روز چهارشنبه، چهارم آبان، در چهلمین روز گرامیداشت یادمان مهسا (ژینا) امینی، فواره های آتشفشان خشم توده های مردم ایران بلندتر از پیش زبانه کشید و گدازه های سوزان آن بار دیگر از هر سو بر سر ارتجاع حاکم فرو ریخت. در این روز، جنبش انقلابی مردم ایران بیش از پیش قد کشید و در روند قیام و نبردهای خیابانی خود یک روز افتخار آفرین دیگری را به یادگار گذاشت. آنچه در این روزِ بیادماندنی رخ داد، همانا تعمیق و گسترش مبارزات سراسری مردم ایران، تکثیر شجاعت و همدلی بی دریغ آنان با خانواده مهسا امینی بود.
چهلمین روز یادمان جان باختن مهسا امینی، اگرچه برای عموم توده های بپاخاسته مردم ایران روز گسترش قیام و خیزش و تعمیق نبردهای خیابانی بود، اما برای جنبش دانشجویی ایران، روزی فراتر از اعتراضات روزها و ماه ها و سال های گذشته شد. در این روز، جنبش دانشجویی به شکل برجستهای در مبارزات مردم ایران درخشید و یک روز بزرگ و فراموش نشدنی را در تاریخ مبارزاتی خود ثبت کرد. در این روز، دانشجویان ایران در اکثریت قریب به اتفاق دانشگاه های کشور سرفرازانه علیه ارتجاع حاکم شوریدند، به اعتراضات روزهای گذشته خود عمق بیشتری دادند و با سر دادن شعارهایی نظیر “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر”، “زن، زندگی، آزادی”، “مرگ بر دیکتاتور”، “این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت”، “دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد” و “هر نفر کشته شه، هزار نفر پشت شه”، چهلمین روز گرامیداشت یاد و خاطره “ژینا” را به نبردی حماسه ساز علیه جمهوری اسلامی تبدیل کردند.
در این روز، دانشجویان ایران با سلحشوری و بی باکی تمام در مقابل نیروهای سرکوبگر رژیم ایستادند و شجاعانه نشان دادند تا چه حد در تداوم حرکت های اعتراضی جامعه و سمت و سو دادن به شعارهای انقلابی مردم نقش داشته و دارند. آنان، با انتخاب شعارهای هوشیارانه ای، نظیر “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر” و همونی که چلاقه، عامل شاهچراغه” به صورت روزانه راه خود را در میان جنبش انقلابی توده های مردم ایران باز کرده اند و نشان دادند که در این بازه زمانی چه نقش موثرو رهبریکنندهای در جنبش انقلابی مردم ایران دارند. جنبش دانشجویی ایران در این روزهای آتش و خون، در این روزهای گسترش قیام و نبردهای خیابانی، در این روزهای پیشروی مبارزات قهرمانانه زنان و جوانان و توده های بپاخاسته مردم ایران در زمره پیشقراولان واقعی جنبش انقلابی مردم ایران ظاهر شده اند.
درخشش جنبش دانشجویی که از همان روزهای آغازین بازگشایی دانشگاه ها شروع شد، در چهلمین روز گرامیداشت یادمان تابناک مهسا امینی، آنچنان برجسته شد که ارتجاع حاکم را به وحشت انداخت تا جاییکه یورش وحشیانه مزدوران سرکوبگر رژیم به دانشگاه ها و سرکوب و بازداشت دانشجویان مبارز از هر سو شدت گرفت. حرکت دانشجویان در فرو ریختن طرح فوق ارتجاعی تفکیک جنسیتی در سالن های غذاخوری که از چند روز جلوتر در دانشگاه های تهران و امیرکبیر و بهشتی آغاز شده بود، در این روز به دانشگاه های بیشتری سرایت کرد و بطور جدی خواب ارتجاع حاکم را آشفته کرد. گستردگی و سراسری بودن مبارزات قهرمانانه دانشجویان در روز ۴ آبان و روزهای بعد از آن، از جمله ویژگی های برجسته جنبش دانشجویی در این روز های قیام و نبردهای خیابانی مردم ایران بود. بر اساس ویدئوها و گزارش های منتشر شده، در روز چهارشنبه، ۴ آبان، دست کم در ۵۰ دانشگاه کشور اعتراضات دانشجویی صورت گرفت. حمله حراست، عناصر مزدور بسیج دانشجویی و پلیس امنیتی رژیم – موسوم به لباس شخصی ها- برای جلوگیری از شکستن دیوار تفکیک جنسیتی در برخی از دانشگاه ها تهران، آنچنان بی رحمانه بود که تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر و عده ای نیز زخمی شدند. با این همه و به رغم ورود سرکوبگرانه نیروهای امنیتی به صحن دانشگاه ها، تلاش ارتجاع حاکم در ممانعت از یکی شدن سالن های غذاخوری ناکام ماند و شکستن دیوار تفکیک جنسیتی از تهران به سایر دانشگاه های کشور سرایت کرد.
آنچه در چهلمین روز یادمان مهسا امینی در دانشگاه های کشور به یادگار ماند، جلوه ای از حماسه و سلحشوری و ایستادگی دانشجویان بود، که یک روز درخشان و بیادماندنی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران ثبت گردید. در این روز، در دانشگاه نجف آباد اصفهان، عکس خامنه ای لگدمال شد و تابلوی خمینی و خامنه ای – این دو نماد ارتجاع حاکم- توسط دانشجویان به زیر کشیده شد. در دانشگاه بلوچستان (زاهدان)، خروش همبستگی دانشجویان با مردم سرکوب شده بلوچ با شعار “ما همه ایرانیم، مثل بلوچستانیم” طنین افکن شد. در دانشگاه اصفهان، کیوسک حراست به تصرف دانشجویان درآمد. دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، با شعار “هیز تویی هرزه تویی، مفسد بی شرف تویی”، به اراجیف عناصر حکومتی که دانشجویان را به بی بند و باری متهم کرده اند، پاسخ دادند. در دانشگاه مشهد، بنرهای خمینی و خامنه ای به آتش کشیده شد. دانشجویان دانشگاه چمران اهواز، با شعار “زن، زندگی، آزادی” یاد مهسا را گرامی داشتند. در دانشگاه تبریز، دانشجویان با شعار “ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما” خشم خود را بر سر خامنه ای جلاد فرو ریختند. در دانشگاه دخترانه الزهرای تهران، دانشجویان با سر دادن شعارهایی نظیر “نه روسری نه توسری، آزادی و برابری” و “زن آزاده منم، هرزه تویی هیز تویی” روسری از سر برداشتند. در دانشگاه الزهرای مشهد نیز داشجوبان با شعار “آزادی، آزادی، آزادی”، روی سکو ایستادند و حجاب از سر برگرفتند. وسعت اعتراض در دانشکده زبان دانشگاه تهران، دانشگاه علوم و تحقیقات و دانشکده تربیت بدنی، آنچنان گسترده بود که نیروهای امنیتی با ورود به محیط دانشگاه به سمت دانشجویان، گلوله و گاز اشک آور شلیک کردند. در دانشگاه امیر کبیر، دانشجویان با شعار “زن، زندگی، آزادی” و “این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت” در مقابل نیروهای مزدور بسیجی صف آرایی کردند. در دانشگاه تهران، کوی پسران این دانشگاه در پردیس فنی امیرآباد به صحنه های اعمال خشونت لجام گسیخته یگان ویژه مسلح و شلیک گلوله به سوی دانشجویان تبدیل شد. دانشکده فنی دانشگاه تهران با شعار “زن، زندگی، آزادی” و “مرگ بر دیکتاتور” به محل شدیدترین درگیری ها میان عناصر بسیج دانشجویی و نیروهای حراست با دانشجویان به هنگام درهم شکستن تفکیک جنسیتی در سالن غذاخوری تبدیل شد. مبارزات دانشجویان در دانشگاه بهشتی تهران آنچنان رادیکال و گسترده بود که دانشجویان با یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر ارتجاع حاکم مواجه شدند.
دانشگاه نوشیروانی بابل، دانشکده محقق اردبیلی، دانشگاه آزاد شریف، دانشگاه پزشکی سبزوار، دانشگاه گیلان، دانشگاه هنر و معماری پارس، دانشگاه آزاد کرمان و کاشان، بوعلی همدان، دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر، رسام کرج، علوم پزشکی بهشتی تهران، صنعتی سهند تبریز، دانشگاه آزاد شهر قدس، دانشگاه اراک، دانشگاه های آزاد کرمانشا، رود هن و ملایر، علوم پزشکی زنجان، دانشگاه سمنان، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، علوم پزشکی بندر عباس و علوم پزشکی زنجان ، دانشگاه آزاد یزد، دانشگاه خوارزمی، سجاد مشهد و تعداد دیگری دانشگاه و دانشکده ، از جمله مراکز آموزش عالی بودند که روز چهارشنبه، با شعارهایی نظیر “زن، زندگی، آزادی”، “مرگ بر دیکتاتور”، “آزادی، آزادی، آزادی” و “دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد” در همدلی با چهلمین روز جانباختن مهسا امینی به اعتراض برخاستند و صحنه های ماندگاری از مبارزات دانشجویی را در مقابله با نیروهای سرکوبگر رژیم به یادگار گذاشتند. مبارزاتی تحسین برانگیز که در روزهای بعد هم تداوم یافت و فضای بسیاری از دانشگاه های کشور نظیر دانشگاه فردوسی مشهد، چمران اهواز، دانشکده فنی دانشگاه تهران ودانشگاه آزاد سوهانک به صحنه های تهاجم وحشیانه نیروهای سرکوب رژیم به دانشگاه و نبرد دانشجویان با نیروهای مزدور جمهوری اسلامی تبدیل شد.
در مبارزات کنونی دانشجویان،آنچه جمهوری اسلامی را نسبت به مبارزه آنان در این بازه زمانی حساس کرده است، همانا جسارت، آگاهی و پیشقراولی آنان، بویژه دانشجویان چپ در طرح شعارهای انقلابی و تکثیر این شعارها در مبارزات جاری مردم ایران است. پوشیده نیست، بخش اعظم دانشجویانی که این روزها در سنگر مبارزات دانشجویی جانفشانی می کنند، فرزندان همین کارگران و توده های زحمتکشی هستند که طی ۴۳ سال گذشته به بی رحمانه ترین شکل ممکن سرکوب شده اند. دانشجویانی که با رنج و نداری خانواده ها رنج برده اند، با بیکاری مادران و پدران خود عذاب کشیده اند، از آزادی بیان و اندیشه محروم بوده اند، حق آزادی انتخاب پوشش از آنان سلب و زخم شلاق تبعیض و جدایی در محیط دانشگاه بر گرده شان نشسته است. دانشجویانی که به صورت روزمره سرکوب عریان و بی عدالتی حاکم بر جامعه را به چشم دیده اند و خود نیز با پوست و گوشت خود سرکوب و بی عدالتی سالیان سپری شده را تجربه کرده اند. روشن است، جنبش دانشجویی و به طور اخص گرایش چپ و انقلابی آن با داشتن چنین ویژگی های مردمی، هرگز نمی تواند نسبت به مبارزات مردم ایران بی تفاوت باشد. و صد البته نه تنها بی تفاوت نبوده، بلکه در این روزهای قیام و نبردهای خیابانی، با قامتی بلند در صف اول مبارزه ایستاده اند و با طرح شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر” نقش پیشقراولی خود را در مسیر سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی ایفا کرده اند
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت و این روزها باعث وحشت روز افزون جمهوری اسلامی از مبارزات دانشجویی شده است، کشیده شدن اعتراضات سراسری دانشجویان به بیرون از دانشگاه و در آمیختن آن با مبارزات خیابانی توده های مردم ایران است. وقوع این اتفاق اگرچه طی روزهای گذشته به صورت محدود در پاره ای از دانشگاه ها صورت گرفت، اما شکل گیری آن می تواند آغاز شکوهمندی در بهم پیوستگی عملی جنبش دانشجویی با مبارزات خیابانی توده های مردم ایران باشد. اتفاقی که در روزهای یادمان شانزده آذر ۹۸ رخ داد. وقتی هواپیمای مسافربری اوکراینی در ۱۹ دی ماه ۹۸ با شلیک دو موشک سپاه پاسداران سرنگون شد و تمام ۱۷۶ سرنشین آن جان باختند، دانشجویان دانشگاه های تهران در ۱۶ آذر همان سال (روز دانشجو) با شعار “مرگ بر دیکتاتور” به خیابان آمدند و حمایت و همبستگی خود را با خانواده های جانباختگان هواپیمای اوکراینی اعلام کردند. این حرکت اعتراضی دانشجویان در آن فضای ملتهب بعد از کشتار مسافران هواپیمای اوکراینی تاثیر شگرفی در اذهان عمومی جامعه و خانواده های جان باختگان آن فاجعه هولناک گذاشت. حال در چنین وضعیتی که قیام و نبردهای خیابانی توده های مردم ایران در حال تعمیق و گسترش است، ورود دانشجویان به خیابان می تواند نقطه عطفی در مبارزات دانشجویی و نیز نقطه امیدی برای توده های مردم ایران باشد.
ورود وحشیانه نیروهای سرکوبگر رژیم به خوابگاه دانشجویی دانشگاه چمران اهواز، تیراندازی به سوی دانشجویان در تعدادی از دانشگاه ها نظیر دانشگاه آزاد سوهانک، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی کردستان و محاصره این دانشگاه ها جهت جلوگیری از هرگونه ورود و خروج به محیط دانشگاه، می تواند بخشی از پروژه سرکوب جمهوری اسلامی برای جلوگیری از پیوند عملی جنبش دانشجویی با مبارزات مردم در کف خیابان ها باشد.
با این همه و به رغم سرکوب شدیدی که در چند روز گذشته بر دانشگاه های کشور اعمال شده است، جنبش دانشجویی سرافرازانه راه خود را برای پیشروی و حرک به جلو باز کرده است. گستردگی اعتراضات دانشجویی در روزهای بعد از یادمان چهلمین روز جان باختن مهسا امینی، رادیکل شدن شعارها و کشیده شدن اعتراضات دانشجویی به دانشگاه هایی که پیش از این ساکت بودند، جملگی نشان می دهد که این جنبش را سر باز ایستادن نیست.
نظرات شما