اعتصاب ، تجمع و اعتراض خیابانی درکشت و صنعت نیشکر هفتتپه ادامه دارد. بهرغم آنکه بیش از پنج ماه از صدور رأی خلعید از اسدبیگی میگذرد وبه رغم آنکه رأی ابطال واگذاری و فسخ قرارداد بخش خصوصی شرکت و واگذاری آن به دولت در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ در روزنامههای رسمی دولتی اعلام شد، اما نهفقط هیچگونه تغییر و تحولی در این شرکت به سود کارگران حاصل نشده، بلکه مدیران منصوب و سرسپرده اسدبیگی کماکان اداره امور شرکت را در دست دارند و فشار علیه کارگران هفتتپه را بیشازپیش تشدید کردهاند. درست از فردای اعلام حکم خلعید از اسدبیگی آب را بر روی مزارع نیشکر بستند. حق آبه به نصف و حدود یکسوم تقلیل یافت. خطر نابودی مزارع نیشکر و تعطیلی کارخانه و کل شرکت، به کابوسی برای کل کارگران هفتتپه و خانوادهها تبدیل شد. کارفرمای خلعید شده و مدیریت شرکت که حامیان بسیاری در دستگاه دولتی دارند، عامدانه شرکت را در حالت بلاتکلیفی قرار داده، دستمزدها را گروگان گرفته و کارگران را از همه سو تحتفشار گذاشتهاند. آشکارا دستهایی در کار بودهاند و هستند که کارگران را خسته و فرسوده سازند تا اگر بتوانند اداره هفتتپه را دوباره به دست اسدبیگی که هنوز بهطور قطعی از هفتتپه ریشهکن نشده بسپارند.
کارگران هفتتپه در برابر تمام این کارشکنیها و سیاستهایی که هدف آن بهزانو درآوردن اعتراضکنندگان است دست به مقاومت و اعتراض زده و بهطور یکپارچه وارد میدان مبارزه شدهاند. صرفنظر از اعتصابات و تجمعات کارگران تا قبل از تیر سال جاری ازجمله اعتصاب و تجمع خردادماه که رئیس پاسگاه هفتتپه برای ارعاب و پراکنده ساختن کارگران اقدام به تیراندازی هوایی کرد، اعتصاب اخیر کارگران از روز ۲۴ تیر آغازشده و تا به امروز ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ادامه یافته است. کارگران هفتتپه ۱۸ روز پیاپی با تجمع در محوطه شرکت و در سنگر مبارزه، ضمن اعلام مکرر خواستهای خود ازجمله پرداخت فوری سه ماه حقوق معوقه، تعیین تکلیف قطعی شرکت، بازگشت به کار اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی، تمدید قرارداد کارگران غیر نیشکری و دفع آفات و واکسیناسیون کارگران در مقابل کرونا، خواهان رسیدگی به مشکلات خود و سامان یابی اوضاع شرکت شدند. اما ازآنجاکه هیچکس صدای کارگران را نشنید و هیچیک از خواستها برآورده نشد، کارگران هفتتپه نیز از روز نهم مرداد و در نوزدهمین روز اعتصاب، تجمعات خود را به بیرون از کارخانه و مقابل فرمانداری شوش کشاندهاند. کارگران مبارز هفتتپه با سردادن شعارهایی چون: کارگر میمیرد- ذلت نمیپذیرد”، ” مرگ بر ستمگر- درود بر کارگر” ، ” حامی مفسد هستند- از اینترنت میترسند”، “همشهری به هوش باش- ما کارگریم نه اوباش” در بازار و خیابانهای شهر شوش به تظاهرات و راهپیمایی مسالمتآمیز پرداختند. در این روز کارگران معترض هفتتپه در مسیر راهپیمایی خود با سردادن شعار” خوزستان بیچاره – مسئول خوب نداره”، دفتر نماینده شهرستان شوش” محمد کعب عمیر” را برای لحظاتی به اشغال خویش درآوردند. ابراهیم عباسی منجزی در سخنان خویش در تجمع کارگران مقابل فرمانداری، به این واقعیت تلخ اشاره کرد که پس از ۱۸ روز اعتصاب و تجمع در محوطه شرکت که گوش شنوایی برای شنیدن صدای کارگران پیدا نشد، اکنون این کارگران وارد خیابان شدهاند بلکه فریادشان به گوش مقامات و مسئولین برسد. عباسی بار دیگر مجموعه مطالبات کارگران را برشمرد و تأکید کرد “یکقدم از مطالبات خود عقب نخواهیم رفت”. وی یادآوری کرد که مبارزه تا تحقق کامل این مطالبات ادامه دارد. ابراهیم عباسی نماینده کارگران هفتتپه در این سخنرانی ضمن تأکید بر صنفی بودن مطالبات، بار دیگر از حقوق مردم خوزستان ازجمله حق آبه دفاع و حمایت کرد و تصریح نمود هر کارگر هفتتپه بهعنوان یک شهروند حق دارد نسبت به سیاستهای کلان دولت و محدودیتهای اینترنتی اعتراض کند. او از حق مردم برای واکسینه شدن در برابر بیماری کرونا دفاع نمود و سیاست دولت درزمینهٔ واکسیناسیون و مدیریت آن را شدیداً به باد انتقاد گرفت. عباسی درواقع به “خشکمغزانی” که به کارگران هفتتپه “انگ” میزنند و چنین نصیحت میکنند که “مطالبات صنفی را نباید قاطی مطالبات دیگر کرد” و همه آنانی که به تلویح یا بهصراحت خواهان بیتفاوتی کارگران نسبت به مسائل سیاسی و عمومی جامعه هستند و از کارگران میخواهند که مواضع و خواست آنها از حد دستمزد و مسائل شرکت فراتر نرود پاسخ دندانشکنی داد و با انتقاد از سیاستهای دولت و مجلس و گفتن اینکه ” در دوره مشروطیت، لیاخوف مجلس را به توپ بست اما اکنون لیاخوفها رفتند مجلس و مردم را به توپ میبندند” آب پاکی روی دست این گرایش ریخت. وی درعین حال برای خنثی سازی هرگونه بهانه جویی، ضمن تأکید برمسالمت آمیز بودن اعتراض خیابانی کارگران هفتتپه، از آنان خواست باشعار “مظاهرات سلمیه – مطالبات صنفیه” به اعتراض وراهپیمایی درسطح شهر ادامه دهند.
فقط گرایش تقلیل دهندهی خواستها و کاهش سطح و عمق مبارزات کارگران هفتتپه نیست که میکوشد با “انگ زدن” بر کارگران هفتتپه بهویژه نمایندگان آنها، دستگاه امنیتی را برای اعمال سرکوب و بازداشت و زندان جریتر ساخته و حربه همیشگی آن را تیزتر کند. سرکوب کارگران هفتتپه سالهاست که به طرز سیستماتیک درحال اجراست. در جریان مبارزات کارگران هفتتپه، به خواست و ارادهی طبقه سرمایهدار حاکم و دولت این طبقه، دهها کارگر آگاه و فعال سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه بارها احضار و بازداشتشده، مورد بازجویی و ارعاب قرارگرفته ، به زندان افتاده و حتی مورد شکنجههای وحشیانه قرارگرفتهاند. دستگاه امنیتی و قضایی بیش از ۲۰۰ پرونده برای کارگران و فعالان کارگری هفتتپه تشکیل دادهاند. بهکرات دستمزد کارگران گروگان گرفتهشده و خانوادهها را در تنگناهای شدید مالی و معیشتی قرار دادهاند. هماکنون سه ماه است حقوق کارگران پرداختنشده است. بیماری کرونا جان پنج هزار کارگر هفتتپه و هزاران عضو خانواده آنها را تهدید میکند. درحالیکه دولت و کارفرما موظف هستند کارگران هفتتپه و خانواده آنها را علیه ویروس کرونا واکسینه کنند، اما هیچکس به فکر کارگران نیست. طبقه حاکم و دستگاه دولتی از جهات گوناگونی کارگران هفتتپه را تحتفشار قرار داده و دامنه سرکوب و اعمال فشار را تا مدافعان حقوق کارگران هفتتپه ازجمله فرزانه زیلابی وکیل مبارز کارگران هفتتپه و سپیده قلیان دانشجویی که به قول سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه ” در کنار کارگران اعتصابی هفتتپه، شیر زنانه ایستاد” نیز تعمیم داده اند.
درست در روزهای پخش خبر خوشحالکننده اعلام خلعید از اسدبیگی، وکیل شجاع کارگران هفتتپه، احضار و پروسه پروندهسازی دستگاه امنیتی- قضایی رژیم علیه وی آغاز شد. پروندهای که در دادگاه شوش تشکیلشده بود، به بازپرسی اهواز منتقل شد و درنهایت با چند فقره اتهامات کلیشهای و البته واهی، برای این وکیل، قرار منع اشتغال به وکالت برای مدت شش ماه صادر شد. صرفنظر از عناوین اتهاماتی که به زیلابی نسبت دادهشده که به قول ناصر زرافشان وکیل فرزانه زیلابی، یکسره ” زبان اطلاعاتی” دارند ” نه زبان قضایی”، اما تصمیمات و قرارهای صادرشده نیز نه به زیلابی ابلاغ شد و نه به وکیل وی ناصر زرافشان.
البته این اقدام دستگاه امنیتی- قضایی در سطح گستردهای مورد اعتراض واقع شد. کارگران هفتتپه و سندیکای آنها بارها این اقدام را محکوم نموده و از وکیل خود حمایت و پشتیبانی کردند. سندیکای کارگران شرکت واحد و سایر تشکلهای مستقل بهشدت نسبت به این اقدام اعتراض وآن را محکوم نموده و خواهان پایان پروندهسازی علیه زیلابی شدهاند. ناصر زرافشان وکیل زیلابی بهشدت نسبت به این اقدام اعتراض نموده است. علاوه بر آن چهار وکیل دیگر که در کارنامه خود دفاع از کارگران هفتتپه را نیز دارند، از فرزانه زیلابی دفاع نموده و اقدامات وی را درنهایت قانونمداری و ارزشهای حرفهای دانستند. بسیاری دیگر از وکلا مانند کانون وکلای دادگستری گیلان و همچنین ۳۶۶ وکیل دیگر نسبت بهقرار منع اشتغال به وکالت زیلابی اعتراض کردند.
علیرغم این اعتراضات، دستگاه امنیتی- قضایی به تشدید فشار و پروندهسازی علیه فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفتتپه ادامه داده و درصدد آن است که وی را به اتهاماتی چون “تبلیغ علیه نظام” و”عضویت در گروههای معاند” و امثال آن نیز محاکمه کند.
بر همگان روشن است که فرزانه زیلابی به خاطر دفاع جانانه و بی چشمداشت از کارگران هفتتپه که مبارزات آنها عقبنشینی دولت درزمینهٔ خلعید از بخش خصوصی در هفتتپه را در پی داشت، به دستگاه امنیتی و قضایی احضار شده و برایش پروندهسازی شده است. دستگاه حکومتی نسبت به شکست خود در برابر اتحاد و استمرار مبارزهی کارگران هفتتپه، از زیلابی وکیل کارگران هفتتپه انتقامجویی میکند. همه کارگران این را میدانند که زیلابی تاوان دفاع از کارگران هفتتپه را پرداخت میکند. پروندهسازی علیه زیلابی و انتقامجویی از وی یعنی پروندهسازی و انتقامجویی از کارگران هفتتپه. ارعاب و تهدید و اعمال فشار علیه زیلابی، یعنی ارعاب و تهدید و تشدید فشار بر کارگران هفتتپه.
همگان به یاد دارند که در جریان مبارزات دلاورانه کارگران هفتتپه، بسیاری از دانشجویان و فعالان سیاسی نیز از این مبارزات و مطالبات کارگران دفاع و حمایت کردند که اغلب آنها مورد تعقیب و پیگرد دستگاه امنیتی و قضایی قرار گرفتند. برخی از آنها بازداشت و زندانی و شکنجه شدند و پس از مدتها حبس و آزار و اذیت همگی آزاد شدند. اما یکتن از این مبارزان که سپیده قلیان باشد همچنان زندانی و زیر شکنجه است و حتی جانش در معرض خطر است. سپیده قلیان در آبان ۹۷ همراه با بیست تن از فعالان کارگری هفتتپه توسط پلیس امنیت شوش بازداشت شد. سپس به زندان زاهدان و بعد تهران منتقل شد و مانند اسماعیل بخشی زیر شکنجه قرار گرفت. در تاریخ ۲۰ اسفند ۹۹ با دستبند و پابند از زندان اوین به زندان بوشهر تبعید شد. جنایتکاران حاکم برای تحقیر سپیده قبل از انتقال، او را با همان دستبند و پابند در میدان انقلاب تهران گرداندند.سپیده خود دراین مورد میگوید: “دست و پایم را غل و زنجیر کردند و به میان مردم در میدان انقلاب بردند و چرخاندند”. اما در زندان بوشهر نیز وی را آرام نگذاشتند. روز ۲۹ تیر به دستور و تحت حمایت مقامات زندان، ۸ زندانی به سپیده قلیان حملهور شدند و بهقصد کشتن، او را مورد ضرب و شتم شدید قراردادند. این سوءقصد در حالی صورت گرفت که محمدمهدی حاج محمدی مدیر سازمان زندانها پس از یک بازدید نمایشی از زندان بوشهر، ادعا کرد سپیده قلیان از وضعیت زندان رضایت دارد. این سوءقصد جنایتکارانه نشان داد که حبس طولانیمدت سپیده قلیان، عطش دستگاه حکومتی در سرکوب و انتقامجویی از حامیان کارگران هفتتپه را فروننشانده است. کارگران هفتتپه و همه آزادیخواهان و مدافعان حقوق کارگر این اقدام جنایتکارانه را محکوم کردند. کارگران هفتتپه بارها از سپیده قلیان قدردانی کردهاند. در جشن و پایکوبی کارگران به مناسبت اعلام خلعید از اسد بیگی، اسماعیل بخشی و سایر کارگران هفتتپه و سندیکای آنها از سپیده قلیان که همدوش کارگران هفتتپه بوده و به خاطر ایستادن در کنار این کارگران بازداشت و زندانی و اسیر دست استبداد شده، قدرشناسی نموده و خواستار آزادی وی شدهاند.
علاوه بر تشدید انواع فشارها علیه کارگران هفتتپه بهویژه فعالان و نمایندگان آنها، اقدامات دستگاه امنیتی و قضایی علیه حامیان کارگران هفتتپه و تشدید فشار و تهدید علیه آنها، بیشک برای خاموشی و خالی کردن دل کارگران و مدافعان آنها است. این اقدامات اما در اراده کارگران این شرکت و مبارزه برای احقاق حقوق خویش کمترین تأثیری نداشته است. اگر که بازداشت و شکنجه علی نجاتی عضو باسابقه سندیکای کارگران هفتتپه، بازداشت و شکنجه و اخراج اسماعیل بخشی نماینده محبوب کارگران هفتتپه نتوانست خللی در اراده کارگران این شرکت به ادامه مبارزه ایجاد کند، بدیهی است کارگر هفتتپه با چنین تهدیدات و فشارها و اقداماتی نیز صحنه مبارزه را ترک نخواهد کرد. کارگر هفتتپه از سر تصادف و تفنن وارد اعتصاب و مبارزه نشده است. او تحقق مطالباتی را پیگیری میکند که برایش حیاتی است و حتی اگر بخواهد، نمیتواند صحنه مبارزه را ترک کند.
مهم اما در شرایط کنونی این است کارگران هفتتپه اتحاد و استقلال طبقاتی خود را حفظ کنند و علاوه بر آن بهگونهای عمل کنند که کارفرما و حامیان وی را به پذیرش خواستهای خود وادار کنند. واقعیت این است که کارفرما و مدیریت هفتتپه و دولت حامی اینها، سعی میکنند بابی اعتنایی نسبت به اعتراض و اعتصاب، کارگران را خسته و فرسوده سازند تا در اثر طولانی شدن اعتصاب و بدون نتیجه ماندن آن، کارگران بدون دستیابی به خواستهای خود، به اعتصاب و اعتراض پایان دهند. اعتصابات هفتتپه، ازجمله اعتصاب اخیر کارگران که امروز یکشنبه ۱۰ مرداد۱۴۰۰ وارد بیستمین روز خود شده است، مکرر این واقعیت را اثبات نموده که کارفرما و حامیان وی، بهسادگی حاضر نیستند حرف کارگر را بشنوند، مگر آنکه سنبه کارگران پرزور باشد و از اعتصاب و اعتراض، ضرر و زیانی متوجه آنها شود و هزینه بیاعتنایی را بالا بَرَد.کارگران هفتتپه برای تقویت موقعیت خود میتوانند و باید خانوادهها را نیز بهرغم همه مشکلات و محدودیتهایی که دارند، به میدان مبارزه بکشانند. خبرهای انتشاریافته در تجمعات اخیر کارگران نیز حاکی از آمادگی بسیاری از خانوادهها برای ورود به این صحنه است.
افزون براین کارگران هفتتپه چنانکه درگذشته نیز توانستهاند حمایت سایر کارگران را جلب کنند، باید از این سنت خوب و مؤثر کارگری استفاده کنند. کارگران هفتتپه میتوانند حمایت و همبستگی کارگران فولاد، هپکو، آذر آب کارگران پروژهای و پیمانی نفت و سایر کارگران را جلب کنند. معلمان و دانشجویان و بازنشستگان تأمین اجتماعی و سایر زحمتکشان نیز همواره آمادهاند از کارگران هفتتپه پشتیبانی کنند. این، بر عهده کارگران پیشرو هفتتپه است که مکانیسمهای لازم برای جلب چنین حمایتهایی را تدارک ببینند.
ما پیشازاین در نشریه کار متذکر شده بودیم که پیروزی کارگران هفتتپه در خلعید از اسد بیگی گرچه بسیار مهم است اما تنها گام نخست در مسیر یکراه پیمایی طولانی پر سنگلاخ و ناهموار است. ما اشاره داشتیم به اینکه این پیروزی باید مقدمه پیروزیهای بعدی باشد و تأکید کردیم مبارزه کارگران هفتتپه وارد مرحله جدیدی شده که بسی مشکلتر و پیچیدهتر از مبارزات پنج سال گذشته است. اینها نکاتی است که کارگران آگاه و پیشرو هفتتپه نیز بدان اشراف دارند. اکنون باید اضافه کنیم که کارگران مبارز هفتتپه، با اتحاد و مبارزه متشکل و مستقل و تقویت جبهه خویش قادرند بر تمام بیمحلیها و بیاعتنایی کارفرما و دولت حامی او نقطه پایان بگذارند. کارگر هفتتپه پاسخ بی اعتنایی طبقه حاکم را باتشدید مبارزه و تقویت جبهه خویش خواهد داد.
نظرات شما