سرکوب و فشار و تهدید علیه کارگران، از ماه پایانی سال ۹۹ و آغاز سال ۱۴۰۰ آشکارا تشدید شده است.سرمایهداران و کارفرمایان که هنگام اعتراض و اعتصاب، کارگران و فعالان اعتصاب را به عدم تمدید قرارداد و اخراج تهدید میکردند و علناً میگفتند اگر از اعتراض و اعتصاب و از حقوحقوق صحبت کنید، در پایان سال و مهلت قرارداد، قرارداد کار تمدید نخواهد شد، این تهدیدات را از همین آغاز سال جدید عملی ساختهاند. در جمهوری اسلامی، سرکوب و تهدید و اخراج البته همواره یکی از حربهها و سیاستهای اصلی سرمایهداران و دولت آنها برای جلوگیری از اعتراض و اعتصاب و برای انقیاد طبقه کارگر بوده است. این سیاست اکنون اما بسی تشدید گشته است.
درکشت و صنعت نیشکر هفتتپه، تهدیدها و فشارها و اقدامات سرکوبگرانه کارفرما و حامیان دولتی وی علیه کارگران در ماه پایانی سال ۹۹ بسیار تشدید شد و مدیریت این شرکت در آستانه سال جدید و درست درشب عید، ۸ کارگر را اخراج نمود. درهمان روزهای پایانی اسفند(۲۶ اسفند)، سه پرونده در شعبه دادیاری شوش در مورد کارگران این شرکت در جریان بود. در پرونده اول کارفرما از ۳۱ کارگر،۱۲ کارگر و ۷ کارگر مجموعاً ۵۰ کارگر شکایت کرده بود. یکی از این پروندهها منجر به صدور قرار جلب ۵ کارگر به نامهای یوسف بهمنی، ابراهیم عباسی منجزی، مسعود حیوری، حمید ممبینی و حسین حَمدانی شد. البته اسامی این عده در دیگر پرونده های یادشده هم وجود داشت که برای آنها قرار منع تعقیب صادرشده است. ۴ تن از این کارگران قبلتر نیز در اعتراضات آبان ماه بازداشت و زندانیشده بودند که با قرار وثیقه آزاد شدند. دوباره از ۱۵ آبان، به دستور کارفرما از ورود ۱۵ کارگر به شرکت ممانعت به عمل آمد. روند تشدید سرکوب و اذیت کارگران و نمایندگان آنها، در شکل قطع اضافهکاری، احضار مکرر به کمیته انضباطی و جابجایی برخی کارگران ادامه یافت. ۱۸ اسفند ۵ کارگر یادشده به دادسرای شهرستان شوش احضار شدند. ماجرا همینطور ادامه پیدا کرد تا اینکه در آغاز سال جدید اخراج ۸ کارگر اعلام شد. خبرهای انتشاریافته توسط سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه حاکی از آن است که در لیستی که آمیلی جانشین اسدبیگی تهیه نموده، قرارداد تعداد زیادی از کارگران تمدید نمیشود و قرارداد جدیدی منعقد نخواهد شد. افزون براین، ۲۸ بهمن علی نجاتی کارگر بازنشسته هفتتپه به اوین احضار و حساب بانکی وی مسدود شد. در هفتتپه علاوه بر پروندهسازی برای کارگران پیشرو و فعالان کارگری، با اعمال فشار و تهدید علیه فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفتتپه، درصدد پروندهسازی برای این وکیل برآمده و حتی پروندهای نیز برای نامبرده در دادسرای شوش تشکیلشده که به دادسرای عمومی انقلاب اهواز ارجاع شده است. پرونده سازی و پاپوشدوزی علیه کارگران هفتتپه با شدت ادامه دارد.کارفرما و حامیان دولتی او، فشار و سرکوب علیه کارگران را تشدید نموده و بیرحمانه سرگرم انتقامجویی از کارگران و فعالان کارگری هستند.
کارگران هفتتپه از مدیریت و عوامل کارفرما و همه حامیان دولتی وی بهشدت متنفر و نسبت به اقدامات ضد کارگری آنها بهشدت معترضاند. اگرچه بارها خواهان بازگشت به کار اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی شدهاند اما اخراجهای جدید وظیفه کارگران این شرکت در دفاع از همکاران خویش را سنگینتر میکند. روز شنبه ۷ فروردین همزمان با اعتصاب کارگران بخش دفع آفات کشاورزی، جمع دیگری از کارگران سایر بخشها نیز به این کارگران پیوستند و ضمن طرح یکرشته خواستهای صنفی، از ۸ کارگر اخراجی حمایت کرده و خواهان لغو اخراج و بازگشت به کار همه کارگران اخراجی شدند.
در گروه ملی فولاد اهواز نیز تهدید و فشار علیه کارگران بهویژه کارگران پیشرو و فعالان کارگری افزایشیافته است. در پی اعتصابی که در اعتراض به عدم پرداخت چند ماه دستمزد، از روز سوم بهمن آغاز شد و چند روز ادامه داشت، کارفرمای این شرکت نخست بهطور شفاهی کارگران را تهدید کرد اگر از اعتراض و اعتصاب دست برندارند، اخراج خواهند شد و در گام بعدی در سومین روز اعتصاب طی یک نامه رسمی تهدید به اخراج کارگران را مکتوب کرد و سرانجام در آغاز سال جاری این تهدید را به مرحله اجرا گذاشت. صبح روز سهشنبه دهم فروردین ۱۴۰۰ ، حراست شرکت، از ورود دو تن از فعالان کارگری این شرکت؛ غریب حویزاوی و حسین رضایی ممانعت به عمل آورد و به کارگران اعلام شد قرارداد کارشان پایانیافته است. شواهد نشان میداد که تعداد بیشتری از کارگران در لیست اخراج قرار دارند که بهمرور و با بهانههای مختلف اخراج شوند. به دنبال این اقدام ضد کارگری مدیریت شرکت، کارگران هوشیار گروه ملی فولاد با انتشار اطلاعیهای ضمن محکوم کردن اخراج دو تن از همکاران خود و حمایت از آنها، فراخوانی برای تجمع در روز چهارشنبه ۱۱ فروردین در مقابل تالار اجتماعات شرکت صادر نمودند. کارگران پیشرو و آگاه فولاد در اطلاعیه کوتاه خود، نقشه شوم مدیریت برای اخراجهای گسترده را افشا نموده و بر همبستگی طبقاتی و ایستادگی خود در مقابل مدیریت تأکید نمودند و چنین نوشتند:
“همینجا اعلام میداریم فرصت و اجازه هرگونه تعرض به معیشت احدی از همکاران خود را نه به مدیریت فاسد و نه به آمرین و صحنهگردانان این تصمیم نخواهیم داد و هر آنچه که در توان داریم برای دفاع و حمایت از همکارانمان را بکار خواهیم بست.
بارها و بارها در بزنگاههای حساس نتیجه اتحاد و همبستگی ما را دیدهاید و نیک میدانید کارگران شریف و شجاع گروه ملی صنعتی فولاد آنجا که پای منافع خود و طبقه کارگر و هم سرنوشتانشان درمیان است چگونه معادلاتتان را به هم خواهند ریخت.
مسئولیت هرگونه اتفاقی که روی دهد بر عهده گیرندگان و اجراکنندگان این تصمیم خواهد بود.”
صبح روز چهارشنبه ۱۱ فروردین، کارگران شاغل در بخشهای مختلف با تجمع در مقابل تالار اجتماعات، خواهان لغو این تصمیم و بازگشت به کار همکاران خویش شدند. مدیریت شرکت که از سرعت عمل و واکنش سریع کارگران به وحشت افتاده بود،”پاژنگی” مدیر حراست را واسطه کرد و نامبرده قول داد “ظرف امروز تا فردا” کارگران به سرکار بازخواهند گشت. کارگران هشدار دادند چنانچه این قول، عملی نشود، پیامدش بر عهده مدیر حراست خواهد بود.
مدیریت شرکت، مدتهاست از همبستگی و اتحادی که درمیان کارگران فولاد نهادینهشده، نگران و عصبانی است. کوششهای رنگارنگ آن برای درهم شکستن این اتحاد و ایجاد نفاق و دودستگی درمیان کارگران، راه بهجایی نبرده است. اعتراضات، اعتصابات و اقدامات هوشیارانه و بهموقع کارگران، دسیسههای مدیریت را خنثی و باشکست روبرو ساخته است. کارگران فولاد پته همه مدیران “پروازی”، دزد و فاسد که در باند مافیای فولاد دست دارند را به روی آب ریختهاند. روز ۱۳ دی ۹۹ در اقدامی متحد و رادیکال، گروهی از مدیران ارشد شرکت را که همگی دزد و فاسد و ضد کارگر هستند، از شرکت بیرون انداختند. ۲۴ دی در اعتراض به حضور مدیران فاسد، تولید را متوقف کردند. دسیسهچینی مشترک مدیریت و دستگاه امنیتی برای پروندهسازی علیه کارگران را خنثی کردند. کوششهای مذبوحانه و تکراری مدیریت و اداره کار برای سرهمبندی کردن یک شورای اسلامی کار را خنثی نموده و آنها را در دستیابی به این هدف ناکام گذاشتند و بار دیگر نشان دادند که کارگران فولاد بیدارند و از کارگزاران سرمایه در هر رنگ و لباس و تحت هر نامی بیزارند. اقدامات هوشیارانه فولاد بسیار بیش از اینها است. این چند نمونه تنها برخی از اقدامات و فعالیت کارگران فولاد در دیماه ۹۹ است.
اتحاد و همبستگی کمنظیر کارگران فولاد، تمام ترفندها و تلاشهای مدیریت را باشکست روبرو ساخته است. کارگران فولاد با دفاع و حمایت جانانه از دو همکار خویش، بار دیگر روحیه بالای رفاقت و همبستگی میان کارگران فولاد را نشان دادند. فولاد در این لحظهای که هموغم طبقه حاکم اخراج فعالان کارگری و اخراج گسترده کار گران است باید الگوی سایر کارگران باشد. آنچه در فولاد گذشت، شمهای از روش طبقه کارگر در مقابل طبقه حاکم است و همه کارگران از هفتتپه گرفته تا نفت و پتروشیمی و معادن باید از فولاد بیاموزند.
تهدید و ارعاب و اخراج، به کارگران فولاد و هفتتپه خلاصه نمیشود. در پتروشیمی ایلام در آستانه سال جدید، چند تن از کارگرانی که مسائل و مشکلات و اقدامات ضد کارگری مدیریت شرکت را رسانهای کرده بودند، اخراج شدند. در پتروشیمی بندر امام، کارانه برخی کارگران فعال را قطع کردند. روز اول فروردین ۱۴۰۰ فاش شد که در پتروشیمی “پارس گلایکول” عسلویه ۱۲ کارگر به دلیل مشارکت در اعتصاب اخراج شدهاند. مدیران شرکت از این کارگران خواستهاند تا تعیین تکلیف نهایی و تسویهحساب، حق ندارند در محل کار حاضر شوند. در پی اعتصاب بیش از ۴۰۰ کارگر فاز ۱۳ عسلویه که زیر نظارت شرکت پیمانکاری ” نیرو پروژه” قرار دارد، کارفرما به کار گران قول داد در صورت پایان اعتصاب، مطالبات عقبافتاده کارگران را پرداخت کند. پس از پایان اعتصاب اما ۲۰ تن از فعالان اعتصاب را اخراج کرد.در پالایشگاه پنجم پارس جنوبی نیز پس از اعتصاب، تعدادی از کارگران که پیگیر مطالبات بودند، به شرکت ممنوعالورود شدند که البته نهم اسفند کارگران در حمایت از همکاران خویش دست از کار کشیدند و مقابل درب ورودی پالایشگاه دست به تجمع زدند.کارگران شرکت کیسون سازنده مخازن نفت، روز ۱۹ اسفند به مدت دو روز دست به اعتصاب زدند و مدیریت شرکت فعالان این اعتصاب را اخراج کرد. در سیمان کارون نیز در آستانه سال ۱۴۰۰ تعداد دیگری از کارگران به همین دلایل از کار اخراج شدند.
تعداد زیادی از کارگران شهرداری دردهها شهر کشور نیز به همین شیوه از کار اخراج شدند. محمدرضا غیاثی نماینده کارگران شهرداری ایلام به خاطر پیگیری مطالبات و دفاع از حقوق کارگران اخراج شد.در شهرداری زیدآباد، پس از اعتصاب کارگران همراه با کارکنان شهرداری، دو تن از کارگران فعال اعتصاب اخراج شدند. در امیدیه نیز ۳ کارگر شهرداری بدون آنکه حتی معوقات مزدی و بیمهای آنها پرداخت شود از کار اخراج شدند. دهها کارگر دیگر در شهرداری ملکان، کوت عبدالله، یاسوج، ساری، بندرعباس و چندین شهر دیگر از کار اخراج شدند که بخش زیادی از آنها همین کارگران فعال و پیگیر مطالبات کارگران بودهاند. در سایر مؤسسات و کارخانهها نیز اوضاع بر همین منوال است. سه عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، داود رضوی، عطا بابا خانی و علی قربانیان نیز به پلیس امنیت احضار شدند. دستگاه پلیسی – امنیتی رژیم بسیاری از فعالان کارگری در کردستان و تهران و دیگر شهرها و استانها را نیز احضار کرده است.
موج احضار و اخراج و در مرحله نخست اخراج کارگران باسابقه، پیشرو و فعالان اعتصابها و اعتراضهای کارگری ادامه دارد. سیاست عمومی سرمایهداران که صد درصد موردحمایت دولت نیز هست، اخراج و تعدیل نیرو است. اگر در برابر موج اخراجها نایستیم و واکنش جدی نشان ندهیم، اگر با این اخراجها مخالفت و از کارگران اخراجی بهطور همهجانبه حمایت نکنیم، دامنه اخراجها و بیکارسازیها از این فراتر خواهد رفت وبه کارگرانی که هنوز نوبت اخراج آنها نرسیده است نیز تسری خواهد یافت. باید در برابر این اخراجها با تمام قدرت بایستیم و از یاران خود دفاع کنیم. همه باید از فولاد و همبستگی درخشان کارگران فولاد بیاموزیم و تمامقد در برابر اخراج فعالان کارگری و کارگران پیشرو بایستیم. در هفتتپه اگرچه کارگران و سندیکای مبارز آنها در حمایت و دفاع از کارگران اخراجی فعال بودهاند، اما این درجه از فعالیت هنوز کافی نیست. اسماعیل بخشی، محمد خنیفر و چند کارگر دیگر به خاطر دفاع از حقوحقوق کارگران از کار اخراج شدهاند. هفتتپه هنوز نتوانسته است یک کارزار اساسی حمایت از اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی را سازمان دهد. وقتی کارفرما ببیند میتواند اسماعیل بخشی و چند تن دیگر را اخراج کند و از جانب توده کارگران با آنچنان واکنش مؤثری روبرو نشود، بدیهی است که به خود اجازه دهد پا را فراتر گذاشته و سایر فعالان کارگری را نیز اخراج کند. اینجا با تمام قوا باید ایستاد و نگذاشت یوسف بهمنی، ابراهیم عباسی منجزی و سایرین اخراج شوند. اقدام یکپارچه فولاد نمونه بسیار درخشانی از همبستگی کارگری را نشان داد. فولاد نشان داد اگر ما متحد باشیم، اگر یکصدا و یکپارچه در مقابل کارفرما و حامیان دولتی آن بایستیم، آنها نمیتوانند هر طور که خواستند با ما رفتار ویاران مارا اخراج کنند. از فولاد بیاموزیم و در برابر سرکوب و اخراج بایستیم!
نظرات شما