زمانی که نزاع و درگیری لفظی رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه حکومت اسلامی بر سر بازدید احمدی نژاد از زندان اوین و ملاقات با مشاور مطبوعاتیاش بالا گرفت، وقتی که موضع گیریهای تند و علنی این دو در مطبوعات علیه یکدیگر، که نشانههائی از بحران عمیق و هرج و مرج و گسیختگی ارگانهای نظم سرمایهداری حاکم را بازتاب میدهد و رسوائی و بی اعتباری بیش از پیش رژیم جمهوری اسلامی در انظار تودههای مردم را رقم میزند، به مرحلۀ حادی رسید، خامنهای در جایگاه رهبر حکومت اسلامی که سخنانش در هر عرصه مورد اختلافی باید “فصلالخطاب” و پایانی بر منازعات فیمابین مقامات و مسئولین حکومتی باشد، وارد این کارزار پایان ناپذیر شد و بار دیگر هشدارگونه فرمان توقف درگیری و تنش در میان سران قوا را البته از بیم آنکه به تنش در پائین منجر شود، صادر کرد. خامنهای در نطقی که روز چهارشنبه دهم آبان ایراد نمود، به رؤسای سه قوه و تمام مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی هشدار داد که باید متوجه مسئولیت خود در “شرایط حساس کنونی” باشند و باید مراقب باشند که “اختلافات را به میان مردم نکشانند”! خامنهای نه فقط از باندهای حکومتی و سران آنها خواست که اختلافها را باید به “کمترین میزان” برسانند، بلکه با لحن تند و کوبندهای آنها را چنین مورد خطاب قرار داد که “از امروز تا روز انتخابات هر کسی بخواهد اختلافها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در راستای اختلافات استفاده کند، قطعاً به کشور خیانت کرده است”.
فردای صدور این فرمان عتاب آلود، برادران لاریجانی، رؤسای قوه مقننه و قضائیه، با ارسال نامههای جداگانهای به “رهبر فرزانه” و “مقام معظم رهبری “، دریافت پیام “وحدت بخش”، “سنجیده” و “به موقع” رهبری و مراتب اطاعت خود از “ولی امر مسلمین” و رعایت “دستورات” وی را اعلام کردند. احمدی نژاد نیز که طرف دیگر منازعه است، در نامهای خطاب به خامنهای از “تذکر به موقع” رهبری استقبال کرد وی اما در نامه حق به جانب خود، چنین متذکر شد که از اصطکاک داخلی استقبال نخواهد کرد و مانند گذشته همۀ نامهربانیها را صبورانه تحمل خواهد کرد. رئیس قوه مجریه در نامه خود، بار دیگر وضعیت نابسامان و فشارهای اقتصادی را به گردن “دشمنان و بد خواهان” انداخت و دولت و سیاستهای آن را در ایجاد این نابسامانیها مبرا ساخت! احمدی نژاد در نامه خود تأکید کرد “به واسطه طراحی دشمنان، ملت و کشور در فشارند و دولت برای مقابله با بدخواهان و کاهش فشار بر مردم و پیشبرد امور کشور تمام توان خود را به کار بسته است” احمدی نژاد در نامه خود به نحو زیرکانهای از ضرورت همراهی سایر قوا با قوه مجریه سخن به میان آورد و سرانجام پیرامون قانون اساسی و جایگاه رئیس جمهور در کشور و در اجرای قانون چنین نوشت: “مطمئن هستم که جنابعالی بر پاسداری قاطع از قانون اساسی و به ویژه از حقوق اساسی ملت و همچنین صیانت از جایگاه رئیس جمهوری منتخب ملت که بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و مجری قانون اساسی است، تأکید دارید و با هر اقدامی که اختیارات و مسئولیتهای مهم او را مخدوش نماید، مخالفید”!
بدین ترتیب احمدی نژادعلاوه برعوامفریبی های همیشگی خود، با زیرکیهای خاصی که در این نامه به کار گرفت، ضمن آنکه رقبای خود را تلویحاً به انجام اقداماتی جهت محدود ساختن و مخدوش ساختن اختیارات و مسئولیتهای قانونی رئیس جمهور منتسب میکرد، شخص خامنهای را نیز در این نزاع و رقابت، جانبدار خویش قلمداد نمود.
اگر در واکنش لاریجانیها به فرمان خامنهای نوعی از تعبّد به ولایت فقیه و تمایل به مدارا و سازش موقتی و ظاهری با احمدی نژاد دیده میشود، واکنش احمدی نژاد اما خالی از این تعبّد و تمایل و تأکیدی بر ادامه روشهای همیشگی و پیشین است. مجلس که پیش از این در تدارک طرح سؤال از احمدی نژاد بر آمده و این دستاویز را مانند اهرم فشار و بازدارندهای بر فراز سر رئیس جمهور قرار داده بود، اما با فرمان خامنهای کمی به تردید افتاد و دمی دچار گیجی شده بود، خیلی زود از این تردید و گیجی به در آمد. به گزارش مهر، لاریجانی رئیس مجلس روز یکشنبه ۱۴ آبان، طرح سؤال از احمدی نژاد را اعلام وصول کرد. علی رضا منادی نماینده تبریز با قرائت طرح سؤال از احمدی نژاد که به امضای ۷۷ نماینده مجلس رسیده بود اعلام کرد که سؤال از رئیس جمهور امروز به وی ارائه خواهد شد. احمد توکلی نیز در پایان همین جلسه به خبرنگاران گفت، احمدی نژاد موظف است ظرف یکماه به مجلس شورای اسلامی بیاید و پاسخگو باشد! در طرح سؤال از رئیس جمهور، ضمن انتقاد از برخی کارهای “خلاف تدبیر” احمدی نژاد و “عدم رعایت دقت و اولویت در مصرف و تخصیص موجودی ارز خارجی” در شش ماه اول سال ۹۱، به نوسان قیمت ارز خارجی و کاهش ارزش پول ملی از اسفند ۹۰ تا نیمه اول مهر ماه ۹۱ و افزایش قیمت دلار به حدود ۴۰۰۰ تومان اشاره شده و گفته شده است که “این امر باعث افزایش شاخص تورم توأم با رکود اقتصادی شده و فعالان اقتصادی را از برنامه ریزی برای کار خود باز داشته است” و بالاخره از وی خواسته شده است “در باره علت تعلل دولت در تصمیم گیری در خصوص تنظیم بازار ارز و رها سازی آن در مدت مذکور توضیح دهد!
موضوع طرح سئوال از رئیس جمهور، اعتراض شدید فراکسیون اصول گرای طرفدار احمدی نژاد در مجلس را در پی داشت. اینان ضمن تشکیک در تعداد امضاها، از زاویه تعارض این اقدام با سخنان خامنهای، با آن مخالفت نموده و در همین رابطه روحالله حسینیان، مهدی کوچک زاده و ۱۶ تن دیگر از اعضای این فراکسیون در اعتراض به اعلام وصول طرح سؤال از رئیس جمهور و علیرغم تهدیدات لاریجانی رئیس مجلس، در یک اقدام مشترک، صحن مجلس را ترک کردند. این دسته از نمایندگان مجلس، طرح پرسش از احمدی نژاد را عدول از خطابیۀ خامنهای و آن را مصداق کشاندن اختلافها به جامعه و به میان مردم و آن را “خیانت” میدانستند. طرفداران احمدی نژاد در مجلس، همچنین مدعی شدهاند که تعدادی از نمایندگان پس از نطق خامنهای، امضای خود برای طرح سؤال از رئیس جمهور را، قبل از ابلاغ این طرح به دفتر رئیس جمهور، پس گرفته بودند و تعداد امضاها به حّد نصاب نرسیده است، اما هیأت رئیسه مجلس، آگاهانه و ازروی عمد به این موضوع بی اعتنائی نموده است. در همین رابطه حدود ۵۰ تن از نمایندگان مجلس، از هیأت رئیسه مجلس به کمیسیون اصل ۹۰ شکایت نموده و خواستار استیضاح آن شدهاند.
حداد عادل که از نزدیکان خامنهای و در عین حال رئیس فراکسیون اصول گرایان طرفدار احمدی نژاد در مجلس است، در پاسخ به اعتراض رئیس مجلس و نمایندگان حامی وی تحت عنوان “رهروان ولایت” که خروج دسته جمعی اصول گرایان طرفدار احمدی نژاد و “ابستراکسیون” آنها را اقدامی غیر قانونی اعلام کرده بود، تصریح کرد که شکایت از هیأت رئیسه نه یک اقدام فراکسیونی، بلکه یک اقدام فردی بوده است. حداد عادل که یکی از مهرههای مهم مجلس ارتجاع است، در دفاع از احمدی نژاد، وخامت شرایط اقتصادی را صرفاً ناشی از تحریمها دانست و در این زمینه گفت: ” شرایط فعلی جامعه تحت تأثیر تحریمها قرار دارد وگرنه مسئولان از چند سال پیش تا کنون تغییری نکردهاند” رئیس فراکسیون اصول گرایان مجلس، طرح سؤال از احمدی نژاد را به زیان کشور خواند و پیشاپیش، این تصویر را به دست داد که اگر این مسئله عملی شود، به احتمال قوی منجر به “تنش زائی” در سطح کشور میشود که خلاف رهنمودهای رهبری است!
حداد عادل در گفتگو با خبرگزاری فارس، در عین حال به تجربه قبلی و طرح سؤال از رئیس جمهور در اسفند سال ۹۰ که هیچگونه فایدهای دربر نداشت اشاره کرد. همهگان به خاطر دارند که در جلسه طرح سؤال از رئیس جمهور، احمدی نژاد با روشهای خاص خود چگونه به مجلس و نمایندگان آن کم محلی و بی اعتنائی کرد و نه فقط زیر بار حرف مجلس نرفت، بلکه، نمایندگان مجلس را حتی مورد تحقیر و تمسخر نیز قرار داد. حداد عادل نیز که تلویحاً همین موضوع و نحوه برخورد احمدی نژاد مورد نظرش بود، چنین اضافه کرد که: “اکنون نیز رئیس جمهور عوض نشده است”!
معنای صریح حرفهای حداد عادل این است که، ولو مجلس طرح سؤال از احمدی نژاد را هم عملی کند، اما چیزی عاید آن نخواهد شد و کار خاصی نمیتواند انجام دهد. این گفتار به اضافۀ سخنانی که به احمدی نژاد نسبت داده شده که اخیراً گفته است اگر مسئله طرح سؤال اجرائی شود، “ناگفتهها را خواهم گفت” جناح مقابل را وادار میکند که با حزم و احتیاط بیشتری نزاع و درگیری با احمدی نژاد را پیگیری کند. گرچه علی مطهری، یکی از مخالفان سرسخت احمدی نژاد خواستار آن شده است که احمدی نژاد “هرچه زودتر ناگفتههای خود را بگوید تا خیال همه راحت شود” و همچنین اضافه کرده است که احمدی نژاد میخواهد با این حرفها، مجلس را بترساند تا از طرح سؤال عقب نشینی کند، اما این سخنان، از حزم و احتیاط ناگزیری که جناح لاریجانی در برابر احمدی نژاد در پیش گرفته، نکاسته است.
در هر حال طرفداران رئیس جمهور در مجلس، با استناد به صحبتهای اخیر خامنهای و یا با دستاویز قرار دادن آن، طرح سؤال از رئیس جمهور را اقدامی خائنانه و دستاندکاران آن را خائن به کشور و نظام خواندهاند که با این اقدام، “بر کلکسیون خیانتهای خود” افزوده و پرونده خویش را قطورتر ساختهاند. در حالیکه جناح احمدی نژاد با اشاره به حرفهای خامنهای چنین مطرح میکردند که منظور خامنهای این بوده است که طرح سؤال از رئیس جمهور کنار گذاشته شود، اما سردمدار جناح مقابل یعنی رئیس مجلس اصرار داشت که در این مورد “دستوری” به مجلس نرسیده است!
فراکسیون “رهروان ولایت” مجلس که حامی لاریجانی است، با صدور بیانیهای به مقابله با این مخالفین برخاست و مدعی شد که جمع معدودی در صدد بازداشتن نمایندگان از وظایف قانونی خود و بی اثر کردن و ناکارآمد ساختن مجلساند. اینان با استنباط غلط از سخنان “رهبری” و به بهانه حفظ آرامش، در مجلس “بلوا” و “ابستراکسیون” و جنگ خانگی در قوه مقننه راه انداختهاند!
فراکسیون رهروان ولایت در بیانیه خود مینویسد: “عدهای از طریق تضعیف کارکرد نظارتی مجلس شورای اسلامی و با استنباط غلط از سخنان رهبری، مقوله کنار گذاشتن سؤال از ریاست جمهور را مطرح میکنند و میگویند باید جامعه را به آرامش پیش ببریم و درست در همان زمان، با انواع حاشیه سازی و بلوا در مجلس و طرح مسئله آبستراکسیون، مقوله استیضاح هیأت رئیسه مجلس را مطرح میکنند. جالب است که سؤال از رئیس جمهور باید به بهانه عدم ایجاد اختلاف وانهاده شود، اما حمله به هیأت رئیسه و ریاست محترم مجلس و استیضاح آنان، لابد با هدف وحدت و ایجاد آرامش در جامعه، با شدت و حدّت مطرح میشود”
در واکنش به صدور این بیانیه، ۲۲۰ تن از نمایندگان مجلس نیز روز چهارشنبه ۱۷ آبان در نامهای به خامنهای، ضمن ابراز “تبعیت کامل از اوامر و راهنمائیهای” وی، بر وحدت و همدلی و جلوگیری از کشیده شدن اختلافات به سطح عموم جامعه تأکید نموده و در نامه خود از جمله چنین نوشتهاند: “اینجانبان به نمایندگی از طرف قاطبه ملت شریف و با پیروی از اوامر رهبری با خودداری از هر گونه اقدام تنش زا، و دامن زدن به اختلافات با استفاده از احساسات مردم را خیانتی بزرگ تلقی میکنیم”
این نامه نیز نشان میدهد که در شرایط فعلی دست جناح لاریجانی برای مقابله با احمدی نژاد و طرفداران وی، چندان پُر نیست! چرا که غیر از طرفداران احمدی نژاد، عناصر بینابینی در مجلس و یا کسان دیگری حتی از مخالفان احمدی نژاد، چه در مجلس و چه در بیرون آن، در شرایط کنونی موافقتی با طرح سؤال از رئیس جمهور ندارند، چه به دلیل آنکه طرح سؤال از احمدی نژاد را “مصلحت” نمیدانند، چه به این دلیل که طرح سؤال از رئیس جمهور را بی ثمر میدانند که کمکی به وضعیت اقتصادی نمیکند و چه به این دلیل که از واکنش احمدی نژاد بیمناک و از عواقب و تنشهای بعد از آن نگرانند. تا هماکنون برخی از امامهای جمعه صریحاً با طرح سؤال از احمدی نژاد مخالفت کردهاند. احمد جنتی امام جمعه تهران که سابقاً از طرفداران احمدی نژاد بود و پس از علنی شدن اختلافات رئیس جمهور و خامنهای به صف مخالفان وی پیوست، در نماز جمعه ۱۹ آبان، در اینکه موضوع طرح سؤال از احمدی نژاد به مصلحت باشد، تشکیک نمود و در نهایت خطاب به نمایندگان مجلس گفت بهتر است در جلسه غیر رسمی و خصوصی از وی سؤال شود و اگر هم در جلسه علنی سؤال میشود “بدون کینهورزی و دوستانه و خلاف اسلام و وحدت اسلامی نباشد” جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران نیز طرح سؤال از رئیس جمهور را در شرایط کنونی “نامناسب” و نوعی “بدسلیقگی” دانست و در ضمن به این نکته نیز اشاره نمود که ممکن است برخورد رئیس جمهور نیز “عکسالعملی” باشد.
واقعیت این است که اختلاف و کشمکش میان باندها و جناحهای حکومتی از سابقهای طولانی برخوردار است و با موجودیت این رژیم عجین است. این اختلافها و کشمکشها اگرچه گاه اوج و گاه کمی فرود داشته است، اما بر بستر یک بحران عمیق اقتصادی و در کلیت خود روندی صعودی را پیموده است، اما در طی دو سال اخیر و به ویژه پس از اجرای تحریمهای اقتصادی به شدت افزایش یافته و به مراحل بسیار حادی گذر نموده است. تشدید مداوم این کشمکشها و تضادها، این نکته را به اثبات میرساند که، مادام که راه حلی برای بحران اقتصادی و مالی رژیم پیدا نشود، مادام که معضلات و نابسامانیهای اقتصادی موجود ادامه داشته باشد، بحرانهای سیاسی و کشمکش و اختلاف در بالا نیز ادامه خواهد داشت و هیچ فرمانی بازدارنده آن نیست. جناحهای حکومتی و رؤسای سه قوه در حالیکه فرمان خامنه ای برای وحدت و پرهیز از کشیده شدن دامنه اختلاف به عرصه جامعه و میان مردم را لبیک گفتهاند، اما در عمل راه خود را میروند و یکدیگر را مسبب وضعیت وخیم اقتصادی کنونی میدانند. باندهای حکومتی در همان حال که خود را تابع رهبر و مجری فرمان وی میخوانند، یکدیگر را به نافرمانی از این فرمان و مصداق نظر صریح صادر کننده آن، یکدیگر را خائن به کشور و نظام قلمداد میکنند. اینها و تمامی شواهد حاکی از آن است که نزاع و کشمکش میان باندهای حکومتی نه تنها با اینگونه فرامین متوقف و یا حتا “به کمترین میزان” نرسیده است، بلکه درست برعکس از فردای صدور آن، ضمن ادامه، تشدید یافته است و همراه با تشدید و تداوم بحران اقتصادی و مالی، بیش از پیش تشدید خواهد شد.
خامنهای که از تراکم نارضایتیَ آمادهی انفجار تودههای مردم با خبر و از انفجار این نارضایتی و شعلهورشدن مبارزات تودهای به شدت بیمناک است، پیوسته به باندهای حکومتی نهیب میزند که اختلافات خود را علنی نکنند و موضوعات مورد اختلاف را از چشم مردم مخفی نگاه دارند. خامنهای به عنوان شخص اول و رهبر حکومت اسلامی زودتر از هر جناح و دستۀ حکومتی به این موضوع پی برده است که بازتاب این منازعات و کشمکشها و رسوائیها در بالا، میتواند سرمنشأ اعتراضات شدید آشکاری در پائین و گُر گرفتن آتش خشم کارگران و زحمتکشان و تودههای محرومی شود که دیگر تاب تحمل وضعیت موجود را ندارند. توده های مردم زحمتکشی که از رژیم ستمگرجمهوری اسلامی و همه نهادها، باندها و جناحهای آن منزجر و متنفرند و خود را برای به زیر کشیدن آن آماده میکنند. بهرغم هشدارهای پیدرپی خامنهای، اختلافها و کشمکشها، همانطور که تجربه نیز آن را ثابت کرده است ادامه خواهد یافت. وقتی که خادمان نظام یکدیگر را خائن به نظام و کشور میخوانند، روشن است که کار جمهوری اسلامی باید بسی فراتر از این حد رفته باشد که با چنین نصایح و هشدارهائی بتوان جلوی تشدید اختلافات و تضادها راگرفت و مسیر فروپاشی و سرنگونی نظام را مسدود ساخت.
قوه مقننه درصدد آن است که با تکیه به اختیارات قانونی فعلی خود و یا اختیارات دیگری که ایجاد میکند، رئیس قوه مجریهی سرکش را مهار کند و او را به بازی در بساط مجلس و مصوبات آن مقید و ملتزم سازد. رئیس جمهورَ سرکش اما که سالهاست تمام سیاستهایش را همین مجلس تأیید و قانونی کرده است و یا اگر مخالفتی با آن داشته، با حمایت شخص خامنهای، بی اعتنا به این مخالفتها از سد و مانع مجلس عبور کرده است، در عمل نه مجری حرف مجلس، بلکه قانون خود را به مرحله اجرا گذاشته است. احمدی نژاد که میداند پایان دورۀ ریاست جمهوریاش نه فقط پایانی بر موقعیت و نفوذ کنونی او و یاران اوست، بلکه به احتمال قوی به دست انتقامجوئی یاران خامنهای سپرده خواهد شد،هیچ گزینۀ دیگری ندارد جز آنکه با ادامه روشهای پیشین در چند ماه باقی مانده از دوره ریاست جمهوری، برای آیندۀ مبهم و نامعلوم خویش سرمایه گذاری سیاسی و توشه چینی وبهره برداری کند. رهبر حکومت اسلامی که در بالا بردن و بر کشیدن احمدی نژاد سرکش، نقش اساسی و مهمی داشته است، ترجیح میدهد احمدی نژاد تا پایان دوره ریاست جمهوریاش به کار ادامه دهد. مسئله به طور واقعی چنین است که رهبر حکومت اسلامی بدون آنکه بخواهد، عملاً موجودی را در دامان خود پرورده است که به معضلی برای خود و نظاماش تبدیل شده است. ماری که در آستین خامنهای پرورش یافته است به معضلی برای پرورش دهنده آن تبدیل شده است. احمدی نژاد اکنون لقمهای است که در گلوی حکومت اسلامی گیر کرده است. لقمهای که حکومت اسلامی در شرایط کنونی نه میتواند آن را فرو بلعد و نه قادر است به بیرون پرتابش کند! سرنوشت و آینده احمدی نژاد هرچه باشد، جمهوری اسلامی و جناحهای آن اما هیچ راه حلی برای برون رفت از وضعیت بحرانی و نابسامانیهای اقتصادی و مالی ندارند. لذا کشمکشها و اختلافات موجود ادامه خواهد یافت. این کشمکشها و نزاعها تنها زمانی پایان خواهند گرفت که تودههای کارگر و زحمتکشَ به ستوه آمده از فشارهای فزون از حد اقتصادی و سیاسی به پا خیزند و با یک انقلاب قهرآمیز، نظام سرمایهداری حاکم را با همهی نهادها، جناحها و باندها و باهمهی مارها و مار پرورانش به دیار نیستی بفرستند!
نظرات شما