برخیزید
دلشستگان سالهای سیاه
همبندیهای بند استبداد
تشنگان آزادی
راهی جز قیام نمانده
ننگتان باد قلمهایی که میدانید
درد
سفرههای بینان
غل زنجیر
خشم سرمایه
قهقهه میزنید
دم فرومیبندید
ماندهام با پرچم برافراشته چه بگویم
خمیازه خیابانهای فقر را
میادین شهر را
طنابهای خونین دار را
خاوران را
تصور کن
جهانی بینظیر در زیر
پرچمهای سرخ
سفرهها با نان
با آب
بی فقر
عالیترین شکل رهایست
حکومت شورایی
دستت را به من ده
جهانی را فتح خواهیم
روزها را میشماریم تا رهایی
کار نان آزادی
ما دیدهایم
که میگویم
ایمان بیاورید
خورشید ستمکشان
طلوع خواهد کرد
سیاهکوه
نظرات شما