پیشنهاد مذاکره مستقیم و عواقب آن برای جمهوری اسلامی

یادداشت سیاسی- چهل و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ طی روزهای اول تا  سوم فوریه مصادف با ١٣ تا ۱٥ بهمن ٩١ در شهر مونیخ آلمان برگزار شد. در این کنفرانس که با حضور بیش از ٤٠٠ نفر از نمایندگان ٩٠ کشور جهان همراه با دیپلمات ها، کارشناسان و نمایندگان سازمان های بین المللی گشایش یافت، هیئت های نمایندگی جمهوری اسلامی و آمریکا نیز شرکت داشتند.  حضور علی اکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی در راس هیئت دیپلماتیک ایران و حضور جو بایدن، معاون باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مونیخ، از همان آغاز، نگاه ها را به سمت رایزنی جو بایدن در مورد مسائل مربوط به ایران معطوف ساخت. هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی نیز، با آگاهی از همین موضوع و حضور پر رنگ نماینده باراک اوباما در کنفرانس مونیخ، به منظور رایزنی بیشتر با نمایندگان برخی از کشورها حتا یک روز زودتر از گشایش اجلاس وارد آلمان شد.

به رغم اینکه بررسی بحران سوریه دستور کار ویژه چهل و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان بود اما،این کنفرانس، در عمل به طور جدی روی پرونده اتمی ایران و مناقشات گروه کشورهای پنج بعلاوه یک با جمهوری اسلامی متمرکز شد. در میان مسائل و موضوعات مطرح شده در کنفرانس مونیخ، اظهار نظر صریح جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا و اعلام آمادگی “مذاکره مستقیم” دولت باراک اوباما با جمهوری اسلامی، خبرسازترین موضوع حاشیه ای چهل و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ شد. حاشیه ای که عملا در متن کنفرانس قرار گرفت و خبرساز شد. معاون باراک اوباما در سخنرانی رسمی خود آنهم در حضور بیش از ٤٠٠ تن از نمایندگان سازمان های بین المللی و نمایندگان رسمی کشورهای جهان اعلام کرد: “آمریکا خواهان مذاکره مستقیم با ایران است”. جو بایدن همچنین در حاشیه کنفرانس مونیخ در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران در مورد اینکه چه زمانی گفت و گوی مستقیم با ایران ممکن خواهد بود، گفت: “هرگاه رهبر ایران جدی باشد”. جو بایدن افزود : “این پیشنهاد به قوت خود باقی است، اما باید واقعی و جدی باشد و دستور کاری داشته باشد که ایرانیان برای سخن گفتن در باره آن آمادگی داشته باشند. ما فقط برای دست گرمی و تجربه کردن آماده گفت و گو نیستیم”.

پیشنهاد آمریکا در مورد مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی، دو واکنش کاملا متفاوت را در میان مسئولان جمهوری اسلامی برانگیخت.

احمدی نژاد طی مصاحبه مطبوعاتی خود در مصر با بیان اینکه آنچه از “مقامات آمریکایی شنیده می شود جدید و مثبت است” به استقبال سخنان جو بایدن رفت. او همچنین گفت: امیدواریم که در رفتارشان هم تغییرات مثبت اتفاق بیفتد و اگر در رفتارشان هم شاهد تغییرات مثبت باشیم، در آن صورت ما هم با نگاه مثبت آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

صالحی، حتا یک روز پیش از پیشنهاد جو بایدن از قرار گرفتن جان کری در راس دستگاه دیپلماسی آمریکا اظهار خوشحالی کرد و با دادن چراغ سبز به آمریکا گفت: امیدوارم جان کری با ویژه گی های فردی خود بتواند دست کم موجب اصلاح بخشی از رویکردها و سیاست های ضد ایرانی دولت آمریکا شود.

اما دراین میان آنچه تعیین کننده است موضع خامنه ای بود که به در خواست آمریکا پاسخ منفی داد. خامنه ای در دیدار با فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی، کسانی را که از پیشنهاد آمریکا ابراز خوشحالی کردند، “عده ای ساده لوح” یا “دارای غرض” خواند و گفت: “مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی کند”.

به رغم واکنش منفی خامنه ای نسبت به پیشنهاد دولت آمریکا، اما آنچه مسلم است پیشنهاد مذاکره مستقیم به جمهوری اسلامی، شرایط دشواری را برای شخص خامنه ای ایجاد کرده است. واقعیت این است که طی چند ماه گذشته، موضوع ضرورت مذاکره با آمریکا به شکل های مختلف از طرف گرایشی در درون هیئت حاکمه ایران مطرح شده و هر بار نیز با مخالفت خامنه ای مواجه شده است. آمریکا نیز به خوبی بر این امر واقف است که “مذاکره مستقیم” و “جدی” با جمهوری اسلامی بدون موافقت خامنه ای امکان پذیر نیست. با توجه به همین واقعیت است که معاون رئیس جمهور آمریکا در مورد زمان گفت و گو با ایران به صراحت گفت: “هرگاه رهبر ایران جدی باشد” این امر متحقق خواهد شد.

در واقع آمریکا به تجربه دریافته است که در امر مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی این خامنه ای است که تصمیم می گیرد. چرا که، در سیستم حکومتی جمهوری اسلامی ایران، دولت، مجلس و یا هر ارگان دیگری، مترسکی بیش نیستند. به عبارت دیگر ارگان های جمهوری اسلامی صرفا در حد مجری تصمیمات و اوامر ولی فقیه هستند.

حال پرسش این است که با توجه به مجموعه شرایط، آیا اساسا جمهوری اسلامی در وضعیتی هست که بر سر میز مذاکره با آمریکا بنشیند؟ و اگر زمینه های این امر مهیا نیست، چرا دولت آمریکا پیشنهاد مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی را آنهم در کنفرانس امنیتی مونیخ و در حضور نمایندگان  بیش از ٩٠ کشور جهان و نهادهای بین المللی طرح کرده است؟

واقعیت این است که با توجه به مشکلات و بحران های عدیده ای که هم اکنون جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان است، پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا همانند شمشیر داموکلس بر فراز سر جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای قرار گرفته است. در وضعیت موجود، جمهوری اسلامی بر سر یک دو راهی دشواری قرار دارد. با توجه به بحران های حاکم بر جمهوری اسلامی و با توجه به عمق پرونده هسته ای ایران و پروسه ای را که این پرونده تا کنون با مسئولیت مستقیم شخص خامنه ای طی کرده است، هم پذیرش مذاکره با آمریکا و هم رد پذیرش پیشنهاد مذاکره با آمریکا، هزینه های بسیار سنگینی را برای جمهوری اسلامی و به طور اخص شخص خامنه ای به دنبال دارد.

عدم پذیرش مذاکره با آمریکا، یعنی ادامه وضع موجود، لاینحل ماندن پرونده اتمی ایران که مسلما حلقه عواقب منفی لاینحل ماندن این پرونده از جمله تشدید تحریم ها بر گلوی جمهوری اسلامی، هر روز تنگ و تنگ تر می شود. به رغم همه این تنگناها، اما در این حالت دست کم عواقب لاینحل ماندن پرونده اتمی و نتایج حاصل از آن تا حدودی برای جمهوری اسلامی و خامنه ای روشن است. در عوض پذیرش مذاکره مستقیم با آمریکا، نتایج و عواقب نا روشن و پیش بینی نشده ای را به همراه دارد که می تواند  برای جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای چندان مطلوب نباشد. و این همان نکته ای است که خامنه ای از آن وحشت دارد. البته این نکته را نیز باید افزود که منازعه آمریکا با جمهوری اسلامی فقط محدود به نزاع هسته‌ای نیست، بلکه اساسا مرتبط با سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که مذاکره با دولت آمریکا برسر این مسئله، عواقب جدی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت.

جمهوری اسلامی هم اکنون در عرصه داخلی و بین المللی در ضعیف ترین موقعیت سیاسی و اقتصادی خود قرار دارد. علاوه بر این، در عرصه داخلی نیز با بحران درونی و وضعیت بهم ریخته ای مواجه است. درگیری های علنی احمدی نژاد با برادران لاریجانی صرفا  یک نمونه از وضعیت بهم ریخته این رژیم است. بنابر این، در یک چنین موقعیت شکننده ای که جمهوری اسلامی هم اکنون چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی گرفتارش است، قبول مذاکره با آمریکا در گام نخست، یعنی پذیرش “جام زهر” و فروپاشی هیمنه نداشته شخص خامنه ای. در گام بعدی، با توجه به تشدید کشمکش های درونی رژیم و نیز عدم اقتدار خامنه ای در کاهش این کشمکش ها و بحران درونی رژیم، پذیرش مذاکره با آمریکا محتملا جمهوری اسلامی را با فروپاشی درونی و یا دست کم با عواقب غیر قابل پیش بینی مواجه خواهد ساخت.

در واقع، آمریکا با طرح پیشنهاد مذاکره مستقیم به جمهوری اسلامی، عملا خامنه ای را در گوشه رینگ قرار داده است. در این حالت، همانطور که جو بایدن اعلام کرد “توپ در زمین جمهوری اسلامی است” و یا بهتر است گفته شود توپ در زمین خامنه ای افتاده است. جمهوری اسلامی چه به این پیشنهاد تن بدهد و چه با آن مخالف باشد، در هر دو حالت، بازنده و آمریکا برنده میدان است.

در روند بررسی بحران هسته ای موجود میان گروه کشورهای پنج بعلاوه یک و جمهوری اسلامی، سیاست آمریکا همواره بر این بوده تا علاوه بر اجماع و جلب نظر کشورهای پنچ بعلاوه یک، بتواند یک اجماع جهانی گسترده را نیز علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کند. بر مبنای این سیاست، در هر مقطع زمانی که آمریکا خواسته حلقه فشارها بر جمهوری اسلامی را تنگ و تنگتر نماید، با برگ هایی وارد میدان شده است که به طور عینی و ملموس قادر شده آمریکا و متحدان خود را مدافع حل دیپلماتیک  پرونده اتمی ایران و جمهوری اسلامی را مسبب لاینحل ماندن آن معرفی کند. حال با ارائه پیشنهاد مذاکره مستقیم آمریکا به جمهوری اسلامی، آنهم در کنفرانس امنیتی مونیخ و پاسخ منفی خامنه ای به این پیشنهاد، عملا راه برای اجماع جهانی مورد نظر آمریکا جهت اعمال فشار باز هم بیشتر بر جمهوری اسلامی فراهم شده است. بی دلیل نبود که جو بایدن و فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه یک روز پس از کنفرانس مونیخ طی یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ الیزه به طور مشترک اعلام کردند: “با وجود همه تلاش ها، رژیم تهران هم چنان از شفافیت نشان دادن سرباز می زند. بنابر این، ما تا به آخر فشار را ادامه خواهیم داد”.

 در واقع انتظار شنیدن پاسخ منفی جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای نسبت  به پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا چیز تازه و غریبی نبود. چرا که مجموعه شواهد و شرایط بحرانی حاکم بر ایران بیانگر این حقیقت است که جمهوری اسلامی لااقل در وضعیت شکننده موجود و با کشمکش های درونی فزاینده ای که با آنها مواجه است، پای میز مذاکره با آمریکا نخواهد رفت. اما، دولت باراک اوباما با این پیشنهاد، اینبار نه فقط جمهوری اسلامی بلکه عملا خامنه ای را مسئول مستقیم پیامدهای پرونده اتمی ایران در عرصه داخلی و بین المللی معرفی کرد. علاوه بر این توانست جهت اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی، اجماع جهانی مورد نظر خود را پایه ریزی نماید.

متن کامل نشریه شماره ۶۳۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.