یاداشت سیاسی- کشف اجساد ۷۱ پناهجوی خارجی در یک کامیون توسط پلیس اتریش، پیدا شدن جسد نزدیک به ۵۰ نفر در انبار کشتی حامل پناهجویان در سواحل لیبی توسط گارد ساحلی ایتالیا و نیز غرق شدن دو قایق حامل ۲۰۰ پناهجوی دیگر که از غرب طرابلس به سوی ایتالیا در حرکت بود، از جمله خبرهایی هستند که فقط طی روزهای پایانی ماه اوت بازتاب رسانه ای یافته اند. پناهجویانی که برای رهایی از چنگال فقر، بی خانمانی و ویرانی حاصل از جنگ و کشتار، سرنوشت خود، خانواده و فرزندان خردسال شان را به دست قاچاقچیان و تلاطم امواج دریا می سپارند، تا شاید روزنه ای برای ورود به یکی از کشورهای اروپایی برایشان گشوده شود. پناهجویانی که طی سال های اخیر موج وار از سوریه، لیبی، افغانستان و عراق فرار می کنند، خود را به آب و آتش می زنند و اما، پیش از آنکه به ساحل امنی برسند، به کام مرگ فرو می روند. با گسترش جنگ و ناامنی در خاورمیانه و شمال آفریقا نه تنها موج فزاینده مهاجرت از مناطق بحران زده همچنان ادامه دارد، بلکه بر تعداد آمار پناهجویانی که به دلیل ناامنی مسیر به کام مرگ فرو می روند، روز به روز افزون تر هم می شود.
گزارش نهادهای بین المللی حاکی از آن است که دست کم طی ماه های اخیر صدها هزار مهاجر و پناهجو از مناطق بحران زده دنیا به ویژه در خاورمیانه و آفریقا سعی کرده اند خود را به کشورهای اروپایی برسانند. تا جایی که تنها در ماه گذشته بیش از ۱۰۷ هزار متقاضی پناهندگی وارد اروپا شده اند، که این رقم در تاریخ پناهندگی یک رکورد به حساب می آید. علاوه بر این، روزنامه فرانسوی فیگارو طی گزارشی از ثبت ورود ۳۴٠ هزار پناهجو به اروپا طی ماه های ژانویه تا ژوئیه ۲۰۱۵ خبر داده است، که این به معنای ۱۷۵ درصد افزایش است.
تردیدی نیست که ادامه جنگ داخلی در سوریه و ناآرامیها در لیبی، عراق، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه موج پناهجویی را تشدید کرده است. طبق گفته کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، از آغاز سال ۲۰۱۵ تاکنون بیش از ۲ هزار پناهجو در هنگام تلاش برای عبور از دریا جهت ورود به کشورهای اروپایی جان خود را از دست دادهاند. در این میان، خبر مرگ صدها انسان مهاجر و پناهجو طی روزهای اخیر، آنچنان دردناک و غم انگیز بوده است که حتا بان کی مون و سازمان ملل متحد نیز نسبت به آن واکنش نشان داده اند. بان کی مون، مرگ صدها پناهجو در روزهای اخیر را “هولناک و مایه دل شکستگی” خواند. او از همه کشورها خواست به قوانین بین المللی در مورد درخواست پناهجویی احترام بگذارند و مردم را در “صورت وجود ترس از ظلم و سرکوب، وادار به بازگشت به جاهایی که از آن گریخته اند، نکنند. این نه فقط مسئله قوانین بین المللی، بلکه یک وظیفه انسانی است”
تردیدی نیست که موضوع پناهندگی، گسترش ابعاد و تبعات ناشی از سیل فزاینده مهاجرت از مناطق جنگزده هم اینک به یک بحران برای نظام سرمایه داری تبدیل شده است. بحرانی که با تهاجم نظامی و سیاسی دول امپریالیستی به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شروع و در ادامه با شکل گیری جریانات فوق ارتجاعی همانند طالبان، القائده، بوکوحرام، النصرت و داعش تکمیل شد. بحرانی که تا کنون زندگی میلیون ها انسان را به کام فقر و تباهی کشانیده است. همان انسان هایی که گروه گروه از زن و مرد و کودک و جوان گرفته، خود را به آب و آتش می زنند تا از وضعیتی که همین کشورهای سرمایه داری و دول امپریالیستی برایشان ایجاد کرده اند، رهایی یابند. اما دریغ و درد که به جای رسیدن به ساحل امن، دسته دسته در فضای بسته کامیون ها خفه می شوند، در انبار کشتی های بارکشی جان می بازند و گروه گروه همراه با قایق های شناور به قعر دریا فرو می روند. بحرانی که دول اروپایی را به تکاپو واداشته تا با تشکیل جلسات اضطراری راه گریزی برای این بحران پیدا کنند. اما همانگونه که می بینیم، پایانی بر آن نیست و این قصه پر درد همچنان ادامه دارد.
آنچه هم اکنون توده های میلیونی کشورهای جنگ زده بدان گرفتا شده اند، تنها قرار گرفتن آنان در جنگ و کشتار و یا تهدید تجاوزات نیروهای طالبان و بوکوحرام و داعشیان نیست. فراتر از کشتار، فقر و بیخانمانی و آوارگی میلیون ها انسان است که آنان را موج وار در مسیر مهاجرت به کشورهای اروپایی سوق می دهد. در وضعیت موجود و با موج فزاینده ای که به راه افتاده است، بسیار طبیعی ست که هیچ قانون ضد پناهندگی و ایجاد محدویت های شدید پلیسی در مرزهای زمینی و دریایی نیز تاکنون قادر نشده است در مقابل این سیل فزاینده پناهندگی مانع ایجاد کند. میلیون ها انسانی که توسط تهاجمات امپریالیستی و ارتجاع منطقه و گروه های اسلامگرا خانه و کاشانه خود را از دست داده اند، حق خود می دانند تا با استفاده از کنوانسیون جهانی حق پناهندگان، برای ادامه حیات به سرزمین های امن تری پناه ببرند.
پوشیده نیست وقتی کشورهای سرمایه داری و امپریالیستی برای رهایی از بحران سرمایه داری به جنگ و تهاجمات نظامی متوسل می شوند، وقتی برای سرکوب نیروهای مترقی و کمونیست، دول ارتجاعی منطقه را تقویت می کنند، مذهب را بال و پر می دهند، اولین تبعات اینگونه اقدامات تجاوزکارانه شکل گیری همین هارترین گروه های اسلامگرا در منطقه است. و طبیعتا تبعات بعدی اینگونه تجاوزات، کشتار و ستمگری های اعمال شده بر توده های منطقه، همان وضعیتی است که اینک به صورت بحران فزاینده پناهندگی گریبان دول سرمایه داری را گرفته است. بحرانی که چندی ست با ظهور داعشیان در قلب کشورهای اروپایی و انجام عملیات تروریستی و به خطر افتادن امنیت داخلی کشورهای اروپایی، می رود تا دامنه آن ابعاد وسیعتری به خود گیرد. بحرانی که دول اروپایی و نیروهای راستگرای ضد پناهجویی صرفا با تمسک جستن به عملیات تروریستی هارترین نیروهای اسلامی نمی توانند راه ورود پناهندگی و پناهجویی را بر میلیون ها مردم فقیر و جنگزده سد کنند.
چرا که طبق کنوانسیون جهانی مربوط به وضع پناهندگان که تا کنون بیش از ۱۲۰ کشور آن را امضاء کرده اند و نسبت به اجرای مفاد آن متعهد شده اند، کلیه افرادی که در کشور خود به دلیل “نژاد، مذهب، ملیت، تعلق به یک گروه اجتماعی معین و عقاید سیاسی” تحت ستم و پیگرد هستند، حق دارند جهت ادامه زندگی وارد کشور دیگری شوند و بدون تبعیض، از “کلیه حقوق بشری و آزادی های سیاسی” همانند شهروندان آن کشور برخوردار گردند. حال با توجه به گسترش جنگ، ناامنی، کشتار و در یک کلام بحرانی که کشورهای امپریالیستی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد کرده اند، کمتر کسی را می توان در این مناطق بحران زده یافت که در شمول حداقل یکی از موارد پنجگانه حق پناهندگی قرار نداشته باشند. بنابراین حق پناهندگی، حقی است که هر انسانی مستثنا از رنگ، نژاد، مذهب، ملیت و عقاید سیاسی می بایست از آن برخوردار باشند. در این میان تردیدی نیست که وجود عناصری از قماش داعشیان و یا هر نیروی تروریست دیگری در میان سیل انبوه پناهجویان، هرگز نمی تواند مجوزی برای حذف صورت مسئله دفاع از حق پناهندگی باشد. مسئله پناهجویی و پناهندگی، حقی است که همواره و در هر شرایطی باید از آن دفاع کرد. راه جلوگیری از نفوذ داعشیان در صفوف پناهجویان، سیم خاردار کشیدن به دور کشورها نیست. راه بستن نفوذ بوکوحرام، طالبان، القائده و داعشیان، خاتمه دادن به تجاوزات امپریالیستی در منطقه، قطع هر گونه حمایت از مذهب و دول ارتجاعی منطقه است.
نظرات شما