر هریس که در نتیجهی آتشسوزی ١١ چادر سوخته و یک زن ٧٠ ساله در آتش جان خود را از دست داد، تنها ٣٠ کانکس برای اسکان موقت زلزلهزدگان در حال نصب است که آنها نیز در و پنجره ندارند و تکمیل نشدهاند. سروصداهایی نیز که بابت کمک مالی به مردم زلزلهزده میشود مانند خانهسازیهایشان هیاهوییست برای هیچ. هر بار یک طرح جدید در مورد دادن وام و کمک بلاعوض اعلام میکنند و رسانهها نیز با آب و تاب آن را به چاپ میرسانند، اما یا به کل حقیقت ندارد و یا اگر هم بودجهای در نظر گرفته شده باشد در آخر بخش بزرگی از آن با بندوبستهایی که مقامات حکومتی در مرکز و محل با یکدیگر دارند به جیب خودشان سرازیر میشود و تنها بخش کوچکی نصیب مردم میگردد که آنهم هرگز چارهی مشکلاتشان نخواهد شد.
اما نداشتن سرپناه در سرمای زیر صفر درجه تنها مشکل زلزلهزدگان نیست، بیماریهای واگیردار، نبود سرویسهای بهداشتی، پوشاک، آب آشامیدنی، نیازهای غذایی از جمله نان، نداشتن محلی برای نگهداری حیوانات اهلی و خطر حملهی حیوانات وحشی از جمله مشکلات زلزلهزدگان هستند. زندگی در مناطق زلزلهزده طوری شده است که برخی از زلزلهزدگان مهاجرت را بر ماندن در منطقه ترجیح داده و مجبور شدهاند تا هر چه را که از زلزله برجای مانده بود به جا گذاشته و به حاشیهی دیگر شهرهای آذربایجان پناه ببرند.
این اولین بار نیست که حکومت اسلامی در قبال سرنوشت مردمی که در اثر حوادث طبیعی صدمه میبینند، اینقدر بیتفاوت میباشد. زلزله بم نمونهی بزرگ آن است که تا سالها مردم در چادرها زندگی میکردند و حتا دریغ از رساندن کمکهای خارجی به دست مردم زلزلهزده. در جریان زلزله آذربایجان نیز شاهد بودیم که چگونه حکومت مانع رساندن کمکهای مردمی شد و به دلیل ترسی که از اعتراضات مردمی (بهویژه در آذربایجان) داشت، همه امور را به دست خود گرفت که همین امر منجر به بروز مشکلات بسیاری برای زلزلهزدگان شد. باز راه دور نرویم، روز ٢٣ مهر سیل در بهشهر حداقل ٨ کشته بهجای گذاشت و میلیاردها تومان خسارت به بار آورد، اما واکنش رژیم چه بود؟ سه روز پس از سیل، لاریجانی رئیس مجلس یادش آمد که سیلی هم آمده و با ارسال پیامی ابراز همدردی کرد!! این همهی وظیفهای بود که حکومت اسلامی در قبال سیلزدگان برای خود قائل شد!!
اگر حکومت اسلامی این چنین نسبت به زندگی مردم و مصائب آن بیتفاوت است ریشه در ماهیت ضد مردمی آن دارد. اگر تعدادی دانشجو در دانشگاهی اعتراض کنند، اگر تعدادی زن برای حقوق لگدمال شدهی خود تظاهرات کنند، اگر کارگران برای دستمزد بیشتر و یا حتا برای دستمزدهای عقبافتاده و خطر اخراج از کار اعتصاب کرده و خیابان را ببندند، فوری نیروهای سرکوب حاضر و آماده هستند. اما آنجا که صحبت از مردم آسیبدیده از حوادث طبیعیست، رژیم به خواب زمستانی فرو میرود. نمیتوان از حکومتی که در نتیجهی سیاستهایاش مردم در وضعیت وحشتناک معیشتی قرار داشته و فاقد هر گونه آزادیهای سیاسی هستند، انتظاری بیش از این داشت.
برای حل مشکل زلزلهزدگان، حکومتی لازم است که از خود مردم باشد، حکومتی که برخاسته از آنها و مال خودشان باشد، نه حکومت مشتی دزد و فاسد که تنها به منافع پست و حقیر خود چسبیدهاند.
ساخت ٣٠ هزار خانه، البته کار دشواری نیست. معهذا نه اساسا مساله جمهوری اسلامیست ونه به سادگی از عهده آن برمیآید که به قول زلزلهزدگان، “کارگر و بنّا” کار را به دلیل ندادن حقوق و یا کم بودن آن ترک میکنند و یا وقتی بتون را میریزند باید ده روز صبر کنند تا میلهگرد بیاید. به گزارش خبر گزاری ایسنا “برای بازسازی مناطق زلزلهزده به ٢میلیون تن مصالح نیاز است و این به معنای حرکت روزانه ١٣٠٠ کامیون مصالح به این مناطق است”.
حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
نظرات شما