معلمان پیگیر و استوار به مبارزه برای تحقق مطالبات خود ادامه میدهند. در ادامه تجمعات پیدرپی معلمان سراسر کشور در طول چند ماه اخیر، از آنجائی که رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران، همچنان از برآورده ساختن خواستههای بر حق معلمان سرباز زده است، شورای هم آهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در” اعتراض به بیتوجهی دولت و مجلس به مطالبات معلمان” ، فراخوان جدیدی را برای برپائی تجمعات سراسری معلمان کشور در ۱۱ آذرماه صادر کرد.
در این فراخوان آمده بود که سرنوشت رتبهبندی در هالهای از ابهام قرارگرفته است. درحالیکه برای اجرای کامل رتبهبندی یعنی حداقل هشتاد درصد حقوق اعضای هیئتعلمی دانشگاه به ۷۰ هزار میلیارد تومان نیاز است، دولت قصد دارد تنها ۲۵ هزار میلیارد تومان برای یک سال به رتبهبندی اختصاص دهد و تاریخ اجرای آن را از اول مهر ۱۴۰۰ قرار داده است. به عبارتی دولت تنها ۵ / ۱۲ هزار میلیارد تومان برای رتبهبندی در سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته و وضعیت آن در سال ۱۴۰۱ منوط به تأمین اعتبارشده است، اینها همه نشانگر آن است که قرار است رتبهبندی، سرهمبندی شود.
شورای هماهنگی اعلام کرد که خواهان تأمین این بودجه و اجرای کامل رتبهبندی از تاریخ اول فروردین ۱۴۰۰ است. فراخوان همچنین اشاره داشت که وضعیت همسانسازی حقوق بازنشستگان نیز در ابهام قرارگرفته و تعدادی از بهاصطلاح نمایندگان مردم در مجلس در حال جمعآوری امضاء برای خارج کردن همسانسازی از دستور کار مجلس هستند.
بهرغم موانع و محدودیتهای سرکوبگرانه رژیم که در برخی شهرها با تهدید و اقدامات پلیسی تلاش نمود مانع از برپائی تجمعات اعتراضی فرهنگیان گردد، تجمعات سراسری معلمان در ۱۱ آذرماه گستردهتر و پرشمارتر از تمام تجمعات پیشین برگزار شد. هزاران معلم با تعطیل کلاسها در تهران مقابل مجلس و در شهرستانها، مقابل ادارات آموزش و پروش تجمعات اعتراضی خود را برپا داشتند. اگر در آبان ماه با فراخوان شورای هماهنگی، این تجمعات در ۲۰ استان و ۷۰ شهر برپا شد، در ۱۱ آذرماه، تجمعات سراسری فرهنگیان در ۲۷ استان و بیش از ۹۰ شهر کشور برگزار شد.
این حضور پیوسته گستردهتر معلمان در تجمعات سراسری بهوضوح نشان داد که روشهای تهدید، بازداشت فعالان تشکلهای معلمان، یورش پلیس به تجمعات، وعدهووعیدهای پوشالی رژیم برای مهار مبارزات معلمان کارساز نبوده و نیست.
کارد به استخوان رسیده است. هیچگاه همچون امروز شرایط معیشتی فرهنگیان وخیم و تأسفبار نبوده است. درنتیجه سیاستهای ارتجاعی جمهوری اسلامی، بحران اقتصادی و تورم افسارگسیخته، شرایط معیشتی معلمان و بازنشستگان فرهنگی مدام وخیمتر شده و عموم فرهنگیان به زیرخط فقر ۱۳ میلیونی فرورفتهاند. این در حالی است که متوسط حقوق ماهانه معلمان ۵ میلیون اعلامشده است.
مسئول این وضعیت تأسفبار نظم اقتصادی-اجتماعی سرمایهداری حاکم بر ایران و رژیم جمهوری اسلامی است که باسیاستهای ارتجاعی خود، بحرانهای متعددی به بار آورده است که معلمان نیز از این بحرانها آسیبدیدهاند. این واقعیت بهوضوح در قطعنامه پایانی تجمع سراسری فرهنگیان ایران ۱۱ آذر ۱۴۰۰نیز منعکسشده است. در این قطعنامه آمده است: ” امروز کشور ما به خاطر مدیریت ناکارآمد و غیر پاسخگو در بحرانهای مختلف طبیعی، زیستمحیطی، روحی و روانی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و بهداشتی گرفتار آمده و عرصه زندگی بر مردم تنگتر شده است.
برکسی پوشیده نیست که پیامد ابر بحرانهای موجود را توده مردمی بر دوش میکشند که دست آنها از منابع قدرت و ثروت کوتاه است.
بیگمان، ابر بحرانهای یادشده نتیجه عملکرد حاکمیتی است که جان و مال وزندگی مردم و نسلهای آینده را ابزار آزمونوخطای سیاستبازیهای خود قرار داده است.
بحران آب و تخریب محیطزیست و تحمیل فقر و فلاکت بر اقشار گوناگون و سرکوب مطالبات مردم، نمونهای از عملکرد مدیریت چپاولگرانهای است که امروز دامن کشور را گرفته است.
نیک میدانیم که قربانی این شرایط دهشتناک، همه اقشار مردم ازجمله، کودکان، جوانان، زنان، کارگران، فرهنگیان ، دانشجویان، هنرمندان، کشاورزان، نویسندگان و سایر اقشار مولد جامعه ، حتی نسلهای آینده هستند.”
معلمان مطالبات متعددی دارند، اما آنچه در میان این مطالبات اصلی و محوری است،اجرای رتبهبندی شاغلان بهصورت کامل(هشتاد درصد حقوق هیئتعلمی) و همسانسازی بر پایه حداقل ۱۳ میلیون تومان برای بازنشستگان میباشد.
اما معلمان علاوه بر مطالبات محوری خود، مطالبات دیگری هم دارند که در شعارها و پلاکاردهایی که در تجمعات با خود حمل میکنند، دیده میشود.
امنیت شغلی برای معلمان پیشدبستانی،آموزش یاران نهضت سوادآموزی، معلمان خرید خدمات آموزشی و معلمان شاغل در بخش خصوصی. توقف خصوصیسازی و پولی کردن آموزشوپرورش و تأکید بر حق تحصیل رایگان و آموزش باکیفیت. پایان دادن به پروندهسازی علیه معلمان، بازگشت به کار معلمان اخراجی و آزادی معلمان دربند.
بهرغم مبارزات چند ماه اخیر معلمان، رژیم ارتجاعی حاکم هیچ اقدامی برای تحقق خواستههای معلمان و بازنشستگان فرهنگی انجام نداده است، آنچه در مجلس ارتجاع صورت گرفته تلاش برای تقلیل مطالبه رتبهبندی در رابطه با افزایش حقوق شاغلان و افزایش ساعات کار و وعدههای عمل نشده از این هفته به آن هفته بوده است.
یک روز اعلام میکنند: اجرای این لایحه برای معلمان همراه با بازنشستگان و کارکنان اداری آموزشوپرورش ۸۰ هزار میلیارد تومان منابع میخواهد که در جستجوی تأمین منابع آن هستیم، روز دیگر میگویند دولت قادر به تأمین این منابع نیست و از همین رو تأمین منابع تا سقف ۲۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح در نظر گرفتهشده است. هنوز چند روزی از این ادعا نگذشته که این بار خبر میدهند دولت قصد پس گرفتن این لایحه را دارد، چون در تأمین منابع مشکلات و برخی تنگناهای مالی وجود دارد. اما برکسی پوشیده نیست که این تلاش رژیم برای اجرا نکردن مطالبات معلمان است. اگر قرار بود مطالبه معلمان اجرا گردد، بودجه آنهم تأمین میشد. چنانچه میدانیم برای هزینههای کلان نظامی و امنیتی و دستگاههای مذهبی و بوروکراتیک بهقدر کافی بودجه هست و اختصاص داده میشود. اگر کمبودی هم باشد، آن را حتی از صندوق ذخیره ارزی برداشت میکنند. همچنین برای پرداخت حقوق دهها و صدها میلیونی مقامات و مدیران دولتی نیز کمبودی برای بودجه نیست، اما نوبت به معلم و کارگر که میرسد، بودجه نیست یا بودجه ناچیزی اختصاص داده میشود.
معلمان اما اعلام کردهاند، دستکاری در لایحه را که به زیان معلمان صورت گرفته، نخواهند پذیرفت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان اعلام کرده است، خواست معلمان دریافت حداقل ۸۰ درصد حقوق و مزایای اعضای هیئتعلمی دانشگاه است (و نه ۸۰ درصد حداقل حقوق مربی آموزشیار و مربی که پایینترین حقوق را در دانشگاهها دارند).
از سوی دیگر هماکنون ساعات تدریس موظفی معلمان ۲۴ ساعت است و حکومت میخواهد بهعنوان “تماموقت شدن معلمان” این را به ۳۰ ساعت در هفته افزایش دهد. رژیم با این اقدام در تلاش است که بار کمبود معلم را بر دوش معلمان شاغل بیندازد و از استخدام معلم جدید خودداری کند. این نیز موردپذیرش معلمان نیست. معلمان اعلام کردهاند تا وقتیکه مطالبات اصلی آنها کامل اجرا نشود به مبارزات خود ادامه خواهند داد.
بنابراین قطعنامه پایانی تجمعات سراسری فرهنگیان هشدار داد: “تا زمانی که قانون مدیریت خدمات کشوری بهویژه نظام همسانسازی حقوق بازنشستگان و طرح رتبهبندی شاغلان، همانطور که درمر قانون آمده است٬ به اجرا درنیاید، در روزهای آینده همچنان اعتراضات را به اشکال گوناگون ازجمله تحصن، تجمع، راهپیمایی، تعطیلی کلاسها و سایر اشکال قانونی اعتراض، در سراسر کشور تا رسیدن به خواستههای قانونی، در فراخوانهای پیدرپی ادامه خواهد داد.”
همانگونه در قطعنامه تأکید شده است، معلمان برای وادار کردن رژیم به پذیرش مطالبات خود، راه دیگری جز تشدید مبارزه ندارند. این مبارزه نیاز به اتحاد و همبستگی گستردهتر در میان معلمان، تقویت تشکلهای صنفی معلمان، ایجاد تشکل در جائی که چنین تشکلهایی موجود نیست ، تقویت پیوند و ارتباط این تشکلها با شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان که پیگیرانه برای تحقق مطالبات تلاش میکند و تشویق هرچه گستردهتر معلمان به حضور در فراخوانهای شورای هماهنگی است. اتحاد و مبارزه معلمان سراسر کشور یگانه راه پیروزی است.
نظرات شما