مصاحبه رفیق صلاح مازوجی دبیر کمیته اجرائی حزب کمونیست ایران(د.ک.ح) که در “برنامه حزب و فعالین” از تلویزیون این حزب پخش شد،تعجب بسیاری را برانگیخت.موضع وی در قبال برخی جریانهای اپوزیسیون بورژوایی و همکاری با آنها مانند جمهوریخواهان لائیک، “مرکز همکاری نیروهای کردستانی”، حزب توده و اکثریت، گرچه موضع رسمی حزب کمونیست(ح.ک) نیست، اما چرخش به راست آشکاری است که باید در برابر آن ایستاد و با این نظرگاه مبارزه و آن را ایزوله کرد.صلاح مازوجی البته تحت این عنوان که نیروهای چپ و کمونیست باید در تظاهرات تودهای خارج کشور دخالت داشته باشند و دران شرکت کنند، نهفقط از همکاری با نیروهای فوق دفاع و در همان حال جواز همکاری فعالین حزب با این جریانها را صادر کرد بلکه کل نیروهای چپ و کمونیست را نیز به این منجلاب فراخواند.
صلاح مازوجی ادعا میکند که اتخاذ چنین موضع راست روانهای، بر پایه “یک ارزیابی واقعبینانه” از صفبندی نیروهای اپوزیسیون در خارج کشور قرار دارد و تمام آن چیزی که در این بهاصطلاح ارزیابی واقعبینانه گفته میشود این است که نیروهای اپوزیسیون خارج کشور، جز مجاهدین و سلطنتطلبان که در صف ضدانقلاب هستند و اگر تجمع یا تظاهراتی را سازمان داده باشند نباید در آن شرکت نمود، نظرش در مورد بقیه، اعم از جمهوری خواهان لائیک و بقایای جبهه ملی و احزاب ناسیونالیست کرد و حزب توده و اکثریت این است که این جریانها نهفقط در مقابل انقلاب نیستند بلکه همسو با انقلاب و کمونیستها هستند لذا باید با آنها وارد همکاری شد.وی در توجیه اتخاذ این موضع راست، از جمهوری اسلامی بهعنوان مانع اصلی تحول یاد میکند و براین اعتقاد است که با همه جریانهای فوق که علیه این رژیم مبارزه میکنند، باید همکاری کرد.
(د.ک.ح) میگوید: با توجه به اینکه مانع اصلی هر تحول انقلابی جمهوری اسلامی است و از این نظر که باید تمام انرژی موجود در جامعه علیه سرمایهداری ، علیه جمهوری اسلامی بسیج شود، باید ظرفیتها و تلاش آنها را به رسمیت شناخت و با آنها تماس گرفت و همکاری کرد.
در قبال موضع راست صلاح مازوجی که به نظر میرسد تجمعات گسترده اخیر خارج کشور او را مرعوب ساخته و دچار خودباختگی نموده است باید به چند نکته اشاره کرد.
اولاً در مورد جریانهای آبرو باخته و بدنامی چون حزب توده و اکثریت باید اقرار کرد که تاکنون هیچ نیروی چپ یا حتی دموکراتی به خود اجازه نداده و جرئت این را نداشته است که ماهیت و عملکرد این جریانها در همکاری با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را چنین آشکار ماستمالی و آنها را تطهیر کند. گرچه این کوشش بیثمری است و با این تلاشها عملکرد این جریانها از ذهنیت تودههای مردم و نیروهای چپ و کمونیست زدوده نخواهد شد، اما باید اذعان کرد این دو جریان آبرو باخته، تاکنون از هیچ منبع دیگری درمیان نیروهای سیاسی و چپ کشور از چنین خدمت بزرگی برخوردار نشده بودند.ماهیت و عملکرد این جریانهای معلومالحال، پوشاندنی نیست و نیازی هم به توضیح ندارد. مازوجی همکاری با جریانهای بورژوایی بدنام و اپورتو نیستی را پیشنهاد میکند که در همکاری با سپاه پاسداران و ارگانهای سرکوب رژیم در سرکوب انقلابیون و کمونیستها در سرتاسر کشور ازجمله در کردستان نقش داشته و در کنار ارتجاع اسلامی بودهاند. ماجرا صرفاً به آدمفروشیها و همکاری با مرتجعین سرکوبگر جمهوری اسلامی خلاصه نمیشود. مواضع امروز این جریانها نیز در تقابل با منافع طبقه کارگر و انقلاب کارگری است.نه اینها و نه اپوزیسیون بورژوائی جمهوریخواه را با هزار من سریش نمیتوان بهصف انقلاب چسباند و همسو با انقلابی که ما کمونیستها طرفدارش هستیم یعنی انقلاب کارگری جا زد.مگر جز این است که کمونیستها و کارگران و زحمتکشان برای انقلاب اجتماعی مبارزه میکنند و خواهان درهم شکستن کامل ماشین دولتیاند، خواهان به زیر کشیدن تمام نظم سرمایهداری و دگرگونی بنیادی نظم موجودند؟ از کی تاکنون چنین احزاب و جریانهایی طرفدار چنین انقلاب و همسو با چنین انقلابی شدهاند؟جالبتر اینکه صلاح مازوجی در گفتگوی خود، سهواً یا بهعمد، یک خصلت ضد سرمایهداری هم برای این جریانها میتراشد که هرگز نه ادعایش را داشتهاند و نه برنامهای برای آن. امیدواریم این موضوع فقط یک لغزش زبانی باشد و نه بیان یک اعتقاد.
صلاح مازوجی که ظاهراً سلطنتطلبان را از پروژه همکاری خود مستثنا کرده است، در حالی خواهان همکاری با اپوزیسیون جمهوریخواه است که برخی از اینها اکنون در خارج کشور با سلطنتطلبان زیر یک پرچم سینه میزنند و برخی دیگر تمامقد از رضا نیم پهلوی حمایت کردهاند.برخی دیگر از این جمهوری خواهان لائیک، جنبش سبزیهای طرفدار موسوی نخستوزیر خمینی هستند و طیفهای گوناگون دیگری از طرفداران بنیصدر و ملی مذهبی و جریانهای وابسته به شاپور بختیار و امثال آن هستند که همگی با انقلاب اجتماعی و دگرگونی بنیادی نظم موجود مخالفاند.درهرحال هیچیک از جریانهای موردعلاقه صلاح مازوجی که جواز همکاری با آنها را صادر نموده است، نهفقط “همسو” با انقلاب نیستند که دقیقاً در مقابل انقلاب قراردادند.
موضوع مهم دیگر در گفتگوی صلاح مازوجی چرخش آشکار به سمت ناسیونالیسم ارتجاعی و احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد و پیش کشیدن همکار با “مرکز همکاری نیروهای کردستانی” است.البته در مورد این نیروهای کردستانی در این گفتگوی تلویزیونی صحبت زیادی نشده است.ظاهراً رسوایی احزاب ناسیونالیست کرد و سابقه همکاری و زدوبند آنها با مقامات امپریالیستی و ماجرای درخواستشان برای “حمله نظامی بشردوستانه ” به ایران برای براندازی جمهوری اسلامی، جایی برای بحث بیشتر و ارائه دلیل برای همکاری یا حتی ارائه توجیهات برای همکاری با این نیروها باقی نگذاشته و صلاح مازوجی (د.ک.ح) فقط به گفتن اینکه باید با آنها همکاری کرد اکتفا نموده است.این چرخش نیز نمونه دیگری از مواضع راست روانه (د.ک.ح) است.تا قبل از این موضعگیری، چنین به نظر میرسید که یکی از دلایل انشعاب اخیر در حزب، اختلاف بر سر نحوه برخورد و مناسبات با “مرکز همکاری نیروهای کردستانی” بوده است. درحالیکه مشخص بود جناح ابراهیم علیزاده سیاست همراه سازی و هم راستاسازی کومه له با این جریانات را دنبال میکرد، اما جناح دیگر(صلاح مازوجی) چنین تمایلی نداشت و مخالف آن بود تا آنجا که وجود اختلاف در این مورد، به یکی از دلایل انشعاب بدل شد.لازم به گفتن نیست که گرایش به ناسیونالیسم کردی در حزب کمونیست چیز تازهای نیست. ناسیونالیسم کردی را در تمام دوره فعالیت این حزب، گاه کمتر و گاه بیشتر، در شکل خفته یا آشکار میتوان دید که در مقاطع معینی یکی از دلایل انشعابهای حزب بوده است.از مواضع اخیر صلاح مازوجی(د.ک.ح) چنین برمیآید که پس از انشعاب اخیر نیز چنین گرایشی به حیات خود در درون حزب ادامه داده یا بازتولید شده است.چراکه موضع کنونی صلاح مازوجی و توصیه همکاری با ” مرکز همکاری نیروهای کردستانی” که چندین حزب و جریان بورژوا ناسیونالیست کرد در آن حضور دارند، فرقی با موضع جناح علیزاده ندارد. جناح ابراهیم علیزاده هنگام بروز اختلافات درونی حزب و قبل از آنکه انشعاب قطعی شود، جناح دیگر را به” بزرگنمایی” اختلافات متهم میکرد.از موضع اخیر صلاح مازوجی نسبت به “مرکز همکاری نیروهای کردستانی” چنین برمیآید که اختلافات وی با جناح علیزاده لااقل در این مورد آنقدرها جدی نبوده است.
صلاح مازوجی در استدلال یا توجیه همکاری با اپوزیسیون جمهوریخواه و حزب توده و اکثریت و احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد در “مرکز همکاری” میگوید:” با توجه به اینکه مانع اصلی هر تحول انقلابی جمهوری اسلامی است و این نیروها برای براندازی رژیم فعالیت میکنند” لذا باید با این نیروها همکاری کرد.وی میگوید: ” باید با آنها تماس گرفت و در مشارکت با آنها اعتراضات را سازمان بدهیم و در همکاری باهم تصمیم بگیریم” و تمام انرژی و ظرفیت را در مقابله با جمهوری اسلامی به کاربندیم.
نیازی به توضیح نیست که در این بهاصطلاح استدلال اشکالات اساسی هست. صرفنظر از اینکه اهداف این گروهبندیهای سیاسی نادیده گرفتهشده و مرز میان مبارزه و اهداف کمونیستها و بورژواها محو شده است، اما بر طبق همین استدلال و یککاسه کردن انرژیها علیه جمهوری اسلامی، سلطنتطلبان و مجاهدین نیز در همین پروژه همکاری قرار میگیرند.آنها هم علیه جمهوری اسلامی و برای براندازی آن تلاش و مبارزه میکنند و آنطور که صلاح مازوجی در مورد بورژوا لیبرالها میگوید با کمونیستها”همسو” هستند.البته از مجموع صحبتهای صلاح مازوجی میتوان اینطور فهمید که برای همکاری و حضور در تظاهرات و تجمعاتی که سلطنتطلبان و مجاهدین حضور دارند، هیچ مشکلی وجود ندارد.کافی است در سازماندهی آن تظاهرات و تجمعها، رسماً اسمی از مجاهدین و سلطنتطلبان برده نشده باشد.بهعبارتدیگر شانه سایی را میتوان از حد بورژوا لیبرالها و بورژوا ناسیونالیستها و آدمفروشان و خائنین اکثریتی – تودهای فراتر برد و تا شانه سایی با طرفداران نیم پهلوی و مریم تابان نیز گسترش داد.
تمام این راسترویها و دنبالهرویها و مخدوش سازی صف انقلاب و ضدانقلاب، تحت عنوان “اعتمادبهنفس” توجیه میشود.دل باختن به چند تظاهرات تودهای در خارج کشور که سرنخ آنها عمدتاً در دست جریانهای بورژوائی است اما اعتمادبهنفس نیست، خودباختگی و بیاعتمادی به نیروی خویش است.لایههای گوناگون بورژوازی اپوزیسیون که در هیئت طرفداران سرنگونی رژیم ظاهرشدهاند توانستهاند اعتراضاتی را در خارج کشور شکل دهند. هیچ نیروی چپ و کمونیستی اگر که واقعاً چپ است و واقعاً کمونیست است، مجاز نیست به زیر پرچم بورژوازی بخزد بلکه باید صف مستقل خود را شکل دهد. مارکسیستها باید این را بدانند همینها که امروز تظاهرات تودهای سازمان داده و در مورد آزادی داد سخن میدهند، همینکه پای طبقه کارگر به میان آید و همینکه آزادیهای سیاسی و شوراهای کارگری و دموکراسی شورایی به یک موضوع عملی تبدیل شود، نهفقط آزادی های سیاسی را بر نمی تابند و آشکارا علیه کارگران و علیه انقلاب دست به عمل خواهند زد بلکه برای مقابله با طبقه کارگر و کمونیستها حتی در اینکه یک حکومت مطلقه دیگر بانام اسلامی یا بدون آن برپا کنند یا به آغوش چنین حکومتی پناه برند، لحظهای درنگ نخواهند کرد.
البته مواضع صلاح مازوجی دبیر کمیته اجرایی حزب کمونیست ایران را هنوز نمیتوان بهپای کل حزب نوشت و باید منتظر ماند تا سیاست رسمی حزب در این مورد روشن و اعلام شود، اما این موضوع ضرورت مبارزه علیه این مواضع و افشاء آن را منتفی نمیکند.مواضع صلاح مازوجی هرچه هست اما بسیار بعید است که در حد نظر فقط یک عضو و یک فرد باشد ضمن اینکه این رفیق، یک عضو ساده حزب نیست دبیر کمیته اجرایی حزب است و اگر مواضعی توسط این عضو دربرنامه “حزب و فعالین” اعلام میشود،خیلی روشن است که این فرد نماینده گرایش معینی در حزب است.
ما امیدوار هستیم که اعضا و فعالان حزب در برابر این مواضع راست و ارتجاعی که قطعاً به اعتبار تا کنونی این حزب لطمه جدی وارد خواهد کرد و حزب را درنهایت از جمع نیروهای چپ و کمونیست به جرگه نیروهای راست خواهد کشاند، بایستند و با این نظرات مقابله کنند.
مواضع به غایت راست صلاح مازوجی (د.ک.ح) در نگاه اول تعجببرانگیز مینماید. اما اگر شرایط متلاطم و شتاب رویدادهای جامعه و تند پیچهایی که بر سر راه ظاهر میشوند و نااستواری نظری در حزب را در نظر بگیریم، تغییر جهت و چرخش در این تند پیچها نیز غیرمنتظره نخواهد بود.تکانها و رویدادهای بزرگتر اجتماعی که در پیش است چرخشهای دیگری نیز در پی خواهد داشت و هر جریان سیاسی را در جایگاه واقعی خود خواهد نشاند. تحولات انقلابی، مجاری تردید و تزلزل و راه میانه بازان را خواهد بست.
نظرات شما