با تشدید بحران سیاسی و ادامه مبارزات قهرمانانه و کممانند تودههای ستمکشیدهی ایران، تنش در روابط سیاسی جمهوری اسلامی با دولتهای امپریالیست غربی و نیز برخی سازمانهای بینالمللی افزایش یافته است.
سخنان صدراعظم و وزیر خارجه دولت آلمان، دیدار رئیسجمهوری فرانسه با چهار زن مخالف جمهوری اسلامی و حمایت از”انقلاب” مردم ایران، تصویب قطعنامه کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران، تصویب قطعنامه دولتهای آمریکا و سه کشور اروپایی حاضر در برجام توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اجلاس هفته آینده شورای حقوق بشر برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران با پیشنهاد دولتهای آلمان و ایسلند و حمایت دولت آمریکا، اختصاص نشستی با محوریت اعتراضات ایران در کنفرانس امنیتی هالیفاکس با دعوت سه تن از اپوزیسیونهای بورژوائی جمهوری اسلامی، تحریمهای جدید دولتهای آمریکا، کانادا، انگلیس، اتحادیه اروپا علیه برخی از نهادها و مقامات حکومتی، رها کردن میز مذاکرات احیای برجام از سوی دولتهای غربی، حمله پهپادی جمهوری اسلامی به یک کشتی حامل گازوئیل در دریای عمان و بالاخره تهدیدات مداوم دولتهای منطقه توسط فرماندهان سپاه از جمله نمونههای مشخصی هستند که بیانگر تشدید تنش و بحران در روابط خارجی جمهوری اسلامی هستند.
برای بررسی علل تشدید بحران و نیز چشمانداز آن، لازم است ابتدا نگاهی دقیقتر به موارد اشاره شده در بالا داشته باشیم. یکی از این موارد که انعکاس وسیعی داشت، ملاقات مکرون با چهار زن مخالف جمهوری اسلامی در کاخ الیزه بود، از جمله رویا پیرایی دختر ۲۲ سالهی مادر قهرمان ساکن کرمانشاه مینو مجیدی که در ۲۹ شهریور توسط اوباشان جمهوری اسلامی با گلوله کشته شد. لادن برومند فرزند عبدالرحمان برومند (که توسط اوباشان جمهوری اسلامی در پاریس ترور شد)، از بنیانگذاران “بنیاد عبدالرحمان برومند” و یکی از حاضران در این دیدار، در رابطه با مفهوم آن در تغییر سیاست دولت فرانسه نسبت به جمهوری اسلامی در توییتی نوشت: “زمانی وزیر خارجه فرانسه حاضر نشد در یک برنامه تلویزیونی در کنار دکتر بختیار حضور یابد مبادا قاتلانی چون ولایتی و رفسنجانی برنجند. امروز رئیس جمهور فرانسه دختر بهترین دوست و پیرو بختیار را پذیرفت”. مکرون همان روز در سخنرانی خود در “نشست صلح پاریس” با بیان دیدار خود با چهار زن ایرانی مخالف جمهوری اسلامی، مبارزات زنان و جوانان ایرانی را تحسین و از آن به عنوان “انقلاب” نام برد.
ترودو نخستوزیر کانادا نیز در جریان حضور خود در یکی از تجمعات اعتراضی در شهر تورنتو از سرنگونی جمهوری اسلامی استقبال کرد و از احتمال آن سخن گفت. وی پیش از این نیز بارها جمهوری اسلامی را حکومتی جنایتکار و تشنه خون نامیده و تحریمهای گوناگونی نیز علیه جمهوری اسلامی و مقامات حکومتی در پی موج جدید اعتراضات تودهای به تصویب رسانده است.
جو بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز در یکی از کارزارهای انتخاباتی در کالیفرنیا گفت “ایران به زودی آزادی میشود”. کامالا هریس معاون وی و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا در دیدارهای جداگانهای با نازنین بنیادی هنرپیشه ایرانی – آمریکایی از حمایت خود از اعتراضات مردم ایران سخن گفتند. جیک سالیوان در توییتی نوشت: “با نازنین بنیادی برای گفتگو در مورد اعتراضات کنونی در ایران ملاقات کردم. من دوباره تأکید کردم که ما در کنار زنان شجاع و تمام شهروندان ایران که در حال حاضر برای تأمین حقوق اساسی خود در برابر خشونت و سرکوب مقاومت میکنند، می ایستیم”.
همچنین به درخواست نمایندگان دولتهای آمریکا و آلبانی نشست غیررسمی شورای امنیت برای بررسی سرکوب اعتراضات مردم توسط جمهوری اسلامی برگزار شد که در این جلسه بهغیر از نمایندگان دولتهای آمریکا و آلبانی، جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، نازنین بنیادی و شیرین عبادی حضور داشته و سخنرانی کردند. لیندا توماس گرینفیلد نماینده آمریکا در این نشست گفت: ” تغییر در ایران باید از داخل ایران انجام شود، اما دنیا وظیفه دارد همراه ایرانیان باشد تا شعار زن، زندگی، آزادی محقق شود”.
صدراعظم و وزیر خارجه آلمان نیز در این مدت بارها جمهوری اسلامی را محکوم و از مبارزات مردم ایران حمایت کردند. آنالنا بائربوک وزیر خارجه آلمان با اشاره به تلاشهای دولت آلمان برای تصویب تحریمهای بیشتر علیه مقامات جمهوری اسلامی خطاب به مردم ایران در توئیتر نوشت: “شما تنها نیستید”. صدراعظم آلمان نیز خطاب به مقامات حکومت اسلامی گفت: “شما چه رژیمی هستید که به مردم خود شلیک میکنید؟”. قرار است به پیشنهاد دولتهای آلمان و ایسلند روز دوشنبه نشست ویژه “شورای حقوق بشر سازمان ملل” برای بررسی اعتراضات مردم ایران برگزار شود.
کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد (کمیته مسائل اجتماعی، انسانی و فرهنگی) نیز چهارشنبه ۱۶ نوامبر با ۸۰ رای موافق در برابر ۲۸ رای مخالف، قطعنامهای در ارتباط با نقض گسترده حقوق “شهروندان” در ایران توسط جمهوری اسلامی تصویب کرد. این قطعنامه بویژه بر میزان بالای اجرای حکم اعدام و سرکوب خشونتبار معترضان تاکید کرده است. قطعنامه فوق بهروال سالهای گذشته توسط دولت کانادا ارائه شده بود و جمهوری اسلامی برای جلوگیری از تصویب آن کاظم غریبآبادی معاون بینالملل دستگاه قضایی و دبیر “ستاد حقوق بشر” جمهوری اسلامی را همراه با زهره الهیان رئیس “کمیته حقوق بشر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی” مجلس اسلامی به نیویورک فرستاده بود.
“کنفرانس امنیتی هالیفاکس” نیز روز شنبه ۱۹ نوامبر نشستی با محوریت اعتراضات ایران برگزار کرد که در این جلسه از حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی و مسیح علینژاد بهعنوان ۳ تن از مخالفان جمهوری اسلامی برای سخنرانی و گفتوگو دعوت شده بود. جلسهای که در واقع نقد سیاستهای تا به حال دولتهای آمریکا و اروپای غربی در قبال جمهوری اسلامی و تاکید بر ضرورت حمایت این دولتها از “اپوزیسیون” بود.
یکی دیگر از آخرین تحولات در این زمینه، تصویب قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپایی در اجلاس جاری شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روز ۵ شنبه هفته گذشته است که موجب عصبانیت مقامات جمهوری اسلامی شد. مقامات حکومت اسلامی پیشتر تهدید کرده بودند که در صورت تصویب قطعنامه، مذاکرات برنامهریزی شده با آژانس بر سر موضوعات “پادمانی” را لغو خواهند کرد. در این قطعنامه ضمن اعلام نگرانی از عدم همکاری جمهوری اسلامی با آژانس برای مشخص شدن منشاء آثار اورانیوم کشف شده در سه مکان اعلام شده از سوی آژانس، از جمهوری اسلامی خواسته شد تا به فوریت با آژانس برای روشن شدن این موارد همکاری کند.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه در این رابطه گفت: “تردیدی نیست که آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان به عنوان بانیان اصلی این قطعنامه ضد ایرانی با سوء استفاده از شرایط اخیر، صرفا با انگیزه و هدف اعمال فشار سیاسی بر ایران، پیشنهاد تصویب این قطعنامه را به شورای حکام دادهاند”. در ۱۱ آبان جمهوری اسلامی هیاتی را برای مذاکره با مقامات آژانس در رابطه با این موضوع به وین فرستاده بود که رافائل گروسی در پایان مذاکرات با هیات ایرانی گفته بود هیات ایرانی هیچ چیز جدیدی ارائه نکردند.
بیتفاوتی دولتهای آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس برای ادامه مذاکرات برجام یکی دیگر از معضلات جمهوری اسلامی است. در روزهای گذشته رابرت مالی گفته بود به دلیل سرکوب اعتراضات مردم و حمایت نظامی جمهوری اسلامی از روسیه در جنگ با اوکراین، مذاکرات احیای برجام دیگر در دستور کار واشنگتن قرار ندارد و تمرکزی هم روی آن نیست. جمهوری اسلامی اما توسط عبداللهیان وزیر خارجه مدعی شد که برخلاف گفتههای رابرت مالی، دولت آمریکا در روزهای اخیر پیامهای متعددی ارسال کرده و در این پیامها گفتهاند که برای برجام شتاب دارند، سخنانی که به سرعت از سوی مقامات دولت آمریکا تکذیب شد. دولت آلمان نیز در روزهای گذشته مذاکرات محرمانه برای خرید نفت و گاز از جمهوری اسلامی را تکذیب کرد.
مقامات جمهوری اسلامی از ابراهیم رئیسی تا وزیر خارجه و سخنگوی آن، بارها نسبت به سیاستهای جدید دولتهای امپریالیستی غربی واکنش نشان داده و دست از تهدیدات خود برنداشتند. عبداللهیان در توئیتر و در پاسخ به وزیر خارجه آلمان نوشت که این اظهارات باعث خراب شدن روابط دیرینه دولتهای ایران و آلمان شده و بازسازی آن را غیرممکن میسازد. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه سخنان مکرون در حمایت از “انقلاب” مردم ایران را شرم آور خواند و سخنان صدراعظم آلمان را نیز تحریکآمیز، مداخلهجویانه و غیردیپلماتیک نامید.
جدا از تهدیدات مکرر کشورهای عربی منطقه، جمهوری اسلامی در یک اقدام عملی با پهپاد به یک کشتی متعلق به یک میلیاردر اسرائیلی که با پرچم لیبریا در دریای عمان در حال حرکت بود، حمله کرد. اگرچه این اقدام آسیب جدی به کشتی نزد و هیچکدام از خدمه نیز آسیبی ندیدند، اما واکنش دولتهای اروپایی و آمریکا شدیدتر از گذشته بود. در ۳۰ ژوئیه سال گذشته، حمله پهپادی جمهوری اسلامی به یک کشتی متعلق به همین میلیاردر اسرائیلی در سواحل کشور عمان در دریای عرب با وجود اینکه منجر به کشته شدن ۲ نفر از خدمه کشتی از جمله یک انگلیسی شده بود، واکنش تند کنونی را از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا به همراه نیاورد. این آن زمانی بود که این کشورها به دنبال احیای برجام بودند. اما اینبار نخستوزیر انگلیس در دیدار با ولیعهد عربستان سعودی به صراحت جمهوری اسلامی را عامل بیثباتی در منطقه اعلام کرد. وزیر خارجه انگلیس نیز روز شنبه در گفتگوهای سالانه “کنفرانس منامه” با اشاره به برخی از اقدامات جمهوری اسلامی در خلیج فارس و کشتار مردم در جریان اعتراضات خیابانی، جمهوری اسلامی را به همراه روسیه دو کشور مروج کشتار و خونریزی نامید. در واقع در شرایط مشخص کنونی حمله به کشتی میلیاردر اسرائیلی نه تنها سودی برای جمهوری اسلامی نداشت بلکه حملات لفظی و فشار به جمهوری اسلامی را افزایش داد. تهدیدات مقامات سپاه نیز در شرایط کنونی در عمل نتیجهای جز در کنار هم قرار گرفتن بیشتر دولتهای عربی منطقه، اسرائیل و کشورهای اروپایی و آمریکا در برابر جمهوری اسلامی و فشار به آن ندارد.
واقعیت این است که سیاست دولتهای آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی تغییر کرده است. اما این تغییر به چه مفهوم است؟! این دولتها همانطور که ما بارها در تحلیلهایمان به آن پرداخته بودیم، هرگز خواهان برافتادن جمهوری اسلامی نبودند و خواستشان محدود بود به تغییر برخی از رفتارهای جمهوری اسلامی آنهم تنها در عرصه سیاست خارجی. افشاگری اخیر روزنامه بیلد در مورد نقش عدنان طباطبایی پسر دایی حسن خمینی نمونهای آشکار از سیاست این دولتها در قبال جمهوری اسلامی است. این افشاگری به نقش عدنان طباطبایی و موسسه تحت مدیریت وی به نام “اندیشکده کارپو” بهعنوان مشاور این وزرات خانه در تعیین سیاست دولت آلمان در مورد جمهوری اسلامی پرداخته است. تنها بابت یکی از بهاصطلاح پروژههای تحقیقاتی سفارش شده از سوی وزارت خارجه آلمان، “اندیشکده کارپو” ۹۰۰ هزار یورو از این وزارتخانه دریافت کرده بود. تمام بهاصطلاح تحقیقات این “اندیشکده” نیز به این نتیجه ختم میشد که باید جمهوری اسلامی حفظ شود وگرنه انقلاب در ایران حتمی خواهد بود و این انقلاب میتواند به دیگر کشورهای منطقه سرایت کرده و منافع دولت آلمان را به خطر بیاندازد.
اما امروز با موج عظیم و غیرقابل کنترل اعتراضات تودهای، این دولتها در مورد بقای جمهوری اسلامی دچار تردید شدهاند. از همین رو از سویی با بهرهگیری از شرایطی که از نظر آنها جمهوری اسلامی تضعیف شده است، برای وادار کردن جمهوری اسلامی به تن دادن به خواستهایشان، فشار را بر جمهوری اسلامی افزایش دادهاند. از سوی دیگر آنها در این اندیشه هستند که در صورت سقوط جمهوری اسلامی آلترناتیو مورد نظر آنها به قدرت برسد. به همین دلیل در تلاشند تا از هم اکنون این آلترناتیو را با بهرهگیری از تمامی امکانات خود از جمله رسانهای، با چهرهسازی پرورش داده و در آستین داشته باشند. همانطور که در مورد حکومت پهلوی نیز چنین کردند و با تقویت خمینی، در تحمیل او به مردم ایران مشارکت داشتند.
اما شرایط کنونی با سال ۵۷ بسیار متفاوت است. سطح آگاهی تودههای کارگر و زحمتکش، جوانان و زنان با آن دوران اساسا قابل مقایسه نیست. شرایط جهانی و امکانات و ابزارهای نوین هم شرایط کاملا متفاوتی با آن دوران بوجود آوردهاند. بنابراین آنها دیگر به سادگی نخواهند توانست خواست و اراده خود را به تودههای تحت ستم و بپاخاستهی ایران که از جمله شعارهایشان “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر”، “کار، نان، آزادی” و “زن، زندگی، آزادی” است، تحمیل کنند.
نظرات شما