مردم سوریه هم‌چنان قربانی نظم ضد انسانی سرمایه‌داری

یادداشت سیاسی- حدود ساعت ٣ صبح روز چهارشنبه ٢١ اگوست برابر با ٣٠ مرداد، اولین اخبار در مورد حمله شیمیایی به محلاتی در دمشق پایتخت سوریه منتشر شد. براساس اعلام پزشکان بدون مرز، ٣ بیمارستان مرتبط با آن‌ها حدود ٣۶٠٠ بیمار را که دارای نشانه‌های مسمومیت با گاز اعصاب بودند، تحت درمان قرارداده که از میان آن‌ها ٣۵۵ نفر جان باخته‌اند. برخی از گزارش‌ها حاکی از قربانی‌شدن تعداد باز هم بیشتری از مردم سوریه می‌باشد. کودکان، زنان و مردانی که عموما در خواب بوده و هرگز نتوانستند از خود دفاع کنند.

جنبش اعتراضی مردم سوریه که هم‌چون دیگر کشورهای عربی با خواست نان و آزادی آغاز شد و خواستار برکناری دیکتاتوری به‌نام بشار اسد بود، به‌سرعت و بر اثر رقابت‌ بین کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی که در یک سوی آن عربستان، قطر، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا قرار داشتند و در سوی دیگر روسیه، چین، ایران و گروه حزب الله لبنان، به یک جنگ خونبار داخلی تبدیل شد. جنگی که از سویی منجر به انحراف مبارزات توده‌ها، قربانی‌شدن ١٠٠ هزار نفر از آن‌ها و آوارگی میلیون‌ها نفر گردید و از سوی دیگر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم پای برخی از دولت‌های منطقه را به جنگ کشاند، جنگی که به‌معنای کامل کلمه به یک جنگ فرقه‌ای تبدیل شده و تا همین امروز نیز آتش این جنگ به برخی از کشورهای منطقه هم‌چون عراق و لبنان به‌صورت مستقیم و به برخی دیگر از کشورها که همیشه با معضل سنی و شیعه روبرو بوده‌اند به طور غیرمستقیم کشانده شده است.

در عراق بار دیگر میزان قربانیان در اثر انفجارهایی که هدف‌شان تنها توده‌های مردم هست که به جرم شیعه و یا سنی بودن کشته می‌شوند، اوج گرفته است. تنها در روز یکشنبه ٣ شهریور ماه بیش از ۴۶ نفر در این انفجارات کشته شدند. در لبنان نیز پس از انفجاراتی در محلات شیعه نشین بیروت که منجر به کشته شدن ده‌ها نفر گردید، دو انفجار در شهر طرابلس و در محلات سنی‌نشین این شهر منجر به کشته شدن بیش از ۴٠ نفر شد. شاخه شمال آفریقای گروه جنایت‌پیشه‌ی “القاعده” با انتشار اطلاعیه‌ای حزب الله لبنان را مسئول این انفجارها دانسته و نوشته است: “حزب‌الله کیفر کارش را خواهد دید”. در یمن نیز در اثر انفجار بمب در صنعا پایتخت این کشور، حداقل شش نفر کشته شدند.

ادامه‌ی جنگ داخلی در سوریه که نشانی از پیروزی هیچ‌کدام از طرفین در آن وجود ندارد و تسری آن به کشورهایی هم‌چون عراق و لبنان که همراه با تقویت افراطی‌ترین جریانات مذهبی همراه شده است، وضعیت پیچیده‌ای را در این منطقه از جهان پدید آورده است. در چنین شرایطی‌ست که حمله شیمیایی به مردم سوریه و قربانی شدن آن‌ها، بهانه‌ای گشت تا تحرکات دیپلماتیک برای پایان دادن به این وضعیت از سوی آمریکا و متحدان‌اش اوج بگیرد.

کشورهای غربی و متحدان آنها، هم‌چون ترکیه از همان ابتدا انگشت اتهام را به سوی دولت بشار اسد نشانه رفتند. در این میان طبیعی بود که روسیه و ایران در حمایت از دولت بشار اسد و رد این اتهام وارد میدان شوند. اما تداوم این موضوع و پافشاری بر بازدید ماموران سازمان ملل، باعث شد تا سوریه پس از چند روز، با بازرسی ماموران سازمان ملل و حتا آتش بس در منطقه به منظور ایجاد امنیت برای بازرسان موافقت کند.

اما تهدیدات کشورهای غربی ادامه و حتا شدت یافت. فرانسه از همان ابتدا از ضرورت استفاده از نیروی نظامی سخن راند. اوباما با مشاوران‌اش جلسه‌ای برگزار کرد و وزیر دفاع وی از آمادگی نیرو‌های نظامی آمریکا برای هر گونه اقدامی در صورت تصمیم اوباما سخن راند. حتا وزیر خارجه انگلیس و یکی از مقامات کاخ سفید با اعلام این‌که سوریه با بازرسی سازمان ملل دیر موافقت کرده است، از احتمال از بین رفتن شواهد به دلیل بمباران‌های روزهای بعد توسط دولت بشار اسد صحبت کردند. در این میان ترکیه شدیدترین هشدار را داد. روز دوشنبه ۴ شهریور وزیر خارجه ترکیه گفت: “اگر توافقی گسترده و در سطح شورای امنیت سازمان ملل برای اقدام به حل بحران سوریه شکل نگیرد، ترکیه به هر ائتلاف بین‌المللی دیگر علیه سوریه خواهد پیوست”. وی هم‌چنین از رایزنی ٣٧ کشور درباره‌ی راه‌های مداخله در بحران سوریه و امکان ایجاد یک ائتلاف علیه دولت بشار اسد توسط این کشورها سخن گفت.

در پی اوج‌گیری این تهدیدها، دولت‌های ایران و سوریه نیز مقابله به مثل را آغاز کردند. وزیر اطلاع‌رسانی سوریه به آمریکا برای هرگونه دخالت نظامی هشدار داد. جعفری فرمانده سپاه و جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح و از فرماندهان سپاه، سخنانی مشابه وزیر اطلاع‌رسانی سوریه بر زبان راندند. در این میان سخنان جزایری که گفته بود: “: آمریکا محدوده خط قرمز جبهه سوریه را می‌داند و هرگونه عبور از خط قرمز سوریه پیامدهای شدید برای کاخ سفید در پی خواهد داشت”، در مطبوعات جهان زیر ذره‌بین رفت تا آتش تشنجات هر چه بیشتر شعله‌ور گردد. روحانی بدون موضع‌گیری مشخص در رابطه با طرفین دعوا در سوریه، با بیان این که ایران خود قربانی حملات شیمیایی بوده است، بر مخالفت ایران با استفاده از این سلاح‌ها به‌ویژه در سوریه تاکید نمود. کمیسیون امنیت ملی مجلس اسلامی نیز با حضور سخنگوی وزارت خارجه جلسه‌ای برای بررسی امکان دخالت نظامی قدرت‌های غربی و مواضع احتمالی روسیه و ایران برگزار کرد.

دولت سوریه برای ایران و حزب‌الله لبنان اهمیت فراوانی داشته و دارد. سوریه فقط مسیر انتقال مهمات نظامی برای حزب‌الله و دیگر گروه‌های همسو نبود، حکومت اسلامی با استفاده از این امکان در واقع قدرت چانه‌زنی خود را بالا برده و بر اهمیت خود و ضرورت بازی‌گرفتن‌اش در معادلات منطقه‌ای تاکید می‌کرد. شکی نیست که تا همین‌جا نیز این جنگ به منافع حزب‌الله و ایران آسیب رسانده است. نه تنها قدرت نظامی حزب‌الله به‌خاطر درگیر شدن در جنگ تضعیف می‌شود، بلکه حزب‌الله را به رویارویی بیشتری با کشورهای عربی منطقه کشانده و از نظر سیاسی بیش از گذشته منزوی می‌سازد. همین چندی پیش بود که اتحادیه اروپا، شاخه نظامی حزب الله را مورد تحریم قرار داد که موجب واکنش شدید ایران گشت.

در چنین شرایطی‌ست که بمباران شیمیایی محلاتی در دمشق، به یک بحران جدید بین‌المللی تبدیل می‌گردد. شکی نیست که ادامه‌ی وضعیت کنونی و تشدید بی‌ثباتی در منطقه بویژه عراق مورد خوشایند دولت‌های غربی نمی‌باشد. از سوی دیگر دولت‌های غربی به‌هیچ عنوان با ابقای دولت بشار اسد موافقت نخواهند کرد، برای همین است که از نظر این دولت‌ها باید حتما تغییراتی در وضعیت کنونی داده شود. پیش از این آمریکا و روسیه خود را آماده کرده بودند تا با برگزاری مذاکراتی به نحوی که تا حدودی نظرات روسیه نیز تامین گردد، بن‌بست سوریه را بشکنند، اما به نظر می‌آید که اکنون از موقعیت روسیه برای چانه‌زنی کاسته شده است. اگرچه محدوده دخالت نظامی مستقیم آمریکا در شرایط کنونی هنوز دقیقا روشن نیست، اما احتمال حملات موشکی و بمباران برخی مراکز نظامی دولت بشار اسد افزیش یافته است. درهر حال شکی وجود ندارد که بعد از این فاجعه دست ائتلاف مخالف سوریه برای اقداماتی جدید برای برهم زدن موازنه بازتر شده است. موازنه‌ای که از نقطه‌نظر منافع این کشورها باید هرچه سریع‌تر به نفع مخالفان دولت بشار اسد تغییر کرده و زمینه‌ی سرنگونی بشار اسد را فراهم آورد. در چنین شرایطی‌ست که محاصره دولت ایران و حزب‌الله لبنان نیز کامل‌تر می‌شود. هنوز این سخن آخوند مهدی طائب در گوش‌ها می‌پیچد که گفته بود: “اهمیت سوریه برای ایران بیش از خوزستان است و اگر سوریه از دست برود تهران را هم نمی‌توانیم حفظ کنیم”. بی‌شک از روز چهارشنبه ٣٠ مرداد، جنگ داخلی در سوریه وارد مرحله‌ی جدیدی شده است. اما این جنگ، جنگ مردم سوریه، جنگ کارگران و زحمتکشان سوریه علیه طبقه حاکم سرمایه‌دار نیست. این جنگی نیست که مردم آن را می‌خواستند. این جنگی‌ست که از سوی دولت‌ها از جمله دولت بشار اسد، به مردم سوریه تحمیل شده است، جنگی که قربانیان آن مردم سوریه هستند و آثارش سال‌ها بر مردم این کشور باقی خواهد ماند. مردم سوریه به شیعه و سنی و کرد تقسیم نمی‌شوند، مردم سوریه به کارگران و زحمتکشان در برابر سرمایه‌داران تقسیم می‌شوند. مردم سوریه خواهان نان و آزادی بوده و هستند و این خواست اگر امروز در محاق فرو رفته، روزی سر برآورده و کارگران و زحمتکشان سوری انتقام خود را از سرمایه‌داران و تمام مرتجعین سوریه و دیگر کشورهای درگیر که امروز به‌خاطر منافع حقیرشان کودکان، زنان و مردان‌سوری را به‌خاک‌ و خون کشیده‌اند، خواهند گرفت.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۵٢  در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.