اعتراضات و اعتصابات کارگری کماکان روندی رشد یابنده را طی میکنند. عواقب بسیار وخیم بحران اقتصادی، تورم و گرانی فزاینده، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر شانه کارگران را بیشازپیش تشدید نموده است. نارضایتی بهشدت تراکم یافته در اعماق جامعه و بیش از هر جا در درون طبقه کارگر، در جرقهها و انفجارهای پیدرپی اعتراض و تجمع و اعتصاب به بیرون راه پیدا میکند. نه طبقه حاکم، نه مقامات و نهادهای وابسته و مواجببگیر این طبقه، هیچکدام راهحلی برای برونرفت از وضع موجود ندارند. هیچ فرد و قشر و نهادی در حاکمیت حتی بهمنظور جلوگیری از بروز انفجارات اجتماعی تدبیری برای برآورده ساختن خواستهای طبقه کارگر ندارد و اساساً به آن فکر هم نمیکند. آنچه برای طبقه سرمایهدار و انگل حاکم و دولت این طبقه مهم است، غارت و چپاول است. سود و بازهم کسب سود بیشتر و استثمار بیشتر و خشنتر است. بنابراین بدیهی است اگر صدای اعتراض کارگران از همه سو بلند شود و شمار اعتصابها و اعتراضهای کارگری نیز افزایش یابد.
شواهد موجود حاکی از تکرار این واقعیت است که بسیاری از سرمایهداران در برابر اعتصابات متحد و یکپارچه کارگران وادار به عقبنشینی میشوند. وعدههایی به کارگران میدهند و قول میدهند مطالبات کارگران را برآورده سازند.درمواردی حتی گامهایی نیز در این زمینه برمیدارند. اما همینکه کارگران پرچم اعتصاب را پایین آورده و کار را از سر میگیرند، سرمایهداران نیز در اولین فرصت مقتضی تمام وعدهها و قول و قرارهای خود را فراموش میکنند و آن را زیر پا میگذارند ، نهفقط این، بلکه حتی درصدد انتقامجویی از کارگران برمیآیند و به کارگران فعال و پیشرو یورش میبرند. از بداقبالی سرمایهداران اما شرایط متحول سیاسی جامعه و رشد آگاهی سیاسی کارگران بر بستر این شرایط، بر وفق مراد آنها و این تاکتیک شناختهشده طبقه سرمایهدار حاکم نیست.
تمام شواهد موجود و تجربه مبارزات کارگری در سال جاری، حاکی از آن است که هر جا کارفرما تلاش نموده با وعدههای فریبنده و توخالی، سرِ اعتصاب را برای همیشه به سنگ بکوبد، در اغلب موارد باشکست و ناکامی روبرو شده است. سرمایهداران البته توانستهاند با وعدههای خویش زنگ پایان اعتصاب در این یا آن واحد را به صدا درآورند. همینکه اما نیرنگ و حقهبازی کارفرما مشخصشده، کارگران نیز بیمعطلی اعتصاب را ازسر گرفته و پیگیر مطالبات خویش شدهاند. نمونهها بسیارند به سه مورد آن اشاره میکنیم
نمونه اول پتروشیمیها:
اعتصاب بزرگ و سراسری کارگران پیمانی و پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی که از اواخر خرداد سال جاری آغاز شد و دهها هزار کارگر دردهها پالایشگاه و پتروشیمی و حفاری و شرکت نفت و گاز را دربرگرفت، بسیاری از سرمایهداران و پیمانکاران غارتگر را بهزانو درآورد. دهها سرمایهدار و پیمانکار از روی اجبار برخی از خواستهای کارگران نظیر افزایش دستمزد، اجرای طرح بیست روز کار ده روز مرخصی، بهبود وضعیت غذا و خوابگاهها را پذیرفتند و کارگران در این مراکز نیز به اعتصاب پایان دادند. برخی شرکتها نهفقط این خواستها را پذیرفتند، بلکه در آغاز گامهایی نیز در این راستا برداشتند و کموبیش به این خواستها عمل کردند و کارگران این مراکز نیز به اعتصاب خود پایان دادند.اما مدتزمان زیادی از پایان اعتصاب نگذشت که دوباره اوضاع را به حال سابق یا تقریباٌ به حالت سابق برگرداندند. برخی دیگر از شرکتها از همان ابتدا از محدوده وعده فراتر نرفتند و با پایان اعتصاب و آغاز کار مجدد کارگران، تمام وعدههای خویش را زیر پا گذاشتند.
پاسخ کارگران اما در هردو مورد یگانه بوده است؛ ادامه اعتراض و اعتصاب و خواباندن چرخ تولید.
کارگران پتروشیمیهای رازی، بیستون کرمانشاه و پتروشیمی آبادان، در اعتراض به خلف وعده مدیریت و عدم اجرای طرح بیست- ده و برای خواستهای دیگری چون افزایش دستمزد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، بهبود وضعیت غذا و خوابگاهها و ایمنی محیط کار در هفته دوم آبان به مدت ۳ روز دست به اعتصاب زدند. کارگران پتروشیمی گچساران با خواست قرارداد دائمی و حذف پیمانکاران، پس از برپائی چند تجمع در محوطه شرکت، روز ۵ آبان نیز در مقابل فرمانداری شهر تجمع اعتراضی برپا کردند. سلسله اعتصابات و تجمعات کارگران پتروشیمی آبادان در هفته پایانی آبان نیز ازسر گرفته شد. این تجمعات با خواست افزایش مزد و مزایا، به مدت ۴ روز ادامه یافت. کارگران پتروشیمی آبادان که تلاش مدیریت و حامیان دولتی آن در اداره کار برای ایجاد شورای اسلامی کار را باشکست روبرو ساخته بودند، خواهان ایجاد تشکل مستقل هستند.در پتروشیمی مارون و پالایشگاه آبادان رسماً به کارگران اعلام شد که طرح ۲۰- ۱۰ فقط مربوط به کارگران عسلویه است. این موضوع اعتراض شدید کارگران این واحدها را نیز در پی داشته است. کارگران پتروشیمی تخت جمشید ماهشهر از روز ۱۰ آذر با خواست همسانسازی حقوق با سایر شرکتهای منطقه ویژه اقتصادی و اجرای طرح ۲۰ – ۱۰ دست به اعتصاب زدند. کارگران پتروشیمی مبین پارس جنوبی نیز که با خواست اجرای همین طرح دست به اعتصاب زده بودند، روز دهم آذر وارد چندمین روز اعتصاب خود شده و خواهان برکناری مدیران دروغگو و عهدشکن شدند. ۴۰۰ کارگر پتروشیمی آپادانا نیز که از روز هفتم آذر در اعتراض به عدم اجرای طرح ۲۰ – ۱۰ دست به اعتصاب زده و محل کار خود را ترک نموده بودند ، در روزها ۸ و ۹ آذر نیز به اعتصاب ادامه دادند. در پتروشیمیهای فجر و خمین نیز اعتراضاتی صورت گرفت. در پتروشیمی ایلام بار دیگر کار گران هوشیار و آگاه بر سینه شورای اسلامی کار دست رد زدند و تمام تلاش مدیریت و حامیان آن در اداره کار را باشکست روبرو ساختند. اداره کار و مدیریت این پتروشیمی که از مدتها قبل برای سرهمبندی کردن یک شورای اسلامی کار دستساز خود برنامهریزی کرده بودند، روز هفتم آذر صندوق رأی را به میان کارگران بردند. اما اکثریت قاطع کارگران، شورای اسلامی کار و انتخابات آن را تحریم کردند و به آن نه گفتند. آرای ریخته شده به صندوق حدنصاب را نیاورد. این دومین بار بود که کارگران پتروشیمی ایلام، تلاش مدیریت و اداره کار برای راهاندازی تشکل دولتی را باشکست روبرو ساختند. رئیس اداره کار ایلام در پایان این خیمهشببازی اعلام کرد:” علیرغم تلاش بسیار باوجودآنکه برای مشارکت بیشتر کارگران طبق هماهنگیهای قبلی بهعملآمده صندوق رأی را به محل کار آنها بردیم، اما تأثیری روی میزان مشارکت نداشت.” وی گفت” این دومین بار است که در این پتروشیمی انتخابات شورای اسلامی برگزار میشود اما به حدنصاب لازم نمیرسد”.
بهجرئت میتوان گفت اعمال نیرنگها و خلف وعده در پتروشیمیها و در کل صنایع نفت و گاز و پتروشیمی کارساز نبوده و اعتراض و اعتصاب در این صنعت همچنان ادامه دارد.
نمونه دوم معدن مس سونگون ورزقان:
دور جدید اعتصاب، تجمع و راهپیمایی ۲۰۰۰ کارگر معدن مس سونگون که از روز نهم آذر آغازشده تا امروز یکشنبه ۱۴ آذر وارد ششمین روز خود شده است. این کارگران که در روزهای پایانی آبان سال جاری با خواست تمدید قرارداد و بازگشت به کار ۱۶ تن از همکاران خود بهطور متحد و یکپارچه دست به اعتصاب زده بودند، پسازآنکه مدیریت به خواست کارگران تن داد و قرارداد ۱۶ کارگر اخراجی را تمدید کرد، دوم آذر به اعتصاب سهروزه خود پایان دادند. کارگران معدن مس سونگون که همگی زیرپوشش شرکتهای پیمانکاری مشغول به کار هستند البته خواستهای دیگری نیز داشته و دارند که هم در اعتصاب سهروزه اواسط مهرماه سال جاری و هم در اعتصابهای بعدازآن عنوان نمودهاند. افزایش مزد و مزایا، همسانسازی حقوقها با معادن دولتی، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، قرارداد دائمی و برچیدن شرکتهای پیمانکاری ازجمله دیگر خواستهای کارگران است. کارگران معدن سونگون همچنین خواهان منع تردد و اخراج ۴ تن از مدیران شرکت آهن آجین و شرکت مبین شده بودند. مدیرانی که در تضییع حقوق کارگران نقش مهمی داشتهاند. در اعتصاب روزهای پایانی آبان و اوایل آذر، مدیریت مجتمع مس سونگون پذیرفت مانع تردد این مدیران در شرکت شود درعینحال از طرف شرکت ملی مس، وعدههایی پیرامون بهبود وضعیت حقوق و مزایای کارگران داده شد. اما بعد از پایان آن اعتصاب اولاً دوباره سروکله این مدیران در شرکت پیدا شد و ثانیاً پیمانکاران هیچ اقدامی درزمینهٔ افزایش دستمزدها، نوع قراردادها و سایر خواستها انجام ندادند.نهفقط هیچ بهبودی در این زمینهها حاصل نشد بلکه حتی درمواردی قرارداد کار نیز به کارگران داده نشد. ازاینرو کارگران نیز دور جدید اعتصاب و تجمع و راهپیمایی را از ۹ آذر آغاز نمودهاند. مدیران شرکتهای پیمانکاری برای شکستن اعتصاب و مقابله و سرکوب کارگران به روشها و ترفندهای گوناگونی متوسل شدند. سرویسهای ایابوذهاب را قطع کردند، آشپزخانه شرکت را تعطیل کردند، آب شُرب را به روی کارگران بستند، آنتنهای موبایل و اینترنت را قطع کردند. اما این اقدامات ایذایی و سرکوبگرانه کمترین خللی در اراده کارگران متحد برای ادامه اعتصاب وارد نساخت.در روزهای بعد مدیریت و حراست همراه با تنی چند از نمایندگان دولتی و امنیتی در یک جلسه با نمایندگان کارگران با توسل به تهدید و ارعاب سعی کردند کارگران را به اتمام اعتصاب وادار کنند. اما کار گران مبارز معدن مس استوار و یکصدا بر تداوم اعتصاب تا رسیدن به خواستهای خود پافشاری کردند. روز شنبه ۱۳ آذر، مدیریت مجتمع با هماهنگی قرارگاه خاتمالانبیاء قصد داشتند بهوسیله کامیون، مواد اولیه برای سنگشکنها به محوطه معدن بیاورند. کارگران برای خنثی نمودن این عمل اعتصاب شکنانه در یکراه پیمایی ۴ ساعته بهطرف دهانه سنگشکن درحرکت بودند که ناگهان یک دستگاه جرثقیل ده چرخ حامل تیرآهن با سرعتبالا و بدون هیچگونه اخطار( بوق زدن یا روشن کردن چراغ) در جاده سرازیری به درون ازدحام و صفوف کارگران وارد شد که تنها عکسالعمل سریع و هوشیاری کارگران بود که توانست مانع تلفات شود. علیرغم تمام این اقدامات و تهدیدات، کارگران از ورود مواد به سنگشکنهای معدن ممانعت به عمل آوردند و اقدام اعتصاب شکنانه مدیریت را به شکست کشاندند. آخرین خبرهای انتشاریافته حاکی از آن است که نیروهای انتظامی و یگان ویژه از ساعات اولیه بامداد روز یکشنبه ۱۴ آذر، کارگران معترض را که شب در خوابگاه مانده بودند و در این روز داخل مجتمع گردآمده بودند به محاصره خود درآورده و درعینحال از ورود بخش دیگری از کارگران به مجتمع که شب یکشنبه را به منازل خود برگشته بودند، ممانعت به عملآوردهاند.
اعتصاب چندروزه توأم با تجمعات پرشکوه و راهپیمایی بزرگ و شعارهای پرشور و پرطنین از نمونه همسانسازی حق مسلم ماست”، ” حقوق ما ریالیه- هزینهها دلاریه”، و ” مسئول بیلیاقت اخراج باید گردد” که در ظرف کمتر از دو ماه سه بار تکرار شده ، گویای این واقعیت است که کارگران معدن مس سونگون ورزقان، مانند کارگران پتروشیمیها تا به خواستهای خود نرسند دست از مبارزه برنمیدارند و آرام نمیگیرند.
نمونه سوم ایرانخودرو تبریز:
کارگران ایرانخودرو تبریز با خواست همسانسازی مزد و مزایا با کارگران ایرانخودرو تهران روز سوم آذر دست به اعتصاب زدند و روز بعد کارگران هر سه شیفت دست از کار کشیده و تولید بهکلی متوقف شد. به دنبال این اعتصاب مدیرعامل شرکت در محل سالن تولید و مونتاژ سراسیمه درمیان کارگران حاضر شد و به کارگران قول داد مزایای کارگران ایرانخودرو تهران به کارگران پرداخت و دستمزدها بهموقع بهحساب کارگران واریز شود.او همچنین قول داد طرح طبقهبندی مشاغل نیز فوراً به اجرا درخواهد آمد. وعدههای ظاهری برای پذیرش خواستها اما بلافاصله جایش را به تلاشها و تهدیدهای واقعی و پنهانی برای به شکست کشاندن اعتصاب سپرد. ششم آذر شرکت ایرانخودرو با ارسال پیامکی به کارگران اعلام نمود کارخانه ایرانخودرو تا اطلاع ثانوی تعطیل است. مدیریت شرکت با این ترفند و اقدام زورگویانه، کارگران را در منگنه گذاشت و آنها را به خیال خود بر سر دوراهی قرارداد؛ یا اخراج و بیکاری یا رضایت به کار با همان شرایط قبلی؟ مدیریت شرکت ایرانخودرو درواقع با گروگانگیری نان کارگر به جنگ کارگر رفت. کارگران ایرانخودرو اما روی خواست و گزینه مستقل خود ایستادند؛ افزایش دستمزد و همسانسازی حقوق و مزایا با کارگران ایرانخودرو تهران و ادامه کاری کارخانه. در روزهای بعد به دنبال وعدههایی که مدیرکل کار آذربایجان شرقی به کارگران داد و همچنین پس از جلسهای که در فرمانداری اسکو با نمایندگان کارگران برگزار شد، مدیریت شرکت قول داد به خواستهای کارگران رسیدگی شود. روز ۹ آذر پس از دو روز تعطیلی کارخانه کارگران دوباره به سرکار بازگشتند.
شاید مدیریت ایرانخودرو براین خیال باشد که با تهدید و ارعاب و به میان کشیدن ماجرای تعطیلی کارخانه، توانسته است اعتصاب را شکست دهد و کارگران را خاموش کند. اما این تمام واقعیت نیست. کارگر ایرانخودرو نمیتواند خاموش شود. شاهد این مدعا اعتصاب قبلی همین کارگران است. همین کارگران در ۱۵ آبان سال جاری با همین خواستها دست به اعتصاب زدند. حمید حاجیزاده منصور مدیرعامل شرکت، پانزده روز مهلت خواست تا به خواست کارگران رسیدگی کند اما چنین نکرد. کمتر از پنج روز پس از پایان این مهلت کارگران ایرانخودرو تبریز دوباره وارد اعتصاب شدند.
اعتراضات و اعتصابات کارگری بهروشنی بیانگر این واقعیت است که شکمگرسنه کارگر با وعده وعید سیر نمیشود. با وعده توخالی و ارعاب و تهدید و سرکوب و بگیروببند نمیتوان کارگر را خاموش ساخت.این اعتصابات نشاندهنده چیز دیگری نیست جز اینکه کارگران ایرانخودرو مانند کارگران معدن، مانند کارگران پتروشیمی و مانند کارگران صنعت نفت و کارگران سایر صنایع و کارخانهها که هرروز دست به اعتراض و اعتصاب و تجمع و راهپیمایی میزنند، دیگر نمیخواهند و نمیتوانند وضعیت موجود را تحمل کنند و راه دیگری ندارند جز آنکه برای تغییر آن به مبارزه رویآورند. دور نیست روزی که از این جرقههای پیدرپی هشداردهندهی روشناییبخش، انفجاری عظیم و حریقی بزرگ برخیزد و تمام نظم استثمارگرانه موجود را در آتش خود خاکستر کند.
نظرات شما