جهت‌گیری مبارزه و تشکل مستقل فرهنگیان

مبارزات گسترده معلمان بدون لحظه‌ای توقف ادامه دارد. کسی در فکر فرهنگیان و معلمان زحمتکش نیست. دولت ارتجاعی حاکم و تاریک‌اندیشان ضد فرهنگ، ارزش و اعتباری برای فرهنگیان قائل نیستند و هر بار به بهانه‌ای از پذیرش خواست‌های معلمان طفره می‌روند. کابینه‌ها می‌آیند و می‌روند،نمایندگان مجلس هرچند سال یک‌بار عوض می‌شوند، رئیس‌جمهور و رئیس مجلس و قوه قضایی جابجا می‌شوند و گاه وعده‌هایی به معلمان می‌دهند. در عمل اما هیچ گرهی از مشکلات این قشر زحمتکش را باز نمی‌کنند. نه‌تنها یک گام جدی و عملی به سود صدها هزار فرهنگی برنمی‌دارند که حتی از اجرای مصوبات همین دستگاه حکومتی آنجا که اندکی به سود فرهنگیان است آشکارا امتناع می‌ورزند. طرح رتبه‌بندی معلمان شاغل یک نمونه است و همسان‌سازی بازنشستگان مطابق قانون مدیریت خدمات کشوری که چندین سال به تعویق افتاده ، نمونه‌ای دیگر. در عوض هر بار که معلم دست به اعتصاب و تجمع زده، وارد خیابان شده  و علیه این ظلم و حق کشی آشکار صدای اعتراض خویش را بلند کرده است، ماشین سرکوب رژیم علیه معلمان به راه افتاده است. افزون بر استفاده از روش‌های فریبکارانه و توسل به انواع دروغ و ریاکاری، با احضار و تهدید و بازداشت و حبس معلمان، سعی کرده است معلمان مبارز و حق‌طلب را از اعتراض بازدارد و آنان را از خیابان به کنج مدارس و خانه‌ها رانده و خاموش سازد. دولت همچنین تلاش کرد از طریق اعمال فشار بر مدیران مدارس، مانع حضور معلمان در تجمعات اعتراضی شود . در این مورد حتی بخشنامه رسمی نیز صادر کرد و از مدیران خواسته شد هرگونه عدول از این دستور را در اسرع وقت به حراست گزارش کنند. اما هیچ‌یک از این ترفندها کارساز نشد. مرتجعین فرهنگ ستیز جاهل و خدعه گر حاکم ، نه توانسته‌اند معلمان را فریب دهند و نه قادر بوده‌اند آنان را از کف خیابان به گوشه مدارس و خانه‌ها برانند و آن‌ها را خاموش سازند. ارتجاع حاکم در این هردو زمینه، باشکست و ناکامی مطلق روبرو شده است.  تمام شواهد و مبارزات معلمان در یک دهه اخیر ازجمله مبارزات شکوهمند فرهنگیان در سال جاری نیز گویای همین واقعیت است.

نگاهی گذرا به مبارزات معلمان گویای این واقعیت است که معلمان کشور و تشکل‌های مستقل سازمان گر این مبارزات در مسیری بالنده گام نهاده‌اند و در سال تحصیلی جاری پیشرفت‌های ملموس قابل‌توجهی داشته‌اند. این پیشرفت‌های ملموس را در چندین عرصه می‌توان دید و برشمرد.

اگر از چند حرکت اعتراضی معلمان در قبل از مهرماه سال جاری ازجمله در شهریورماه صرف‌نظر کنیم که شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان( ازاین‌پس شورای هماهنگی) از آن حمایت نمود و در گزارش اختصاصی خود در ۵ مهر به‌عنوان “اعتراضات متشکل و خودجوش” از آن یادکرده بود، تمام اعتراضات و تجمعات سراسری بعدازآن از یک سازمان‌دهی نسبتاً خوب و مرکزی برخوردارند. شورای هماهنگی در بیانیه‌ای در آستانه شروع سال تحصیلی از معلمان سراسر کشور خواست “برای همبستگی هرچه بیشتر،به کانون‌ها و انجمن‌های صنفی شهرستان و استان خود بپیوندند،یا برای تشکیل صنف شهرستان خود اقدام نموده و با دبیرخانه شورای هماهنگی در تماس باشند.” شورای هماهنگی اعلام کرد به‌زودی سلسله برنامه‌های اعتراضی را در دستور کار قرار داده و فراخوان تجمع سراسری و هماهنگی را اعلام خواهد نمود. نخستین فراخوان برای تجمع ازاین‌دست، فراخوان تجمع سوم مهر بود که با استقبال وسیع معلمان روبرو شد. از پی آن سلسله اعتراضات و تجمعات سراسری یکی پس از دیگری سازمان یافت و هر بار در جریان عمل صیقل خورد. در فاصله کمتر از شش ماه( از سوم مهر تا سوم اسفند۱۴۰۰ ) هر بار که شورای هماهنگی فراخوان داده است، معلمان از آن استقبال نموده و یازده بار در مقیاس سراسری دست به اعتراض و تجمع زده‌اند. برپائی دست‌کم دو تجمع در هرماه با مشارکت هزاران معلم در سراسر کشور اقدامی بسیار مهم و در نوع خودش کم‌نظیر  و نشان‌دهنده پیشرفت جنبش اعتراضی معلمان است.مطابق گزارش شورای هماهنگی تجمع سوم مهر در بیش از ۴۵ شهر برگزار شد. این اما نخستین فراخوان و نخستین تجمع سراسری در سال تحصیلی جدید بود.

شورای هماهنگی خواهان مشارکت گروه‌های بیشتری از معلمان در تجمعات می‌شود. بیانیه‌ها و قطعنامه‌های شورای هماهنگی هر بار با ترغیب مشارکت هرچه بیشتر و ترغیب به همبستگی و کار متشکل همراه است. فعالیت‌های سازمان‌گرانه شورای هماهنگی در سطح سراسری پررنگ‌تر می‌شود. در تجمعات بعدی شهرهای بیشتری به اعتراض می‌پیوندند. به‌زودی رقم ۴۵ شهر پشت سر گذاشته می‌شود و درمواردی تا ۳۰۰ شهر و منطقه و روستا به اعتراض و تجمع سراسری می‌پیوندند. رژیم حاکم و دستگاه سرکوب آن‌که از فعالیت‌های هماهنگ و متشکل معلمان برآشفته و به هراس افتاده تمام تلاش خود را برای تخریب و انهدام شورای هماهنگی و تشکل‌های مستقل معلمان به کار می‌بندد. پرونده‌سازی علیه فعالان جنبش اعتراضی معلمان تشدید می‌شود. کیهان شریعتمداری و محافل مشابه، برای مقهور و از صحنه خارج ساختن معلمان طبق معمول وارد سناریوسازی می‌شوند و علیه تشکل سراسری معلمان سم‌پاشی می‌کنند. وزیر آموزش‌وپرورش تحت پوشش و بهانه مذاکره با معلمان تلاش می‌کند درمیان معلمان تفرقه و دودستگی ایجاد کند. شورای هماهنگی هوشیارانه این رویدادها را دنبال نموده و این تلاش‌های مذبوحانه را افشا می‌کند. شورای هماهنگی در بیانیه تحلیلی خود مورخ ۷ دی می‌نویسد” حکومت و مخالفان تشکل یابی صنفی به اشکال مختلف سعی در انحراف و انهدام تشکل‌ها داشته‌اند. غیرقانونی خواندن تا سناریوسازی بخشی از این اقدامات است این در حالی است که همه می‌دانند کانون‌ها و انجمن‌های صنفی فرهنگیان دارای شناسنامه و قانونی هستند و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران اعتبار خود را از این اعضای رسمی و قانونی می‌گیرد” شورای هماهنگی درعین‌حال رهنمودهای خود را درزمینهٔ مشارکت بیشتر معلمان در تجمعات و پیوستن به تشکل‌های استانی و شهرستان، پله دیگری ارتقا داده و می‌نویسد” ما از فعالان صنفی در استان‌های مختلف که تشکل فعال ندارند می‌خواهیم کانون یا انجمن صنفی تشکیل دهند و زیر نظر شورای هماهنگی مجمع عمومی برگزار نموده و نمایندگان خود را انتخاب کنند”.

به‌موازات رشد و گسترش اعتراضات معلمان، ارتجاع فرهنگ ستیز حاکم نیز فشار و سرکوب علیه معلمان و تشکل‌های مستقل آن‌ها را تشدید می‌کند. فعالان سرشناس معلمان و ده‌ها عضو و فعال تشکل‌های مستقل معلمان بازداشت و روانه زندان می‌شوند. صدها تن از معلمان و فعالان کانون‌ها و انجمن‌های صنفی معلمان به مراکز امنیتی احضار شده و مورد ارعاب و تهدید قرار می‌گیرند. به صفوف تجمع‌کنندگان وحشیانه یورش می‌برند. معلمان را ضرب و شتم  و حتی با دستبند و هتک حرمت زندانی می‌کنند.

علی‌رغم تمام این اقدامات و تشدید سرکوب و ارعاب، فعالیت متشکل درمیان معلمان گسترش‌یافته است. روی کرد معلمان به فعالیت متشکل و ایجاد تشکل مستقل افزایش‌یافته و گرایش به کار تشکیلاتی تقویت‌شده است. فراخوان‌های شورای هماهنگی هر بار با استقبال تعداد بیشتری از معلمان روبرو شده و کمیت فرهنگیان شرکت‌کننده در تجمعات اعتراضی نیز بیشتر شده است. پوشیده نیست که این تغییرات کمی و کیفی و این پیشرفت‌ها قبل از هر چیز مدیون ارتقاء آگاهی و درجه سازمان‌یافتگی معلمان است. وقتی‌که با صدور یک فراخوان، معلمان در بیش از ۱۰۰ شهر در یک روز و ساعت معین وارد خیابان می‌شوند، این به معنای آن است که در این شهرها کار و فعالیت متشکل درحال قوام یافتن است و تشکل‌ها و فعالان صنفی محلی نقش مهمی در بسیج معلمان دارند . مهم‌تر اینکه، این تشکل‌ها و فعالان با یک مرکز رهبری کننده مورد اعتماد خویش مرتبط‌اند.

این اما هنوز تمام عرصه‌های پیشرفت جنبش اعتراضی معلمان نیست. یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم دیگری که بازتاب‌دهنده پیشرفت جنبش اعتراضی معلمان است، خواست‌ها و شعارهای سیاسی است که در تجمعات سراسری و در قطعنامه‌ها مطرح‌شده‌اند. خواست‌های معلمان صرفاً به رتبه‌بندی و همسان‌سازی خلاصه نشده است.یکی از خواست‌ها و شعارهای ثابت تمام تجمعات و اعتراضات سراسری معلمان، آزادی معلمان زندانی بوده است. هرکس  بیانیه‌ها و قطعنامه‌های شورای هماهنگی و تشکل‌های عضو این شورا را با بیانیه‌ها و قطعنامه‌های سال گذشته مقایسه کند، هرکس شعارهای تجمعات سراسری شش ماه اخیر را با سال گذشته مقایسه کند به‌سادگی به این موضوع پی می‌برد که معلمان و تشکل‌هایشان بسیار جدی‌تر و پیگیرانه‌تر از گذشته خواهان آزادی همکاران خویش شده‌اند به‌نحوی‌که این خواست و شعار سیاسی به‌تدریج به یک شعار فراگیر و سراسری تبدیل‌شده و معلمان در عمل نیز مصرانه پیگیر آن بوده‌اند. از این گذشته، نقد جدی نگاه حکومت نسبت به آموزش‌وپرورش، مخالفت شدید معلمان با یکی از سیاست‌های مهم دولت یعنی خصوصی‌سازی و پولی سازی آموزش‌وپرورش، مخالفت با دخالت دین و مذهب در آموزش‌وپرورش، نقد جدی سیاست دولت درزمینهٔ واکسیناسیون برای مقابله با کرونا و نمونه‌های بسیار دیگری که روش معمول شورای هماهنگی و تشکل‌های عضو آن بوده است، همه جنبه سیاسی دارند. اساساً در جامعه‌ای که دولت حاکم حتی در لباس پوشیدن شهروندان نیز مداخله نموده و آن را به یک مسئله سیاسی تبدیل نموده است، روشن است که خواست‌های صنفی معلمان نیز نمی‌توانند از خواست‌های سیاسی جدا بمانند و نیستند. به‌ویژه آنکه کار اصلی معلم آموزش و انتقال آگاهی است. معلم با علم و دانش و آگاهی سروکار دارد و انتقال آن، در هر گام با حکومت تاریک‌اندیش مخالف علم و دانش و آگاهی، تصادم پیدا می‌کند و خواهی‌نخواهی موضوع از دایره خواست‌ها و مسائل صنفی فراتر می‌رود. معلمان و تشکل‌های مستقل آن‌ها در موضع‌گیری‌ها و بیانیه‌های گوناگون خود از آزادی تشکل دفاع نموده ، بازداشت و شکنجه و اعدام و سیاست رژیم در این زمینه را محکوم کرده  و از مبارزات و خواست‌های کارگران و سایر اقشار زحمتکش مردم حمایت کرده‌اند. معلمی در تجمع سوم اسفند گفت: نمی‌توانیم از آموزش رایگان صحبت کنیم اما نسبت به کارگران فولاد و هفت‌تپه بی‌تفاوت باشیم. شورای هماهنگی به‌درستی  جنبش معلمان را از “جنبش مردم ایران برای تحقق استقلال و آزادی و برابری و رفاه و صلح و شادی”  جدا نمی‌داند. تمام این‌ها که در جای خود بیانگر جنبه‌های دیگری از پیشرفت جنبش اعتراضی معلمان و پیشرفت شورای هماهنگی و تشکل‌های مستقل معلمان است، به امری روتین در سیاست‌ها و اعتراضات معلمان تبدیل‌شده است.

آموزش رایگان، باکیفیت و عادلانه ازجمله خواست‌ها و شعارهای دیگری است که جایگاه مهمی را در مجموعه شعارها و خواست‌های معلمان به خود اختصاص داده است. شورای هماهنگی با طرح این خواست در بیانیه‌ها و قطعنامه‌های خود، نه‌فقط به دانش آموزان و خانواده‌ها نزدیک می‌شود و تبلیغات دولت و سرسپردگان آن برای ایجاد دشمنی و فاصله میان معلمان و خانواده‌های را خنثی ساخته است، بلکه به‌طور همزمان از منافع دانش آموزان،والدین و نیز منافع معلمان یکجا دفاع نموده است.

موضوع بسیار مهم و برجسته دیگری که در قطعنامه‌ها و تجمعات سراسری معلمان به چشم می‌خورد، طرح خواست‌های معلمان غیررسمی شامل معلمان خرید خدمتی، معلمان مدارس غیرانتفاعی، معلمان شرکتی، پیمانی، قراردادی، حق‌التدریسی، نهضتی، پیش‌دبستانی و غیره است.در این قطعنامه‌ها یک‌بند کامل به این گروه بزرگ از معلمان اختصاص‌یافته و از آنان حمایت‌شده است. برای نمونه در قطعنامه پایانی تجمع سراسری ۲ دی ۱۴۰۰ شورای هماهنگی  در این مورد می‌نویسد:” باید حقوق معلمان بخش خصوصی در مدارس غیردولتی، معلمان نهضت سوادآموزی، خرید خدمات، نیروهای خدماتی و سایر بخش‌ها با توجه به رتبه‌بندی افزایش یابد. ما نسبت به این‌همه تضییع حقوق و ستم به فرهنگیان بیزاریم و در مقابل این‌همه ستم سکوت نمی‌کنیم.”

همه‌ی این روندها و جهت‌گیری‌ها حاکی از رشد و ارتقاء آگاهی سیاسی در صفوف معلمان و حاکی از ارتقاء درجه سازمان‌یافتگی جنبش اعتراضی و قوام گیری تشکل‌های صنفی معلمان به‌ویژه تشکل سراسری و هماهنگ‌کننده مبارزات معلمان، شورای هماهنگی است.

این پیشرفت‌های انکارناپذیر جنبش معلمان اما به معنای انکار کسر و کمبودهایی که این جنبش از آن رنج می‌برد نیست. هنوز بخش زیادی از معلمان در تجمعات سراسری شرکت نمی‌کنند. در بسیاری از شهرها و استان‌ها معلمان هنوز موفق به ایجاد تشکل مستقل خویش نشده‌اند و نماینده‌ای در شورای هماهنگی ندارند. برای جلب حمایت دانش آموزان و والدین آن‌ها هنوز باید کارهای زیادی انجام شود. هنوز پیوندهای محکم و پایداری میان جنبش اعتراضی معلمان و جنبش طبقه کارگر به وجود نیامده است.

این‌ها البته نکاتی نیستند که بر معلمان مبارز و آگاه و تشکلات آن‌ها پوشیده باشند. از همین‌جاست تلاش‌ها و جهت‌گیری‌ها برای رفع نقص و کمبودها.

متن کامل نشریه کار شماره  ۹۶۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.