برای مادر بهکیش مادران دادخواه خاوران
خاوران
گلم بودی؟
کجا رفتی؟
تو که جان دلم بودی
عروس خاوران بودی
تو پیر خاوران گشتی
کجا رفتی؟
چرا رفتی؟
نگفتی ماه من تنهاست؟
نگفتی خاک او عطر شقایقهاست؟
نگفتی خشم او در سینه پنهان است؟
نگفتی با لبانی دوخته قصهها گفت؟
نگفتی ز دیدار عزیزی شاد میگردد؟
نگفتی خاوران پیر است؟
تو گفتی در کنار خاوران من خانه میسازم
تو گفتی من ندای خاوران باشم
تو گفتی
خاوران فریاد خاموشی است
چرا رفتی؟
کجا رفتی؟
صدایم کن؟
صدایم کن؟
من اینجایم میان ده هزاران گور جمعی
به دنبال صدای تازه میگردم
که برخیزد
برافشاند
امید داد خواهان را
سیاهکوه
نظرات شما