اتخاذ تاکتیکها و شعارهای مناسب، در لحظه مناسب، میتواند در پیشبرد روند انقلاب نقش مثبت مؤثری داشته باشد. بر عکس تاکتیکها و روشهای نامناسب، بدیهیست که به زیان این روند تمام میشود.
اگر که توده مردم به بهانه “انتخابات” و به بهانه اعتراض “اصلاح طلبان” و در واقع، از روزنهای که تحت شرایط تشدید تضادهای درونی رژیم ایجاد شده است، آسانتر توانستهاند و میتوانند به خیابان بریزند و اهداف و شعارهای مستقل خود را دنبال کنند، بدیهی ست که باعقب رانده شدن این جناح و یا سازش آن در مراحل تکامل یافتهتر جنبش انقلابی – که احتمال آن هم کم نیست – این روزنه نیز بسته خواهد شد. مادام که انقلاب هنوز امکانات قابل اتکائی برای ایستادن روی پاهای خود فراهم نساخته است، میتواند و باید با استفاده از این فضا و روزنه، ریشههای خود را، به اعماق جامعه بگستراند. بنابراین هر چقدر این دورۀ مجادلات و درگیریهای جناح موسوم به اصلاح طلب با جناح مسلط حکومتی، طولانیتر شود بیشتر به سود مردم و جنبش انقلابی آنها خواهد بود.
اما انقلاب نمیتواند منتظر بماند و منتظر نمیماند. هم اکنون تودههای مردمی که ۳۰ سال در تحت شدیدترین فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار داشتهاند، شروع به برخاستن کردهاند. صدها هزار و میلیونها تن از تودههای مردم ایران بیش از یک هفته است که هر روز در خیابانها تظاهرات و راه پیمائی میکنند. سرریز شدن این حجم از توده مردم به خیابان و تداوم تظاهرات به رغم متجاوز از ١۵۰ کشته، صدها زخمی و هزاران نفری که دستگیر شدهاند، در تمام طول سه دهۀ اخیر بی سابقه است. انفجار خشم فروخفته مردم ستمکش و استثمار شده میرود تا تمام دستگاه حکومتی را، در آتش خود بسوزاند و خاکستر کند. یورش جوانان و مردم انقلابی به پایگاههای سرکوب رژیم آغاز شده است. همه اینها بیانگر این است که دوران نوینی از اعتلا آغاز شده است. روند اعتلاء جنبش، بر خلاف دوره گذشته در انقلاب ۵۷، بسیار پر شتاب است. اکنون چنین به نظر میرسد که بعد از اتمام حجت خامنهای و تصمیم به سرکوب خشن راه پیمائیها و تظاهرات گستردۀ تودهای، و به اجرا گذاشته شدن این تصمیم از روز شنبه ۳۰ خرداد، که حداقل ١۹ کشته برجای گذاشت، دهها نفر بر اثر اصابت گلوله مزدوران رژیم زخمی شدند و صدها تن دیگر بازداشت گردیدند، لااقل در لحظه حاضر رژیم اجازه نخواهد داد ، تظاهرات و راه پیمائی گسترده تودهای در ابعاد روزهای ٢۳ تا ۳۰ خرداد برگزار شود. بنابراین تاکتیک و روش مناسب در این لحظه، راه اندازی تظاهرات اعتراضی بصورت موضعی است، که خود توده مردم نیز به تجربه، آن را دریافته و بدان عمل میکنند. تظاهرات موضعی در نقاط مختلف شهر، از جمله و به ویژه در مناطق زحمتکش نشین شهر، علاوه بر آنکه نیروهای سرکوب را منقسم خواهد کرد و از قدرت آن خواهد کاست، به اعتراض کنندگان نیز قدرت مانور و تحرک بیشتری میدهد، ضمن آنکه هزینهها و تلفات احتمالی مبارزه را نیز پائین میآورد. مردم مبارز تهران از روز شنبه ۳۰ خرداد، عملاً به این شیوه مبارزه روی آوردهاند.
اما این شیوه مبارزه یعنی تظاهرات خیابانی موضعی در چند نقطه شهر، نیاز به سازماندهی دارد. لذا برای پیشبرد بهتر این شیوه مبارزه و برای سازماندهی و هدایت اینگونه اعتراضات و تداوم آن، کمیتههای محلات را باید سازماندهی و ایجاد نمود. کمیته محلات، که توده مردم در آن متشکل میشوند، مناسبترین تشکلهائی هستند که میتوانند تظاهرات موضعی را سازماندهی کنند و در عین حال با دیگر کمیتهها در سایر بخشها و محلات ارتباط برقرار نمایند و مبارزات تودهای را در سطحی عمومیتر هماهنگ و سازماندهی نمایند.
این شیوه رادیکال مبارزه، یعنی تظاهرات موضعی، اگر چه در ارتقاء سطح مبارزه پیشرفت آن بسیار مؤثر است، اما نمیتوان و نباید تنها به این شیوه مبارزه اکتفا نمود، بلکه باید اشکال دیگر مبارزه را نیز در دستور کار قرار داد، به نحوی که بتوان اقشار هر چه بیشتری از تودههای مردم، به ویژه کارگران را به عرصه مبارزه سیاسی کشاند. اعتصاب، در لحظه کنونی مهمترین وسیلهای است که به بهترین نحوی میتواند، همپای تظاهرات موضعی، پروسه رشد و اعتلاء بیشتر جنبش انقلابی را تسریع کند وآن را تعمیق بخشد. تا هم اکنون نیز اعتصاباتی در میان پرستاران و بیمارستانها شکل گرفته است. در برخی از کارخانهها، از جمله ایران خودرو نیز اعتصابهای کوتاه مدتی در این رابطه و در حمایت از جنبش انقلابی صورت گرفته است، اما این هنوز بسیار کم و آغاز کار است! باید راههائی برای گسترش اعتصاب به سایر مؤسسات و ادارات دولتی، بانکها و بویژه کارخانهها پیدا کرد.ضرورت اعتصابات کارگری و گسترش آن در شرایط حساس کنونی، وظایف خطیری را بر عهده کارگران پیشرو، فعالان کارگری و هواداران و فعالان سازمان قرار داده است. با تشکیل کمیتههای اعتصاب از هم اکنون باید وسیعترین، اعتصابات کارگری را تدارک دید و راه اعتصاب عمومی سیاسی را هموار نمود. اعتصاب عمومی، ابزار سرکوب رژیم را بی اثر و کل دستگاه حکومتی رابه کلی فلج میکند و جنبش انقلابی را گام بلندی به جلو می راند.
بدیهی است که برای کارگران کارخانههای تعطیل شده و یا کارگران بلاتکلیف رها شده در واحدهای در حال تعطیل نیز، موقعیت مناسبی فراهم شده است تا با شعارها و خواستهای مستقل خود، اعتراضات خویش را به خیابان بکشانند و آن را به تظاهرات ها و راه پیمائیهای خیابانی موجود پیوند زنند. حضور کارگران درتظاهرات خیابانی، بی شک تأثیرات مهمی بر کم و کیف شعارها و سمت گیری و هدایت این گونه تظاهراتها خواهد گذاشت.
تودههای مردم ایران اعم از کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان و کارکنان رده پائین بانکها و موسسههای دولتی و خصوصی و امثال اینها، راه دیگری ندارند جز آنکه به سمت یک اعتصاب عمومی سیاسی بروند و با اعتصاب سراسری شرایط سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را فراهم سازند. اعتصاب عمومی سیاسی ، همان طور که اشاره شد، نیروی سرکوب رژیم را بلا اثر و کل دستگاه حکومتی را فلج می سازد و شرایط سرنگونی رژیم را فراهم میسازد. با این وجود نباید فراموش کرد که فراهم شدن شرایط سرنگونی، هنوز به معنی سرنگونی نیست. رژیم جمهوری اسلامی را باید با یک قیام مسلحانه تودهای برانداخت. قیام، نیازمند تدارک نظامیست و از هم اکنون برای فراهم سازی این تدارکات باید دست به کار شد.
در شرایط اعتلاء انقلابی موجود که میرود به یک موقعیت انقلابی فرا بروید، وظایف خطیری بر دوش هواداران و فعالان سازمان قرار گرفته است. هواداران و فعالان سازمان موظفند با حضور فعال و گسترده خود در اعتصابات، اعتراضات و تظاهرات تودهای از جمله تظاهرات خیابانی موضعی، مواضع و شعارهای سیاسی سازمان را که بر گرفته از خواست و مطالبات خود کارگران و زحمتکشان است وسیعاً به میان مردم ببرند. با پخش نشریه کار، تراکتها، اطلاعیهها، شبنامهها و دیوارنویسی و اشکال ابتکاری دیگری نظیر اینها، به سهم خود در جهت هدایت جنبش انقلابی و سمت و سو دادن آن به سمت یک انقلاب کارگری تلاش ورزند. هر چند که انقلاب، در روند پیشرفت و تکامل خویش همه مماشات طلبان و مسامحه جویان و همراهان دروغین خود را به کناری خواهد راند، اما وظیفه ماست که با حضور فعال و طرح شعارهای مناسب و جا انداختن آنها، شعارهای ارتجاعی و نامربوط را ایزوله و از متن تظاهرات و اعتراضات پاک کنیم و نگذاریم جنبش انقلابی، به مسلخ جناحهای حکومتی و بورژوائی کشانده شود و توسط مرتجعین مصادره گردد.
شعارهای زیر از جمله شعارهائی است که هم میتوان آنها را بر دیوارها نوشت و یا بصورت تراکت پخش کرد و هم می توان در اعتصابها ویا تظاهراتهای موضعی، بسته به موقعیت و شرایط، وبسته به مکان مبارزه و ترکیب تودۀ اعتراض کننده، آنها را به شعارهای جمعی و عمومی تبدیل کرد.
* نه سازش نه تسلیم نبرد تا پیروزی!
* نه سازش نه تسلیم نبرد تا رهائی!
* مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر استبداد!
* مرگ بر جمهوری اسلامی!
* حکومت مذهبی نابود باید گردد – حکومت شورائی ایجاد باید گردد
* زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
* اتحاد، مبارزه، پیروزی!
* کارگر، دانشجو، اتحاد اتحاد!
* اتحاد اتحاد کارگران اتحاد!
* اتحاد اتحاد زحمتکشان اتحاد!
*تشکل مستقل حق مسلم ماست!
* کار، نان، آزادی، حق مسلم ماست!
*آزادی سیاسی ، حق مسلم ماست!
*اعتصاب، اعتصاب، کارگر اعتصاب!
شماره ۵۵۲ – سال سی و یکم – نیمه اول تیر ۸۸
نظرات شما