اعتراضات و اعتصابات کارگری همچنان درحال افزایش است. افزون بر شرایط سیاسی جامعه، اوضاع بهغایت وخامت بار اقتصادی، گرانیهای روزافزون و تنگناها و فشارهای طاقتفرسای معیشتی، تودههای کارگر را بیشازپیش به سمت اعتراض علنی کشانده است. اوضاع چنان سخت و دشوار و وخیم است که حتی نیازهای اولیه و مایحتاج ضروری برای نمردن از گرسنگی را نیز باید بازور و مبارزه به چنگ آورد. هرروز شمار بیشتری از کارگران به این حقیقت پی میبرند که جز با تشدید مبارزه برای تغییر اساسی وضع حاکم و تعیین تکلیف قطعی بانظم موجود هیچ راه دیگری باقی نمانده است. اعتراضات تودهای و در رأس آن اعتراضات کارگری در شکل اعتصاب و تجمع بخش قابلتوجهی از اخبار روزانه شبکههای اجتماعی را تشکیل میدهد. این اعتصابها و تجمعها، عمدتاً با اعتراضات خیابانی همراه است. دهها اعتصاب و تجمع در ده روز اخیر حاکی از رشد و گسترش مبارزات کارگری است. اعتصاب و راهپیمایی کارگران سیمان جوین(جغتای) سبزوار، اعتصاب و تجمع کارگران آب و فاضلاب(آبفا) کهکیلویه و بویراحمد، اعتصاب کارگران لولهسازی خوزستان، اعتصاب و تجمع کارگران رسمی نفت در مقابل مجلس، اعتصاب و تجمع کارگران پیمانی و غیررسمی نفت در مقابل مجلس، اعتصاب کارگران و کارکنان شرکتی هواپیمایی هما،اعتصاب و تجمع کارگران شرکت لبنی پا ژن، اعتصاب و تجمع کارگران سیمان سپاهان، اعتصاب و تجمع کارگران کشت و صنعت میرزا کوچک خان واقع در خرمشهر، اعتصاب و تجمع کارگران دفع آفات شرکت نیشکر هفتتپه، اعتصاب و تجمع کارگران و کارکنان مخابرات آذربایجان غربی و زنجان و شیراز، تجمع کارگران شرکت واحد در مقابل شورای شهر تهران، اعتصاب و تجمع کارگران شهرداری در چندین شهر ازجمله ، کرمانشاه، لوشان، سراوان، جهرم، قروه، تجمعات مکرر معلمان مدارس غیردولتی در تهران و چند شهر دیگر و اعتصاب و راهپیمایی کارگران معدن آسمینون منو جان که تمام فضای سیاسی جامعه را تحتالشعاع خود قرارداد، تنها بخشی از اعتصابات کارگری در ده روز اخیر هستند.
نظر به اهمیت اعتراضات چندروزه کارگران معدن آسمینون منوجان در مقابله با عملکرد کارفرمای بخش خصوصی بهویژه تشدید فشارها و تحمیل بی حقوقی بیشتر بر کارگران از یکسو و زد و بندهای آشکار او با مقامات دولتی از سوی دیگر و نیز ارتقای خواست کارگران معدن در جریان اعتصابات و تجمعات این واحد، این نمونه برجسته از اعتصاب و راهپیمایی خیابانی کارگران را بهطور مجزا موردبررسی قرار میدهیم.
تجمع اعتراضآمیز کارگران معدن منوجان زمانی آغاز شد که کارفرما و مالک این معدن، پس از چند ماه سرگردانی و بلاتکلیفی کارگران، عدم پرداخت بهموقع دستمزد کارگران و تشدید فشار بر آنها برای تحمیل قراردادهای یکماهه، اخذ تعهد و سفته از کارگران و واگذاری معدن به چند شرکت پیمانکاری، سرانجام به بهانه ورشکستگی، معدن را تعطیل و کارگران را اخراج کرد. در اعتراض به مجموعه اقدامات کارفرما، بهویژه اخراجها، ۱۲۰۰ کارگر معدن کرومیت منوجان، روز ۲۷ اردیبهشت بهطور یکپارچه دست به تجمع زدند. ازآنجاکه هیچ مقامی حاضر نشد به صدای کارگران معترض گوش دهد و اقدامی برای رسیدگی فوری به خواست آنها انجام دهد، کارگران در ادامه تجمع خود، روزهای ۲۸ و ۲۹ اردیبهشت جاده کهنوج – بندرعباس را مسدود کردند. کارگران معدن که با استفاده از پارهسنگهای کوهپایه جاده را مسدود کرده بودند، خود نیز شبها را داخل تونل این جاده به صبح رساندند. این اقدام جسورانه کارگران معدن در حالی صورت گرفت که دولت ضد کارگر، نیروی یگان ویژه را برای سرکوب کارگران به محل اعزام کرده بود. اما ازآنجاکه بازهم توجهی به خواستهای کارگران نشد، معدنچیان مبارز نیز در ادامه تجمعات خویش، بهطرف شهر منوجان دست به راهپیمایی زدند و تجمعات اعتراضی خود را به مقابل فرمانداری این شهر کشاندند. در چهارمین روز اعتراض و تجمع معدنچیان، با ورود گسترده خانواده کارگران به عرصه مبارزه و حمایت برخی دیگر از اقشار زحمتکش مردم شهر منوجان و راهپیمایی در خیابانهای شهر، اعتراض کارگران معدن، رنگ و بوی دیگری گرفت. علیاصغر علیمحمدی کارفرمای معدن منوجان، با اعلام تعطیل معدن و اخراج کارگران، حیات بیش از ۵۰۰۰ کارگر و خانوادههای کارگران این معدن را به خطر افکنده بود. بهرغم تجمعات پرشور کارگران و خانوادهها در مقابل فرمانداری منوجان، اما فرماندار این شهر بازهم هیچ اقدامی به سود کارگران انجام نداد بلکه برعکس جانب کارفرما را گرفت و از او حمایت کرد. کارگران نیز در تجمعات و راهپیماییهای خود با سردادن شعار “فرماندار حیا کن- صندلی رو رها کن” نسبت به جانبداری و حمایت فرماندار از علیمحمدی کارفرمای معدن و بندوبست با وی، اعتراض نمودند. ظاهراً یگانهای ویژه اعزامی استان کرمان برای مرعوب ساختن کارگران معترض کافی نبود که به یگانهای ویژه هرمزگان نیز آمادهباش داده شد.
این نخستین بار نیست که کارگران معدن آسمینون منوجان دست به اعتصاب و تجمع و مسدود ساختن جاده ترانزیتی کهنوج- بندرعباس میزنند. معدن آسمینون منوجان، از معادن بزرگ و جزء معدود معادن سنگ کرومیت کشور است که در جنوبیترین نقطه استان کرمان واقعشده است. این معدن از همان دهه هشتاد که به بخش خصوصی واگذار شد، شاهد اعتراضات و اعتصابات متعدد کارگری بوده است. معدن آسمینون بارها به مرز تعطیلی کامل رسیده است. سال گذشته(۹۹) کارگران در اعتراض به اوضاع نابسامان معدن، فشارهای تشدید یابنده کارفرما و مسائلی چون عدم پرداخت دستمزد و بیمه، نوع قراردادها، دستمزد پایین و نبود وسایل ایمنی و بهداشتی چند بار دست به اعتراض و اعتصاب زدند. هر بار کارفرما و فرماندار منوجان وعده دادند به خواستهای کارگران رسیدگی کنند.اما هیچگونه اقدامی انجام نشد. در اعتصاب ۹ تیر سال ۹۹ در اعتراض به معوقات مزدی، نوع قراردادها و تشدید فشارهای کارفرما و در پی شکایت کارفرما،۱۶ تن از فعالان کارگری این معدن که در دفاع از حقوحقوق کارگران، فعال و پیشگام بودند، از کار اخراج شدند. کارفرما علاوه بر تحمیل قراردادهای یکماهه بر کارگران حتی بر کارگرانی که ۱۰ سال و بیشتر سابقه کار داشتند، از کارگران تعهد گرفت که اعتراض نداشته باشند و حتی به اخذ سفته از کارگران نیز متوسل شد. این مسائل همه مورد اعتراض شدید کارگران قرار داشت که اعتصاب ۱۴ دی ۹۹ را در پی داشت. در ماههای پایانی سال ۹۹ چشمانداز فعالیت معدن بیشازپیش تیرهوتار شد. کارفرما از تمدید قراردادها امتناع ورزید. و از اوایل سال جاری نیز اعلام کرد معدن را به چند شرکت پیمانکاری واگذار نموده و کارگران باید با این شرکتها قرارداد ببندند. درهمان حال مزد کارگران را نپرداخت و سرویسهای ایابوذهاب را حذف نمود و در ادامه، به بهانه ورشکستگی، معدن را تعطیل و اعلام کرد، کارگران تا اطلاع ثانوی به شرکت مراجعه نکنند. اما کارگران که بر ادامه کاری معدن اصرار داشتند، با موتورسیکلت و وسایل شخصی و هر طور شده، در معدن حاضرشده و برای ادامه کاری آن به تلاش ادامه دادند. روز ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ بار دیگر کارگران این معدن در اعتراض به تعطیلی معدن و عدم تمدید قراردادها دست به تجمع زدند و در ادامه این حرکت اعتراضی خود، جاده کهنوج- بندرعباس را به مدت ۱۰ ساعت مسدود کردند و تنها پس از وعدههای مساعد از جانب مقامات دولتی در سطح شهرستان و استان، به اعتراض خود پایان دادند. در این اعتراض و تجمع، استاندار کرمان از طریق تلفن به کارگران وعده داد که اگر مدیرعامل شرکت معادن فاریاب نتواند معدن آسمینون را اداره کند، از او خلع ید میشود و شرکتبهفرد دیگری واگذار خواهد شد. اما علی رغم این ، طبق معمول هیچیک از وعدهها عملی نشد. اوضاع شرکت مدام بدتر و آینده شغلی معدنچیان نیز بیشازپیش به خطر افتاد. ادامه این روند و توقف و تعطیلی معدن، برای دومین بار در سال جاری، کارگران معدن آسمینون منوجان را به اعتراض و خیابان کشاند.
ظاهراً کشمکشها و نزاعهایی نیز میان مقامات دولتی و مالک خصوصی یعنی رئیس هیئتمدیره معادن فاریاب علیاصغر علیمحمدی وجود دارد. وی خواستار کاهش یا حذف تعرفه گمرکی، کاهش بهره مالکانه دولت و نیز افزایش اختصاص سهمیه سیمان دولتی است. کمبود سیمان البته به گفته کارگران بهانهای بیش نیست چراکه حدود ۶۰ درصد کارگران در معادن روباز کار میکنند. در پی این کشمکشها، کارفرما با ادعای ورشکست شدن، معدن را تعطیل و ۱۲۰۰ کارگر را اخراج نموده است.
البته این موضوع بههیچوجه بعید نیست که کارفرما عامداً با ایجاد بحران و استفاده ابزاری از کارگران، وارد پروسه امتیاز گیری شده و اخراج کارگران را وسیله سهمخواهی از دولت نموده باشد. اما تا جایی که به سود و سرمایه کارفرما مربوط است به گفته کارگران معدن آسمینون، سود و سرمایه کارفرما پیوسته افزایشیافته است. به گفته کارگران این معدن، قیمت فروش کرومیت طی چند سال اخیر بیش از ۶۰ درصد افزایشیافته است.اما علیرغم این موضوع و افزایش قیمت کرومیت، تغییری در بهبود وضعیت دستمزدها ایجاد نشده و کمترین سهمی از این افزایش نصیب کارگران نگشته بلکه تمام آن نصیب سرمایهدار و درنتیجه، افزایش سود و سرمایه وی شده است. به گفته کارگران ، روزانه ۲۵ تن کرومیت از این معدن به اسکله رجایی منتقل میشود و مالک معدن به خاطر فرار از مالیات یا پرداخت گمرک، فقط بخشی از تولید را اطلاع میدهد. بااینوجود کارفرمای معدن برای کسب سود بیشتر و برای کسب امتیازات بیشتر از دولت، کارگران را تحت انواع فشارها قرار داده، از انعقاد قرارداد با کارگران امتناع نموده، به کارگر معدن پس از ده سال تجربه و کار سخت در معدن تنها ۳ میلیون مزد میدهد که دستکم مدت دو ماه همین مزد ناچیز را نیز نپرداخته است.
در قبال اعتراض کارگران معدن آسمینون به وضعیت موجود و حقخواهی آنان، تمام مقامات دولتی شهر منوجان و استان کرمان، در حمایت از کارفرما و علیه کارگران وارد میدان شدند. فرماندار شهر اعتراض کارگران را غیرقانونی خواند و از آنها خواست فوراً به تجمع خود پایان دهند و حقوحقوق خود را از طریق دستگاه قضایی و اداره کار دنبال کنند. علی زینی وند استاندار کرمان نیز بسیار عصبانی و برآشفته از تجمع کارگران و انسداد جاده ترانزیتی کهنوج – بندرعباس در حمایت از کارفرما وارد معرکه شد. وی کارگران معدن را اخلالگر و بستن جاده را “جرم مسلم” خواند.استاندار کرمان که بهقصد ایجاد دو دستگی، اعتراضات کارگران معدن را به عدهای “تحریککننده” منتسب نمود و با لحن تهدیدآمیزی گفت “کسانی که اقدام به بستن جاده کردهاند، باید منتظر مجازات سنگین باشند”.
اما هیچیک از این تهدیدها و عربدهجوییها کارساز نیفتاد. کارگران معدن متحد و یکپارچه بر سر خواستهای خود ایستادند. تفاوت آغاز اعتراض و پایان آن این شد که خواست خلعید از علیمحمدی که از سرمایهداران بزرگ و بیرحم و همدست سپاه پاسداران است، به خواستهای کارگران افزوده شد. در اثر اتحاد و پیگیری و سازشناپذیری کارگران معدن آسمینون سرانجام در پایان چهارمین روز اعتراض، در نشستی با حضور کارفرما و کارگران فهرستی با ۱۸ بند تنظیم شد که بسیاری از خواستهای کارگران در آن قرار دارد و ظاهراً موردپذیرش کارفرما نیز قرارگرفته است. در این لیست یا متن توافق مقررشده قراردادها در اسرع وقت، بهصورت یکساله و طبق روال گذشته با شرکت معادن فاریاب منعقد شود. طرح طبقهبندی مشاغل اجرا شود. وضعیت بیمه کارگران حلوفصل و سرویسهای ایابوذهاب راهاندازی شود. به افرادی که نقص عضو شدهاند تا سقف ۵٠ میلیون بیمه تکمیلی و در صورت نیاز ۵٠ میلیون تومان کارت طلایی پرداخت گردد. این دستاورد ها، حاصل چهار شبانه روز اعتراض و مبارزه متحد و یکپارچه کارگران است که گامی به پیش محسوب میشوند. علیرغم پذیرش برخی از خواستهای کارگران اما در این لیست بندهایی نیز گنجاندهشده مانند ایجاد کمیته انضباط، ایجاد حراست و پایگاه بسیج در معدن که مطلقاً به زیان کارگران و برای اعمال کنترل پلیسی و سرکوب کارگران است. اینها بدترین موارد و بزرگترین نقاط ضعف توافق مربوطه است. نکته بسیار مهم اما این است که کارگران معدن آسمینون، اتحاد خود را حفظ و هوشیاری خویش را دوچندان کنند و به یاد داشته باشند که سرمایهداران و حامیان دولتی آنها، هنگام اعتصاب و اعتراض متحد و یکپارچه کارگران، مجبور به عقبنشینی میشوند و برای پایان دادن به اعتصاب و اعتراض، برخی خواستهای کارگران را نیز میپذیرند. اما زمانی که اعتصاب و اعتراض پایان گرفت و همینکه آبها از آسیاب افتاد، در اولین فرصت وعدهها و توافقات خود را زیر پا میگذارند و حتی دست به اخراج کارگرانی میزنند که پیشگام و پیشقدم اعتصاب و اعتراض بودهاند. در لیست موردتوافق متأسفانه جای خواست بازگشت به کار ۱۶ کارگری که در جریان اعتصابات و اعتراضات قبلی از کار اخراج شدند خالی است. کارگران معدن آسمینون باید هوشیار و متحد باشند و اجازه ندهند کارفرما رفقای آنها را اخراج کند. هیچ کارگری نباید اخراج شود. تأسف عمیق دیگر اینکه طی چهار روز مبارزه نفسگیر کارگران معدن، بازهم جای حمایت تشکلهای مستقل کارگری و تشکلهای فعالان کارگری از این مبارزات خالی بود. کارگران معدن آسمینون منوجان در اولین فرصت باید دستبهکار شوند و تشکل مستقل خود را سازمان دهند. کارگران آگاه و پیشرو معدن آسمینون به هر طریق ممکن، ازجمله با استفاده از شبکههای مجازی، بایستی درزمینهٔ مبارزات، خواستها و چگونگی برخورد کارفرما و تحولات معدن اطلاعرسانی کنند و کارگران معدن را برای برداشتن گامهای دیگری بهپیش همواره درحال آمادهباش نگاه دارند.
نظرات شما