خیابان به نبردگاه مردم ستمکشیده گرسنه تبدیلشده است. ارزش واقعی نبردهای خیابانی مردم جان به لب رسیده را که با هر بار حضورشان، صف نیروهای مزدور جنایتکار، ازهمپاشیده تر و درهمریختهترمی شود میتوان دید. مردم به شناخت کامل از دشمن اصلی خود رسیدهاند. درسهایی را که از زندگی در سیستم فاسد سرمایهداری آموختهاند، آویزه گوششان کردهاند. مردم دیگر چه پیش آید را کنار گذاشتهاند. قرار نیست از این شاخه به آن شاخه بپرند. کشته میدهند زندانی میشوند و مورد ضرب و شتم بیرحمانه مزدوران قرارمی گیرند اما اراده براین است ریشه فقر و ستم را از بیخ و بن بکنند. بهتر از هرزمانی میدانند با رژیم جنایتکاری روبهرو هستند که هیچ راهی جز مبارزه برای سرنگونی آن وجود ندارد. میجنگند، دستگیرمی شوند، کشته میشوند ولی خیابان را ترک نمیکنند. دانشجویان آگاه و مبارز، زندانی میشوند، از دانشگاهها تعلیق میشوند وهم چنان دانشگاه را مقر نبردهای بیامان خود قرار دادهاند. صحنههای نبرد جوانان انقلابی، خلق و ابداع شعارهای پر مفهوم در خیابان و دانشگاه، مردمی را نشان میدهد که دیگر نمیخواهند بیهوده به هر کورهراهی قدم گذارند. زنان دلیر و مبارز با فریادهای خروشان خود به پیروزی بزرگی رسیدهاند. گشت ارشاد نماد سرکوب و زنستیزی آشکار جمهوری اسلامی را از خیابانها جمع کردهاند. این موفقیت، در کف خیابان بهدستآمده است. هر شعار مردم، تیری است بر قلب نظام و مرهمی است برزخم دل گرسنگان و مردم ستم دیده. عمق فاجعه فقر و گرسنگی را باید در سفره مردم جستجو کرد. در بیکاری جوانان، در محروم شدن هزاران کودک از تحصیل. وضعیت معیشت مردم بسیار اسفناک است. اجارهبهای مسکن معضل بزرگی برای خانوادههاست. حسرت زندگی، امید را در دل جوانان خشکانده است. رد پای نظام سرمایهداری استثمارگر بیرحم در تمام زوایای زندگی مردم زحمتکش برجا مانده است. ازاینروست که مردم دیگر حصار ترس و سکوت را درهمشکستهاند و در خیابانها، صحنههای مبارزاتی باشکوهی میآفرینند. مادران و خانوادههای داغدار بهجای تسلیت و سرسلامتی از مردم میخواهند به مبارزه ادامه دهند. اینها خبر از یک انقلاب بزرگ دارد. افشای جنایات جمهوری اسلامی در خیابانها و جلوی دوربینهای مردم، وحشیانهترین شکل ممکن ضرب و شتم را نشان میدهد. حال باید دانست که در زندانهای بی تصویر جمهوری اسلامی، جلادان افیونی چه بر سر زندانیان سیاسی میآورند. برای شکستن درب زندانها حرکت کنیم. اکنون روش جدید آدمربایی نیز به پرونده قطور جنایات جمهوری اسلامی افزودهشده است که پس از چند روز پیکر بیجان آنان را تحویل خانوادهها میدهند و اجازه دیدن سروصورت و بدنشان را هم نمیدهند. چه کردهاند با این جوانان که اجازه نمیدهند خانوادهها تن بیجان فرزندانشان را ببینند؟ غیر از صورتهای لهشده دختران جوان ربودهشده؟ غیر از شکنجههای وحشیانه؟ آدم کشان ملعبه دست رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، شقاوت را به آن درجه رساندهاند که بر سر کودکان با باتوم میکوبند و آنها را میکشند. قتل کودکان با این درجه بیرحمی از نمونه جنایات بیمانند جمهوری کشتار و شکنجه است. تا کی باید نظارهگر اینهمه کشتار باشیم؟ البته جز این نخواهد بود که مردم گرسنه، مردم داغدار تحت ستم نخواهند گذاشت جنایتکاران جان سالم به در برند. تابوت جمهوری اسلامی در خیابانهای کشور بردوش مردم است. خیابانها را پرکنیم. هر حرکت انقلابی خیابانی نیروهای امنیتی و مزدوران نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی را پریشانتر و عقیمتر خواهد کرد. مطابق تجربیات فعلی عدم توانایی سرکوب رژیم در رویارویی با مردم مبارز، بستگی محسوسی به حضور گسترده و همبستگی خیابانی مردم آگاه و مبارز دارد. به خیابان بیاییم. در خیابانها کنار مردم انقلابی و کارگران و زحمت کشان حضور به هم رسانیم. با اتحاد و همبستگی قدرتمندمان گوشههای این تابوت کهنه فرتوت پوسیده را بگیریم و در شعلههای آتش خشم خانوادههای داغدار چنان بسوزانیم که نظام سرمایهداری استثمارگر برای همیشه نابود گردد.
زندهباد انقلاب کارگران و زحمت کشان
نابود باد جمهوری سرمایهداری اسلامی
کار نان آزادی حکومت شورایی
شانزده مهر ۱۴۰۱
کنشیار
نظرات شما