بار دیگر نوار غزه غرق در آتش و خون است؛ آتش و خون برخاسته از فرود موشکها و بمبهایرژیم اشغالگر اسرائیل بر سر مردم فلسطین. طبق گزارشات، تاکنون بیش از۲۰۰ فلسطینی کشته، بیش از ۱۳۶۱ نفر مجروح، بیش از ۱۲۵۵ خانه ویران و هزاران نفر آواره شدهاند. کشته شدگانی که طبق گزارشات سازمان ملل ۷۷ درصد آنان غیرنظامی هستند و در میان آنان، ۳۶ کودک.
بهانهی آغاز جنگ این بار، کشته شدن سه نوجوان اسرائیلی بود. سه نوجوانی که حدود یک ماه پیش در کرانه باختری رود اردن ناپدید شدند و چندی بعد، جسد آنان در مزرعهای پیدا شد.
نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بلافاصله، بدون ارائه مدرکی، مدعی شد حماس مسئول این قتلهاست. سربازان اسرائیلی به بهانه یافتن قاتل یا قاتلین وارد سرزمین فلسطینیها شده و صدها نفر را دستگیر کردند، از جمله زندانیانی را که قبلا از زندانهای اسرائیل آزاد شده بودند.
دوم ژوئیه نوجوانی فلسطینی توسط راستگرایان یهودی ربوده و زنده زنده در آتش سوزانده شد.
و این قتلها، که عوامل آن (حداقل در ربودن و قتل سه نوجوان اسرائیلی) ناروشن است، آغازگر درگیری جدید پس از آتش بس سال ۲۰۱۲ شدند. در ۷ ژوئیه پس از حملات هوایی اسرائیل، حماس، حملات موشکی به شهرهای اسرائیل را از سر گرفت. روز بعد، حملات موشکی اسرائیل آغاز شد. از آن زمان تاکنون، هر دو طرف، صدها موشک به سوی شهرهای یکدیگر پرتاب کردهاند. طبق گزارش رسانهها، فقط اسرائیل ۱۴۷۴ حمله موشکی به نوار غزه کرده و ۱۵۰۰ تن مواد منفجره بر سر مردم ساکن منطقهای با وسعت اندک و جمعیتی فشرده فروریخته است.
دولت جنایتکار اسرائیل مدعی است از “موشکهای هوشمند” استفاده میکند تا تلفات غیر نظامی کم شود. بر اثر برخورد یکی از این “موشکهای هوشمند” به قهوهخانهای که مردم در آن مشغول تماشای بازیهای جام جهانی فوتبال بودند، ۹ نفر، از جمله یک نوجوان ۱۵ ساله کشته و سه نفر از جمله یک کودک ۱۳ ساله مجروح شدند.
ادعایی که حتا رئیس خاورمیانه “دیدهبان حقوق بشر” نیز به نادرستی آن اذعان دارد. وی در مصاحبهای میگوید: “اسرائیل مکررا از حملات هدفمند سخن میگوید، اما حملاتی که هدفهای نظامی ندارند و موجب مرگ این تعداد غیر نظامی میشوند، به سختی میتوانند هدفمند تلقی شوند. موارد مستند اخیر در غزه، با سابقه طولانی اسرائیل در حملات هوایی غیرقانونی و آمار بالای قتل غیرنظامیان مطابقت دارد.”
بر اثر برخورد یکی از موشکهای اسرائیل به یک بیمارستان معلولین، دو تن از بیماران معلول کشته شدند. دولت اشغالگر اسرائیل مدعی است چارهای ندارد، زیرا حماس، سلاحها و موشکهای خود را در خانهها و بیمارستانها و مدارس انبار کرده و از آنجا به سوی اسرائیل موشک پرتاب میکند. ادعایی که نه تنها اسرائیل، بلکه آمریکا و متحدینش نیز علیه حماس تکرار میکنند و آن را دلیل موجهی برای کشتار مردم بیدفاع فلسطین توسط اسرائیل میدانند.
دولت نژادپرست اسرائیل مدعی است در حملات خود، سران حماس را نشانه میرود. در حمله موشکی اسرائیل به خانه رئیس پلیس غزه، وی زخمی شد، اما ۱۸ نفر از اعضای خانوادهاش کشته شدند.
این رژیم مدعی است برای حفاظت از شهروندان و توقف حملات موشکی نیروهای حماس به شهرهای اسرائیل، همچنان به حملات خود ادامه خواهد داد. با توجه به تجهیزات و تسلیحات نظامی اسرائیل در مقایسه با فلسطینیها این “عدم امنیت”، بیشتر به طنزی سیاه میماند تا یک خطر واقعی. به گفتهی خود دولت اسرائیل، تنها سیستم دفاع ضد موشکیموسوم به “گنبد آهنین” که مانع تلفات سنگین اسرائیلیها شده است، میلیاردها دلار هزینه برداشته است. از آن سو، تمام کارشناسان اذعان دارند که موشکهای حماس، به جز موشکهای دوربردی که گفته میشود از ایران و سوریه خریداری کرده است، بیشتر به بمبهای دستساز میمانند تا موشکهای واقعی.
اگر تمام ادعاهای رژیم اسرائیل در ادامهی این جنگ نابرابر و کشتار مردم فلسطین پوچاند، هدف واقعی چیست؟ پیشبرد سیاست جنگطلبانه، اشغال هر چه بیشتر سرزمینهای فلسطینیان و ادامهی سرکوب آنان.
در حال حاضر، اسرائیل بیش از ۴۰ هزار نیروی ذخیره خود را فراخوانده است. تانکها و سربازان خود را در مرز نوار غزه مستقر کرده و احتمال حمله زمینی را بررسی میکند. وزیر دفاع اسرائیل، موشه یعلون، گفته است، خود را برای جنگی علیه حماس آماده میکنیم که چند روزه به پایان نمیرسد. گذشته از آن، اسرائیل، که به خوبی از قدرت موشکهای ضعیف حماس آگاه است، این فرصت را مغتنم میشمرد تا موشکهای حماس را کاهش دهد، خواه بر اثر بمبارانهای ارتش اسرائیل یا شلیکشان از سوی نیروهای حماس. دولت صهیونیستی و نژادپرست اسرائیل که به تجهیزات پیشرفته نظامی مجهزاست، به کشتار مردم بی دفاع فلسطین و تخریب اماکن مسکونی آنها ادامه می دهد و حماس با پرتاب موشکهایی که مطلقاً با تجهیزات نظامی اسرائیل قابل قیاس نیستند، جنگافروزان متجاوز اسرائیلی را به ادامه درگیریها ترغیب میکند. و چنین است که به نظر میآید هر دو سو تمایلی ندارند، این جنگ به این زودی پایان یابد. در این میان، این مردم، به ویژه فلسطینیها هستند که باید تاوان جنگطلبی نیروهای اسلامگرا و صهیونیستهای اسرائیل را بپردازند. مردمی که از حفاظ “گنبد آهنین” بیبهرهاند، آژیر خطری نیز نیست تا آنان را به پناهگاه فراخواند، اگر هم میبود، جایی ندارند که به آن پناه ببرند. آنان حتا نمیتوانند مصالح ساختمانی مورد نیاز خود را وارد کنند، چه رسد به ساختن پناهگاه. با کمبود مواد غذایی و مواد سوختی روبرویند. به گزارش سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۵۰ درصد کودکان فلسطینی دچار سوء تغذیهاند. زیرساختها ویران شدهاند. بیمارستانها پر ازدحاماند و روبرو با کمبود دارو، هواپیماها اجازه فرود ندارند و قایقها نمیتوانند به دریای آزاد بروند. در اسرائیل نیز که سالانه میلیاردها دلار هزینه تسلیحات نظامی میشود، بیش از ۲۰ درصد مردم، شامل ۴۳۹ هزار خانواده و بیش از ۸۱۷ هزار کودک زیر خط فقر زندگی میکنند.
با ادامهی جنگ و کشتار، فقر و آوارگی بهویژه در میان مردم فلسطین تشدید میشود، امید به صلح فرسایش مییابد، و آنچه پابرجا میماند، ادامه درگیریها و لاینحل ماندن مسئله فلسطین و حقوق فلسطینیها است.
در سال ۲۰۱۰ محمد مرسی، رئیس جمهور برکنار شدهی مصر میانجی گفتگوهای صلح میان اسرائیل و نیروهای حماس شد. اما دولت کنونی مصر، محدودیتهای بسیاری را بر ساکنین نوار غزه تحمیل میکند، به جز بستن بسیاری از تونلهای انتقال کالا و رفت و آمد ساکنان غزه به مصر، مرزهای رفح برای رفت و آمد فلسطینیها باز است، اما نه برای آوارگان و پناهجویان. به نظر برخی از ناظران این اقدام دولت مصر، برای افزایش فشار بر حماس است.
در آخرین ساعات روز دوشنبه، دولت مصر به دو طرف، پیشنهادی برای پایان بخشیدن به این درگیری ارائه کرد. طبق این پیشنهاد میبایستی از ساعت ۹ صبح روز سهشنبه، آتش بس آغاز میشد، و پس از ۴۸ ساعت از شروع آتشبس، طرفین در مصر با یکدیگر دیدار و گفتگو میکردند. اما در خبرها آمده است که شاخه نظامی حماس این پیشنهاد را نپذیرفت و روز چهارشنبه، پس از یک روز آتشبس، مجددا، شلیک موشکهای دو طرف از سر گرفته شد که در نتیجه یک اسرائیلی و حداقل سه فلسطینی کشته شدند.
اما مصایب مردم فلسطین به دوران جنگ محدود نیست. آنان در زمان “صلح” نیز شرایط سختی را میگذرانند. فلسطینیهای ساکن اسرائیل شهروندان درجه دوم هستند و در معرض تبعیضهای متعدد؛ اسرائیل به بهانه حفظ امنیت خود، دسترسی فلسطینیهای ساکن نوار غزه به کالاهای مورد نیاز را محدود میکند؛ آنان نمیتوانند آزادانه مسافرت و رفت و آمد کنند؛ به کمترین بهانه یا حتا بدون دلیل، دستگیر و شکنجه میشوند؛ ارتش و پلیس اسرائیل، حتا برای این کار یک مجوز قانونی به نام “بازداشت اداری” دارد، که طبق آن مقامات اسرائیلی اجازه دارند، فلسطینیها را بدون تفهیم اتهام یا محاکمه تا شش ماه زندانی کنند و آن را به طور نامحدود تمدید کنند؛ شهرکسازیهای اسرائیل در فلسطین، هر ساله، زمینهای بیشتری را به اسرائیل ضمیمه میکند. تظاهرات مسالمتآمیز آنان با خشونت در هم کوبیده میشود. به جز این سرکوبهای سیستماتیک، فقر و بیکاری بیداد میکند؛ زیرساختها و اقتصاد به ویژه نوار غزه بر اثر حملات موشکی، هوایی و زمینی اسرائیل ویران است.
ازاینرو تا زمانی که حقوق ملت فلسطین به آنها بازگردانده نشود، این آتشبسها، توقفی کوتاه هستند در جنگی درازمدت.
امید به برقراری صلحی پایدار، تنها در صورتی تحقق مییابد که حق مردم فلسطین در تشکیل کشور مستقلشان با مرزهای مشخص در محدودهی پیش از ۱۹۶۷ (طبق خواست مردم فلسطین) به رسمیت شناخته شود. گرچه چنین امری در حال حاضر دشوار به نظر میرسد، اما با ادامهی مبارزه متحدانه مردم فلسطین علیه دولت اشغالگر اسرائیل از سویی، و حمایت طبقه کارگر و نیروهای مترقی و کمونیست سراسر جهان، به ویژه اسرائیل از مبارزات حقطلبانهی مردم فلسطین، و اعتراض و مبارزهی مشترک علیه جنگافروزی، نژادپرستی و اشغالگری دولت اسرائیل و متحدین آن، از سویی دیگر، میتوان این امید را به ثمر نشاند.
نظرات شما