صدای انقلاب همه‌جا شنیده می‌شود

چهل روز از قتل مهسا امینی دختر نوجوانی که توسط گشت ارشاد دستگیر شد و به خاطر چند تار موی بیرون مانده از روسری اجباری، کشته شد گذشت. اتفاقی که در هیچ کجای دنیا نمی‌توان مانندی برایش پیدا کرد. به‌راستی جمهوری اسلامی در کشتار و جنایات بی‌رحمانه کارگران و مردم زحمت‌کش و ستمی که برزنان روا داشته است در جهان نمونه است. چهل روز است که مردم شبانه‌روز در خیابان یک‌صدا برای پایان دادن به فقر و فلاکت و کشتار، برای پایان دادن به‌نظام طبقاتی حاکم و حاکمیت فاسد جمهوری اسلامی فریاد می‌کشند؛ مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر. چهل روزاست که دانشجویان مبارز برای به دست آوردن آزادی در دانشگاه‌ها دست به تجمعات اعتراضی زده‌اند. دختران دانشجو و دانش‌آموز حجاب ازسر برداشته، چرخ‌زنان و رقصان شعارمی دهند زن زندگی آزادی نمادهای حجاب اجباری رژیم زن‌ستیز را می‌سوزانند. دانشجویان پسر همراه با دختران دانشگاه را به سنگر مبارزه علیه ظلم و ستم و نابرابری تبدیل کرده‌اند. جوانان، کارگران و زحمت کشان در هر کوی و برزن برنوشته‌های دیکتاتورها را از دیوارها پایین کشیده به آتش می‌کشند و خواهان مرگ نظام استثمارگر و فاسد جمهوری اسلامی هستند. شعار مرگ بر دیکتاتور می‌دهند. شعار جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم می‌دهند. چهل روزاست مزدوران رژیم همانند چهل سال گذشته به کشتار و دستگیری و ضرب و شتم مردم، دانشجویان، دانش آموزان و حتی کودکان ادامه داده‌اند. در دبستان‌ها به کودکان حمله می‌کنند و گاز اشک‌آورمی زنند، کودکان را دستگیر می‌کنند و با ضربات باتوم می‌کشند. چهل روزاست که مردم در خیابان تجمعات اعتراضی برپا می‌کنند و خواهان نابودی نظام سرمایه‌داری حاکم هستند. چراکه طعم تلخ مرگ و فقر بیکاری و فساد را در مدت زمامداری جمهوری سرمایه‌داری اسلامی چشیده‌اند و دیگر نمی‌خواهند به این وضعیت ادامه دهند، نمی‌خواهند زیر چکمه‌های استبداد دینی و در محرومیت و نابرابری و زیر بار ستم و استثمارگر زندگی کنند. کارگران و زحمتکشان دانشجویان و مردم ستم دیده به‌درستی آموخته‌اند که باید خودشان در خیابان‌ها حضور پیدا کنند و با دستان متحد و نیرومندشان به حیات ننگین رژیم جنایتکار سرمایه‌داری اسلامی پایان دهند. به همین خاطر امروز چهارشنبه چهارم آبان به مناسبت چهلمین روز قتل مهسا (ژینا) امینی فراخوان‌های متعددی از سوی گروه‌های مختلف و دانشگاه‌های کشور داده‌شده بود. در شهر سقز زادگاه مهسا امینی مردم از شهرهای مختلف بدون توجه به بسته شدن راه‌های منتهی به سقز پای پیاده خودشان را به آرامگاه مهسا امینی رساندند. زدوخورد و درگیری شدیدی در شهر سقز بین مردم و قلاده بر گردن‌های مزدور درگرفت. مردم درنبردی ناعادلانه و نابرابر می‌جنگند و ایستادگی می‌کنند. این نبردها همچنان ادامه دارد. در بسیاری از شهرها ازجمله در تهران کرج همدان مشهد، اصفهان، قزوین، کرمان، تبریز، شیراز، بجنورد، گرگان، بانه، مریوان، کامیاران و دیگر شهرهای کشور، تجمعات گسترده وبی نظیری برپا شد. شمار معترضین بسیار چشمگیر در نقاط مختلف تهران، توان مزدوران حامی سرمایه را گرفته بود. در برخی نقاط با تاریک شدن هوا تجمعات بیشتری شکل‌گرفته است. دانشجویان با تجمعات اعتراضی در دانشگاه‌ها و سردادن شعار نترسید نترسید ما همه باهم هستیم اتحاد و یکپارچگی خود را نشان دادند. کارگران در کارخانه‌ها به اعتصاب روی آورده‌اند. برخی از کسبه در بازارهای بزرگ تهران و مردم در خیابان‌ها دست به اعتصاب و اعتراض زده‌اند. شعارهایی همانند مرگ بر خامنه‌ای مرگ بر دیکتاتور، این‌همه سال جنایت، فضای شهر را پر از شور انقلابی کرده است. در برخی نقاط شهر، مردم پس از تجمع، خیابان را بسته‌اند و راه را بر مزدوران بسیجی و سپاهی مسدود کرده‌اند. حتی گاز اشک‌آور، سلاح رایج مزدوران ساندیس خور نیز نتوانست اجتماع بزرگ و باشکوه معترضین را پراکنده سازد. در نقاطی از تهران مردم همزمان با یورش نیروهای مزدور امنیتی، به‌طرف آن‌ها حمله‌ور شده و موجب پراکنده شدن نیروهای مزدور شدند. نیروهای سرکوب گر نیز مردم را می‌زدند و فحاشی می‌کردند. ولی درواقع مزدوران قادر به سرکوب مردم متحد نبودند. در دانشگاه بهشتی یگان ویژه به کمک مزدوران آمده بود. مزدوران اطلاعاتی جنایتکار موسوم به لباس شخصی را بین دانشجویان فرستادند. دانشجویان پنجه در پنجه مزدوران به نبردی تن‌به‌تن پرداختند و شعارمی دادند دانشجو داد بزن حق تو فریاد بزن. در مناطق مختلف شهر تهران، سطل‌های زباله را آتش می‌زدند. فریاد آزادی آزادی مردم، فضای شهر را پرکرده بود. شعار اصلی مردم امروز مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر جمهوری اسلامی بود. مردم وجود “رهبر الدنگ” را ننگ می‌دانند. اعتراضات امروز در تهران با در نظر گرفتن شمار گسترده مردم، نقاط بسیار متعدد و مختلف در شهر، ساعات طولانی، پایداری و ایستادگی در مقابل حمله‌های پی‌درپی مزدوران تاریخی بود. مردم را می‌زدند، گاز اشک‌آور پرتاب می‌کردند ولی مردم دوباره جمع می‌شدند و شعارهای مرگ بر خامنه‌ای را بلندتر فریاد می‌زدند. شعار حکومت کودک کش، کافی است که زوال حاکمیت جنایتکار جمهوری اسلامی را نمایان سازد. حاکمیتی که برای بقای رژیم فاسدش از کشتن کودکان هم ابایی ندارد. از اعتراضات امروز مردم در شهرها وهم چنین در تهران هرچه گفته شود، یک از هزار نمی‌تواند خشم، نفرت و انزجار مردم را بیان کند. از این بسیار مهم‌تر عزم و اراده مردم است برای سرنگونی رژیم جنایتکاری که در تمام سال‌های حکومت ننگین و فاسدش زندگی مردم را به فقر و فلاکت سیاهی کشانده است. مردم چهلمین سالگرد مهسا امینی یکی از قربانیان جمهوری مرتجع اسلامی را به صحنه نبرد علیه دیکتاتوری تبدیل کردند. برنامه مردم مشخص و عیان است. سرنگونی جمهوری اسلامی. برای مردم انقلاب شروع‌شده است. اعتصابات کارگران، اعتراضات بی‌وقفه روزانه و شبانه زحمت کشان و ستم دیدگان، تجمعات دانشجویان مبارز در دانشگاه‌ها، اعراض و اعتصاب پزشکان، برخی بازاریان و کسبه و نقش بسیار فعال زنان در این تجمعات اعتراضی روزهای واپسین رژیم را رقم می‌زند. رژیم جمهوری اسلامی در چنان گرداب عمیقی فروافتاده است که دیگر راه برون‌رفتی ندارد و در درون مرداب گندیده خودش دست‌وپا می‌زند. در این چهل‌وچهار سال که از حکومت فاسد سرمایه‌داری جمهوری اسلامی می‌گذرد، یک روز را مردم بدون عزا و فقر و بدبختی نگذرانده‌اند. یک روز روی خوشی و آرامش را ندیده‌اند. تازیانه حکومت همیشه بالای سر مردم بوده است. مردم کارمی خواهند، نان می‌خواهند و با صدای بلند فریاد می‌زنند که آزادی می‌خواهند. رساتر از همه شعارها فریاد می‌زنند مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر. مردم در خیابان خواسته‌هایشان را عریان و رسا اعلام می‌کنند و جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نگذاشته‌اند. زمان تاریخی سقوط دیکتاتوری جمهوری سرمایه‌داری اسلامی رسیده است. مردم به پا خاسته‌اند و صدای انقلاب همه‌جا شنیده می‌شود.

 

مستحکم باد اتحاد کارگران

زنده‌باد انقلاب کارگران و زحمت کشان

نابود باد نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

کارنان آزادی حکومت شورایی

 

چهارشنبه چهارم آبان ۱۴۰۱

کنش‌یار

 

 

POST A COMMENT.