جمهوری اسلامی میلیونرها

جمهوری اسلامی، جمهوری دزدان و فاسدان، بدون هیچ تردیدی بهشت اشرافیت مالی نیز هست، سرمایه‌دارانی که نه تنها با هزار رشته به جمهوری دزدان و فاسدان پیوند خورده‌اند، بلکه محصول و شکل‌گرفته در همین نظام “مقدس الهی” نیز هستند.

نباید تعجب کرد که در جمهوری اسلامی، این “ام‌القرای” اسلام، این سرزمینی که “جانشین خدا” بر آن با شمشیری گداخته فرمان می‌راند، سرعت افزایش ثروت صاحبان سرمایه مالی از همه‌ی کشورهای دنیا، حتا از آمریکا این بزرگ‌ترین قدرت امپریالیستی جهان بیشتر است.

ما در نشریه کار بارها با ارائه آمار نشان داده بودیم که شکاف فقر و ثروت، شکاف دارایی ثروتمندان و فقرا در ایران، در جهان معاصر اگر بی‌نظیر نباشد، حداقل کم‌نظیر است. دو هفته‌نامه‌ی فوربس که یکی از مشهورترین مجلات اقتصادی جهان است و یکی از دلایل شهرت‌ آن به دلیل انتشار آمارهایی از میزان ثروت و تعداد ثروتمندان جهان برمی‌گردد، در شماره‌ی اخیر خود به بررسی تعداد میلیونرهای جهان (به دلار) پرداخته است که تاییدی‌ست بر آن‌چه که ما بارها بر آن تاکید کردیم و در تحلیل‌های خود هم نقش مناسبات سرمایه‌داری در ایران و هم نقش جمهوری اسلامی در بوجود آمدن چنین شرایطی را بازگو کرده بودیم.

براساس مقاله منتشره در مجله فوربس در تاریخ ۲۹ ژوئن که مبتنی بر گزارش و تحقیقات موسسه مطالعاتی” کاپ‌جمنی” (Capgemini) از تعداد میلیونرهای جهان در سال ۲۰۲۱ است، در سال گذشته میلادی بر تعداد میلیونرهای جهان ۳/ ۶ درصد و بر میزان ثروت آن‌ها نیز ۶/ ۷ درصد افزوده شده است. اما سرعت رشد میلیونرها در ایران براساس این گزارش بسیار بالاتر از متوسط جهانی بوده است. در ایران براساس این گزارش به رغم تحریم‌های اقتصادی و به رغم شیوع کرونا که تمام سال ۲۰۲۰ در ایران جولان می‌داد و به همین دلایل نیز بر تعداد بیکاران و جمعیت زیر خط فقر شدیدا افزوده گردید، بر تعداد میلیونرها ۶/ ۲۱ درصد و بر میزان ثروت آن‌ها نیز ۳/ ۲۴ درصد افزوده شد!!

بدین ترتیب ایران که سهم‌اش از اقتصاد جهانی کمتر از یک درصد است، از نظر تعداد میلیونرهای جهان، با ۲۵۰ هزار میلیونر دلاری که بیشتر آن‌ها در تهران زندگی می‌کنند، در رتبه چهاردهم کشورهای جهان قرار گرفت. ایران هم‌چنین در خاورمیانه بیشترین تعداد میلیونر را حتا بیشتر از عربستان دارد. براساس این گزارش تعداد میلیونرهای عربستان ۲۱۰ هزار نفر و در مجموع در رتبه هفدهم یعنی سه رتبه پایین‌تر از ایران قرار دارد. بعد از عربستان، کویت دارای بیشترین تعداد میلیونر در خاورمیانه است.

در واقع ایران در حالی که اقتصاد آن غرق در بحران است، تعداد میلیونرهای آن با سه و نیم برابر رشد متوسط جهانی (۲۱ درصد در برابر ۶ درصد رشد جهانی)، حتا از بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ و یا ثروتمند سرمایه‌داری بیشتر شده است.

این گزارش بورس و ارزهای دیجیتال را دو عامل مهم در افزایش ثروت و تعداد میلیونرهای ایرانی می‌داند.

براساس این گزارش دربازه‌ی زمانی ماه مارس تا ژوئن ۲۰۲۰، ارزش معاملات بازار بورس ایران در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۶۲۵ درصد رشد داشته است، در حالی‌که برای نمونه ارزش معاملات بازار بورس “اس اند پی ۵۰۰” در آمریکا (شامل شاخص نمادهای ۵۰۰‌ شرکت برتر در بورس نیویورک) تنها ۱۶ درصد رشد داشت. این گزارش هم‌چنین به نقش دولت در افزایش ارزش معاملات در بورس و در نتیجه ثروتمند شدن گروهی معدود اشاره دارد. البته فراموش نکنیم که افزایش بی حساب و کتاب بهای سهام و سپس سقوط آن منجر به خانه خرابی بسیاری از سهامداران خرد گردید که با تبلیغات دولت ته مانده پول‌های خود را (حتا با فروش خانه و غیره) به بورس آورده بودند و این گونه ثروتمندتر شدن گروهی قلیل در بورس به نابودی و متلاشی شدن زندگی بسیاری از مردم کم درآمد جامعه انجامید.

هم‌چنین براساس این گزارش حدود ۷۲ درصد از میلیونرهای ایرانی در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده‌اند و همان‌طور که همگان می‌دانند عمده تولید ارزهای دیجیتال در ایران با بهره‌گیری از برق ارزان، در دست همان وابستگان به قدرت بوده و هست. جالب است که بدانیم کشور برزیل با جمعیتی بالای ۲۰۰‌ میلیون از نظر تعداد میلیونر از ایران پایین‌تر و در رده ۲۲ قرار دارد!!

اگرچه در این گزارش بر دو عامل در افزایش تعداد میلیونرها تاکید شده، اما نکته مهم‌تر این است که افزایش ثروت گروهی اندک، محصول و بر بستر چه شرایطی صورت گرفته و نقش دولت و ساختار اقتصادی حاکم چیست؟!

همان‌طور که در ابتدای این مقاله آمد صاحبان سرمایه مالی که به بانک‌ها و دیگر موسسات مالی وصل هستند و در بورس، ارز، مسکن و دیگر بازارهای پولی، سرمایه‌های‌شان در حال گردش است و در واقع مانند اختاپوسی هشت پا بخش مهمی از اقتصاد را در چنبره‌ی قدرت خود درآورده‌اند، بدون ارتباط با دستگاه دولتی هرگز نمی‌توانستند به چنین حجمی از سرمایه دست یابند. از همین‌روست که تمامی تصمیمات سیاسی و اقتصادی دستگاه دولتی نیز نه تنها مانعی در راه ثروت‌اندوزی این گروه معدود نیست، بلکه برعکس منجر به ثروتمندتر شدن آن‌ها نیز گردیده است.

بازار بورس و اتفاقی که سال گذشته در این بازار افتاد یک نمونه آشکار است. به‌طور عمومی بورس نمادی از وضعیت اقتصادی یک کشور است. در بحران‌های اقتصادی و همراه با ورشکستگی شرکت‌ها و یا کاهش درآمدهای آن‌ها، ارزش سهام آن‌ها نیز سقوط کرده و بدین‌ترتیب بورس فرو می‌ریزد. اما سال گذشته در ایران و با دستکاری دولت و در حالی که بحران اقتصادی رکود – تورمی حتا نسبت به سال‌های گذشته به دو علت واضح یعنی تحریم و کرونا شدت گرفته بود، بهای سهام شرکت‌ها رو به افزایش رفت. تبلیغات دولتی به‌گونه‌ای بود که میلیون‌ها نفر را با رویای بهترشدن شرایط اقتصادی وخیم‌شان با سرمایه‌هایی حتا اندک وارد بازار بورس کرد. کار به جایی رسید که به اعتراف رسانه‌های دولتی، بهای سهام شرکت‌های کاغذی نیز به چند برابر رسید. این گونه بود که دولت و صاحبان سرمایه‌ی مالی اندک پول میلیون‌ها انسان را که در مجموع سر به صد‌ها هزار میلیارد تومان می‌زد به جیب زدند، در این میان طی چند ماه دولت تنها ۱۸ هزار میلیارد تومان بابت مالیات خرید و فروش سهام به دست آورد. در هیچ جای دنیا نمی‌توان این نمونه را یافت که در اوج بحران اقتصادی ارزش معاملات بورس در یک بازه‌ی زمانی کوتاه مدت چند ماهه ۶۲۵ درصد رشد یابد، مگر آن‌که دستگاه حاکم و طبقه حاکم در این کار آگاهانه نقش داشته باشند، اتفاقی که در ایران افتاد.

ارز دیجیتال نیز همین روایت را دارد. جمهوری اسلامی به بهانه‌ی دور زدن تحریم‌ها، تولید و وارد شدن به بازار ارزهای دیجیتال را تشویق کرد و البته منافع این تشویق تنها به جیب سرمایه‌داران و کسانی که زدوبندی با حاکمیت داشتند واریز شد. تنها زمانی که معضل قطع برق و یا آلودگی هوا در اثر استفاده از مازوت در نیروگاه‌ها در جامعه انعکاس وسیع یافت، مقامات جمهوری اسلامی با ظاهری که گویا از میزان استفاده برق توسط ماینرهای تولید بیت‌کوین خبر نداشته‌اند در رسانه‌ها به موضع‌گیری پرداخته و اعلام کردند که تولید ارز دیجیتال مثلا برای ۴ ماه ممنوع است.

به گزارش مجله فوربس در سال گذشته تنها استفاده از برق ارزان قیمت (جدا از تحولات بهای ارز دیجیتال در بازارهای جهانی) برای سرمایه‌داران ایران بین یک تا ۳ میلیارد دلار سود به همراه داشته است. به نوشته‌ی این مجله برق ارزان قیمت و شرایط مطلوبی که برای استخراج بیت‌کوین برای گروهی معدود در ایران پدید آمد، به افزایش ثروتمندان و میزان ثروت آن‌ها افزود. بیهوده نیست که براساس این گزارش ۷۲ درصد میلیونرهای ایرانی در بازار ارزهای دیجیتال فعال هستند. بنابراین با یک حساب ساده می‌توان دریافت که تصمیمات جمهوری اسلامی در زمینه بورس و ارزهای دیجیتال دو نمونه از سیاست‌هایی هستند که منجر به افزایش ثروت صاحبان سرمایه‌ی مالی شدند.

اساسا با پایان جنگ ایران و عراق و پیش گرفتن سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال به بهانه‌ی بازسازی، طبقه‌ی سرمایه‌دار ایران وارد مرحله جدیدی از رشد خود شد. پس از سرنگونی رژیم پهلوی و مصادره اموال بورژوازی بزرگ، اکنون و در فضای پس از جنگ، نوبت به سرمایه‌داران جدیدی رسیده بود که آماده‌ی پر کردن شکم‌های سیری‌ناپذیر خود بودند.

در طول تمام این سال‌ها سیاست اقتصادی نئولیبرال با توجه به ویژگی اقتصاد نفتی و رانتی که از این نوع اقتصاد و وجود یک دولت استبدادی نصیب طبقه سرمایه‌دار می‌شد، باعث رشد این طبقه گردید. طبقه‌ای که امروز بسیار بزرگ‌تر از همقطاران خود در چهل و اندی سال قبل است، هم از نظر شمار و هم از نظر میزان سرمایه.

رونق گرفتن بانک‌ها و موسسات مالی کلید رشد سرمایه‌ی مالی در ایران بود. تا مدتی پس از قیام ۵۷ بانک‌ها همگی دولتی بودند اما با آغاز دوران به‌اصطلاح سازندگی، ایجاد موسسات مالی و حتا بانک‌های خصوصی با سرعتی باورنکردنی رونق گرفت. البته موسسات مالی تحت عنوان قرض‌الحسنه حتا قبل از آغاز جنگ ایران و عراق شکل گرفته بودند، اما هنوز از قدرت اقتصادی قابل توجه‌ای برخوردار نبودند. این تنها بعد از دوران جنگ است که شاهد رونق شدید این موسسات مالی و گسترش نقش و نفوذ آن‌ها در اقتصاد هستیم. به‌گونه‌ای که امروز بخش اعظم نقدینگی در دست همین صاحبان سرمایه مالی است. هر قدر که بر میزان نقدینگی افزوده می‌شود، باز این صاحبان سرمایه‌ مالی هستند که این نقدینگی را تصاحب می‌کنند.

اما در سوی دیگر این ماجرا اکثریت بسیار بزرگ جامعه هستند. اگر ۲۵۰ هزار نفر از جمعیت ۸۳ میلیونی ایران میلیونر دلاری هستند اما در آن سو ۸۰ میلیون نفر با مشکلات عدیده‌ی اقتصادی روبرو هستند. از کل جمعیت ۸۳ میلیونی ایران به اعتراف اقتصاددانان حکومتی ۸۰ درصد زیر خط فقر هستند. همین سال گذشته و در حالی که بر ثروت میلیونرهای ایرانی بیش از ۲۴ درصد افزوده شد، ۸۰ میلیون ایرانی فقیرتر شدند و میلیون‌ها تن از آن‌ها به زیر خط فقر رانده شدند. میلیون‌ها ایرانی در همین سال از بدیهی‌ترین نیازها محروم بودند. میلیون‌ها ایرانی به صف بیکاران رانده شدند. به اعتراف مقامات دولتی در همین سال ۳ میلیون کودک یعنی ۱۲ برابر میلیونرهای ایرانی از تحصیل بازماندند، آن‌هم تنها به خاطر نداشتن یک تبلت یا گوشی هوشمند که بهای آن به‌طور متوسط ۳۰۰ دلار است، و چه کودکانی که به خاطر نداشتن تبلت خود را به دار آویختند و پدران و مادرانی که از فقر با زندگی وداع گفتند.

در این نظم طبقاتی، در این نظمی که در یک سوی آن حکومت و میلیونرها قرار دارند، در سوی دیگر آن جمعیت عظیمی قرار دارند که میلیونرها با ایستادن بر شانه‌های آن‌ها میلیونر شده‌اند، جمعیت عظیمی که گروهی از آن‌ها حتا از آب سالم آشامیدنی محروم هستند، اما از نفت زیرپای آن‌ها، میلیونرها میلیونرتر شده‌اند. جمعیت عظیمی که گروهی از آن‌ها در گرمای ۵۰ درجه با کاری طاقت فرسا تنها ۴ میلیون تومان یعنی معادل ۱۵۰ دلار در ماه درآمد دارند، اما میلیونرها از حاصل کار آن‌ها میلیونرتر شده‌اند.

این همان موضوعی‌ست که کمونیست‌ها همواره برآن تأکید کرده اند. مبارزه با این نظم طبقاتی که این فاصله‌ی عظیم در ثروت و رفاه را بین گروهی اندک از ثروتمندان با اکثریت بسیار بسیار بزرگ مردم یعنی توده کارگر و زحمتکش جامعه بوجود آورده است. مبارزه با نظم سرمایه‌داری و رژیمی که به نام “خدا” حافظ این نظم ستمگرانه طبقاتی است.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.