با رشد موج نوین اعتصابات دانشجوئی، تظاهرات تودهای و نبردهای خیابانی مردم ایران علیه رژیم ستمگر جمهوری اسلامی، تشکلهای طبقاتی و صنفی مستقل که در طول سالهای گذشته همواره پرچمدار مبارزه، ایستادگی و مقاومت در برابر رژیم حاکم بر ایران بودهاند، با صدور بیانیههای رادیکال، ضمن محکوم کردن سرکوبگریهای رژیم، حمایت قاطع خود را از مبارزات تودههای مردم ایران در شهرهای سراسر کشور و نیز گروههای حرفهای و صنفی که جدیداً به مقابله با جمهوری اسلامی برخاستهاند، اعلام کردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در بیانیهای که در تاریخ ۱۰ آبان ماه انتشار داد، نوشت:
” این روزها، ایرانِ ما، روزهای پرالتهابی را از سر میگذراند، هرروز که میگذرد، صفآراییها شفافتر و مسیر حقخواهی روشنتر میشود.
در یکسو مردم حقطلب و عدالتخواه که برای آزادی و برابری میکوشند، و دیگر سو قدرت پرستان منفعتطلب صفآرایی کردهاند. برای اولین بار درصحنه سیاسی و اجتماعی ایران نیروهایی متکثر از نحلههای مختلف، هدف مشترکی را پیشگرفتهاند، در این راه، اتحاد و همبستگی حداکثری، ضروریترین کنش پیشرو است. لازمه این اتحاد، داشتن بینش عمیق برای اولویت دادن منافع جمعی بر خواستههای فردی است. از همین رو در کنار مبارزات اجتماعی و طبقاتیِ چند دهه اخیر، شاهد حضور اعتراضات تمامی طیفهای اجتماعی بوده و اخیراً شاهد اعتراضات جامعهی پزشکی و وکلای آزاده هستیم. از همین رو خط سرکوب، بسیاری از پزشکان معترض و وکلای مستقل را نشانه رفته است.”
بیانیه با اشاره به سرکوب دانشجویان، “حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی به تجمع کانون وکلا” ، سرکوب تجمع پزشکان، “حملهی پیوسته نیروهای سرکوبگر لباس شخصی به مدارس” ادامه میدهد:
” در چنین شرایطی، لازم است که همهی نیروها و صنفها و تشکلهای معترض در برابر زیادهرویهای فزایندهی حاکمیت، همبستگی خود را حفظ نمایند و همگام با اعتراضات بهحق مردمی، از آزادی و برابری دفاع کنند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران وظیفهی خود میداند که با کانون وکلا، جامعهی پزشکی و دانشجویان و اعتصابات کارگری سراسر کشور اعلام همبستگی نماید. … این شورا همچنین معتقد است که همکاری و همبستگی بین صنفها و تشکلهای مختلف، برای پیشبرد مبارزات آزادیخواهانه مردم بسیار ضروری است.”
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز در ۱۱ آبان ماه با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن سناریوسازیهای نخ نمای دستگاههای اطلاعاتی، سرکوبگر و تبلیغاتی رژیم که “بسیاری از فعالین اجتماعی و مدنی، ازجمله خبرنگاران، دانشجویان و فعالین صنفی، کارگری، فرهنگی و مدافعین حقوق اولیه انسانی، و در کل هر فعالیت آزادیخواهانه و عدالت طلبانه، را به نحوی متهم به ارتباط با حکومتهای خارجی و بخصوص آمریکا کرده است.” مینویسد:” حمله همهجانبه امنیتیها در ماههای اخیر و سناریوسازی آنها علیه فعالین کارگری و سندیکای کارگران شرکت واحد و کانونهای صنفی معلمان و نمایندگان آنها در شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران و بازداشت جمعی از نمایندگان ما، کوچکترین خللی در عزم ما کارگران و نیز در استقلال کامل ما از کلیه دولتها و نهادهای دولتی و کارفرمایی و سرمایهداری، در ایران و یا در هرکجای جهان، وارد نخواهد کرد. ما از اعتراضات سراسری مردم برای آزادی و برابری حمایت میکنیم و خود را بخشی از این مبارزه برحق میدانیم، و همانطور که در دو دهه اخیر اثبات کردهایم، با اتکای کامل به خود و همطبقهایهایمان و با حفظ اتحاد، استقلال و در همبستگی با دیگر زحمتکشان و مردم محروم و ستم دیده، زیر بار این شرایط و فضای خفقان نخواهیم رفت.”
کانون نویسندگان ایران نیز در ۱۱ آبان ماه با صدور بیانیهای نوشت:
“بیش از چهل روز از آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. بیش از چهل روز است که خیابانها و دانشگاهها و مدارس به صحنهی رویارویی حاکمیت با معترضان و آزادیخواهان بدل شده است. در این مدت حاکمیت بسیاری را کشته، بسیاری دیگر را در خیابان، خانه، مدرسه، دانشگاه و محل کار ربوده و همهی امکانات خود را برای ارعاب و تحریف افکار عمومی به کار بسته است. بیش از چهل روز است که فضای مجازی، همچون خیابان، بازتاب سرکوب حکومتی و نیز مبارزه و مقاومت مردمی است.”
بیانیه کانون ضمن محکوم کردن سناریوسازی رژیم برای محکوم کردن فعالان کارگری و معلمان و نیز سرکوب و بازداشت مردم معترض، میگوید: ” بیگمان سرکوب بازداشتشدگان به خیال ارعاب معترضان، مردم آزادیخواه را از طلب آزادی بازنخواهد داشت؛ مردمی که آزادی بیان را به بهای خون در خیابان بازیافتهاند. بااینهمه امید است که خواست آزادی زندانیان سیاسی به یکی از خواستهای اصلی جنبش آزادیخواهی مردم ایران بدل شود.”
آنچه که در این بیانیههای تشکلهای طبقاتی و صنفی مستقل کاملاً آشکار است، محکوم کردن قاطعانه تمام اقدامات سرکوبگرانه و ارتجاعی جمهوری اسلامی و دفاع از مبارزات بهحق تودههای وسیع مردم ایران علیه رژیم ستمگر حاکم برای تحقق آزادی و برابری است . این موضعگیری شفاف، البته جدید نیست. این تشکلها همواره در دوران موجودیت خود، حتی زمانی که تودههای مردم هنوز به عرصه مبارزه علنی ، مستقیم و تعرضی با جمهوری اسلامی روی نیاورده بودند، در تمام موضعگیریها و اقدامات عملی خود آن را نشان دادهاند. آنچه که اکنون در این بیانیهها بهویژه بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران دیده میشود، فراتر از موضعگیریهای گذشته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در این بیانیه اعلام کرده است: “همکاری و همبستگی بین صنفها و تشکلهای مختلف، برای پیشبرد مبارزات آزادیخواهانه مردم بسیار ضروری است.” این تشکلها، باید “همگام با اعتراضات بهحق مردمی، از آزادی و برابری دفاع کنند” و از همبستگی، همکاری و اتحادی صحبت میکند که لازمه آن” اولویت دادن منافع جمعی بر خواستههای فردی است.” این گفتار بدانمعناست که در شرایط سیاسی کنونی ایران کافی نیست که این تشکلها صرفاً خود را محدود به منافع صنفی نمایند و یا مستقلاً از مبارزات تودههای مردمی که درگیر اعتصابات و تظاهرات تودهای هستند، حمایت کنند. شورای هماهنگی در این بیانیه به صراحت اعلام میکند، اوضاع سیاسی جامعه و مرحله کنونی مبارزات تودههای وسیع مردم، همکاری و همبستگی این تشکلها با یکدیگر را به یک ضرورت مبرم تبدیل کرده است. این مسئلهای بسیار مهم در شرایط سیاسی ایران امروز است و احساس مسئولیت شورای هماهنگی را در قبال مبارزات و مطالبات مردم ایران نشان میدهد.
هرکس این واقعیت را میداند که وضعیت امروز جامعه ایران بهگونهای است که تودههای مردم ایران دیگر نمیخواهند و نمیتوانند به روال گذشته نظم ستمگر حاکم را تحمل کنند. مردم بهروشنی خشم و انزجار خود را از نظم موجود بهویژه از قیام آبان ماه ۹۸ تا همین امروز که نیروی عمده اعتصابات و نبردهای خیابانی را زنان، دانشجویان و جوانان تشکیل میدهند، آشکارا نشان دادهاند. در همان حال طبقه حاکم بر ایران نیز، فرورفته در بحرانهای علاج ناپذیر، گرفتار در بنبست و ناتوان از مهار و کنترل مبارزه مردم، نمیتواند به روال گذشته بر مردم حکومت کند و آنها را در انقیاد و اسارت نگه دارد. این بدانمعناست که جامعه ایران نیازمند یک تغییر اساسی است و تغییر ناگزیر است. اما پوشیده نیست در شرایطی که دیکتاتوری عریان حاکم با کشتار هزاران آزادیخواه و سوسیالیست، به بند کشیدن فعالان کارگری، معلمان ، دانشجویان، زنان و نویسندگان مبارز و سرکوب وحشیانه سازمانهای سیاسی مانع از آن شده است که تشکلها و سازمانهای نیرومند مدافع منافع و خواستههای تودههای زحمتکش بتوانند حضور فعالی درصحنه سیاسی داشته باشند، دشمنان رنگارنگ تودههای مردم ایران هر ساعت و هرروز در تلاش و توطئهاند که این جنبش را از مسیر اهداف انقلابی منحرف کنند و ماجرای سال ۵۷ را در شکلی دیگر تکرار نمایند. روشن است که در چنین شرایطی، همه نیروهایی که دل درگرو پیروزی تودههای مردم ایران و شکست تمام مرتجعین دارند، باید این تلاشهای ارتجاعی را خنثی کنند و به پیروزی انقلاب یاری رسانند. بنابراین تشکلهایی که در میان بخشهایی از مردم از نفوذ و اعتبار برخوردارند، بهویژه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد، کانون نویسندگان ایران ، تشکلهای مستقل بازنشستگان، در شرایط حساس کنونی باید وظیفه سنگینتری را بر عهده گیرند و فعالیت و همکاری مشترکی را حول همان محوری که در این بیانیهها به آن اشارهشده ، آزادی و برابری، سازمان دهند و ابتکار عمل را برای خنثیسازی تلاشهای ارتجاعی و یاریرساندن به پیروزی مردم ایران و تحقق مطالبات آنها در دستگیرند.
همانگونه که هماکنون شاهد آن هستیم، در شرایط کنونی این امکان پدید آمده است که بخشهایی از گروههای حرفهای و صنفی دیگر نیز ازجمله وکلای دادگستری، پزشکان، روزنامهنگاران، هنرمندان، دانشجویان و غیره نیز تشکلهای مستقل خود را تشکیل دهند و چنانچه فعالیت مشترک تشکلهای مستقل، وارد مرحله جدید و پیشرفتهتری از همکاری و عمل مشترک شده باشد، آنها نیز میتوانند به این اتحاد بپیوندند. چنانچه اخیراً دیدیم، گروهی از روزنامهنگاران مستقل نیز در برابر رژیم سرکوبگر و ارتجاعی شکلگرفته که آنها نیز برای اینکه بتوانند به یک مبارزه مؤثر و جدی رویآورند، راه دیگری جز این ندارند که تشکل مستقل خود را ایجاد کنند.۱
بنابراین روشن است که جامعه ایران در چنان شرایطی قرارگرفته که امکان عملی شدن پیشنهاد مسئولانه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران برای همکاری نزدیکتر و اتحاد میان تشکلهای مستقل حول محور آزادی و برابری و دفاع همهجانبه از مبارزات برحق مردم ایران علیه رژیم ستمگر حاکم بر ایران فراهم است. باید برای تحقق آن تلاش کرد. این وظیفه مقدم بر همه بر دوش خود شورای هماهنگی، سندیکای کارگران شرکت واحد، کانون نویسندگان ایران و تشکلهای مستقل بازنشستگان است. این اتحاد که قطعاً از حمایت سازمانهای چپ نیز برخوردار خواهد بود، میتواند تأثیرات مهمی بر تقویت نقش طبقه کارگر، جنبش زنان و دانشجویان نیز داشته باشد و روند پیروزی انقلاب را تسریع کند.
———————————————————————————————————–
۱- بیش از چهارصد تن از روزنامهنگاران مستقل در تاریخ ۷ آبان ماه، با صدور بیانیهای سناریوسازی رژیم پلیسی اختناق و سرکوب و بازداشت روزنامهنگاران را محکوم کردند.
در این بیانیه آمده است: “ما جمعی از روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و عکاسان رسانههای مستقل ایران ضمن اعتراض به رویه در پیشگرفته شده در برخورد با همکاران و همصنفیهای بازداشتشدهمان و مطالبه رسیدگی قانونی به این ماجرا، هشدار میدهیم بدون روزنامهنگاری آزاد و مسئول، جامعه در شناسایی و حل مشکلات خود ناتوان خواهد بود.” ” همکاران ما که هماکنون در بازداشت هستند طبق مسئولیت حرفهای و در رسانههای قانونی کشور عمل کردهاند. آنها بعد از بازداشت از حقوق شهروندی خود محروم بودهاند؛ به وکلای خود دسترسی نداشتهاند، بازجویی شده و پیش از برگزاری دادگاه علنی و پیش از آرایه هرگونه اسناد یا مدارک محکمهپسند مورد اتهام قرارگرفتهاند.”
” فعالیت آزاد رسانهای نهتنها حق روزنامهنگاران که حق جامعه است. جامعه ما حق دارد بدون سانسور و فیلتر از هر آنچه روی میدهد بهسرعت آگاه شود و همچنین حق دارد که از هر کس یا نهادی که مسبب ناکارآمدی، فساد و نقض قانون است پرسشگری کند.
جامعه بزرگ ایران بدون شهروندانی مسوول مانند خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی و دیگر روزنامهنگاران دربند، توان مقابله با تهدیدهای جهان پیچیده امروز را نخواهند داشت.”
نظرات شما