شرکتهایی که بانام ملی در ایران جاافتاده و مرسوم شدهاند ازجمله شرکت ملی نفت، شرکت ملی حفاری و تعداد زیاد دیگری را نیز میتوان نام برد که از موضوع گزارش خارج است. اقرار براین بود که سهام این شرکتها تحت عنوان سرمایهٔ ملی ذخیره شود و سود سهام آنها به حساب “ملت” واریز شود و سهامدار اصلی آنها مردم ایران باشند. پس از رواج مسئله خصوصیسازی در ایران، سالهاست شاهد شایعاتی مبنی بر خصوصیسازی این سهام ملی هستیم که تا حدودی هم در بخش ملی حفاری و پتروشیمیها از حد شایعه عبور کرده و به مرز واقعیت رسیده. آنچه را که در مورد شرکت ملی حفاری میتوان گفت این هست که تمامی کارهای حفاری عمیق که منجر به تولید نفت و گاز میشوند توسط این شرکت ملی باید انجام شود و سود حاصل از آنهم بهحساب “ملت” ایران واریز شود. اما سالهاست شاهد کمرنگ شدن این شرکت ملی در عرصههای حفاری و اشتغال هستیم. رقیبهایی برای این شرکت ایجاد کردند ازجمله شرکت خاتمالانبیاء، شرکت پتروگوهر کیش شرکت تدبیر، پرشیا وغیره. باید گفت شرکت ملی حفاری در عرصه مناقصه هم حق شرکت کردن ندارد و درواقع به پیمانکار دوم یا سوم تبدیلشده و هر چه سود از طریق این شرکت عاید میشود توسط شرکت خاتمالانبیاء صرف خرید دکل و تجهیزات دکلی میشود و نام خصوصی بر آن غالب میشود. شرکت پتروگوهر، شرکتی خصوصی و از زیرمجموعههای خاتمالانبیاء است که جدیداً ۱۰ دکل خشکی و ۴ دکل دریایی در حین کار درون میدانهای نفتی و گازی ایران دارد بهطوریکه بخش عملیات دریایی شرکت ملی حفاری، با ورود دکلهای دریایی شرکت پترو گوهر عملاً از دور خارجشدهاند و چیزی به نام حفاری سکوی دریایی، دیگر وجود خارجی ندارد. نکتهٔ قابلتوجه وضعیت پرسنل این شرکت پترو گوهر هست حداقل حقوق و دستمزد در ازای شغلهای تخصصی حفاری و همچنین کمترین حقوق به پرسنل کارگری آنهم با بازهٔ تأخیر ۶ ماهه و استفاده از نیروی سرباز درروی دکل از سیاستهای جدید این شرکت هست که تقریباً تمامی شغلهایی که نیاز به سابقه و تخصص خیلی خاصی نیست از نیروهای سرباز لیسانسه با حقوق صفر و خوراک پادگانی استفادهٔ بهینه میبرد. جدیداً بهتمامی دانشگاهها فراخوان دادهاند جهت جذب دانشجویان مشمول. لذا استثمار و بهرهکشی به اوج خود رسیده و هیچ نیروی بازدارندهای همتوان پیشگیری ندارد. هدف این شرکتها ضعیف کردن قشر کارگری نفت هست که مدتهاست درحال اعتراض و نقد محیط پیرامون کاری خود هست. آموزش دادن نیروهای وابسته به خود و در صورت اعتراضات سراسری، که بوی آن مرتب به مشام میرسد، جایگزین کردن این نیروها، بهجای نیروهای اعتصابکننده است. شرکتهای ملی بهتدریج درحال تضعیف و تجزیه هستند و اموال دارایی آنها نیز بین این شرکتهای بهظاهر خصوصی درحال تقسیم است. باید باسیاست جایگزینی نیروی کار اعتصابکننده توسط نیروهای سرباز و وابسته به شرکتهایی از نمونه خاتمالانبیاء مقابله شود.
کارگر نفت
اسفند ۱۴۰۰
نظرات شما